بسیاری از فعالان اقتصادی مشتری دارند اما مشتری ها از آن ها خرید نمی کنند. دلیل این موضوع هم ساده است.
تعداد رقبا در بازار زیاده شده اند و مشتریان با وسواس بیشتری خرید می کنند. سه عامل مهمترین تاثیر را در خرید مشتری از یک فروشنده دارد حال فروشنده جزیی فروش باشد و یا کلی فروش. تاجر باشد یا دست فروش.
آن سه عامل عبارتند از:
- دسترس پذیری ۵۰ درصد
- اعتماد ۳۵ درصد
- قیمت منصفانه ۱۵ درصد
ایجاد این سه موضوع در ساختار یک فعال اقتصادی نیازمند علوم مرتبط است. اگر خواستید این ساختارها را در مجموعه خود پیاده سازی نمایید بر روی کمک ما می توانید حساب کنید.
در تجارت و برندسازی اصلا بزرگ نمایی نکنید. هر تولیدکننده ای و یا بهتر بگوییم هر فروشنده ای برای فروش محصولی که در اختیارش می باشد مزایایی را سراغ دارد و وقتی مشتری به سمتش می آید بر روی مزایای محصولی که دارد مانور می دهد.
وقتی مشتری محصول را خرید در ابتدای امر انتظار دارد آن مزایایی که شما پیش از خرید برشمردید را در محصولتان ببیند. اگر دید با شما همکاری اش را ادامه داده و رضایت قلبی خواهد داشت.
اگر ندید دیگر از شما خرید نمی کند و شما را در قلب و زبانش به فحش و نفرین می بندد. پس چرا در بیان مزایای خود بزرگنمایی می کنید؟ چون احساس می کنید این بزرگ نمایی باعث فروش بیشتر می شود و در رشد پولتان تاثیر گذار است.
اما واقعا این احساس کاملا از یک توهم نشات می گیرد و احساس کاملا غلطی است. اجازه دهید یک مثال عددی بزنیم که بفهمیم آیا بزرگ نمایی باعث بیشتر شدن پولمان می شود و یا کمتر شدن آن؟
فرض کنیم ما ۱۰۰ مشتری داریم. اگر دست از بزرگ نمایی برداریم چند تا از این ها را از دست خواهیم داد؟ فرض کنیم در بیشترین حالت با واقعی گفتن مزایای کار ۶۰ نفر را هم از دست بدهیم که واقعا در بسیاری از تجارت ها و خرید و فروش ها این عدد بسیار زیاد است.
عدد درستش این است که اگر بزرگ نمایی نکنیم بین ۱۰ تا ۲۰ مشتری را از دست می دهیم اما ما می خواهیم بدترین حالت را بگیریم تا به نتیجه ای قابل اعتمادتر برسیم.
حال سوال اینجاست که وقتی بزرگ نمایی کنیم از ۱۰۰ مشتری که داشتیم چند تای آن ها خرید دو و سه و چهار را خواهند داشت؟
شاید کمتر از ۲۰ تا خرید دوم و کمتر از ۱۰ تا خرید سوم و ۵ تا خرید چهارم و صفر خرید پنجم. پس جمع این ها می شود ۱۳۵ خرید و دیگر تمام و همه ۱۰۰ مشتری صفر می شوند.
اما در حالتی که بزرگنمایی نکنید. ۴۰ مشتری خرید اول را انجام می دهند. حال از ۴۰ مشتری چند تا خرید دوم را خواهند داشت؟ بیش از ۳۰ تا. حال از ۳۰ مشتری خرید دوم چند تا خرید سوم را خواهند داشت؟
بیش از ۲۵ تا. خرید چهارم را چه؟ باز هم نزدیک همان عدد. خرید پنجم و ششم و هفتم و … را چه؟ همین طور تا آخر همکاری پایدار خواهیم داشت. می بینید که تعداد مشتری هایتان در مرحله اول ریزش شدیدی دارد اما آن ها با اعتماد به شما خریدهای بعد خواهند داشت که ریزش اول را چندین برابر جبران می کنند.
پس لطفا برای پولدار شدن مزایای محصولتان را بدون بزرگنمایی و کاملا واقعی بیان نمایید. عدم باور رشد با برندینگ در تجارت باور نمی کنیم. این قدر عده ای حرف از موفق کردن ما و پولدار کردنمان زده اند اما نشده است دیگر باور نمی کنیم.
برخی ها کلمات زیبا را به کار بردند و مردم به آن ها اعتماد کردند سپس مردم دیدند که فریب خوردند. این فریب خوردن های زیاد باعث شده که مردم هشیارتر شده و دیرتر اعتماد می کنند.
این موضوع هم خوب است و هم بد. خوب به این جهت که شیادان دیگر نمی توانند به نان و نوایی برسند. بد از این جهت که مردم دیگر پیشرفتی نمی کنند چون به درست ها هم اعتماد نمی کنند.
از این جهت است که مردم نه پیشرفت خاصی می کنند نه پسرفت خاصی اما باید از جایی شروع کرد. نشستن چاره کار نیست.
راحت می توان با تغییر یک سری ساختارهای اقتصادی، کسب و کاری شکوهمند داشت مخصوصا در این ایام که مردم دست از تحرک و تلاش برداشته اند. با ما شروع کنید.