اصلاح تصورات و پالایش باورها برای فروش از سایت تجاری + فیلم

? علت اینکه سایت ما مشتری ندارد چیست؟ ? اگر شما یک مغازه ای داشته باشید و احتمالاً مغازه شما پاخور خوبی هم داشته باشد و جای نسبتاً خوبی قرارگرفته باشد برای این مغازه یکسری هزینه هایی انجام می دهید، این هزینه ها اعم از ویترین، هزینه کارمندان و کارکنان، هزینه ماشین آلات مورد نیاز برای کسب و کار، هزینه بابت اجاره مغازه، بعضاً چیزی حدود 400 الی 500 میلیون تومان و حتی بیشتر هزینه کنید تا این فضا را برای کسب و کار خودتان راه اندازی کنید.

? چگونه بعد از 6 الی 8 ماه آن فرد ورشکسته می شود و کاسبی خودش را جمع می کند؟ ? بسیاری از این مغازه ها، بسیاری از این شرکت ها وقتی تبلیغات نکنند نتیجه و خروجی کار آنها همین می شود که بعد 6 ماه باید جمع کنند، شما شرکت های بزرگی نظیر اویلا و فامیلا و... شرکت های دیگر را در نظر بگیرید آیا اینها نمی توانند خط تولید کارخانه خودشان را افزایش بدهند؟ چرا این هزینه ها را بابت تبلیغات می کنند؟ چرا بعضاً چند ده میلیارد هزینه می کنند؟ یعنی بیش از یک خط تولید جدید برای تبلیغات خودشان هزینه می کنند؟ ? آیا آن تبلیغاتی که انجام می دهند و هزینه هایی که می شود برای آنها محصول می خرد؟ یا مشتری می آورد؟ وقتی مشتری ها تبلیغات را می بینند  آن محصول را باور می کنند و باور باعث می شود که محصول بیشتر خریداری می شود. کاری که ما در سایت ها در بازار داخلی انجام می دهیم آن چیزی که پاداش مشتری هست برای شما محتوا است. بعضاً باید محتواهایی بیش از 600 تا 700 تا روی سایت شما بیاورید، محصولاتی که خیلی چالش و رقیب ندارند، حداقل باید 600 و 700 عدد محتوا روی سایت شما بیاید تا سایت شما بتواند برای شما مشتری بیاورد. ? اما خیلی از این افرادی که شاکی هستند اگر نگاه کنید محتوا های خیلی کمتر از این میزان را در سایت های خودشان دارند و از نبود مشتری گلایه و شکایت می کنند. صحبت دیگر من این است که واقعاً اگر شما می خواهید در حوزه داخلی کار انجام بدهید اگر رقبای شما بیشتر هستند طبیعتاً باید محتواهای بیاورید، بعضاً محتوایی که می آورید ترکیبی باشد، مثلاً 400 کلمه ای، 600 کلمه ای، 1000 و 2000 کلمه ای ... ترکیبی از اینها باشد که هم جذابیت بیشتری داشته باشد و هم تبلیغات بهتری روی سایت شما انجام شود. ? طرح شتاب چیست؟ ? اما در زمینه صادرات و در زمینه حوزه هایی که می خواهید محصول را به کشورهای دیگر ارسال کنید، اینجا ما طرحی داریم به نام «طرح شتاب». به این معنی است که ما می آییم در شرکت های خارجی روی محصول و کار شما تبلیغ می کنیم خیلی هم فوری هست یعنی به محض اینکه ما تبلیغات را شروع می کنیم مشتری ها به سمت شما مراجعه می کنند اما دوستان زیادی هستند که از نبود مشتری جدی شکایت می کنند نه از نبود مشتری. ? درحالی که محصول شما در همان شرکت هایی که به آن محصول شما وابسته هستند داریم تبلیغ می کنیم اما می گویند مشتری هایی که به ما زنگ می زنند، ایمیل می دهند یا ارتباط برقرار می کنند مشتری های جدی نیستندمشتری جدی از نظر تاجران ما به چه معناست؟ به این معناست که هیچ کاری انجام ندهند مشتری مراجعه کند، هزینه را پراخت کند، کالا را دریافت کند. این طرز فکر واقعاً درست نیست شما باید سعی کنید بعد از مراجعه مشتری، و بعد از اولین تماسی که با شما برقرار می کند این تماس ممکن است به چه شکل باشد؟ ممکن است از طریق ایمیل باشد، یا از طریق تماس تلفنی باشد... آن موقع شما هستید که باید با هوش و ذکاوت و فن بیان بالای خودتان روند کار را پیش ببرید و سعی کنید که معامله انجام شود. ? اگر قرار باشد به این صورت که هرکسی که به شما زنگ می زند از شما خرید کند و هرکسی فروشنده باشد همه مردم می شوند فروشنده، همه مردم می شوند بازاری، همه مردم تاجر می شوند، دیگر نیازی به این مشاوره دادن ها و این کارها نبود، پس در واقع حرف من این است که فن بیان بسیار بالا خیلی اهمیت دارد که بتوانید مشتریان را جذب کنید، در مورد شرکت ما هم همین وضع وجود داشت، زمانی که آراد برندینگ کار خودش را شروع کرد آن اوایل ماهیانه ما شاید 100.000.000 تومان بابت تبلیغات هزینه می کردیم. ? درحالیکه امروزه ما بین 50 تا 70 میلیون و بعضاً خیلی بیشتر داریم هزینه می کنیم پس در روز داریم این میزان هزینه می کنیم الان در ماه نزدیک به 100 میلیون هزینه می کنیم، اما نکته ای که اینجا وجود دارد، آیا در انتها قرار است هرکسی با آراد آشنا می شود به ما پول بدهد؟ اینجا ما چه کاری داریم انجام می دهیم؟ یکی از بحث ها و نکاتی که هست این است که ما مشاورانی را داریم که با شما ارتباط برقرار می کنند این مشاور ما برای اینکه بتواند با شما صحبت کند و شما را متقاعد کند باید روش مذاکره را یاد بگیرد و به تدریج توان خودش را بالا ببرد شاید او در مراحل اول توانش 1% باشد اما مرحله به مرحله با فراگرفتن مهارت ها و در واقع حضور در کلاس های آنلاین مهارت خودش را ارتقاء می دهد. مثلاً بعضاً ممکن است مهارت خود را به 10% یا بیشتر برساند، پس ببینید کم کم پیشرفت می کند. ? پس از آن کسب دانش و آگاهی هایی که جذب می کند توان صحبت کردن و توان متقاعد کردن مشتری و توان بالا بردن باور مشتری را افزایش می دهد. چون شما هنوز معامله ای را انجام ندادید این موضوع را خوب درک نمی کنید اما بعد از اولین معامله طبیعتاً سودهایی را کسب خواهید کرد که آن موقع متوجه خواهید شد که برای کسب در آمد و حاشیه سود های بیشتر باید هزینه بیشتری بکنید به همین صورت مشتری های بیشتری به شما مراجعه می کنند که با توان بالایی که به دست آورده اید و مهارت های زیادی که در مجموعه خودتان کسب کرده اید کم کم می توانید به آسانی مشتریان خودتان را متقاعد کنید آنها هم به شما اعتماد کنند و معاملات خوبی را داشته باشید. ? اما بازهم ممکن است مشکل دیگری داشته باشید، شما هزینه می کنید وقت و انرژی می گذارید اما هنوز نرخ تبدیل مشتری به پول را نمی دانید یعنی مثلاً برای هر مشتری که جذب می کنید تا صادرات و فروش داشته باشید و آن روند مذاکره را پیش ببرید آن هزینه چقدر است؟ اصطلاحاً ما به آن می گوئیم «نرخ مشتری» آیا واقعاً می دانید نرخ کلیک هایی که در سایت شما یا بازدید هایی که از سایت شما انجام می شود برای شما چه مقدار هزینه دارد تا به آن مشتری های خارجی برسید؟ ? آیا به نظر شما آسان است که فردی از بخشی از جهان به شما زنگ بزند و با شما ارتباط برقرار کند درخواست خرید کالا داشته باشد؟ واقعاً می دانید چقدر این موضوع دشوار است؟ تمام این کارها نیاز به هوش و تکنولوژی و تلاش شما دارد هیچ کدام از اینها هم واقعاً بدون هزینه امکان پذیر نیست پس این موارد واقعاً از اهمیت زیادی برخوردار است قرار نیست وقتی یک مشتری به شما پیام داد یا ایمیلی برای شما ارسال کرد حتماً بخواهد از شما خرید کند. ? بعضاً هم ممکن است شما شکست بخورید. اشکالی ندارد یک گام بزرگتر می شوید تجربه کسب می کنید، اینکه با مردم هر کشوری به چه صورت و لحنی باید صحبت کنید تا از شما خرید کند، اینکه فرهنگ ها و قِلِق های هر کشوری را بتوانید درک کنید اینها کم کم نرخ تبدیل مشتری های شما را بالا می برد، بعضاً ممکن است به 20% یا بیشتر برسد و یا حتی کم کم به قدری پیشرفت می کنید که متوجه می شوید به تنهایی قادر نیستید واقعاً همه کارها و اموراتتان را پیش ببرید نیاز هست تا فردی را استخدام کنید تا به مشتریانتان و به اموری که مربوط به آن کار هست رسیدگی کنید. ? دوباره نیرو استخدام می کنید این نیرو خودش از نقطه صفر است و زمانی که شما آمده ای کار کنی یک درصد نرخ تبدیل مشتری بود الان همین اتفاق برای این نیروی شما می افتد ایشان هم کم کم باید آموزش ببیند، راه ها را از شما یاد بگیرد، و مهارت ها را کسب کند تا بیاید این نرخ تبدیل مشتری را افزایش بدهد برای کار کردن ساختار لازم است، سریع تسلیم نشوید باید یاد بگیرید آموزش ببینید الان خیلی از افراد هستند بیش از 10 سال هست که دارند با آراد کار می کنند ولی بازهم در کلاس های آنلاین ما شرکت می کنند. چرا؟ ? بخاطر اینکه هنوز بر این باور هستند که مهارت ها و نکات ریزی وجود دارد که هنوز آنها را بلد نیستند و باید یاد بگیرند درحالیکه اگر شما بیایید بررسی کنید برخی از آرادی ها یا تجار نا موفق را اگر بیایید در کارشان ریز بشوید متوجه می شوید که این افراد هیچ موقع دنبال یادگیری نیستند، فکر می کنند همه چیز را بلدند و در صورتی که مشتری به آنها مراجعه می کند فکر می کنند که می توانند همه آنها را به پول تبدیل کنند. ? درصورتی که واقعاً وقتی مشتری به آنها مراجعه می کند و جواب نا مناسب از طرف این تجار بی مهارت دریافت می کند سعی می کند از آن تاجر به تاجری دیگر مراجعه کند و خریدش را آنجا انجام دهد و بخاطر همین هم هست که یک تاجر ناموفق فکر می کند که این مشتری غیرواقعی هست و با همین رفتار و باور اشتباه هست که مشتری که می توانست به خوبی به این تاجر پول بدهد و او را به سود برساند از آن تاجر به تاجر دیگری مراجعه می کند. تصورات خودتان را اصلاح کنید، باور های خودتان را پالایش کنید کافی است که فقط آموزش ببینید و تمام سعی و تلاش خودتان را روی این کار بگذارید تا انشاء الله به آرامی مهارت های لازم را برای تاجر شدن فراهم کنید.

این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۳ / ۵ تعداد رأی: ۱

ارسال نظرات (۰ نظر)

💎 ۹ دهم ثروت در تجارت است💰