جایگاه غم و شادی در اسلام و زندگی

در این مقاله پیرامون انواع شادی و غم صحبت می کنیم. شادی ها و غم ها سه دسته اند: ۱) شادی که مومن از آن بهره مند است و کفار و منافقین از آن بی بهره اند. به عنوان مثال ولادت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) مراقبه حضرت محمد خوانده می شود و مومنان شاد می شوند و کافران اگر در مجلس باشند، متعجب شده و فکر می کنند این مردم دیوانه شده اند. نمونه دیگر آن استغفار و مناجات است. مناجات و راز و نیاز کردن با خداوند لذتی برای مومنان دارد، که کافران و منافقان قادر به درک آن نیست، کافران هرچه فکر می کنند که چرا مردم این کار اینقدر دوست دارند، متوجه نمی شوند چون قدرت درک این لذت را ندارند. طبق این آیه : لا یکمل ایمان عبد حتی یظنون الناس انه مجنون ایمان عبد کامل نمی شود تا این که مردم بگویند او دیوانه است. تا به این نقطه از ایمان نرسید معلوم است که ایمانتان کامل نشده است. اهمیت زیادی دارد که درباره این مسائل فکر کنید، شما قدم در راه تجارت گذاشته اید، عقل و شعور انسان با تفکر کامل می شود. ۲) شادی که مومن، کافر و تمام دسته ها را شاد می کند. به عنوان مثال فرزند شخصی به دنیا می آید، مشرک، مومن و ... ندارد همه مردم با چنین رویدادی قطعا خوشحال و شاد خواهند شد. یا از دنیا رفتن پدر هر فردی باعث غم و اندوهشان می شود و این هم ربطی به مومن بودن و مشرک بودن افراد ندارد. دیدن منظره های طبیعت و جنگل باعث احساس شادی در انسان می شود که این هم از نوعی است که در تمام انسان ها مشترک است. ۳) َشادی که مومن از آن شاد نمی شود، اما مشرک و کافر شاد می شود. علت مطرح کردن این مسائل برای چیست؟ اگر می خواهید راه درست را پیدا کنید باید شادی را به مردم عرضه کنید، به عنوان مثال شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید در میانه راهی گیر کرده ایم و نمی دانیم به کدام طرف برویم و راه درست را تشخیص دهیم. ایشان در جواب فرمودند هر عملی طرفدارانی دارد، بنگر که کار شما چه کسانی را خوشحال می کند. فرد دیگری سوال می پرسد که نمی دانم، شراب خوردن خوب است یا بد و هیچ مطالعه و تحقیقی در این مورد انجام نداده ام، چه کاری باید انجام دهم؟ راه دیگری که وجود دارد تا متوجه خوب بودن یا بد بودن کاری شوید، این است که ببینید با شراب خوردن چه کسانی خوشحال می شود. آیا با این کار فقها، علما و بزرگان به شادی و شعف در می آیند؟ یا جاهلان، نادانان و ابلهان خوشحال می شوند؟ پس انسان اگر قصد شاد کردن انسان ها را دارد باید توجه کند، کارش چه گروهی از مردم را خوشحال می کند. حتی در مورد سخنی که می گویید باید توجه داشته باشید، در نظر چه کسانی شادی آفرین است. ممکن است کاری باشد که خداوند برای همه آزاد کرده است و برای هیچکس مانعی ندارد، اما اگر امری است که مومن را شاد می کند و در عین حال باعث شادی کافران نیز می شود و شما آن کار را انجام داده باشید در آخرت نمی توانید بگویید الهی ارحم عبدک ضعیف. خدایا به بنده ضعیفت رحم کن، چرا که شما همیشه دشمنان خدا را شاد کرده اید. یکی از صفات دشمنان پیامبران و امامان همین بوده است، که شادکننده دشمنان و غمگین کننده دوستان بوده اند. شخصی که از دوستان امام صادق (علیه السلام ) بود، نزد ایشان آمد و سوال کرد: مطلع شدیم که امروز صبح کافر شدی، شخص پرسید برای چه این را می گویید که حضرت پاسخ دادند، کسانی که خدا را آزار می دهند اینان کسانی هستند که کافر شده اند و آنها را به عذابی دردناک بشارت داده می شوند. این شخص هرچه فکر کرد به یاد نیاورد که از صبح خداوند را اذیت کرده باشد، امام فرمود مگر ممکن است کسی خداوند را اذیت کند و یا آزار بدهد. پس منظور از اینکه خداوند را آزار داده اید این نیست که خود خداوند را اذیت کرده باشید. به همین دلیل است که به امام حسین (علیه السلام) می گویند : ثارالله یا خون خدا کافران امام حسین (ع) را به شهادت رساندند چون دستشان به خداوند نمیرسید و از آزار رساندن به خدا عاجز بودند، امام حسین و یارانش را آزار داده و به شهادت رساندند. پس منظور از آزار دادن خداوند این است که موجب آزار پیامبر خدا شده است. فرد دوباره فکر کرد که حضرت محمد(ص) که سالهاست فوت کرده اند پس من ایشان را هم آزار نداده ام، ایشان فرمود مگر نشنیده ای که پیامبر فرموده هر کس علی(ع) و فاطمه را آزار دهد به منزله این است که مرا آزار داده است و هر کس مرا بیازارد خداوند را آزرده است. شخص گفت من علی و فاطمه را هم ندیده ام و ایشان گفت نشنیده ای که امام علی گفته اند هر کس امام حسن را بیازارد مرا آزار داده و امام حسن هم فرموده هر کس حسین(ع) را بیازارد مرا آزار داده است و این چرخه ادامه دارد تا در مورد من هم صدق می کند. سپس امام صادق می فرماید: آیا نمی دانی که هر کسی دوستان مرا بیازارد به منزله این است که مرا آزار داده است و این تا آزار دادن حضرت محمد و خداوند ادامه دارد. راه دیگری هم جز صحبت کردن با فرد و جلب رضایتش وجود ندارد و خداوند به تو رحم کرده که عمر فرد کوتاه نبوده تا بدین صورت از دنیا برود.
این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۵ / ۵ تعداد رأی: ۱

ارسال نظرات (۱۷ نظر)

مجیدعلی اسلامی

انسان موجودیه که رفتار خود رو در زندگی بر اساس انگیزش و هیجان و عاطفه شکل می ده
با انگیزه و انگیزش به عمل وادار می شه و عمل رو جهت می ده و تا رسیدن به هدف ایستادگی و مقاومت می کنه

قاسم قاسمی

آدمی با انگیزش و انگیزه قدرت پیدا می کنه تا اعمال و رفتارش رو جهت بده و تا رسیدن به هدف با مقاومت و ایستادگی تلاششو ادامه می ده و این انگیزه برخی اکتسابی و آموختنیه و برخی غیر اکتسابی و نا آموختنیه
کشش انسان به غذا و آب غیر اکتسابی و کشش انسان به تحصیل دانش و معنویت آموختنیه

امیرقهرمانی

شادی مجموع لذت های بدون درده
شادی آرامش خاطر و رضایت باطنی
شاید اون کیفیت زندگیه که همه آرزوی یافتنش رو دارن

رضا رضاییان

آدم هنگامی که با محرک خوشایند و مطلوب در رسیدن به هدف روبرو بشه طبعاً احساس لذت می کنه و برای تلاش بیشتر بر انگیخته می شه و اگه با محرک نامطلوب مواجه بشه دچار رنج میشه

محسن غلامی

هنگامی که خطر یا تهدیدی نباشه آدم احساس امنیت می کنه و اگه احساس خطر و یا تهدیدی وجود داشته باشه احساس ترس میکنه

آرزو احمدی

شادی حالتیه که تألمات روحی در انسان به کمترین حدّ می رسه و بر اثر اون مسرّت باطنی انسان آشکار می شه و انسان برای لحظه ای از قید غم ها آزاد میشه
شادی احساس مثبتیه که از حس رضایت مندی و پیروزی بدست میاد

محمدعلی یزدانپناه

سرور حالت خوش و لذت بخشیه که از علم واطلاع بر این که یکی از هدف ها و آرزوها، انجام یافته یا انجام میگیره به انسان دست می ده و غم و اندوه حالت ناگوار و دردناکیه که از اطلاع بر انجام نشدن یکی از هدف و آرزوها به انسان دست می ده

مهدی سرلک

شادی و غم حالتی از لذت و رنجه

علی جعفری پویان

از جمله هیجان ها شادی و غمه و با توجه به این که شادی یکی از نیازهای اساسی انسان در زندگیه و با توجه به این که شادی محرکیه برای کار و فعالیت بیشتر و عاملی برای رشد و موفقیت و یکی از ضرورت های زندگی و غم و اندوه از عوامل بازدارنده رشد و موفقیته

میثم مروستی

آدمی با توجه به ابعاد وجودی خود باید به همه ابعاد عنایت داشته باشه
آدمی به لحاظ برخورداری روح و داشتن نیاز معنوی باید با راز و نیاز با خدا و عبادت به درگاه او به این خواسته خود پاسخ بده و به دلیل داشتن جنبه مادی و معیشتی باید با کار و تلاش این نیاز رو تأمین کنه و به دلیل اجتماعی بودن باید در اجتماع حضور پیدا کنه و از طریق ارتباط و معاشرت و مصاحبت با افراد مورد اعتماد هم کاستی های خودشو بشناسه و بر طرف کنه و هم با ارتباط سازگار با اون ها نیازهای خودشو تأمین کنه

پدرام نورانی

یکی از نیازهای طبیعی و فطری انسان لذت و نشاط و سرور و شادیه که باید در برنامه روزانه بهش توجه کرد

کیانوش نیازی

شادی و نشاط از هیجان های طبیعی انسانه و از این جهت نمی توان اونو تقسیم کرد امّا به لحاظ پدید آورنده شادی، انگیزه های شادی، موقعیت زمانی و مکانی و جز اون می توان اونو به دو قسم پسندیده و ناپسندیده، مثبت و منفی تقسیم کرد

بابک صدر

معیار ارزش کارها در تعالیم اسلامی به اینه که اولاً اون کار بر اساس اوامر الهی انجام شه و به تعبیر قرآن کار صالح و شایسته باشه و ثانیاً اون کار برخاسته از ایمان و انگیزه تقرّب به خدا انجام شه
شادی در صورتی پسندیدست که جهت گیری الهی داشته باشه و یا مقدمه ای برای ادای وظایف شرعی باشه

محمدگروسی

در آیین اسلام سرگرمی های زیان بار و عوامل بازدارنده از پیشرفت های معنوی ممنوعه
از این رو مسلمان نمی تونن با استفاده لهو و لعب و موسیقی و غنا برای خود نشاط و شادی رو تحصیل کنه

کامبیزشاهین

آدمی باید در همه امور از جمله در شادی و غم اعتدال و میانه رو رعایت کنه
شادی هاش جوری نباشه که باعث غفلت و دوری از خدا بشه و تعهد و مسؤولیت رو از یادش ببره و اندوه و غم هم باید جوری باشه که مایه افسردگی روح و یأس و ناامیدی نشه

سعیدشوندی

یکی از آموزه های اسلام شاد کردن مؤمن از طریق خدمت رسانی به اوست

علی فراورد

بهترین عبادت وارد کردن نشاط و شادی بر مؤمنه

💎 ۹ دهم ثروت در تجارت است💰