ساختن یک برند فرهنگی و ایجاد برند معتبر در دنیای مدرن امروز کاری ماهرانه اما ممکن است. ایجاد یک برند فرهنگی ماندگار هدف اصلی تبلیغات است، چگونه میتوان موقعیت خود را به عنوان یک برند فرهنگی بهتر کرد؟ تا کنون تنها چند شرکت موفق بودهاند تا برندهایی موفق و ماندگار داشته باشند.
برندهایی مثل بن و جری، استارباکس، اپل، سوبارو و تعدادی دیگر. هر کدام از این برندها به اندازه کافی شناخته شده هستند و همه با شنیدن نام آنها میفهمد که آنها چه چیزی به مصرفکنندگان عرضه میکنند، قهوه، کامپیوتر، اتومبیل و غیره. اما سایر شرکتها چه کاری میتوانند انجام دهند تا یک برند فرهنگی و ماندگار داشته باشند؟
برندهای فرهنگی یک اختلال در جامعه را تشخیص میدهند. برندهای فرهنگی مشکلات فرهنگی جامعه را شناسایی میکنند و اغلب با ایدههای ناب و خوب در ذهنها ماندگار میشوند. به عنوان مثال شرکت بستنی بن و جری در اواخر سال ۱۹۷۰ تاسیس شد و مربوط به دوران ریگان میشود که در دوران بین لیبرالها و محافظهکاران مشکلات بسیاری وجود داشت.
این برند با ایدهی صلح، عشق و هارمونی شناسایی شد و طولی نکشید که کاملا مشهور شد. برندهای فرهنگی یک حس اجتماعی و همانندی در مصرفکنندگان ایجاد میکنند. برندهایی که میخواهند یک برند فرهنگی نمادین داشته باشند نه تنها به ارائهی محصول میپردازند، بلکه آنها یک حس همانندی و اجتماعی برای مصرفکنندگانشان فراهم میکنند.
به عنوان مثال آنها ممکن است یک جنبش فرهنگی جدید راه بیندازند و یا یک باشگاه نخبگان برای افراد همفکر و یا هر چیز دیگری با یک تجربه مشتری همراه باشد. به عنوان مثال سوبارو برندی است که روی خانواده متمرکز شدهاند و افرادی که به دنبال راحتی و ایمنی خانوادهشان هستند آن را انتخاب میکنند.
برندهای فرهنگی یک تجربه خوب برای مصرفکنندگان ایجاد میکنند. هر محصولی که به بازار عرضه میشود منجر به تجربه مشتری میشود، برندهای فرهنگی فراتر از ارائهی یک محصول میروند و یک تجربه برای مصرفکنندگان ایجاد میکنند.
شرکتهایی مانند استارباکس محصولات خود را غنیتر کردهاند و خط تولید خود را هم گسترش دادهاند. صندلی راحت، موسیقی خوب، دکورهای مجلل و روشنایی مناسب همه با هم فضایی را ایجاد کردهاند که مکمل یک قهوه بینظیر شده و مشتریان را تشویق میکند تا بازگردند. و این تجربه زمانی که مشتریان آنجا را ترک میکنند از بین نمیرود.
آن تجربه بخشی از برند هست و همواره در ذهن ماندگار میشود. برندهای فرهنگی محصولات و خدمات قوی ارائه میکنند. البته که هیچ برندی بدون ارائه محصولات و خدمات قوی قدرت ماندن ندارد. اگرچه تجربه برند برای مشتریان مهم است اما محصول باید شایستگی ماندن را داشته باشد.
به عنوان مثال نوآوری در فناوریها و طراحیها باعث شد اپل به عنوان یک برند فرهنگی قدرتمند در جهان تبدیل شود. همه برندهای بزرگ معمولا برای اولین بار یک محصول با کیفیت بالا به بازار عرضه میکنند و سپس فورا یک داستان برای آن ایجاد میکنند.
برندهای فرهنگی از یک زیرساخت سازگار و باثبات پشتیبانی میکنند. مکمل محصول و خدمات خوب زیرساخت قوی است که آن را احاطه کرده است. تصویری که بهترین برندها ارائه میکنند فراتر از یک محصول است و شامل تجربه، داستان، جامعه و زیرساخت باثبات است.
شرکت باید بخشی از سود خود را در کارهای فرهنگی و کمکهای خیریه صرف کند و جوامع از آن بهرهمند شوند. به عبارت دیگر برند یک مکانیسم تحتاللفظی است که منجر به ایجاد تغییرات اجتماعی میشود و مشتریان دوست دارند که خود را بخشی از کارهای خوب یک برند بدانند.
بنابراین همانطور که دیدید برندهای فرهنگی به بخشی از چشمانداز فرهنگی جامعه تبدیل شدهاند. آنها همواره در تلاش هستند تا روابط خود را با مشتریان پرورش دهند.
بنابراین برند وارد واژگان فرهنگی ما شده این نوع تبلیغات و نفوذ در میان مصرفکنندگان را نمیتوانید بخرید بلکه باید برای آن تلاش کنید.