همیشه برای کسی که وارد آراد نشده است و آشنایی با ما پیدا کرده این سوال هست که آیا با آراد کار کنم یا کار نکنم؟
از سویی بوی موفقیت و پیشرفت و ثروتمند شدن می شنود و از سویی دیگری می گوید اینها دروغ است یا من توانش را ندارم و امثال اینها.
یک دل او را به وارد شدن در آراد تشویق می کند و دل دیگری او را به رها کردن و بیخیال شدن.
و چون خداوند در یک سینه دو قلب قرار نداده است که با یکی خوبی و با دیگری بدی را دوست داشته باشد این شخص دیر یا زود به یک نتیجه می رسد.
اگر قلبش به خوبی آراد شهادت داد وارد می شود و اگر به بدیش شهادت داد آن را رها می کند.
اگر قلبش پاک باشد راه درست به او الهام می شود و اگر قلبش ناپاک باشد تصمیم اشتباهی می گیرد.
اما گروه دیگر کسانی هستند که با آراد وارد همکاری شده اند.
حال برای این گروه این سوال هست که آیا با آراد بمانم یا نمانم؟
ممکن است هر روز و هر لحظه این سوال برایشان مطرح نباشد و تنها در مواقعی که دیدگاهشان با تفکرات آراد در اختلاف قرار می گیرد به این شک و دودلی برسند.
حال اینها نیز مانند گروه اول است.
اگر قلبشان پاک باشد راه درست را به آنان نشان خواهد داد و اگر ناپاک باشد به راه غلط می روند.
و گروه اندک و قلیلی هستند که دلهایشان را در همراهی ما محکم کرده و عزمشان را در بودن با ما استوار نموده اند.
اینان با خود پیمان بسته اند که هر چقدر اختلاف با آراد برایم پیش بیاید می نشینم و آن اختلاف را حل می کنم و یا حتی با سختی هایش خواهم ماند اما آراد را کنار نمی گذارم.
اینان دوستان واقعی ما و همراهان ما در جاده های سخت و دشوارند.
هر چقدر خداوند از خیر برای ما مقدر کرد برای اینها نیز مقدر فرماید ان شاءالله.
ای مردم
یقینا هر رونده ای به جایی می رود.
کسی که در جایی بماند همانجا محل رویش اوست و کسی که در جایی نماند یقینا جای دیگری را برای رویش برخواهد گزید.
پس نیک بیاندیشید اگر جایی را رها می کنید چه جایی را به جایش انتخاب کردید؟
بیچاره و بدبخت کسیست که بهتری را می دهد و بدتری را می گیرد و این فرمایش خداست که فرمود: سوره بقره آیه ۶۱
قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذی هُوَ أَدْنى بِالَّذی هُوَ خَیْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَکُمْ ما سَأَلْتُمْ وَ ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّهُ وَ الْمَسْکَنَهُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللهِ
موسی به قومش گفت آیا تبدیل می کنید آن چیزی را که پست است با آنچه خیر است؟
پس به مصر محل بدبختی خود بروید چرا که آنجاست همان چیزی که آن را می خواهید.
و مهر ذلت و بیچارگی بر آنان زده شد و به غضبی از ناحیه خدا دچار شدند./
حسن بصری نامه ای به امام مجتبی علیه السلام نوشت و ابراز محبت فراوان به ایشان کرد و درباره موضوعاتی درباره امامت مردم از ایشان پرسش نمود.
امام حسن علیه السلام در بخشی از پاسخ ایشان می فرمایند:
همانگونه که خودت نوشتی ما خاندان پیامبر نزد خدا و دوستانش جایگاهی رفیع داریم اما اگر نزد تو و یارانت چنانکه خودت گفتی بودیم افراد دیگری را بر ما مقدم نمی کردید و آنان را جایگزین ما نمی ساختید.
خداوند مثال شما را در کتابش آورده آنجا که می فرماید: أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذی هُوَ أَدْنى بِالَّذی هُوَ خَیْرٌ
این سخن ما پاسخ به دوستانت که سوالی را از ما پرسیدند و برای شما که ما را با غیر ما تبدیل کردید.
اگر نمی خواستم که پاسخت را با استدلال و حجت بیاورم هرگز در جوابت از جایگاهی که خداوند به ما داده خبر نمی دادم.
وقتی نامه مرا دریافت کردی حجت بر تو و یارانت تاکید خواهد شد./
حال بیاید موضوع آراد را رها کنید و به موضوع زندگی تان بپردازید.
آراد را رها کردید یا نکردید فدای سرتان.
ماندید یا نماندید هم دست مریزاد.
اما در زندگی هایتان کسانی را که خیرخواهتان هستند کنار نگذارید تا دیگرانی که نیستند را برگزینید.