چگونه بیزینس موفق داشته باشیم + فایل صوتی

ارتقا یک سری اصول دارد که باید رعایت کنید. ابتدا باید خودتان را به جای مشتری قرار دهید. یعنی درک کنید به عنوان یک مشتری یا تاجری که وارد این پروسه می شود، چه فرآیندهایی باید انجام شوند تا بتوانند اعتمادتان را جلب کنند؟ [remusics src="https://s3.eu-1.jeyserver.com/aradbranding-fa-wp-content/uploads/2020/12/57.ogg" pic="https://s3.eu-1.jeyserver.com/aradbranding-fa-wp-content/uploads/2021/08/Nezam_5-min.jpg" desc="چگونه بیزینس موفق داشته باشیم" title="استاد نظام پرور"] ارتقای بیزینس یا اعتمادسازی پلکانی ارتقا یک سری اصول دارد که باید رعایت کنید. ابتدا باید خودتان را به جای مشتری قرار دهید. یعنی درک کنید به عنوان یک مشتری یا تاجری که وارد این پروسه می شود، چه فرآیندهایی باید انجام شوند تا بتوانند اعتمادتان را جلب کنند؟

اولا در اعتماد سازی شما باید مخاطب خودتان را ببینید. یعنی مخاطبتان دیده شوند. مثلا بالاترین رده اعتمادسازی این است که شما می روید و یک کارخانه ای را می بینید، و بعد قرارداد می بندید. گاهی اوقات تاجران ایرانی هم که از کشورهایی مانند چین، کشورهای اروپایی و امثال اینها که خرید می کنند، به آن کشور می روند و کارخانه را می بینند و برمی گردند. قطعا برای خریدهای بزرگ مانند 200 هزار دلار، 500 هزار دلار، 1 میلیون دلار باید این مدلی کار شود. گاهی اوقات تاجر نمی تواند به آن کشور برود، یا مقدار خرید کوچک است. یا فرصت زمانی فراهم نیست که به آن کشور سفر کند. در این مورد باید چه کار کند؟ سعی کنید به روشی بفهمید که فردی که پشت ارتباط هست، واقعا کننده کار هست یا نه؟ مثلا اگر فروشنده شرایطی داشته باشد و در محیط آن تولیدی و کارخانه باشد، به مخاطب ویدئو کال می کند و نشان می دهد که من به صورت لحظه ای در محیط هستم. این نوع دیدن بعد از حضور دیداری و فیزیکی، یکی از بهترین مدل ها در جهت اعتمادسازی است. فرض کنیم این شرایط هم نباشد. ویدئوهایی برای مخاطب بگیرید که نشان دهد من نوعی به عنوان فروشنده این محصول در محیط تجاری و کسب و کار این محصول حضور دارم. اگر این هم امکان پذیر نباشد، ویدئوهای حرفه ای تر و خاص تری که با موضوع عمومی نه برای آن شخص و فرد، موضوع عمومی ارائه کنید و نشان دهید. این هم امکان پذیر نباشد، عکس هایی که اسم فرد و اسم کشورش را نوشته باشیم. تاریخ روز و محصول را گذاشته باشیم، عکس بگیریم و برایش بفرستیم. اگر باز هم این مورد ممکن نباشد، افراد خاص تر می شوند. یعنی باید ببینید که چه فردی است و برای کجا می خواهد کار کند. و با فرد پیش بروید. هر چه فرد شما را در محیط و قابل لمس تر ببیند، قابل باورتر و رئال تر و حقیقی تر ببیند، راحت تر می تواند با شما کار کند. اینها ارکان آن هستند. اگر بخواهید پلکانی پیش بروید، تمامی این کارها را انجام می دهید. این برای این است که مخاطب پیش پرداخت اولش را با دلهره کمتری پرداخت می کند. چرا پیش پرداخت اول همراه با دلهره است؟ چون رزومه شما ندیده است. دغدغه مشتری این است که کار را با شما شروع کرده است، از کجا معلوم شما خوش قول باشید؟ آن چیزی را که به آن متعهد شده اید را از کجا بفهمد که متعهد هستید؟ این موارد قابل اندازه گیری نیستند و کار را سخت می کند. به همین دلیل در پلکانی توصیه می شود که در ابتدای کار با یک حجم کوچکی از معامله پیش بروید. مثلا یک چهارم کانتینر، یک سوم، 100 کیلوگرم. بستگی به نوع محصول دارد. هر طوری که می توانید محصول را کوچک کنید و کار را انجام دهید. تا ارائه کار به فرد بهتر پیش برود. این مدل کار است یعنی هر کاری از همین نقطه شروع می شود. فقط هر نوع بیزینس و محصول پله های متفاوتی دارد. اعداد و مدل کارش متفاوت است. و شما باید با توجه به این اعداد و مدل و پله ها کار را پیش ببرید. باور داشته باشید که اگر شما بتوانید اعتماد مشتری را جلب کنید، بدون آنکه شما را ببیند، به شما میلیون دلار پول می دهد. باور کنید که ضعف شما در اعتمادسازی، مهم ترین عاملی است که تاجر از شما خرید نمی کند. فروش های تجاری در سطح بین الملل، وابسته به رفتارهای عقلی و درست است. یعنی مانند فروش های معمولی بازار که هیجانی هستند، هیجانی نیستند. چون اگر شما فروشنده یک مغازه باشید، هیجانی کار می کنید. اما در صادرات هیجانی نیست. اصطلاحا دو دو تا چهارتا است. چون حساب کتاب زیاد دارد. مورد بعدی این است که به این موارد عمل کنید. مثلا بگویید که سختی و مکافات دارد و عمل نکنید. شما باید برای داشتن یک درآمد خوب، سختی و مکافات را به دوش بکشید. مردم حاضر هستند بیل بزنند، کار کارگری سر ساختمان انجام دهند، راننده تاکسی اسنپ صبح تا شب در خیابان ها پرسه می زند، اما این مدل کار را یاد نمی گیرند. یعنی اینکه باید بفهمد به عنوان کسی که دارد کار می کند، حداقل شما باید یک تلاشی کنید. زیر آفتاب بدون کولر، با ماشین کار می کند و خستگی می کشد ولی حاضر نیست کاری که کمی عقل و تحلیل لازم دارد را یاد بگیرد. اینها جزو اخلاق یک تاجر نیست. باید مسیر زندگی را عوض کنید. مدل فکر کردن را باید تغییر دهید. تا بتوانید بهترین نتیجه را بگیرید.
این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۵ / ۵ تعداد رأی: ۱
آراد برندینگ

ارسال نظرات (۰ نظر)

💎 ۹ دهم ثروت در تجارت است💰