در تعیین اینکه آیا ما مدیر موفقی هستیم یا نه عواملی نقش دارن
ویژگیهای یک مدیر موفق لزوما نباید ذاتی باشن و بهصورت اکتسابی هم میتوان اونها رو بهدست آورد
برخورداری از ویژگیهای شخصی به بهتر شدنِ ما و تعاملامون با دیگران کمک میکنه و از ما مدیر موفقی میسازه که دیگران برای اون احترام قائلن و از پیروی کردن از او احساس رضایت میکنن
اگه مدیر از خودانگیزی برخوردار نباشه نمیتونه به دیگران انگیزه بده
خودانگیزی یا به عبارتی تواناییِ انگیزه دادن به خود و پذیرفتن وظایف از ویژگیهای شخصی یک مدیر موفقه
کارمندان به مدیر موفق اعتماد میکنن چون به صداقتش ایمان دارن
یک مدیر موفق از حق کارمنداش دفاع میکنه
از قوانین سرپیچی نمیکنه
به گفتههاش پایبنده و صداقت توشهی راهشه
یک مدیر موفق باید قابلاعتماد باشه و رؤسا و زیردستاش بتونن روش حساب باز کنن
این اعتماد افراده که به ما قدرت زیادی میده
جلب اعتماد دیگران قدرتمندتر از تمام تکنیکهای مدیریتیه
نگرش خوشبینانهی یک مدیر روحیهی کارمنداش رو بالا میبره
الهامبخش اونهاست و باعث میشه از کاری که انجام میدن لذت ببرن
باید بتونیم تصمیمون رو با اعتمادبهنفس بگیریم و به دیگران نشان بدیم که قادر به تصمیمگیریهای درست هستیم اعتمادبهنفس ما به نفع اطرافیانمونه و ناخودآگاه به اونها منتقل میشه
یک مدیر موفق در مواجهه با سختیها ناامید نمیشه و تواناییِ آرام موندن در شرایط بحرانی و انجام اقدامات لازم از خصوصیات چنین فردیه
میزان خاصی از انعطافپذیری برای انطباق با موقعیتهای مختلف لازمهی مقام مدیریته
برای یک مدیر موفق داشتن هوش کسبوکار مهمه
با اینکه نیاز نیست میزان هوش یک مدیر در حدِ هوش یک معاملهگر حرفهای باشه اما آشنایی با اصول و روال اساسی کسبوکار برای او مفیده
برای اینکه بتوان پاسخگوی پرسشها بود و کارهامون رو بهنحو مؤثری انجام بدیم باید از دانش صنعت برخوردار باشیم شاید کارگران نیازی به دانش صنعت نداشته باشن اما یک مدیر موفق تاحدودی از این دانش برخورداره
یک مدیر موفق میدونه که میتونه برخی از وظایفش رو به دیگران واگذار کنه همچنین میدونه چه کسانی اون وظایف رو با موفقیت انجام میدن و در این راه از کمک گرفتن از این افراد دریغ نمیکنه
مدیران موفق کسانی هستن که از درک کافی برخوردارن و میدونن چه کسانی رو برای انجام خواستههاشون انتخاب کنن
از خویشتنداری کافی برخودارن و در کاری که به دیگری واگذار کردن دخالت نمیکنن
برای اینکه مدیر موفقی باشیم باید رویکرد سازمانی رو سر لوحهی کارمون قرار بدیم
روند پیشرفت پروژهها، کارمندان و وظایفشون رو پیگیری کنیم تا در جریان اموری قرار بگیریم که باید در کسبوکارمون به اونها رسیدگی شه
با مفاهیم مقدماتی مالی آشنایی داشته باشیم تا بدونیم چگونه مسائل مالی مربوط به پروژهها رو مدیریت کنیم
باید سلسله مراتب کارمون رو بشناسیم و از اون پیروی کنیم
حتما وظایفمون رو درک کنیم و بدونیم گزارش کارمون رو باید به چه کسی بدیم همچنین باید از نحوهی تأثیر سازمان بر زیردستمون آگاهی داشته باشیم
نیاز نیست کارشناس مسائل حقوقی باشیم اما باید مفاهیم حقوقی در حیطههای آزار و اذیت جنسی، روشهای صحیح استخدام و اخراج، محرمانه بودن و مسائل دیگه رو درک کنیم
یک مدیر موفق باید بتونه بهنحو مؤثری ارتباط برقرار کنه
حتما تواناییمون رو برای برقراری ارتباط تقویت کنیم
باید همزمان با انجام وظایف مدیریتیمون بهخوبی با دیگران ارتباط داشته باشیم
باید بهنحو مؤثری با دیگران ارتباط برقرار کرد
طرزِ نگارش یک مدیر موفق باید حرفهای و بدون اشتباهات دستوری باشه
میزان انگیزهی یک کارمند نتیجهی مجموع تعاملاتیه که با مدیر خودش داره
سخنرانی کردن اعلام رسمی خبرها و بیان دقیق ایدهها در مصاحبهها یا خطاب به کارگران از ویژگیهای یک مدیر موفقه
ارائهی بازخوردهای سازنده و مفید از ویژگیهای یک مدیر موفقه
بازخورد شاید خوشایند نباشه اما ضروریه
عملکردِ بازخورد مثل احساسِ درد در بدن انسانه و توجه ما رو به محل درد معطوف میکنه
یکی از مهمترین مهارت های ارتباطی،گوش دادنه
حتما به صحبتهای کارمندامون، رؤسا و مشتریامون بهصورت فعال گوش بدیم
خلاصه ویژگیهای یک مدیر موفق یعنی قاطعیت
خدمات مشتری یک ویژگیِ رابطهایه
اگه میخوایم مدیر موفقی باشیم باید بتونیم با مشتریا رابطهی خوبی برقرار کنیم
سعی کنیم اونها رو درک کنیم و خودمون رو جای اونها بزاریم
معمولا یک مدیر موفق در موقعیتهایی قرار میگیره که بهواسطهی اونها باید میان کارمندان، میان یک کارمند و مشتری یا میان یک عضو ارشد سازمان و یک کارمند بهعنوان میانجی عمل کنه
این ویژگی رو در خودمون تقویت کنیم و تکنیکهای حل اختلاف رو یاد بگیریم تا مدیر موفقی باشیم
اگه میخوایم مدیر موفقی باشیم باید بتونیم به عنوان عضوی از یک تیم مایل به کار کردن با دیگران باشیم و به وظایفمون عمل کنیم
اگه میخواین به عنوان مدیر شما رو محترم بشمارن باید با دیگران محترمانه رفتار کنین
این کار به خود شما بستگی داره که الگوی چنین رفتاری برای دیگران باشین
باید تونست با تیم خود همکاری داشت و بدونیم ایدهها و شخصیتها رو چگونه با هم ادغام کنیم
یک مدیر موفق کاری میکنه که کارمنداش احساس باارزشبودن کنن
کارمندان احتیاج دارن از سوی مدیر به کمکهاشون مهر تأیید زده شه تا احساس کنن وجودشون برای سازمان مفیده
مطالب یاد شده بسیار مفید و ارزنده بود و متشکرم از شما
مدیریت در واژه صرفا یک عنوانه و به واقع در عمل میتونه معنا و مفهوم حقیقی پیدا کنه
مدیریت ترکیبی پویا از رفتارها، طرز تفکر و تواناییهاست که برای حرکت رو به جلو و قرار گرفتن مجموعه تحت مدیریت فرد در جایگاهی مناسب مورد استفاده قرار میگیره
مدیرها به ارتباطات قوی که برقرار میکنن مشهور هستن چرا که این یک ویژگی ضروری برای اونهاست