ما برای رفع مشکلات اقتصادی باید چرخه تولید خود را ارتقا دهیم؛ اما نکته حائز اهمیت اینجا است که تولید ارتقا پیدا نمی کند مگر اینکه فروش و چرخه صادرات آن محصول ایجاد شود.
چرخه صادرات در ایران
فروش به مراتب از تولید مهم تر است؛ این فروش می تواند در سطح کشور یا بازار بین المللی باشد.
بازار کشور کشش کمی برای گسترش ثروت دارد اما بازار بین الملل و صادرات برای ایجاد ثروت مهیا است و باید توجه بلقوه ای به آن داشته باشیم.
اگر بخواهیم آمارهای صادراتی را درچند سال اخیر بررسی کنیم، ما در سال 98 نزدیک به 41 میلیارد دلار صادرات داشتیم؛ اما در سال 99 این مقدار برخلاف رشد تجاری بین الملل در کشور ما به 38 میلیارد دلار کاهش پیدا کرد.
این در حالی است که جمعیت جهانی و بازار تقاضا رو به افزایش و خط تولید جهانی در حال ارتقا ارتقا است.
اما صادرات ما از آن بی بهره است و حتی بازار محصولاتی که در دست ما بود را از دست داده ایم.
این یعنی مسیر ایجاد بازار هدف و فروش ما اشتباه است و طبق مسیرهای جدید پیش نمی رویم و همچنان بازاریابیهای منسوخ شده را پیگیری می کنیم.
ایجاد بازار هدف و فروش در تجارت
ما اگر بخواهیم در سال 2020 طبق سنت گذشته بازاریابی و جذب مشتری خود را ادامه دهیم، چه نتیجه ای دارد؟
یک هزینه 30 هزار دلاری برای یک غرفه بین المللی در 5 روز می تواند چه بازخوردی داشته باشد؟ ارتباط گیری با چند تاجر ایجاد می شود؟
ارتباط گیری با اتاق بازرگانی، این روش علاوه بر هزینه و زمان، یک خروجی موقتی دارد و حتی این شرایط برای خریدار هم ایجاد می شود.
آیا دنیا هنوز این روشها را دارد؟ یا مشتری جای دیگری است.
طبیعتا ما در سراسر کشور فروشنده چینی نمی بینیم، اما محصولات آنها را به وفور می بینیم، چرا؟ چون ابرقدرتها روشی برای دیده شدن پیدا کردند؛ اینترنت و تمام.
ما اگر در اینترنت برندسازی شخصی داشته باشیم و محصول خود را نشان دهیم، می توانیم به راحتی تجارت را با حفظ موقعیت و سطح تجاری خود افزایش دهیم.
زمانی که ما عرضه کننده هستیم و خریدار سمت ما می آید، دیگر جایی برای این نیست که خریدار برای ما شروطی بگذارد.
در اصل نتیجه معکوس است و خریدار چون نیاز به کالای فروشنده دارد، شروط را پذیرا است.
موفقیت در تجارت الکترونیک
تجارت الکترونیک مثل اقیانوس آبی است که هنوز هجوم در آن به وجود نیامده و ما می توانیم از این شرایط نهایت استفاده را بکنیم و باز هم صادرات خود را ارتقا دهیم.
زیرا مشتری فقط در این فضا وجود دارد و ما به سادگی با اجرای اصولی برندسازی و رعایت اصول اعتمادسازی می توانیم بازار صادرات را داشته باشیم.
ما برای موفقیت در این اقیانوس نیاز به بررسی بازار هدف و ایجاد ساختار و مسیر قرار گیری در این بازار را داریم.
- مشاوره در شناسایی بازار هدف
- مشاوره در انتخاب محصولات با سود بالا
- زمینه سازی ورود به تجارت الکترونیک
- اعتبارسازی و دیده شدن
- ارتباط گیری مستقیم متقاضی محصول با فروشنده
- اصول مذاکره
- اصول قراردادها و ارسال کالا
تمام این موارد با وجود آرادبرندینگ بزرگ ترین مجموعه تجاری خاورمیانه حل شدنی است.
با برندسازی ما می توانیم از بازارهای پرقدرت و رقیب پیشی بگیریم.
نویسنده: مریم رحیمی مشاور تجاری