وقتی دانه ای در زمین کاشته می شود زمانی طول می کشد تا از خاک جوانه زند و سپس بر روی ساقه خود محکم شود و تنه ای پیدا کند سپس شاخ و برگی برایش پدید آید و آن وقت است که میوه می دهد.
و نظام خلقت زیاد دیده می شود دانه هایی که این مراحل را طی نکرده و به میوه دادن نمی رسند.
و کسی هم باغبان را مورد سرزنش قرار نمی دهد که چرا هر ۱۰۰ دانه ای که کاشتی ۱۰۰ درخت میوه دار نشد.
چرا که همگان می دانند در این مسیر رشد حوادثی وجود دارد که تقدیر هر دانه ای نمی شود تا میوه دار شود.
تاجران تازه وارد هم همینگونه اند.
مانند دانه ای هستند که باید این مسیر رشد را طی کنند.
همانگونه که دانه ها را در خاک می کارند و هیچ دانه ای را بر روی زمین قرار نمی دهند تازه واردها هم باید مدتی خود را قرنطینه کنند و با هیچ کسی سخن نگویند.
تا چه زمانی؟
تا زمانی که تجارت کنند؟
خیر.
تا مدت کوتاهی که یقینشان شود که راهی جز تجارت ندارند و قلب و ذهنشان با هیچ حرف مخالفی از تجارت دور نشود.
این زمان می تواند یک روز، یک هفته، یک ماه، یا سال و حتی بیشتر باشد.
شخصی هست که حدیث رسول خدا را می شنود که فرمود روزی بر ده قسم است و نه قسم آن در تجارت است و همین یک حرف چنان او را محکم می کند که هیچ حرفی او را دور نمی سازد و شخص دیگری هم هست که هزاران آیه و حدیث و نشانه و مستند تاریخی و جغرافیایی باز هم تاثیر چندانی بر او نمی گذارد.
دانه بعد از آنکه مدتی در خاک ماند جوانه می زند و خود را به همگان نشان می دهد و می فهماند که ای مخلوقات خدا بدانید که من در حال رشد هستم و بعد از مدتی دیگر میوه خواهم داد.
با آنکه آن روز میوه نداده اما همه می بینند که مراحل رشدی دارد و در مسیر میوه دادن است.
اینگونه نیست که اول زیر خاک میوه بدهد و بعد از اولین میوه دادنش خود را به مردم نشان دهد.
چقدر خوب میشد که ما آرادی ها از همین طبیعت درس می گرفتیم.
پس اگر مدیران ارشد گفتند ابتدای کار تجارت به کسی نگویید درست گفته اند چون اشاره به همان زمان ماندن دانه زیر خاک دارد که کسی نمی داند این دانه در زیر زمین است.
و اگر مدیران ارشد گفتند ابتدای کار تجارت قبل از جواب گرفتن به همه بگویید که وارد تجارت شدید باز هم درست است چون اشاره به زمان جوانه زدن تا قبل از میوه دادن دارد که همه مردم می بینند که این درخت در حال رشد است.
هر دانه ای قرار نیست که درختی شود و بار دهد اما هر دانه ای مستعد این بود که درختی شود و بار دهد.
تازه واردها و تمام آرادی ها بدانند در آراد دو اصل قابل مذاکره نیست و غیر از این دو هر چیزی و هر موضوعی قابل بحث و مذاکره است.
اصل اول اینست که اقتصاد باید دغدغه اول و اولویت اول و غیرقابل انکار همه مردم و مسئولین ایران شود.
هر چیزی که امروز برای مردم به عنوان اولویت مطرح شده و غیر از اقتصاد است غلط است.
خارج کردن تمرکز مردم از اقتصاد خطای بزرگیست چرا که درد مردم را افزون می نماید.
می دانید درباره چه سخن می گوییم؟
درد کشور ما اقتصاد است و امروز دغدغه مسئولین و مردم ما شده ..... و .... و ....
به گونه ای هم این دغدغه ها را در زندگی ایرانی ها بزرگ می بینیم انگار هیچ مشکل مالی ندارند و با دل خوش به این دغدغه ها مشغولند.
آراد در اصل اول خودش به اقتصاد چسبیده و نمی خواهد هیچ موضوعی را بر اقتصاد اولویت دهد و در هر امری تا جاییکه مخالف اقتصاد مردم نباشد یا اقتصاد را از اولویت خارج نکند همراهی می کند.
اصل دوم تجارت است و این اصل در ادامه اصل اول است.
چون یقین پیدا کرده که هیچ راه نجاتی غیر از تجارت نیست و هیچ داروی شفابخشی غیر از تجارت مخصوصا تجارت خارجی وجود ندارد و تمام نسخه های پیشنهادی غیر از تجارت، فریب، دروغ، مکر و گمراهیست که سالیان سال مردم ایران را از عزت و سربلندی دور کرده و جوامع پیشرفته را به عزت و سربلندی رسانده است.
و این تجارت باید همگانی شود نه اینکه به گروه خاصی اختصاص یابد و یا فیلتر برای ورود به آن در نظر گرفته شود که اگر آراد می خواست هر فیلتری بگذارد گروهی از تاجران موفق امروز در همان فیلتر مردود می شدند و از طعم شیرین تجارت دور می ماندند.
این روزها شاهدیم که یک نفر دغدغه اولش زنده نگه داشتن ادبیات فارسیست و نویسنده را به بی غیرتی نسبت به ایران متهم می کند چرا که در فلان جای متن نوشته کامنت و ننوشته نظر و چرا نوشت برندینگ باید می نوشت آوازه و به جای آراد برندینگ باید نوشته می شد آراد آوازه.
یعنی دغدغه اصلی اش در تمام متن ها پیدا کردن این ایراد نویسنده است که چرا ادبیات فارسی را پاس نمی دارد.
عزیز دلم نویسنده که مسئول زنده نگه داشتن ادبیات فارسی نیست.
ما موظف به نوشتن متنی هستیم که تاجران و کارمندان را به اقتصاد و تجارت مشتاقتر کند نمی توانیم بعد از نوشتن متن برویم و در بیاوریم که کدام کلمه ریشه انگلیسی دارد کدام ریشه عربی دارد کدام ریشه فرانسوی دارد تا آنها را به کلمه فارسی جایگزین کنیم.
این خروج از اصل اول است.
یا دیگری که هیچ وقت هیچ کامنت همراهی نمی گذارد و فقط می گردد ببیند کدام میتینگ استاد تالیا یا سایر آرادی ها با نماز اول وقت تداخل دارد تا همین نماز که خدا هم قبول کند و ۳ دقیقه طول می کشد را دلیل نیامدن به کل میتینگ یک ساعته قرار دهد.
کجای شریعت گفته شده که نماز اول واجب است.
چرا مستحبی را هر چند موکد واجب می کنید و سنت های خدا را تغییر می دهید.
هر مستحبی که تبدیل به واجب شود بدعت است.
اجازه دهید آنچه مستحب است مستحب بماند و آنچه واجب است واجب.
چه قدر نفرت داشت پیامبر خدا از کسانی که مستحباتش را در نظر مردم واجب جلوه می دادند و دین خدا را برای مردم سخت می کردند.
شما آراد را با مسجد محل تان اشتباه گرفتید عزیز دلم.
اینجا یک شرکت کاملا اقتصادیست و اولویت اول اقتصاد مردم است و دغدغه اول و آخر اینست که چگونه پول مردم زیاد شود.
نخواهید که دغدغه های دیگر را بر اقتصاد مقدم کنیم یا هر امر مستحب و مکروهی را بسنجیم.
به اینگونه موضوعات بخواهیم بها دهیم باید چند روز دیگر جواب این سوال را هم بدهیم که چرا استاد تالیا فلان روز لباس تیره پوشید و پوشیدن لباس تیره هم مکروه است.
و یا شخص دیگری که می گفت چرا آراد برای اثبات برتری تجارت از کوروش و داریوش نمی گوید که آنها تجارت را در ایران رواج دادند؟
و یا آن کسی که می گفت باید ببینیم کدام محصولات را صادر می کنیم و منابع طبیعی ایران دچار مشکل نشود.
یک جوری بعضی ها صحبت می کنند انگار درد فقر مردم را نمی بینند و دغدغه های ذهنی خودشان را دارند.
آدم بعضی مواقع می ماند که اینجا یک شرکت تجاری و اقتصادی است و یا اینکه مسئولان ادب فارسی و تبلیغات اسلامی و تاریخ و موزه شناسی و منابع طبیعی در آن فعالیت می کنند؟
شاید هم همینگونه باشد که این افراد حقوقشان را از جای دیگری می گیرند و دغدغه های آن نهادهایی که حقوقشان را می دهند دغدغه اصلی شان است و آراد را می خواهند به نام آن نهاد مصادره و عقاید و اولویت های آن نهاد را در آراد حاکم نمایند.
آراد یک مجموعه کاملا اقتصادیست و با اصل اسلام و نظام جمهوری اسلامی معتقد به ولایت فقیه به تجارت می پردازد و این در آراد تغییر ناپذیر است.
هر موضوعی شبیه اینها که گفتیم خروج از اصل اول است.
اصل اول اقتصاد است و همان پیامبر خدا هم از ما می خواهد که اول اقتصادمان را درست کنیم.
و خروج از اصل دوم اینست که برخی ها می خواهند آراد برای ورودی تاجران فیلتر بگذارد یا تجارت را سخت جلوه دهد یا مشاغل دیگر را هم مورد تمجید و تبلیغ قرار دهد و یا با بیاناتی نظیر اینکه همه که نمی توانند تاجر شوند مردم را از تجارت دور کنند.
این دو اصل در آراد قابل مذاکره نیست.
اگر شما هم مانند آراد بر این دو اصل که اصل اول آن اولویت اقتصاد بر هر موضوع دیگری و اصل دوم آن تجارت به عنوان راه نجات اقتصادی معتقد هستید بدانید که هیچ نگرانی در سایر امور نیست.
آراد فقط بر این دو اصل است که کوتاه نمی آید.
اما درباره بقیه امور هر چه می خواهد باشد آراد برندینگ حاضر است تغییر دهد و عوض کند و بچرخاند و هیچ نگرانی از جهت این تغییرات ندارد همانگونه که پیشتر هم دیدید تغییر ذات آراد است.
پس همه با هم حفظ کنیم.
اصل اول اقتصاد و اصل دوم تجارت.
این دو اصل غیرقابل مذاکره است.
غیر از این دو همه چیز در آراد مذاکره می شود و می تواند تغییر کند.
پخش زنده ۱۹ اردیبهشت
برنامه شب گذشته را به تازه واردها اختصاص دادیم تا سبب انس بیشتر این عزیزان با تجارت و برنامه های پخش زنده شود.
مهمانان این برنامه
- آقای رضا آجعفری مشاور تجاری از قم
- آقای علی پورمحمد مقدم تاجر شیرآلات بهداشتی ساختمان از تهران
- خانم نوشین حاجی زاده متقی تاجر اکسسوری های سرویس بهداشتی و حمام از تهران
- خانم ام البنین طولابی تاجر نمک های رنگی و ساخت اتاق نمک از اصفهان
- آقای عباسعلی قامتی زاده تاجر زرشک و کشمش از مشهد