وحید حاجی آقازاده پژوهشگر تجارت مردمی و موسس جمعیت حضرت خدیجه سلام الله علیها

وحید حاجی آقازاده از مدیران ارشد شرکت آراد برندینگ می باشد که در سمت مدیر راهبردی این مجموعه مشغول به فعالیت است.

ایشان از جمله فعالان برجسته حوزه اقتصاد امروزی و تجارت مردمی است که با تجربه، دانش فراوان، بیانات سازنده و ایده های نوین، راهکارهای منطقی ای را در خصوص بهبود وضعیت اقتصادی جامعه‌ ارائه کرده است.

از دیدگاه ایشان، اگر اقتصاد و تجارت بر پایه اصول اخلاقی قرار گیرند، اشخاص جامعه قادر خواهند بود تا به پیشرفت و رشد پایدار دست یابند.

وحید حاجی آقازاده به عنوان رهنمودی توانا و استادی معتبر در زمینه تجارت عمومی شناخته شده است که با تاکید بر اهمیت توسعه و تعامل موثر بین ارکان های مختلف اقتصاد، تلاش بر ایجاد ایده ها و فرصت های جدید برای رشد و پیشرفت تجارت دارد.

ایشان همچنین موسس جمعیت حضرت خدیجه سلام الله علیها می باشد که بصورت مردمی در گسترش فرهنگ تجارت این سنت دیرینه پیامبر تلاش می کند.

در این مقاله، به بررسی گوشه ای از سخنان ایشان می پردازیم تا نکات الهام بخش آن را به خاطر بسپاریم.

وحید حاجی آقازاده

نگرش وحید حاجی آقازاده در خصوص رهایی از اول های غلط در تجارت

ایشان در طی سخنان خود ابراز کردند که ما برای موفقیت در تجارت نیاز به نگرش، دانش و مهارت داریم.

برای مثال، مفهوم پول ممکن است یک مفهوم احساسی تلقی شود، در صورتی که به دست آوردن آن مسیری جدی تر دارد و ممکن است در ذهن بسیاری از اشخاص پارادوکسی از به دست آوردن سخت و خرج کردن احساسی پول وجود داشته باشد.

برای همین است که بایستی به نگرش های ذهنی خود نسبت به پول توجه کنیم و در آراد، نگرشی که نسبت به این مفهوم وجود دارد، آموزشی است که به صورت کاملا واقعی و ملموس صورت می گیرد. 

ایشان بیان کردند که بسیاری از فعالان، با دانش دیروز خود به جستجوی آینده خوب می پردازند و و اگر با دانش دیروز که با آن طعم شکست را چشیده بودیم ادامه دهیم، قادر نخواهیم بود تا به آینده متفاوت برسیم.

 پس در چنین شرایطی بایستی محیط خود، نظام ارزش و ضد ارزش خود را تغییر دهیم تا بتوانیم برنامه ای واقع بینانه‌ و مملو از اتفاقات خوب برای آینده خود طراحی کنیم که رویاپردازی های خیالی و غیره در آن جایی ندارد. 

ایشان افزودند که بسیاری از اشخاص در مسیر تجارت خواهان یک تغییر اساسی اند اما 'اول های غلط' دارند و این اول های غلط اند که در آینده باعث می شوند تا در موقعیت نادرستی قرار بگیریم.

تلاش درست در جای غلط نتیجه ای نخواهد داد و اول های غلط ما را به دام ذهنیت های غلط در تجارت خواهند انداخت.

یکی از این اول های غلط محبوبیت است که برخی افراد به سبب درک نادرست از آن، سعی دارند تا تمام اطرافیان خود را در این مسیر راضی نگه دارند که این درک، با مفهوم کاریزمای واقعی در تناقض است.

وحید حاجی آقازاده

موفقیت در این مسیر صرفاً به معنی راضی بودن تمام اطرافیان و تعظیم در برابر آنها نیست و انسان موفق، بدون توجه به نظر دیگران و با یقین خود بایستی این مسیر را ادامه دهد.

برای مثال، هنگامی که یک تاجر با اعمال و سخنان خود سعی بر شکستن زنجیره فقر در اطرافیان خود دارد، با مخالفت های زیادی روبه‌رو خواهد شد چرا که موافقت با نظرات تاجر از سوی اطرافیان، به معنای قبول عمر هدر رفته شان است و برای نگهداری از حماقت خود، با تاجر به مخالفت خواهند برخاست.

ایشان بیان کردند که دومین عامل غلط، انسان هایی هستند که شکست های خود را پشت جمله ' من اینجوری هستم' پنهان میکنند، درصورتیکه که هویت انسان مانند سایر اشیای بی جان و ثابت نیست و انسان همواره قابل تغییر است و نباید با ترس و تزویر جلوی این تغییر را بگیرد.

این دسته اشخاص با آنکه مقصد خود را می دانند اما در نهایت و هنگام شکست در مسیر تجارت، به توجیه کردن خود می پردازند.

ایشان در ادامه به عامل غلط بعدی پرداختند که آن هم کمال گرایی یا بی نقص گرایی است و اشخاص دارای این خصوصیت، همواره به دنبال استاندارد های خاص در تجارت هستند.

برخی از انسان ها با آنکه به درک کامل از استعداد های خود در زندگی، جایگاه اجتماعی و تجارت رسیده اند، باز هم مملو از کارهای شروع شده ای هستند که هیچگاه به پایان نرسیده اند و همواره دلیل شکست در این کارها را شرایط خود می دانند.

اما آراد عملیات محور است و اگر آراد با کمال گرایی این مسیر را آغاز کرده بود، هیچگاه به این منابع انسانی غنی و موفقیت دست نمی یافت.

وحید حاجی آقازاده و دیدگاه ایشان در رابطه با خط قرمز های تغییر در تجارت

ایشان ابراز داشتند که یکی از اصول حایز اهمیت در تجارت شخصیت انسان است و اشخاصی که شخصیت محکم تری دارند، حتی با سرمایه ای کم تر از افراد با شخصیت های شکسته، می توانند به درجات بالایی در تجارت برسند.

صبور نبودن انسان ها نیز همبستگی زیادی با توسعه نیافتگی آنها در تجارت دارد و آمار موثق زیادی در این زمینه وجود دارد؛ این در حالی است که بسیاری از افراد به اشتباه، دلیل این عدم توسعه را کم کاری عواملی مانند عوامل دولتی می دانند، در صورتی که این توسعه یافتگی یک بحث ذاتی و فرهنگی است.

ما نباید چاره مشکلات اقتصادی مان را خرید دوره های آموزشی بی ربط بدانیم و باید بر نسبت بین شخصیت مان و توسعه یافتگی مان در تجارت متمرکز باشیم.

ما بایستی به دریافت آموزش های مرتبط یعنی آموزش در تجارت اهمیت بدهیم و بدانیم که تغییر به خودی خود اتفاق نمی افتد و نیازمند تلاش است.

بسیاری از افراد در زندگی خود یک دید ماورایی و اصطلاحاً سورئالیست دارند، چرا که گمان می کنند این امر به نفعشان است و همواره از تلاش و کوشش دوری می کنند.

در واقع بینی، ما مسئولیم و در غیرواقع بینی مسئولیتی نداریم و جوابگوی شکست های خود نیستیم و عوامل بیرونی مانند خانواده یا شرایط اجتماعی را دلیل این شرایط نامطلوب می‌دانیم. 

در ادامه ایشان افزودند که انسان امروزی باید از پس سختی ها بر بیاید چرا که شادی های باکیفیت محصول سختی های باکیفیت اند و این امر قاعده ای است که همواره تعادل در آن بایستی رعایت شود.

ما میتوانیم در حرفه خود، سختی کار را به لذت تبدیل کنیم و آن را با مفهوم رنج یکی ندانیم.

وحید حاجی آقازاده

خداوند متعال نیز ما را به دوری از تنبلی امر فرموده است و ما بایستی در جامعه این مفهوم سختی گریزی را از میان برداریم. 

ایشان اظهار کردند که کار و فعالیت های انسان از عوامل حیاتی اوست و در این میان باید تفریحات مومنانه را هم به عنوان بخشی از رسالت خود در نظر داشته باشیم.

متاسفانه در جامعه ما، بسیاری از اشخاص از خودزنی های شخصی خود به عنوان گزاره های اخلاقی یاد می کنند و چنین افرادی حتی درصورت دستیابی به موفقیت و سرمایه، از آن به درستی استفاده نخواهند کرد.

اگر ما به خداوند این امر را نشان دهیم که لیاقت این زندگی و موفقیت مان را داریم، خداوند چندین برابر آن را به ما عطا خواهد کرد. 

ایشان بیان کردند که ما همواره بایستی انسان های اضافی زندگی خود را شناسایی کنیم و آن ها را از زندگی تجاری خود حذف کنیم.

اگر ما برای خود یک حریم خصوصی محکم در نظر بگیریم، به یک پختگی و کمال می رسیم و در صورت عدم وجود آن، روزی می رسد که خواهیم دید تمامی ابعاد زندگی ما نیاز به یک تغییر اساسی و همه جانبه دارد.

در زندگی ما مفاهیم مهم و ارزشمندی مانند شهامت و عزت نفس نیاز به هزینه دارند که هزینه ی آن هم سختی است و بدون این سختی ها هیچگاه قادر نخواهیم بود را این صفات مهم را در شخصیت خود داشته باشیم.

وحید حاجی آقازاده و نقطه نظرات ایشان درخصوص تاب آوری شرایط ابهام در کار و تجارت

وحید حاجی آقازاده در طی بیانات خود اضافه کردند که یک مقوله روانشناسی به نام ابهام در زندگی وجود دارد که بسیاری از خطاها در زندگی و تجارت از آن سرچشمه می گیرد و هر چقدر این ابهام برای مخاطب ما بیشتر باشد، بهم ریختگی مخاطب بیشتر خواهد شد.

این حقیقت بر کسی پوشیده نیست که زندگی مجموعه ای از موفقیت هاست و اساس زندگی بر پایه تغییر است.

از طرفی این امر ثابت شده است که مغز انسان ابهام گریز است و همواره در جستجوی قطعیت است، درصورتیکه که این قطعیت یک امر نسبی است و شکل کامل آن وجود ندارد. 

ما باید به این حقیقت باور داشته باشیم که همیشه ابهامات مقبول وجود دارند که ممکن است در نزدیک ترین روابط انسانی ما نیز یافت شوند حتی در رابطه ی مادر و فرزند.

اما در این زمینه نباید به افراط و تفریط پرداخت و اگر قصد بر شروع یک کار و مسیر مهم مانند تجارت داریم، بایستی با تحقیق و اطلاعات کافی وارد آن شویم.

پس نه شروع یک مسیر با جهل امکان پذیر است و نه با بالاترین سطح علم، چرا که مدت زمان زیادی را می طلبد، پس زندگی و موفقیت در تجارت بین این دو امر قرار میگیرند و ما بایستی به برخی از ابهامات تن بدهیم. 

نکته ای که در شرایط ابهام بایستی به آن توجه کنیم، افزایش تاب آوری است چراکه در مسیر موفقیت و پیشرفت در تجارت، بسیاری از موقعیت ها مه آلود و نامعلوم هستند و انسان موفق کسی نیست که این مسیر را برگردد، بلکه کسی است که تاب آوری بیشتری داشته باشد. 

وحید حاجی آقازاده

ایشان در ادامه بیان کردند که ما بایستی در تجارت اموری را که برای بقیه ناملایمات به حساب می آیند را برای خود به مزیت و ترفیع تبدیل کنیم.

کسی که در این مسیر تاب آوری دارد، به معنای واقعی زندگی می کند و از مفهوم 'زنده مانی' دوری می جوید.

پس این تاب آوری و تحمل ابهامات است که به ما احساس هویت، کارآمدی و تصمیم گیری می دهد و سبب هدف گذاری و امیدواری به آینده خواهد شد.

زمانی این اتفاقات خود را آشکار می کنند که طبق یک مبحث روانشناسی، ما ' اضافه بار محرک' داشته باشیم.

یعنی افزایش بار اطلاعاتی و روانی ما به شکلی که باعث به هم ریختگی ما شود و یا باعث تحریک ذهن و بدبینی و بد فهمی شود.

در این شرایط، انسان دست به اقداماتی میزند که زمینه ی تهدید را فراهم می‌کند.

بسیاری از فعالان تجاری، یک خصوصیت مهم یعنی بهداشت فکر دارند و ذهن خود را درگیر اخبار و افکار منفی نمی کنند و اجازه نمی دهند تا هر داده ای وارد ذهن آنها شود، چراکه برای افکار خود احترام قائل هستند.

بخشی از رنج افراد جامعه ما به سبب مشکلات مالی نیست، بلکه به دلیل مشکلات فرهنگی نیز می تواند باشد که بایستی اصلاح شوند.

وحید حاجی آقازاده و دیدگاه ایشان در رابطه با نجات اقتصاد

ایشان در طی بیانات خود افزودند که در طی تاریخ عواملی وجود داشتند که باعث شدند مردم در خصوص موضوعات مهمی مانند تجارت اتحاد داشته‌ باشند و عواملی مانند اقتصاد و اعتقاد مانند نخ تسبیح در کنار هم قرار بگیرند.

شیفته کردن اشخاص جامعه نسبت به یک مفهوم مهم مثل تجارت تنها از طریق گفتگو و اندیشه انجام نمی گیرد و دستگاه های فکری و نظامات ذهنی که به سبب آنها این شیفتگی تولید می شود، لایه های گوناگونی دارند.

در مواردی ممکن است فرد به دلیل اتفاقات ناگهانی و یا به دلیل به کار افتادن سیستم ذهنی و هیپنوتیزم اجتماعی، ناخودآگاه جذب یک موضوع شود که به شکل کاملا سیستماتیک اتفاق می افتد.

در بعد دیگر، یک مدل در جامعه طراحی می شود پس اکثریت جامعه جذب مدلی می شوند که اقلیت آن را طراحی کرده اند.

بهترین نمونه ای این مدل، جامعه عصر پیامبر (ص) بود که مردم خواهان سبک و سنت زندگی رسول خدا بودند.

ایشان افزودند: مفهومی که جامعه ما به آن نیاز دارد مفهوم ثروت است که به خودی خود در گزاره های دینی ما به عنوان مفهومی نیک تلقی شده اما در جامعه امروز ما به عنوان امری ناپسند جا افتاده است و مردم درک نادرستی از آن دارند.

ما نباید به جریاناتی توجه کنیم که سعی دارند بزرگان ما را فقیر و تهی دست جلوه دهند و اگر جامعه مان را بر اساس یک مدل استاندارد اقتصادی بنا کنیم، اکثریت مردم آن را خواهند پذیرفت.

اما متاسفانه چنین موردی تاکنون رخ نداده است چرا که مفاهیمی مانند ثروت و تجارت در ذهن ما ارزش نیستند.

ما به عنوان افراد دیندار بایستی 'تمام' دین را زندگی کنیم و آیه شریف «فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً» را از خاطر نبریم.