? دومین دلیلی که ما برای تجارتمان وارد بحث تولید و کارخانه داری نمی شویم این است که شما یک نگاهی به احوالات تولید کنندگان ما در شهرک های صنعتی مختلف بیاندازید، اکثراً ظرفیت هایی که تولید می کنند پایین تر از ظرفیت اسمی شان است.
یعنی توان آن تولیدی یا کارخانه به مراتب بیشتر است چرا اینگونه تولید می کند؟
به علت اینکه بنابه دلایلی مشتری ندارد، یا اینکه خیلی از تولید کنندگان هستند که چند تا از خط تولید خودشان را اصلاً خاموش کردند و کار نمی کنند.
بخاطر این است که ما در بحث تجارتی که وارد می شویم یا نگاهی که به بحث برندسازی خودمان داریم نگاهمان این نیست که کارخانه دار یا تولید کننده بشویم.
شما یک اصطلاحی را حتماً در صحبت های اساتید شنیده اید برای آن اضافه ظرفیت، اضافه ظرفیت می شود همان ظرفیتی که آن کارخانه بعد از اینکه تولید خودش را در روز انجام می دهد می توانید به آنها سفارش دهید تا برای شما آماده کند.
کافی است که فقط یک «برچسبی» را چاپ حالا آن را روی محصول بچسبانید بشود لیبل سفارش بازرگانی شما در کارخانه فلان.
روی خیلی از محصولات غذایی و خوراکی حتی محصولات صنعتی می توانید این برچسب زده می شود.
? بحث این برچسب نگاهی که به صورت برچسب داشته باشیم به محصولات یا از این عملکرد و شیوه کاری استفاده کردن دوتا مزیت دارد:
? چون تمامی هزینه شما چون هزینه آن برندی که فقط ثبت می کنید، هر محصولی را در هر نقطه ای و در هر زمانی می توانید شروع کنید.
? اگر نوسانات شامل یک بازاری بشود شما شامل آن نوسانات نخواهید شد و گزندی از نوسانات آن بازار به شما نخواهد رسید.
مثلاً شما بازار سیمان را ملاحظه می فرمایید فرض کنید شما در کار بتُن و بلوک های سیمانی باشید من نوعی وقتی دارم در این سیستم کار می کنم الان که شرایط سیمان اینگونه شده از پاکتی مثلاً 25 تومان 30 تومان رسیده به 100 تومان.
قیمتی به این شکل من دیگر کار نمی کنم یک مدت کار نمی کنم من که خط تولید ندارم که خواب سرمایه ام اینجا من را اذیت کند من که 5 تا 10 تا 20 تا نیرو ندارم که حق بیمه آنها را رد می کنم هزینه های جاری آنها و ثابت آنها باشد چه کار کنند و چه کار نکنند.
منکه پولی بابت اجاره سوله ای ندادم که 5 تومن 10 تومان 20 تومان یا 50 تومان من از زمانی که مشتری داشتم سفارش می دادم محصولم را با برچسب خودم آماده می کردم و برای مشتری ارسال می کردم.
حالا که شرایط بازار مناسب نیست من دست نگه می دارم هیچ خسارتی هم به من وارد نمی شود.
در سالهای اول و دوم اینکه من بیایم از این اضافه ظرفیت تامین کننده استفاده کنم شاید خیلی میسر نباشد چون اکثر دوستانی که ساختار را شروع می کنند با سرمایه محدودی بین 30 تا 100 تومان آغاز به کار می کنند و معمولاً در حوزه های مختلف آن مقداری هم روی آنها شناختی وجود ندارد.
معمولاً سالهای اول و دوم باید کار بکنند اولاً که روی هر محصولی در آن حوزه کار کنند مثلاً فرض کنید حوزه زعفران مثلاً زعفران فله می توانید کار کنید، زعفران خاصی اگر مشتری خواست مثل «بهرامن» یا «نگین» و... شما می توانید برای ایشان تهیه و ارسال کنید.
اینجوری یکی دوسال کار می کنید هم اینکه پول جمع می کنید و هم اینکه یک جایگاهی در این حوزه کاری خودتان کسب می کنید یعنی آن حوزه یک شناختی نسبت به شما پیدا می کند و خودتان هم یک شناختی نسبت به حوزه کاری خودتان پیدا می کنید.
بعد از یکی دوسال که به یک کارگاه تولیدی یا یک تولید کننده سفارش می دهید که از آن اضافه ظرفیت ایشان استفاده کنید همکاری به آسانی انجام می شود.
یعنی با برند خودتان از اضافه ظرفیت تامین کننده استفاده می کنید و محصول مورد نظر شما تولید می شود.
حالا دیگر می دانید که اگر محصولی را برای امارات ارسال می کنید یا برای مثلا ترکیه یا مثلاً روسیه بسته بندی آن کاغذی باشد بهتر است در بسته بندی های شیشه ای باشد در بسته بندی های سنتی باشد بهتر است؟
این را دیگر می دانید و آن خط تولید یا آن تولید کننده محترم چون از شما یک شناختی دارد آن همراهی و همکاری بین شما به راحتی شکل می گیرد.
این صحبت هایی که ما با بعضی از دوستان می کنیم یکی دوتا ایراد به ما می گیرند یکی می گویند که خُب ما وقتی اینگونه کار کنیم یکی دوسال کار کنیم و برند های دیگر را بفروشیم ما داریم عملاً برند های دیگران را معروف می کنیم.
اولاً که شما اینقدری در آن بازار و حوزه جایگاه ندارید آن قدری در آن حوزه تاثیر گذاری ندارید که چند تا مشتری باعث بشود که یک برندی معروف بشود و مثلاً یک جهش جایگاهی پیدا کند.
[av_notification title='' color='blue' border='' custom_bg='#444444' custom_font='#ffffff' size='large' icon_select='no' icon='ue800' font='entypo-fontello' admin_preview_bg='']
آن برند یا آن محصول مثلاً برای آن شرکت اینقدر معروفیت دارد که مثلاً مشتری شما از شما بخواهد آن محصول را به ایشان بدهی مثلاً «بهرامن» به ایشان بدهید یا «قائنات» بدهید.
[/av_notification]
ایشان خودش یک معروفیتی دارد اصلاً گیرم که کار شما باعث شود که آن محصول معروفیتی هم پیدا کند آیا راه دیگری دارید؟
نه ما برای ابتدای کار خودمان اگر بخواهیم در آمد کسب کنیم باید این کار را انجام دهیم.
بعضی از دوستان باز یک حرف سنگین تری می زنند می گویند برندسازی می شود؟
ما با اینکار اسم و برند خودمان را خراب می کنیم، اولاً اینکه سال های اول و دوم و سوم آنقدر شما در حوزه خودتان پایگاه ندارید که نگران این باشید که با این کار و این فروشی که با نام های دیگر انجام می دهید نام خودتان را متزلزل کنید و پایگاه خودتان را از دست بدهید بحث برندسازی برای «سامسونگ» و «Apple» و «کاله» اینگونه مارکها است نه اینکه برای ما در شروع کار مان.
یک مثالی برای شما میزنم ما یک چرمی داریم به نام نوین چرم این چرم را اگر بتوانید بروید سابقه اش را دربیاورید سال 88-89 در تبلیغات خودش می زد «چرم مشهد نوین» یک «نوین» کوچک کنار مشهد می زد خیلی از برند ها در آن زمان این کار را انجام می دادند.
مثلاً یک اسم که در می رفت قبل و بعد از آن اسم کوچکی یا پسوند و پیشوندی اضافه می کردند روی همان هم مانور می دادند.
الان نوین چرم سفیرش لباس های این شرکت آقای «بهرام رادان» هستند فکر کنم پوشاک بانوان این برند هم فکر می کنم «خانم طباطبایی» هستند.
الان کسی یاد آن موضوعات نمی افتد الان همه می دانند که مارک یا برند گران با خدمات مناسب با کیفیت خوب هیچ چیزی از آن روز اول کسی یادش نیست.
شما هم خیلی نگران نباشید برای سالهای اول دوم و سوم این توهم برند یا بابت آن چند معامله نسبتاً محدودی که انجام می دهید در خودتان ایجاد نکنید که وای من هرچه زودتر این کار را نکنم حیف است برندسازی می شود.
زمان می برد شما هم در ده سال پانزده سال آینده مشهور می شوید بعد آنجا باید برای بحث نام تان و برندتان باید سیاست گذاری کنید برنامه داشته باشید.
اما برای سالهای ابتدایی کارتان خیلی نگران این مقوله نباشید این توهم برندسازی را لطفاً نداشته باشید طرف یک کارگاه و یا کارخانه می زند فکر می کند مثلاً در کل صنف و کلّ استان می شناسندش در صورتی که فقط اقوام درجه یک خودش و آنهایی که در کارخانه ایشان کار آموزی و کارگری آمده اند شناختی از ایشان داشته باشند.
این نگاه را نداشته باشید هدف اول یک مجموعه نوپا باید این باشد که به پول برسد چون آن پول است که آن سیستم نوپا را حفظ می کند.
آن پول است که باعث می شود که شما بمانید که بعداً به بحث برند بودن شما فکر کند بمانید که بعداً به بحث پشتیبانی شما فکر کند شما روز اولی که مشتری ندارید چرا باید به خدمات پشتیبانی خودتان فکر کنید؟
شما زمانی که روز اول مشتری ندارید چگونه می خواهید به کیفیت فکر کنید من باید اول یک کاری انجام دهم یک سیاستی پیاده سازی کنم که به پول برسم.
بعد می توانم این سیاست گذاری های خودم را به مرور زمان تغییر دهم یکجایی بعدش بیایم روی کیفیتم کار کنم یا یک جایی بیایم روی بسته بندی خودم کار کنم یک جا بیایم روی بحث نحوه عرضه خودم کار کنم پس این توهم «برند سوزی» راهم دوستان در ابتدای کار نداشته باشند.
امیدوارم که باهوش باشید، و متفاوت از بعضی از تفکرات اشتباه و سنتی بازار ایران خودمان فکر کنید من هنوزم که هنوز است در بعضی جلسات که می رویم دوستان بحث تجارت که می شود و اینکه ما تجارت خواهیم کرد و تاجر خواهیم شد اما بدون اینکه وارد بحث تولید شویم سالهای سال با دوست صحبت می کنیم بحث و گفتگو می کنیم تا بتوانیم آن ذهنیت و آن تفکر آنها را تغییر دهیم که بدانند به یک نگاه جدید به بازار و حوزه خودشان نگاه کنند و کار کنند و در آمد کسب کنند.
امیدوارم که روزهای پر باری داشته باشید انشاء الله این چندوقته هم تمام می شود و اتفاقات خوبی در بازار و در حوزه های مختلف می افتد و شاهد رشد در آمدی دوستان هستیم هرچند که در وضعیت های دوستان من می بینم پشتیبانی های فنی ما هر روز بخشی از عملکرد آرادی های ما را می گذارند و مشخص است که حجم کارها دارد کم کم بیشتر و بهتر می شود.
انشاء الله که این اتفاق برای مابقی دوستان زودتر بیافتد و روزهای پر پولی را همه ما تجربه کنیم موفق و پیروز باشید یا حق.
