معیارهای بازاریابی
بازاریابی، امروزه یکی از چرخ های مهم حرکت موتور فروش است، برای شناخت بیشتر آن و آشنایی با معیارهای بازاریابی این مقاله را از دست ندهید.
معیارهای بازاریابی کدامند؟
بازاریابی موفق، امروزه یکی از اصول اصلی فروش در عرصه تجارت است که برای موفقیت در این حوزه نیاز است به معیارهای آن توجه کرد.
توجه به معیارهای بازاریابی و عمل به آن ها می تواند بازدهی فروش بیشتری را به همراه داشته باشد، معیارهای بازاریابی عبارتند از:
بازدهی سرمایه:
یکی از مهم ترین معیارهای بازاریابی، بازدهی سرمایه است، معنی آن به این صورت است که فرد یا سازمان موردنظر تحلیل میکند که با چه روشی در بازاریابی می توان با سرمایهگذاری که انجام می شود، سود بیشتری به دست آورد.
با انجام فرآیند بازدهی سرمایه و انجام آزمون و خطا، فرد یا سازمان مورد نظر، می تواند بهترین روش بازاریابی را بیابد و آن را در پیش بگیرد.
این روش راه هایی را به سازمان ها نشان می دهد که گاهی می توانند برای سال های متمادی از آن استفاده کنند و همچنان سودآور بماند و اهمیت خود را از دست ندهد.
هزینه هر عمل:
هزینه هر عمل، همان هزینه در هر عمل و خرید است، به طور مثال برای یک فعالیت تبلیغاتی چقدر هزینه می شود و در مقابل چقدر مشتری جذب خواهد شد.
با بررسی این هزینه ها می توان برای فعالیت های تبادلی و تبلیغاتی تصمیمات درست اتخاذ کرد تا با هزینه های مناسب، بازخورد خوبی برای شرکت رقم بخورد.
ارجاع با صرف هزینه تبلیغات:
این معیار تلاش میکند که سود حاصل از تبلیغات را اندازه گیری کند تا بتواند عملکرد بازاریابی را با استفاده از تبلیغات، بهتر تحلیل کند.
با این روش، سازمان ها می توانند برای یافتن بهترین روش تبلیغ، عملکرد بهتری داشته باشند تا در نهایت سود بهتری را به سازمان برسانند.
افزایش طول عمر مشتری:
این معیار تلاش میکند که پیش بینی کند که مشتری به طور متوسط چقدر ماندگار خواهد بود و به این ترتیب برای تاثیر بر روی آن برنامه ریزی کند.
از طرف دیگر، این معیار به شرکت این امکان را می دهد که بتواند برای موفقیتش و زمان ثبات آن، برنامه ریزی کند.
نرخ حفظ مشتری:
این معیار محاسبه می کند که حفظ مشتری چقدر هزینه بر خواهد بود، آن چه همیشه در این زمینه گفته میشود این است که هزینه به دست آوردن مشتری جدید، بسیار بیشتر از وفادار کردن مشتری های فعلی است.
در کل آن چه بازاریاب را موفق میکند دقیق بودن در این معیارها و تشخیص هر کدام در عین نزدیک بودن آن ها به هم است.
برای شناسایی فاکتورهای موفقیت و معیارهای اندازه گیری اون ابتدا باید درک درستی از اهداف شرکت خودمون داشته باشیم
شرکت تازه تاسیسی که به دنبال وارد کردن جنس به بازاره مسلما اهداف متفاوتی نسبت به شرکت بزرگی داره که می خواد روابط نزدیک تری با مشتری برقرار کنه
تمام افرادی که قصد انتخاب معیارهایی برای سنجش عملکرد بازاریابی دارن باید عواملی رو در نظر بگیرن
اولین وظیفه بخش بازاریابی توانمند کردن یک تشکیلات برای جذب مشتریه
بدون مشتری نه درآمدی وجود داره و نه تجارتی!
جذب مشتری شرکت رو برای بالا بردن حجم کارهای تجاری تقویت میکنه
بازاریابی انتهای کار فروش نیست بلکه در این بخش به مشتری آگاهی داده می شه و سعی براینه که توجه مشتری به مسئله مورد نظر معطوف شه
وظیفه بخش بازاریابی حفظ مشتری فعلی شرکت و افزایش و فعال کردن هر چه بیشتر اونهاست
مشکلات و مسائل زیادی وجود دارن که قدرت مارو در این بخش محدود می کنن
بایدبا توجه به ساختار شرکت برای به دست آوردن حداکثر کارایی و سود باید مجموعه ای از معیارها انتخاب شه و دنباله ای از اعمال به طور پیوسته برای کنترل، آنالیز و گزارش عملکرد انجام بشه
معیارها در اثر گذشت زمان قابل تغییرن
بدون اندازه گیری تصمیم گیری در رابطه با تغییرات و روش های جدید بسیار سخته
براي آغاز هر كار به محركی قوی و شور و شوق فراوون احتياجه
در زمينه تجارتمون درخصوص مشتري و رقبامون باید عميقا تحقيق كنيم و يك مدل حقيقي و مفيد برای تجارتمون بسازیم
باید قبل از قيمت گذاری همه چيز رو بسنجيم