تبلیغات در سایت‌ های برندینگ

برای تبلیغات در سایت‌های برندینگ وقت زیادی بگذارید؛ چون بهترین ابزار ممکن است برای اینکه هر روز به شما مشتری بدهد سایت‌های برندینگ سقفی هم ندارند؛ یعنی با تبلیغات بیشتر در هر یک از سایت‌هایتان، می‌توانید حجم مشتری‌های خود را چند برابر کنید.

هر سایتی این قدرت را دارد که حداقل در پانصد کلیدواژه جایگاه بگیرد و به ازای هر کلیدواژه‌ای که شما در آن جایگاه پیدا کنید، حداقل پنج مشتری خواهید داشت.

بنابراین اگر بتوانید در پانصد کلیدواژه جایگاه بگیرید، به ازای هر سایت مشتری‌های بسیاری خواهید داشت پس برای جایگاه گرفتن به ازای هر سایت و هر کلیدواژه تلاش کنید.

 

 

چرا نمی‌توانیم از مشتری پول بگیریم؟

گام بعدی، تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی و گام سوم هم بازاریابی ویدئویی یا ویدئو مارکتینگ است باید دقت کنید که پیدا کردن مشتری بخشی از کار است و بخش دیگر، پول گرفتن از مشتری است.

حتی اگر شما ۲۵۰۰ مشتری در روز داشته باشید، این مهم است که از چند نفرشان پول می‌گیرید آیا همه به یک نسبت از مشتری‌های خود پول می‌گیرند؟ چه اتفاقی می‌افتد که برخی از هر ده مشتری، از پنج نفر پول می‌گیرند و برخی از هر صد مشتری حتی نمی‌توانند از یک نفر پول بگیرند؟

بیایید این موضوع را بررسی کنیم که مشکل از ماست یا از مشتری‌های ما فقط دو حالت وجود دارد یا من مقصر هستم که نمی‌توانم از صد نفر پول بگیرم یا آن صد نفر، مشتری‌های دروغی هستند و بنابراین به من پول نمی‌دهند مشکل کجاست و چگونه باید آن را حل کرد؟

 

 

روش‌ های جلب اعتماد مشتری

مشتری زمانی پول می‌دهد که به شما اعتماد کرده باشد و حرف‌های شما را به‌عنوان فروشنده قبول کند اما چه باید کرد تا مشتری اعتماد کند؟ یک عامل خود شما، یعنی مدل صحبت کردن شما با مشتری است و عامل دیگر ساختار شما.

بیایید re-branding انجام بدهیم یعنی یک بار دیگر از اول بررسی کنیم که در این فرایند چه اتفاقی می‌افتد تا بتوانیم از مشتری پول بگیریم. 

ایجاد ساختاری برای دیده شدن و تاثیرگذاری در ذهن مخاطب

مشتری چگونه توانست شما را در اینترنت پیدا کند و با شما تماس بگیرد؟ کلیدواژه‌ای را در گوگل جستجو کرد سایت‌هایی را در آنجا دید و از بین آن‌ها، شما را انتخاب کرد سایت شما را دید، شماره تماس را پیدا کرد و بعد، به این شماره زنگ زد پس قبل از اینکه با شما تماس بگیرد، مواردی را دیده بود.

 

 

اگر دیده‌های او درست باشد نتیجه‌‌اش تماس به‌ اصطلاح «باکیفیتی» خواهد بود از سوی کسی که ممکن است واقعا مشتری باشد و به شما پول بدهد اما اگر برداشتش این باشد که آنچه دیده، ضعیف بوده پول کمی می‌دهد یا اصلا پول نمی‌دهد.

پس گام اول دیده شدن است و مهم است که مخاطب چه دیده و با چه کیفیتی تماس می‌گیرد بنابراین آنچه مخاطبان از ما می‌بینند باید بسیار شکیل و زیبا باشد بعد می‌بینید بدون اینکه کار خاصی بکنید، بدون اینکه دوره فن بیان بگذرانید و با اینکه تامین‌کننده شما همان فرد قبلی است، اما مشتری‌ها بیشتر از قبل از شما می‌خرند.

چون شما برخی از ساختارها را اصلاح کردید و مشتری هم قبل از اینکه با شما تماس بگیرد، چیزهای خوبی از شما دیده است تصاویر خوبی از محصول شما در سایت بود و خوب هم توضیح داده شده بود و همه این‌ها در کیفیت تماس‌های مشتری با شما تاثیرگذارند.

 

 

پاسخگویی سریع، برخورد مناسب با مشتری و خوش‌قولی

گام بعدی تماس است و مشتری می‌خواهد با شما صحبت کند می‌توانم با یقین و اطمینان بگویم که بیش از پنجاه درصد شما تلفن‌تان را آنلاین پاسخ نمی‌دهید آنلاین بودن یعنی به محض اینکه گوشی شما زنگ بخورد، جواب بدهید.

آماری که در اختیار من است نشان می‌دهد که بیش از پنجاه درصد شما تلفن‌تان را آنلاین جواب نمی‌دهید اگر سایت خوب باشد و مشتری هم زنگ بزند اما الان جواب ندهید و ده دقیقه بعد خودتان تماس بگیرید با اینکه در همان لحظه جواب بدهید فرق می‌کند و تاثیر بسیار متفاوتی خواهد داشت.

فرض کنید که مشتری ساعت هشت شب تماس می‌گیرد آیا تفاوتی ندارد که چگونه به این تماس پاسخ بدهیم؟ می‌توانیم با لحن پرانرژی و سرحال بگوییم: سلام، در خدمت‌تان هستم یا با بی‌حوصلگی بگوییم: سلام، امرتان؟

 

 

آیا همین دو جمله ساده در ابتدای تماس، تفاوتی در فروش ایجاد نمی‌کند؟ بعد از این تماس هم به مشتری می‌گوییم: فردا صبح ساعت هشت برای شما پیش‌ فاکتور می‌فرستم اگر این کار را به تاخیر بیندازیم تا جایی که خود مشتری ساعت نه صبح زنگ بزند و پیش‌ فاکتور بخواهد، با اینکه سر ساعت مقرر برای او پیش‌فاکتور بفرستیم، تفاوتی ندارد؟ قطعا این دو یکی نیستند.

پس باید خوش‌ قول باشید و خوش‌ قول باقی بمانید و به تمام وعده‌هایی که دادید عمل کنید چون برای مخاطب شما امری بسیار حیاتی است.

پس ابتدا باید به فکر ساختارتان باشید و ببینید مشتری قبل از تماس چه برداشتی از شما دارد و در مرحله بعد، پس از تماس چه برداشتی پیدا می‌کند هر دو این‌ها مهم است و با هم ارتباط دارد اما دومی تاثیر اولی را ندارد پس این گفته درست است که عقل مردم در چشم‌شان است.

 

 

بازاریابی ویدئویی چیست؟

بازاریابی ویدئویی یعنی بتوانیم آنچه می‌خواهیم مشتری‌های ما ببینند به بهترین حالت نشان بدهیم تمام روش‌های تبلیغی هم نشان‌دهنده هستند.

ما تاجرانی را سراغ داریم که واقعا خوش‌قول هستند، برخورد خوب و رفتار خوبی دارند اما این خصوصیاتشان را نشان نمی‌دهند مانند این است که کفش باکیفیتی تولید کنید اما آن را در انبار بگذارید و در را هم ببندید در این حالت چه کسی متوجه این مزیت می‌شود؟ 

تبلیغات در سایت‌ های درج آگهی رایگان

این سایت‌ها همان‌‌طور که از اسم‌شان هم مشخص است رایگان هستند اما این رایگان بودن به این معناست که هر کسی، تاجر، دلال، تولیدکننده، ضعیف و قوی، این قدرت را دارد که در این فضا خودش را نشان بدهد.

کسانی هم که در چنین فضایی جستجو می‌کنند، افراد ضعیفی هستند اما به هر حال مشتری‌اند آیا چنین سایت‌هایی هم برای تبلیغ مناسب است؟

 

 

در هر جایی که تبلیغ کنید، تبلیغ یعنی فریاد زدن و نشان دادن در هر جایی داد بزنید که من این محصول را دارم از بین کسانی که تبلیغ شما را می‌بینند و صدای شما را می‌شنوند عده‌ای خواهان محصول شما هستند با این تفاوت که اگر به محله سطح بالایی بروید، مشتری‌های سطح بالایی هم پیدا می‌کنید و اگر به محله‌های سطح پایین بروید مشتری‌هایی با سطح پایین‌تر خواهید داشت.

پس اگر می‌خواهید درآمد بیشتری داشته باشید هم از مشتری‌های قوی پول بگیرید هم از متوسط‌ها و هم از ضعفا چون به هر حال مشتری‌ های ضعیف هم محصول می‌خواهند.

این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۵ / ۵ تعداد رأی: ۲

ارسال نظرات (۱ نظر)

مطلب وثوق

با سلام

آفرین و ماشالله به این تجریه و خلاقیت و صد آفرین به این علم و اطلاعات .
واقعا انسان غبطه میخوره با این فعالیت های شما و مدیریت و برنامه ریزی صورت گرفته از شما

فقط میتونم بگم : آفرین و هزار احسنت
ممنونم
بنده یکی از نظر دهندگان این سایت هستم

💎 ۹ دهم ثروت در تجارت است💰