آراد یک شبکه سرمایه گذاری مثل بانک و بورس و دلار و طلا و ملک نیست که پولی در آن بگذارید و صرف تماشا کردن و گذر زمان به شما پولی پرداخت شود.
آراد یک مسیر و بستر پولسازی است که باید در آن حرکت کنید.
مثل یک جاده است که مبدا آن نقطه ایست که در آن ایستاده اید و مقصدش ثروت.
از اینرو آراد را راهی به سوی ثروت نامیدیم.
اگر کسی در ابتدا راهی قرار بگیرد و بر فرض که بر ورودی این راه یک عوارضی باشد اما بعد از آن در گوشه ای از جاده بایستد و پا بر روی پدال گاز نگذارد و حرکت نکند آیا به مقصد می رسد؟ خیر نمی رسد.
نه تنها به مقصد نمی رسد بلکه پولی هم که به عوارضی داده بر باد می رود هرچند آراد برای ورود پول عوارضی هم نمی گیرد و ورود به آراد رایگان است.
فرض کنید در یک کلاس آموزشی ثبت نام می کنید و پولی می پردازید اما وقت نمی گذارید و به کلاس نمی روید و یا به کلاس می روید و فقط تماشاگر می شوید و هیچ کدام از تمرینات و نکاتی که معلم به آن اشاره می کند عمل نمی کنید.
آیا در آن زمینه آموزشی به رشدی می رسید؟
نه تنها به رشدی نمی رسید بلکه پولتان هم هدر رفته است و آراد همین پول ثبت نام به کلاس های آموزشی را هم نمی گیرد و آموزش در آراد رایگان است.
فرض کنید بدنسازی ثبت نام کرده اید یا دوره استخر برداشته اید و یا به باشگاه سوارکاری رفته اید و ثبت نام نموده اید و به بدنسازی یا استخر یا سوارکاری نروید و یا بروید اما تمرینات استاد آن فن را جدی نگیرید.
آیا بدنتان قوی می شود یا شناگر و سوارکار می شوید؟
نه تنها نمی شوید بلکه پولتان هم بر باد رفته است.
آراد راهی که باید در آن کار کرد و زحمت کشید.
آراد هم راهیست شبیه همه راه ها با این تفاوت که در راه آراد مقصد سوارکار شدن یا شناگر شدن و بدنی قوی داشتن نیست بلکه مقصد ثروتمند شدن است که به جهت مال و ثروت می توان رفاهی بهتر داشت و زندگی آرامتری را تجربه کرد.
گمان نکنید تمام پولی که به آراد می دهید سود است.
عده ای گمان می کنند اگر پولی به آراد پرداخت می کنند همه ی آن پول سود است و وقتی به عنوان تماشاگر در گوشه ای می ایستند و در انتها رشدی نمی بینند می گویند آراد فلان قدر از من سود کرد و من سودی نکردم.
گویا پولی که داده را ما در حسابی قرار دادیم و هیچ کاری برایش نکردیم.
از تلاش هایی که آراد برای ایجاد زیرساخت های تجاری اش انجام داده سخنی نمی گوید.
اگر خودش برود و همان کارها که آراد برایش انجام داده را شخصا انجام دهد و یا به دیگران بسپارد خواهد دید که چه بسا باید بیشتر پرداخت کند.
آراد شرکتی ارزان یا گران؟
هر چند آراد این ادعا را ندارد که شرکت ارزان قیمتیست هرچند کاری که آراد انجام می دهد هیچ شرکتی انجام نمی دهد و شرکتی در ایران نیست که صفر تا صد تجارت را در کنار یک فرد باشد.
اما ممکن است در انجام برخی کارهای جزیی تجارت که شرکت های دیگری هم آن را انجام می دهند شرکت گرانتری باشد چون طبیعتا هر چه یک شرکت بزرگتر می شود باید مکان های بهتری داشته باشد و حقوق های بهتری به پرسنلش بدهد طبیعتا خرج های آن شرکت بیشتر می شود و شرکت گرانتری به حساب می آید.
به طور مثال خیلی از شرکت های ایرانی حقوقی کمتر از قانون کار به نیروهای خود می دهند و این در حالیست که آراد نمی خواهد چنین رفتاری با نیروهایش داشته باشد و یا خیلی ها بیمه نمی کنند و هیچ خدمات رفاهی برای پرسنل در نظر نمی گیرند و این در حالیست که آراد خدمات متنوعی را هم به پرسنل و هم به تاجرانش می دهد.
خب طبیعیست که همکاری با شرکت های سطح پایین ارزانتر است.
شما غذایی را در بالا شهر می خورید و یک پولی پرداخت می کنید و همان غذا را در پایین شهر می خورید و قیمت کمتری را پرداخت می کنید.
این به معنی ظالم بودن قیمت بالا شهری نیست بلکه هزینه های بالا شهری بیشتر است و شما هم در فضای باکلاس تر و بهتری غذا خوردید.
تصور غلط درباره پول داده شده
این تصور که پول داده شده به آراد سود محض است غلط رایجیست که در بسیاری از ذهن ها وجود دارد که امیدواریم با توضیحات داده شده متوجه شده باشید که بخش بسیاری زیادی از این پول هزینه هاییست که بسیاری از ذهن های ساده نمی توانند آن را ببینند و محاسبه کنند.
به طور مثال شخصی می آید و با مشاوری از مشاوران آراد روزها و ساعت ها صحبت می کند و سپس قرارداد می بندد و بر فرض فردای همان روز منصرف می شود و انتظار دارد همه پولش را پس بگیرد و استدلالش اینست که شما برای من هنوز کاری نکردید پس باید همه پولم را پس بدهید.
اول اینکه همین شخصی که با تو صحبت کرد و ساعت ها حرف زد تا تو را به نقطه شروع تجارت برساند انسان نیست؟ خرج ندارد؟ زندگی ندارد؟ نباید به جهت وقتی که گذاشت حقوقی دریافت کند؟
در ثانی آیا قبول داری همینکه پولی را پرداخت کردی و اینکه دوباره به حسابت باز گردد باید یک انسانی این کار ثبت تراکنش اولت و بازپرداختش را انجام دهد؟
آیا این ها خودش رایگان انجام می شود یا باید یک نیرویی این کارها را انجام دهد؟ آن نیرو خرج ندارد و حقوق نمی خواهد؟
ثالثا این نیروها نیاز به مکانی برای نشستن دارند و اجاره آن مکان نشستن و نیز میز و صندلی و لپ تاپ و امکانات دیگر برای ایجاد یک فضای کسب و کار همه و همه باید پرداخت شود.
و خیلی هزینه های دیگر که عوام از مردم آنها را نمی بینند چون نه خودشان شرکت داری کرده اند و نه با تجربه ای در کنارشان بوده است.
تماشاگر نباشید.
پس اگر می خواهید تماشاگر باشید در همین فضای رسمی سایت آراد برندینگ اعلام می کنیم که وارد آراد نشوید.
وجود شما نه تنها برای ما سودآور نیست بلکه شما معترضان فردای آراد برندینگ را تشکیل خواهید داد و چون کمتر انسانی خودش را مقصر ناکامی هایش می داند آراد را دلیل هدر رفت پولتان می دانید و به بدگویی از آراد خواهید پرداخت و این در حالیست که ما هم از کنار شما به سودی نرسیدیم بلکه زحمتی بود که کشیدیم و پولی بود که گرفتیم و به دیگران دادیم تا کارهایی را برایتان انجام دهند.
رابطه برد برد یا باخت باخت
رابطه برد برد زمانی اتفاق می افتد که شما در کنار ما کار کنید.
اگر پولی هم پرداخت می کنید این پول به عنوان شتاب دهنده و تسریع کننده فرآیند برندسازی شماست.
اگر کار کنید تمام کارهای انجام شده برای شما به نتیجه منتهی خواهد شد و اینگونه است که شما هم به درآمد می رسید و سهم ۲۰ درصدی تجارت آراد را خواهید پرداخت و این سودیست که آراد آن را می خواهد و بر رویش حساب باز کرده است.
تصور کنید تمام آرادی ها کار نکنند.
خدا چنین روزی را نیاورد و نیاورده است اما در این حالت هیچ سود تجارتی از سمت تاجران آرادی به آراد نمی رسد و فقط می ماند سود تجارت مذاکره کنندگان بین المللی خود آراد در طرح ۳ که داستانش کاملا جداست.
در این حالت همه وارد شده های به آراد هیچ سودی نکردند و پولشان هم هدر رفت و آراد هم سودی نکرد.
طرف می گوید اما در این حالت آراد صفر ماند و ما ضرر کردیم.
درست است چون آراد تلاش کرد و برای رشد شما بیدار ماند اما شما خودتان برای رشد خودتان بیدار نماندید و خوابیدید.
به طور مثال داریم نمونه هایی که ما برای یک شخص وارد شده تیکت می زنیم و اطلاعات ساده ای از او می خواهیم و جواب تیکت ما را ۲۰ روز بعد می دهد.
یا با خطش تماس می گیریم و جواب نمی دهد و دوباره هم خودش تماس نمی گیرد.
آیا آراد باید غم و غصه بخورد برای کسی که خودش هیچ همتی برای رشد خودش ندارد؟
اگر قرار باشد آراد غمخوار کسی باشد که خودش غمخوار خودش نیست این عین حماقت و سفاهت آراد است.
نشنیدید که می گویند هر کس بیشتر از صاحب عزا بگرید احمق است؟
دسته بندی تاجران
همین روز اول می گوییم افرادی که وارد آراد می شوند باید دو دسته باشند تا رشد کنند.
دسته اول که فقط کار می کنند.
دسته دوم که هم کار می کنند و هم پولی را پرداخت می کنند تا ما به کمک نیروهایمان برایشان کارهایی انجام دهیم که سریعتر و بهتر و باکیفیت تر برندسازی کنند و به سودهای بالاتری برسند.
فرق دسته اول و دوم در کیفیت، کمیت و سرعت تاجر شدن است و چیزی غیر از این نیست.
اگر دقت کنید هر دو دسته باید کار کنند اما طبیعتا دسته دوم کمتر کار می کنند چون بخشی از کارهایشان را به جهت پولی که پرداخت کرده اند پرسنل آراد انجام داده اند.
اما دسته ای که کاری انجام ندهند و فقط تماشاگر باشند نداریم.
به عهدتان وفا کنید تا به عهدمان وفا کنیم.
فرض کنید شخصی روز اول آشنایی اش با آراد را سپری می کند و مشاور تجاری آرادی از او سوالی می پرسد.
آقای فلانی یا خانم فلانی آیا قصد دارید بعد از پرداخت پول به آراد فقط تماشاگر باشید یا به کارهایی که گفتیم هم عمل می کنید؟
چه می گوید؟
این سوال را اگر از هر هزار نفری که می خواهند وارد تجارت شوند بپرسیم شاید فقط یک نفر بگوید می خواهم فقط تماشاگر باشم.
پس شما روز اول گفتید که می خواهید به کارهای گفته شده عمل کنید.
پس روزی حداقل دو ساعت کار خواهید کرد مانند یک کلاس ساده زبان یا شنا یا بدنسازی و هر حرفه دیگری.
ما هم می گوییم پس قول می دهیم که موفق خواهید شد.
حال ده ماه یا کمتر یا بیشتر می گذرد و شخص می آید و می گوید من الان ده ماه است وارد آراد شدم اما موفق نشدم.
مشاوران تجاری آراد به من گفتند بعد از سه ماه نتایج اولیه را می بینی.
سوال اینجاست که مشاوران آراد فقط همین یک حرف را به تو زدند؟
هیچ کلمه دیگری نگفتند؟
هزار سوال بالا و پایین را برای ورودت به آراد نپرسیدی؟
نگفتی من هم به آنچه اساتید آراد می گویند گوش می دهم؟
و این در حالیست که می بینیم در طول این ده ماه حتی ده بار هم به سایت آراد سر نزده که سخن اساتید آراد را بشنود چه برسد به اینکه بخواهد به آنها عمل کند.
پس ما به تو حرفی زدیم و تو هم حرفی.
تو به حرف هایت عمل نکردی اما ما به حرف هایمان عمل کردیم ولی چون هیچ عملی از سوی تو نبود دریافت نتیجه ممکن نشد.
هر وقت تو به حرف هایی که زدی عمل کردی و از سمت ما نتیجه ندیدی می توانی معترض باشی نه اینکه تو هم عملی نکردی و فقط پولی دادی.
یک سال ۳۶۵ روز است.
یک سال متشکل از دوازده ماه است و هر ماه سی و یک شبانه روز در نیمه اول و سی شبانه روز در نیمه دوم و البته اسفند ۲۹ روزه است جز در سال کبیسه که هر چهار سال یک بار است و می شود ۳۰ روز.
زمین هر بار که یک دور کامل به دور خودش بچرخد می شود یک شبانه روز.
و هر بار که به دور خورشید می چرخد می شود یک سال.
و تو می گویی من یک سال است وارد آراد شدم و هیچ رشدی نکردم.
اینکه زمین به دور خودش گشت و روزها گذشت و به دور خورشید گشت و شد سال، چه ربطی به تو و آراد دارد؟
تو زمانی می توانی بگویی من یک سال در آراد بودم و سود نکردم که ۳۶۵ تا حداقل دو ساعت به آموزش های گفته شده از سمت آراد عمل کنی.
یک سال که خوب است تو اگر هزار سال هم تماشاگر آراد باشی هیچ سودی نخواهی کرد.
ندیدیم عمل کننده ای که نتیجه نگرفته باشد.
سال های زیادی از عمر آراد می گذرد و کامیاب و ناکام را دیده ایم.
ندیده ایم عمل کننده و تلاش کننده ای که ناکام مانده باشد و ندیده ایم تماشاگری که کامیاب شده باشد.
پس آراد را هر روز بشنوید و آنچه می گوید را خوب بفهمید سپس خیرخواهی اش را درباره خودتان باور کنید آنگاه آنچه آموختید را به کار ببندید تا طعم شیرین رستگاری را حس کنید.
اگر با آراد اینگونه بودید آراد راهیست به سوی ثروت.
و اگر غیر این بودید آراد هیچ راهی به سوی هیچ چیزی نیست.