وقتی از شغل حرف میزنم، تعریف کلاسیک مجلس مدنظر من نیست، بلکه منظور من چیز مرسومی است که داریم. برخی کارمند هستیم، برخی در شرکتهای خصوصی، تحت عنوان کارگر کار میکنیم، یعنی کسانی که بیمه تأمین اجتماعی دارند؛ چه در شرکتهای خصوصی باشند، چه در کارخانه باشند، چه با پیمانکارها کار کنند، کارگر هستند.
عدهای مغازهدار هستیم، عدهای راننده هستیم. شغلهای شخصی هم داریم؛ مثل پزشکها یا مثل طراحها که یک نفر شخصا کار میکند. عدهای هم فوتبالیست و بازیگر هستند و از این راه پول کسب میکنند. گروهی تولیدکننده، کارخانهدار و کارآفرین داریم. گروه تجار را داریم که شخصی یا شرکتی کار میکنند. اینها شغلهای موجود در کشور ما هستند. در بین این مشاغل، کدام دسته پولدار هستند؟
چه کسانی پولدار میشوند؟
تجار گروهی هستند که قطعا پولدارند. گروه دومی هم قطعا پولدار هستند؛ تولیدکنندهها. بسیاری از تولیدکنندهها وضع خوبی دارند، مثل برندهای بزرگ که وضع مالی آنها عالی است. در مبحث بعدی میگویم دلالها در کدام گروه هستند؛ چون به نظر من دلالها پولدار نیستند.
پس دو گروه پولدار هستند: تجار و تولیدکنندهها. اگر کسی شغل دیگری دارد و میخواهد در مورد پول صحبت کند، حرف اشتباهی میزند. حرف زدن او درباره پول مثل کسی است که سوار بنز است و در جاده مشهد حرکت میکند، اما مقصد او شهر دیگری است. شخصی که در دوره هوش مالی شرکت کرده، رفتارشناسی مشتری را یاد گرفته، فن بیان او هم عالی است، ولی کارمند دولت است.
او در آخر ماه چهار میلیون تومانش را میگیرد، پس در مورد پول هم نباید صحبت کند. شغل خوب و مسیر خوبی که میتواند شما را پولدار کند، یا تجارت است یا تولید. اگر میخواهید پولدار باشید، باید به این دو شغل فکر کنید، نباید به شغل سومی فکر کنید. بهترین مسیر شغلی تجارت است یا تولید؟
ریسک تولید در ایران
1.با مشکل نبود مواد اولیه روبهرو میشوید؛
2.در انبار خود مواد اولیه دارید و محصول را تولید میکنید، اما زمانی که میخواهید محصول تولیدی خود را بفروشید، قیمت فروش شما از قیمت مواد اولیهای که باید بخرید، کمتر است و سیستم قیمتگذاری شما به مشکل برمیخورد.
3.فرض کنید تولیدکننده رب هستید، اما یکمرتبه صادرات رب در کشور ممنوع میشود.
برتری تجارت بر تولید
دلیل اول: تولید به سرمایه بالایی نیاز دارد. وقتی شما وارد تولید میشوید، یعنی خط تولید، یعنی سوله، یعنی مجوز و غیره. از این «یعنی»ها زیاد دارد؛ پس به سرمایه نیاز دارد.
دلیل دوم: تولید ریسکهای زیادی دارد که بخشی را گفتم.
دلیل سوم: تولید محدودیتهای زیادی دارد. شما محصولی با کیفیت مشخص تولید میکنید و اگر مشتری از شما کیفیت بالاتر یا پایینتری درخواست کند، نمیتوانید کاری بکنید. میگویید: محصول من همین است، نمیتوانم بهخاطر شما که کیفیت بالاتر یا پایینتری میخواهید، خط تولیدم را عوض کنم. ولی وقتی تاجر باشید، اگر مشتری بگوید: با قیمت aتومان میخواهم، شما هم از تولیدکنندهای که محصول aتومانی دارد، محصول را میگیرید. مشتری میگوید: با قیمت bتومان میخواهم، شما هم از تولیدکننده bتومانی میگیرید.
بنابراین دست شما بازتر است. اگر هیچیک از این موارد را هم در نظر نگیرید، ۷۵ درصد صنعت ایران با ظرفیت زیر ۵۰ درصد کار میکند. ما کارخانه، خط تولید و سوله بیکار در ایران زیاد داریم و به هر شهرک صنعتی که بروید، غبار مرگ روی همه چیز نشسته است. پس امروز ایران نیازی به افزایش کمّی تولید ندارد. بنابراین بهترین مسیر شغلی از دید ما تجارت است.