چگونگی تجارت خارجی ایران + فیلم

افرادی که تازه وارد کسب و کار خودشان می‌شوند یک نگاه آرمانی به سمت و سوی موضوع صادرات دارند و خیلی دوست دارند هر چه سریع تر وارد این حوزه بشوند و شناخت و بهره کافی را ببرند، اما مطمئناً نیاز به یک سری اطلاعات هست.

یعنی همین طوری هم نمی شود وارد عرصه صادرات شد. در این مقاله می خواهیم به این سوال ها پاسخ دهیم که چه زمانی بهترین زمان مناسب برای شروع کار تجارت است؟ بهتر است با کدام یک از این بازارها کار را شروع کنند؟ وارد حوزه های کالای صادراتی شوند و بازارهای خارجی را در نظر داشته باشند یا روی بازارهای داخلی مانور بدهند و از این راه سود کسب کنند؟ تفاوت عمده بازارهای صادراتی چه می باشد؟

بهترین زمان برای آغاز کار تجارت

تجارت هم مثل خیلی از موارد نیاز به یک سری پیش زمینه ها، آموزش‌ها و تجارب دارد. نیاز به این دارد که شما یک سری مواردی که از آن ها ترس دارید را کنار بگذارید و بدون دغدغه کار را شروع کنید.

در واقع برای اینکه وارد یک مقوله شویم باید خودمان را با ترس ها و آن مواردی که از آنها هراس داریم مواجه کنیم. طبیعتاً ترس هایی که امروزه وجود دارد، خیلی چیزها را شامل می شود. خیلی‌ها دلایل شروع نکردنشان را دقیقاً همین موارد می گذارند. یک جمله معروف بین همه ما ایرانی ها وجود دارد اینکه بگذارید ببینیم چی می شود؟

مثلا خیلی ها تصور این را دارند که با انتخابات قرار است یک اتفاق خیلی شاق و عجیب و غریبی در کشور بیافتد. در صورتی که این طور نیست انتخابات برگزار می‌شود و هیچ اتفاقی برای کسانی که می‌خواهند تجارت بکنند واقعا نمی‌افتد. یا خیلی‌ها تصور این را دارند که بگذارید ببینیم بعد از عید نوروز چه اتفاقی می‌خواهد بیفتد.

یا بگذارید ببینیم بعد از ماه رمضان چه اتفاقی قرار است بیفتد. واقعاً این بهانه ها همیشه و در طول سال وجود دارد و نمی شود واقعا زمان مشخصی را برای شروع کردن قرارداد. بهترین زمان برای شروع کردن همین الان است، یعنی شما همین امروز وقتی شرایط شروع کردن تجارت را دارید اگر شروع نکنید دیر است.

به اصطلاح ضرر این نیست که شما یک پولی را از دست بدهید ضرر در واقع این است که شما امروز می‌توانستید شرایط خوبی را داشته باشید اما خودتان را در معرض آن شرایط قرار ندادید.

پولی که امروز می توانستید با ورود به تجارت داشته باشید و از آن بهره مند شوید را سمتش نرفتید و به خاطر این تاخیرها و این بگذارید ببینیم چه میشود های معروف در واقع خودتان را محروم کردید از ثروت هایی که امروز می‌توانستید داشته باشید و ندارید.

شروع با بازار داخلی یا صادراتی

ذات این سوال مربوط به کسانی است که به قول معروف تازه‌ وارد هستند و کسانی هستند که هنوز کار و تجارت را شروع نکردند. اصلا این سوال از کجا می آید؟ تفاوت هایی که بین بازار داخلی و کار، در بازار داخل و بازار صادراتی را متصور می شوند از کجا می آید؟در اینجا به ۴ پارامتر اشاره می شود.

۱- بی تجربه بودن در مورد بی تجربه بودن خیلی ها حرف زدند. می گویند صادرات و کار کردن در بازار صادراتی تجربه می خواهد و بالعکس کار کردن در بازارهای داخلی تجربه آنچنانی نمی خواهد. در واقع هم همینطور است. کار کردن در بازار داخلی خیلی راحت و ساده است.

خیلی از دغدغه ها و نگرانی هایی که در بازارهای صادراتی وجود دارد در بازارهای داخلی وجود ندارد. مثلا کسی که بخواهد در بازار داخلی کار کند و باری را از تهران به مشهد بفرستد کار چندانی ندارد. یا بخواهد پولی را از مشتری بگیرد خیلی ساده یک شماره کارت می دهد و مشتری پول را به حسابش می ریزد.

این کارها در صادرات خارجی یک مقداری پیچیده تر و سخت تر هست و یک مقدار ترس ها را به وجود می‌آورد که ما چون تجربه کافی در بازارهای صادراتی را نداریم بیاییم و از بازار داخلی شروع کنیم.

۲-ترس ۳-بلد نبودن ۴- مسایل مالی از دیدگاه ما این بهانه یک بهانه درستی نیست و خیلی ها به خاطر اینکه واقعاً می ترسند، به خاطر اینکه تجربه ندارند و به خاطر اینکه یاد ندارند، بهانه مسائل مالی را می‌آورند. در صورتی که این موضوع را همه می‌دانند که امروزه ۴۰ میلیون، ۵۰ میلیون و ۶۰ میلیون واقعاً برای هیچکدام از ایرانی‌‌ها پولی نیست و همه این پول‌ها را دارند که بخواهند شروع کنند ولی به دلایلی که ترس دارند و این ترس ها باعث می‌شود که یک مقداری یک سری از اعداد، یک سری از کلمات، یک سری از مواردی که می‌خواهند در بحث صادرات با آن مواجه شوند و برای آنها سنگین است، اصلا سمت صادرات نیایند.

در صادرات اعداد تراکنش ها خیلی بالاتر است و حجم معاملات خیلی سنگین تر است. در صادرات دیگر قرار نیست که شما مثلا دو تا بسته ساده مثل عسل به مشتری بفروشید و این ترس ها باعث می شود که مسائل مالی و یکسری مسائل دیگر را که واقعیت امر نیست را به عنوان بهانه های شروع نکردن بیاورند و بگویند ما چون مسائل مالی و شرایط مالی مان آنطوری نیست که بخواهیم بحث صادرات را شروع کنیم، نمی توانیم شروع کنیم.

امروزه اساتید و مشاوره‌هایی زیادی که سال ها دارند تجارت می‌کنند، تجربیات خودشان را در اختیار سایرین قرار می‌دهند و دیگر آن نگرانی های بی تجربه بودن، آن نگرانی های استرس داشتن و آن نگرانی های مربوط به اینکه ما بلد نیستیم تجارت کنیم و قواعد صادرات را نمی‌دانیم دیگر وجود ندارد. حالا بازار داخلی یا بازار صادرات زیاد فرقی نمی کند و این تفاوت را فقط مسائل مالی تان و توانایی که امروز دارید، تعیین می کنند.

طبیعتا به کسانی که تجربه و سن و سال بیشتری دارند پیشنهاد می شود که پا به عرصه صادرات بگذارند. اما یکسری کسانی هستند که ترس دارند و واقعاً تجربه شان پایین است. این افراد به راحتی می‌توانند با بازار داخل شروع کنند و هیچ نگرانی نداشته باشند چون به مرور زمان سن که بالا برود تجربه هم بدست می آورند و ترس هایش کنار گذاشته می شود و آن مواردی هم که باید یاد بگیرند هم یاد خواهند گرفت.

بهترین زمان ورود به بازار صادرات

زمانی که درآمد داخلی به روند ثابتی رسید و دیگر توانستید خرج و مخارج خود را مدیریت کنید و یک مقدار حتی از لحاظ روانی اشباع شدید، دیگر وقت آن است که تنوعی در کار و زندگی تان بدهید و خودتان را با یک چالش جدید مواجه کنید. طبیعتاً درآمدهای بازارهای صادراتی اصلاً قابل مقایسه با بازارهای داخلی نیست.

پس قدیمی های ما اگر یک مقداری زندگی برایشان یکنواخت شده است و احساس می‌کنند که نیاز به یک تغییرات اساسی در زندگی شان دارند و هنوز هم پا به عرصه صادرات نگذاشتند، حتماً به بازارهای صادراتی ورود پیدا کنند و از این موقعیت فوق‌العاده استفاده کنند. پس برای شروع واقعاً همین امروز هم دیر است.

کسانی که به درآمد ماهیانه ۱۰ میلیون یا ۱۵ میلیون رسیدند دیگر باید وارد بازار صادرات بشوند و هیچ نگرانی و دغدغه ای برای شروع کردن نباید داشته باشند. البته یک نکته هم وجود دارد در مورد پوشش مالی که این برای افرادی است که مقداری قدرت ریسک پذیری شان پایین است.

خیلی از افراد هستند که وقتی از آن ها پرسیده می شود چرا کار صادرات را شروع نمی کنید و چرا خودتان را در معرض این شرایط قرار نمی دهید؟ می گویند یک درآمدی بدست می‌آوریم و ماهی ۲۰ تا ۲۵ یا ۳۰ میلیون کسب درآمد می کنیم و این برای ما کافی است.

خودتان را محدود به این درآمدها نکنید. شرایط جامعه دارد به سمتی پیش می‌رود که ما داریم ریالی کسب درآمد می‌کنیم و دلاری و یورویی هزینه می‌کنیم. و کسی که بخواهد یک زندگی راحت و سطح رفاه نسبی را تجربه کند باید به سمت کار کردن و استفاده کردن از ظرفیت های بازارهای صادراتی برود.

در اینجا چهار مرحله برای کسانی که می خواهند کار تجارت را شروع کنند مطرح می کنیم که البته ممکن است به علت های مختلف این برنامه ها تغییر کند یا کم و زیاد شود. ۱-انتخاب محصول اول از همه کسی که میخواهد شروع کند بحث انتخاب محصولش است. محصول مناسب را بتواند انتخاب کند که برای کار و آینده اش خوب باشد.

۲-فعال شدن در بازارهای داخلی همزمان با بحث صادرات، بهتر است در بازارهای داخلی هم فعال شوید. هدف اصلی ما صادرات است. هدف اصلی این است که شما به عنوان یک تاجر در بازار جهانی شناخته بشوید اما بازار داخلی را هم باید در نظر داشته باشیم.

۳-شروع کردن بحث صادرات ۴-پایگاه جدید اینکه چطور می توانیم سکوهای جدیدی برای پیشرفت، حرکت و پرش به بازارهای دیگر را داشته باشیم؟ چه مسیرهای دیگری را برای رشد نیاز داریم؟ تا یک جایی تا یک مسیری با پایگاه‌های موجودی که در ایران وجود دارد، می توان رشد کرد. ولی از این مرحله به بعد برای رشد کردن نیازمند پایگاه های بزرگ تر و خاص تری هستیم و این پایگاه ها به ما فرصت بیشتری برای رشد می دهد.

از این مرحله به بعد باید یک مقداری روش ها و مسیرها را عوض کرد. از یک سکویی به سکوی دیگر پریدن ابزارهای خاص خودش را می خواهد، مدل کار خودش را می خواهد. این مدل ها به ما سرعت رشد را می دهد.

تفاوت عمده بازارهای صادراتی و خارجی

الف- جامعه هدف وقتی قرار است که در یک بازار داخلی کار کنیم با یک جامعه هدف ۸۰ میلیونی مواجه هستیم و وقتی که در بازارهای صادراتی فعالیت می‌کنیم با یک جامعه هدف بزرگ ۸ میلیارد نفری مواجه هستیم و با آن سر و کار داریم این اولین تفاوت است. ب- درآمدها تفاوت دوم درآمدهای ما هست.

همانطور که اشاره شده است ما در بازار داخلی ریالی درآمد کسب می کنیم و حجم معاملات خیلی پایین است اما در بازارهای صادراتی ما درآمدمان به صورت یورو، دلار، دینار و یا هر ارزی که داریم به آن کشور کار می‌کنیم، هست و ارزش ارزهای سایر کشورها با ارزش پول ملی ما اصلاً قابل مقایسه نیست.

ج- حجم معاملات حجم معاملات در بازارهای صادراتی خیلی خیلی بالاتر نسبت به بازارهای داخلی هست. یک مشتری صادراتی هیچ وقت خودش را درگیر یک بار جزیی و کوچک نمی کند. مثلاً در مورد بازار فروش خشکبار مشتری داخلی ممکن است ۵۰ کیلو تا ۱۰۰ کیلو از شما بخرد و سقف خریدش همین مقدار است.

اما یک مشتری که بخواهد از چین از شما خریداری بکند بعد مسافت و بعد زمان برای آن مطرح است خودش را درگیر ۵۰ کیلو و ۱۰۰ کیلو نمی‌کند شاید به عنوان نمونه در بارهای اولیه این مقدار از شما خرید کند. ولی خوب برای بارهای بعدی یک کانتینر دو کانتینر و حداقل ۵ تن و ۱۰ تن از شما خریداری می‌کند و اعداد خیلی بزرگتری نسبت به بازارهای داخلی است و به همین نسبت هم ترس هایش بیشتر است.

بازارهای صادراتی هر چقدر جذاب تر هست هر چقدر که بزرگتر هست و هر چقدر که ما داریم خودمان را با یک سری درآمد های فوق العاده بالا مواجه می کنیم به هر حال یکسری سختی‌هایی هم دارد. به هیچ عنوان درآمدها در بازارهای صادراتی با بازارهای داخلی قابل مقایسه نیست و حجم معاملات و حجم تراکنش ها خیلی بالاتر است. این از بعد سختی ها بود. اما از لحاظ بعد شخصی برای خودمان اگر بخواهیم بررسی کنیم.

ما وقتی که داریم در بازار داخلی کار می‌کنیم و وقتی که داریم در بازار صادراتی کار میکنیم یک سری پرستیژ و یک سری تفاوت هایی از لحاظ شخصی برای ما دارد. کسی که در بازارهای صادراتی فعالیت می‌کند از لحاظ جایگاه اجتماعی یک تفاوت‌های نسبت به کسانی که در بازار داخل دارند کار می‌کنند حتماً دارند.

اصلا در بدترین شرایط کسانی که در بحث صادرات کار می کنند به هر حال مجبورند که  در بعضی از موارد سفرهایی به کشورهای خارجی که می خواهند با آنها کار کنند، داشته باشند. این اولین مورد است.

مورد دوم سطح زندگی و سطح رفاه است. کسانی که دارند در بازارهای صادراتی فعالیت می کنند با کسانی که صرفا فقط در بازهای داخلی فعالیت دارند قابل مقایسه نیستند. اما اگر واقعاً امروزه ترس هایتان بر شما غلبه کرده است و اگر واقعاً نمی‌خواهید خودتان را با بازارهای صادراتی مواجه کنید پس با بازارهای داخلی شروع کنید. مهم این است که شخص کار را شروع کند و خود را در معرض تجارت قرار بدهد و از شرایطی که امروز در بازارهای داخلی یا صادراتی وجود دارد استفاده کند.

بازارهای داخلی یا خارجی؟

این نظریه توسط کسانی ارائه می‌شود که ترسو هستند. اصلاً چنین چیزی نداریم که اول با بازار داخلی شروع کنیم و بعد وارد بازار خارجی بشویم. دلیل اینکه این نظریه خیلی بولد شده است و دارد استفاده می شود این است که ما در بازارهای داخلی تجربه بدست بیاوریم و بعد وارد بازار صادرات بشویم. اول اینکه کسی که تجربه ندارد، بازار داخل یا بازار صادرات برایش تفاوتی نمی‌کند.

اگر قرار است شما به خودتان به عنوان یک آدم شکست خورده نگاه کنید، به کسی که قرار نیست یک کار خیلی مهم و شاقی را انجام دهد و پس نباید اصلا شروع کنید. چرا می خواهید شروع کنید؟ چرا می خواهید تجارت کنید؟ پس این نظریه را از پایه و اساس رد می کنیم. چرا؟ اگر واقعاً می‌خواهید کار را شروع کنید و امروز قدرت صادرات کردن را در خودتان نمی بینید پس با بازارهای داخلی شروع کنید و دیگر این بهانه ها را نیاورید چون واقعا این بهانه ها قابل استناد نیستند. یک جمله خیلی معروف داریم که می گوید برای موفقیت باید از بهانه ها قوی تر شوید. پس اگر می خواهید واقعا موفق شوید بهانه هایتان را کنار بگذارید و خیلی راحت کار را شروع کنید و از این فرصت استفاده کنید.

چند نکته برای افراد ریسک پذیر

کسانی که نمی خواهند شروع کنند یا شروع کردن شان را به تأخیر می‌اندازند معمولاً بهانه هایی می آورند که اکثر این بهانه ها، بهانه های خنده داری هست. مثلاً اینکه من می خواهم درس بخوانم، من می خواهم دانشگاه را تمام کنم، برنامه ای برای پیش رو ندارم، می خواهم ۶ ماه دیگه یا یک سال دیگر شروع کنم. وقتی گفته می‌شود که الان شروع کنی نسبت به شروع در ۸ ماه دیگر تفاوت دارد، معمولا با این جمله مواجه می‌شویم که این هشت ماهه چه اتفاقی قرار است بیافتد.

دنیای تجارت و دنیای صادرات

دنیای تجارت، دنیای صادرات، فرقی نمی‌کند چه در بازار داخل و چه در بازارهای صادراتی هر روز در حال تغییر هستند. امروز اگر شما کار را شروع کنید نسبت به ۶ ماه آینده تفاوت های زیادی را در کار احساس خواهد کرد و مشاوره هایی که شما امروز دارید دریافت می‌کنید مختص همین امروز شماست. این آموزش‌ها ۶ ماه دیگر یا یک سال دیگر به کار شما نمی آید.

دنیای تجارت هر روز در حال عوض شدن است و هر روز در حال آپدیت شدن است. مثلاً شما یک دوره کامل آموزش با کامپیوتر را یاد گرفتید و کاملا از لحاظ تئوری به کامپیوتر مسلط هستید. اگر شما امروز برای اجرای آن آموزه هایی که یاد گرفتید یک لپ‌تاپ نداشته باشید، چه فایده ای برای شما دارد؟ واقعا کاربردی برای شما دارد؟

اما اگر شما کامپیوتر یا لپ تاپ را داشته باشید و در حین داشتن آن اگر آموزش ها را دریافت کنید و تجارب اساتید و مشاورین را کسب کنید و از آن استفاده کنید، طبیعتا می‌توانید در کارتان این ها را پیاده کنید و در کارتان از این موارد استفاده کنید. پس شروع کنید واقعا فرقی می کند بازار داخل بازار صادرات. این که حالا چه بازاری را شروع کنید فقط کافیست با یک مشاور در ارتباط باشید.

مشاورین با توجه به شرایط امروز شما به شما می‌گویند که چه بازاری برای شروع شما بهتر است. پس خودتان را در معرض یک چالش جذاب به نام تجارت قرار دهید و از این چالش جذاب نهایت استفاده را ببرید.

این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۵ / ۵ تعداد رأی: ۱
آراد برندینگ

ارسال نظرات (۰ نظر)

💎 ۹ دهم ثروت در تجارت است💰