تاکید آراد بر بحث صادرات

صادرات با آراد

موضوعی که آراد امسال بسیار روی آن تأکید می‌کند، بحث صادرات است. همه شما می‌دانید که پول ما بی‌ارزش شده است. همچنین فهمیده‌اید که عرب‌ها انسان‌های پرتلاشی نیستند، راحت‌طلب‌اند و از سمت دیگر پولدار.

انسان‌های پولدار اساسا و طبیعتا کار نمی‌کنند. شاید یک زمانی کار کردند و بعد پولدار شدند، ولی هر کسی که پولدار می‌شود، آن‌قدری که باید برای به‌دست آوردن آن پول کار کند، کار نکرده است.

این پول چگونه به‌دست می‌آید؟ ذهن آن‌ها ثروت‌ساز شده است. ذهن چه کار می‌کند که ثروت می‌آورد؟ عملکرد اجرایی آن چیست؟ با پولی که به دست می‌آورد، کارهایی می‌کند که دوباره برای او پول‌ساز باشد. می‌خواهیم به این برسیم که آن کارها چه هستند. این شخص چه کار می‌کند؟

ضرورت پیگیری در تجارت

اکثر افرادی که تجارت می‌کنند و پول‌های خوبی درمی‌آورند، کارها را برون‌سپاری می‌کنند. بیش از شصت درصد پول‌های شما در بخش پیگیری است و اگر فردی بگوید: من نمی‌توانم به درآمدهای بالا برسم، چرا من پول درنمی‌آورم و موفق نمی‌شوم؟ اولین سؤالی که از او می‌کنم، این است: «اصلا پیگیری می‌کنی؟» و اکثر این افراد می‌گویند: یک خط در میان.

وقتی این را می‌گویند، من می‌فهمم که منظور او یک ماه در میان و حتی بدتر است. برای اینکه جلو من تحقیر نشود، می‌گوید یک خط در میان، یعنی یک روز در میان. اما اگر بگوییم فایل اکسل کارهایت را بیاور تا با هم بررسی کنیم، می‌بینم در اینجا هم مشکل دارد.

پول در پیگیری است و اگر شما می‌خواهید رشد کنید، باید یک نیرو داشته باشید و به این فرد یاد بدهید که چگونه پیگیری کند و چگونه مشتری‌های شما را به پول تبدیل کند. پول در این قسمت است و در بخش‌های دیگر نیست. همه بخش‌های دیگری که شما دارید، برای پاس‌کاری است و اینکه برای شما مشتری بیاورد.

چرا عرب‌ها پول‌دار هستند؟

چرا تاجرین عرب و عراقی پول‌دار هستند و ایرانی‌ها به اندازه آن‌ها پول ندارند؟ فرض کنید که یک ایرانی الان می‌خواهد مغازه‌ای بزند، مثلا می‌خواهد مغازه پوشاک بزند. خود او هم در شمال کشور زندگی می‌کند.

از شمال تا تهران سه ساعت، در نهایت چهار ساعت راه است. این فرد که می‌خواهد مغازه بزند، آیا خودش به تهران می‌آید و جنس می‌آورد یا دیگری را می‌فرستد و یا از همان‌جا هماهنگ می‌کند که جنس را بیاورند؟

خودش می‌رود. همه کارها را خودش انجام می‌دهد. و چنانچه بداند اگر به جای تهران، از قشم بخرد، یک میلیون بیشتر سود می‌کند، باز هم خودش به قشم می‌رود و جنس می‌آورد. اما عرب‌ها این کار را نمی‌کنند.

ذهن ثروت‌ساز چگونه کار می‌کند؟

یک تاجر عرب می‌گوید: من یک نفر را در ایران پیدا می‌کنم که بتواند هر چه می‌خواهم، برای من فراهم کند. من هم پولش را می‌دهم. ذهن ثروت‌ساز این‌طور است. وقتی با عرب‌ها صحبت می‌کنید، سریع حساب و کتاب می‌کنند که کدام حالت به نفع آن‌هاست اما متأسفانه کسی نبوده که به ایرانی‌ها آموزش بدهد.

چرخه زندگی ما همیشه چرخه کارمندی و اداری بوده؛ اینکه درس بخوانیم و بعد کارمند بشویم. و چون باور ایرانی‌ها به این شکل رشد می‌کند، در انتها هم نمی‌دانند چطور باید پول دربیاورند.

اما در کشورهای عربی اصلا این‌طور نیست که بخواهند به کارمندی چنان اهمیتی بدهند. دانشگاه هم اصلا برای آن‌ها مهم نیست. ما همیشه یاد گرفتیم که پول دربیاوریم و پول‌هایمان را در بانک پس‌انداز کنیم.

به کشورهای عربی بروید، مثلا ببینید در عراق چند بانک وجود دارد. ممکن است بسیاری از شما به کربلا رفته باشید. وقتی به کربلا رفتید، بانکی دیدید؟ اما چرا شما در ایران به هر کوچه‌ای که قدم می‌گذارید، ده بانک می‌بینید؟ آنجا یک بانک هم ندارند.

اگر به بانک‌ها بروید و با آن‌ها صحبت کنید، بپرسید: شما با این پول‌هایی که به‌دست می‌آورید، چه کار می‌کنید؟ می‌گویند: دوباره وارد کار می‌کنیم. سرمایه‌گذاری آن‌ها همین است.

ایجاد یک ساختار قوی

اگر شما یاد بگیرید پول‌هایی که به‌دست می‌آورید، دوباره در کارتان خرج کنید، ساختار کار شما بزرگتر می‌شود. ساختار تجاری بیشتر شما شبیه یک نهال است. یعنی اگر باد یا سیلی بیاید، برای آن خطرآفرین است و در ‌لحظه‌ای از بین می‌رود.

شما شبیه درخت نشدید که اگر صد میلیون تومان پول هم از دست دادید، باز سر جای خود بایستید. اما با از دست دادن ده یا بیست میلیون تومان ناامید می‌شوید. مثلا شخصی را داشتیم که می‌گفت: من هر ماه بیست تا سی میلیون تومان سود می‌کردم.

این ماه پنج میلیون تومان سود کردم و بسیار ناراحت هستم. افسرده شدم و دیگر نمی‌توانم کار کنم. چرا؟ چون شبیه یک درخت نشده، شبیه یک کوه نشده که قوی باشد.

پس باید این موضوع را یاد بگیرید که اگر می‌خواهید قوی شوید، باید ساختارهای بزرگتری داشته باشید و نیروهای خود را بیشتر کنید. اگر بخواهید انفرادی کار کنید، جواب نمی‌گیرید.

تا عدد مشخصی جواب می‌گیرید، اما اگر بخواهید بالاتر بروید، باید بال‌های بزرگتری نیز داشته باشید. باید تیم بزرگتر و قوی‌تری داشته باشید. و اگر این‌ها را نداشته باشید، امکان‌پذیر نیست.

آنالیز و تصمیم‌گیری در شرایط گوناگون

ما باید برخی موارد را اصلاح کنیم و همه این‌ها در باورها و فکرهاست. ذهن ما باید ذهنی ثروت‌ساز بشود. اگر این اتفاق بیفتد، یعنی ذهن شما پول‌ساز بشود، در هر موقعیت و شرایطی، هر اتفاقی که برای شما بیفتد، می‌توانید درست تصمیم‌گیری کنید.

این بسیار مهم است که ما بتوانیم شرایط مختلف کشور را آنالیز کنیم و بعد تصمیم بگیریم که این دفعه چه کنیم. 

این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۴ / ۵ تعداد رأی: ۴
آراد برندینگ

ارسال نظرات (۱ نظر)

آرش مجیدی

این حرف رو باید واقعا طلا گرفت چون درستش هم همینه نه دانشگاه ما رو ثروتمند می کنه نه کار اداری بلکه فقط تجارت تجارت و باز هم تجارت.

💎 ۹ دهم ثروت در تجارت است💰