رنجش از کسانی که به آنها دسترسی نداری

? روز های اول رنجش های خودمان را یادداشت کردیم و از آنها آگاه شدیم روز بعد متوجه شدیم که این رنجش ها از توقعات و انتظارات ما به وجود می آید و یاد گرفتیم یا انتظارات ما به جا بودند یا نابه جا بودند اگر به جا بودند فهمیدیم که باید شرایط طرف مقابل خودمان راهم در نظر می گرفتیم اغلب شاید در شرایطی نبوده که بتواند انتظار ما را برآورده کند یا خیر و اگر هم نا به جا بوده که متوجه شدیم که اصلاً مشکل از انتظار نابه جای ما بوده و کمی به آرامش رسیدیم. [remusics src="https://s3.eu-1.jeyserver.com/aradbranding-fa-wp-content/uploads/2021/08/6011.mp3" pic="https://s3.eu-1.jeyserver.com/aradbranding-fa-wp-content/uploads/2021/09/WhatsApp-Image-2021-08-07-at-13.46.jpg" desc="کسانی که به آنها دسترسی نداری" title="دکتر اصغری"] ? در صورتی که بتوانی از طرف مقابل خودت بگذری تو او را رها نمی کنی بلکه خودت را راحت کرده ای تو بر او منتی نداری بلکه به خودت لطف می کنی ته ظرف سوراخ خودت را بستی از این به بعد هر انرژی که از این سمت می آید دیگر جمع می شود. ? انرژی ها برای چه کاری جمع می شوند؟ ? برای عشقت، مگر نمی خواهی عشق خود را نجات بدهی و به او برسی باید انرژی و وقت و تمرکز داشته باشی وقتی رنجش های خودت را حل کردی آن فیله، خرسه، ببره، شیره، پلنگه همه محو می شوند. ? آنها ترسهای تو هستند، ترس هایی که ناشی از این رنج های حل نشده هستند ناشی از تضاد ها و عناد ها و خشم هایی که در درون تو هستند می باشد تو آنها را نمی بخشی در اصل خودت را می بخشی پس در رنجش زدایی ما چیزی به نام بخشش به معنای فراموش کردن نداریم هیچ کس نمی تواند رنجش های خودش را فراموش کند، فقط می تواند رنجش های خودش را بپذیرد، یکی می گوید من به شخصی علاقه داشتم و ایشان را دوست داشتم منو گذاشت و رفت، الان من تنهام، بدبخت و بیچاره ام و... از خودش رنجیده که چرا گول خورده؟ ? رنجش از آن که چرا فریبش داده، به او گفتم تو آن زمانی که با او بودی از مصاحبت ایشان از قهوه خوردن، چای خوردن با او، لذت بردی گفت بله خیلی دوستش داشتم بخاطر همین نمی خواهم او را از دست بدهم گفتم تمام شد و رفت این اسمش زندگی است، یک جا برنده می شوی و جای دیگری بازنده می شوی حالا می خواهی روی باخت های خودت حساب کنی، هر روز باخت های بیشتری خواهی داشت یک فکر داری یک وقت داری، یک انرژی داری فکر می کنی که من آدم باخته ای ام تمام آن مثلثه پر از این صحبت ها خواهد شد، رهایش کن حتی آن را نمی خواهد ببخشی، «خودت را ببخش». من کی هستم که اشتباه نکنم؟ ? مگر او کیست او هم یک آدم است و اشتباه کرده خدا ببخشه اورا به جای اینکه بگوئی فراموشش کنم که بخشیدن یعنی پذیرش، بپذیرید که زندگی همین است. [av_notification title='' color='blue' border='' custom_bg='#444444' custom_font='#ffffff' size='large' icon_select='no' icon='ue800' font='entypo-fontello' admin_preview_bg=''] به قول هوشنگ ابتهاج (هـ. الف. سایه) می گوید «چه فكر ميكنی كه بادبان شكسته، زورق به گل نشسته‌اي است زندگي در اين خراب ريخته كه رنگ عافيت از او گريخته به بن رسيده ، راه بسته ايست زندگي بسان رود كه در نشيب دره سر به سنگ ميزند رونده باش اميد هيچ معجزي ز مرده نيست زنده باش» [/av_notification] ? بپذیریم پدر و مادرتان را، آنقدر عقلشان می رسیده، آنقدر تجربه داشته همان قدر که توانسته به شما خدمت کرده شاید حتی در خدمتشان ظلم هم بوده، باشه تمام شد و رفت خودتان هم با خودتان همینطور شما اگر دوباره همان مسئله پیش بیاید همان تصمیم را می گیرید؟ نه چرا؟ برای اینکه آن کار اشتباه بوده از کجا متوجه شدی؟ ? برای اینکه سنّی از شما گذشته با تجربه شده ایاز کجا می فهمی که آن آدم را باید بپذیری فهمیدم ایشان نمی تواند، شاید می خواهد اما نمی تواند عقلش نمی رسد، دلش را ندارد، وجودش را ندارد، بپذیرید، بخشیدن در رنجش زدایی یعنی پذیرش پذیرش خودتان همینطور که هستید، پذیرش پدر و مادر خودتان، انسان ها، دیگران، انسان ها هم جنبه های مثبت و ارزشمند دارند هم جنبه های آزار دهنده دارندجنبه های آزار دهنده وجود انسان ها به این برمی گردد که بگوئی من چه توقعی دارم؟ ? اگر شما بپذیرید در این رانندگی بعضی ها حواسشان نیست، بعضی ها می خواهند خودشان را از بین ببرند، بعضی ها می خواهند تصادف ایجاد کنند، بعضی ها می خواهند دعوا ایجاد کنند این را بپذیر حالا رانندگی خودت را براساس آن میزان کن، خیلی راحت می شود راه می خواهد به او راه می دهی، نمی تواند با تو دعوا کند، تو پذیرفتی، لزومی ندارد که من همیشه در جاده اول باشم، می زنم کنار آقا شما اول برو، این کند رو است سبقت ممنوع است دیگر از اینجا نمی روم خیلی جاها آدم می بیند که دولاین است از لاین سوم می شود رفت که مستقیم بروی ولی دو لاین سمت چپی می خواهند دور برگردان را دور بزنند بعضی از همین لاین از سمت راست سوم که مستقیم است می روند جلوی همه را ببندند که از آنجا زودتر بپیچند من سالهاست وقتی این را متوجه شدم این کار را نمی کنم می پذیرم که سرعت در این جاده 50 کیلومتر برساعت است، اما اگر خودت انتظار داشتی ماشین من 200 اسب بخار قدرت دارد پس من باید 200 کیلومتر بروم، نمی شود، خودت و دیگران را در رنج می گذاری در خطر می اندازی حتی ممکن است به کشتن بدهی. ? رنجش از کسانی که دیگر به آنها دسترسی نداری ? یا دور شدند، یا در گذشتند، از دنیا رفتند، اصلاً به صلاحت نیست که بروی و با آنها وقت بگذاری ممکن است شرایط بدتر بشود رنجش های خودت را یادداشت کن، پدر عزیزم، مادر عزیزم، آقای فلانی، خانم فلانی، تو آن روز مرا اذیت کردی پدر من را در آوردی... تمام این صحبت ها را یادداشت کنید، قشنگ به ریز یادداشت کنید، و زیرش یادداشت کن من همه اینها را یادداشت می کنم برای اینکه در دل و روح و قلبم چیزی از این مسئله باقی نماند سپس تا کن و داخل یک پاکت بگذار، در آن چسب بزن و تمبر بزن بنویس بهشت زهرا، آرامگاه فلان، قبر شماره فلان... بندازش دور، نه بندازش در جوب آب. از خودت بریز بیرون این رنجش ها را درون خودت نگه ندار، این رنجش ها منابع تو را اشغال می کنند، با همین کار با تمرین این سه چهار روزه و تمرین امروز ما فقط امروز کارت این باشد، رنجش هایی که از دیگران را یادداشت کن بعدها آموزش خواهم داد که چکار کنید همیشه وجود شما پاک، شفاف زنده و شاد باشد. ? سؤال این پادکست: شادمانی و آرامش درون نتیجه چی است؟ ? خوشگذرانی کردن و مسئولیت نپذیرفتن ? دوست و آشنایی نداشته باشیم ? پیوسته رنجشهای خودمان را پیدا، مدیریت و آنها را حل کنیم ? بی خیال باشیم و به رویدادهای مختلف اهمیت ندهیم.

این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۵ / ۵ تعداد رأی: ۱
آراد برندینگ

ارسال نظرات (۰ نظر)

💎 ۹ دهم ثروت در تجارت است💰