یادداشت اول
نویسنده: مصطفی ملیانی، وهران، الجزائر 🇩🇿، عربی wa.me/213660738225
الجزائر دروازه ورود به آفریقا است.
این کشور بیش از ۲۲۰۰ کیلومتر مساحت دارد.
از جنوب با مالی و نیجر همسایه می باشد.
کشور الجزائر از جنوب مسیر تجارت خود را شکوفا کرده است.
این کشور از طریق تجارت با بقیه کشورهای آفریقایی و به خصوص کشورهای غرب آفریقا ارتباط دارد.
جمعیت الجزائر ۴۴ میلیون نفر است که این جمعیت متشکل از اعراب، بربرها و برخی دیگر از اقلیت ها است.
دوستی زیادی بین مردم برقرار می باشد.
این دوستی ها باعث شده تا مردم با قومیت های مختلف و با عشق به وطن در کنار یاد خون شهدا با یکدیگر متحد شوند.
الجزائر ۱۲۰۰ کیلومتر خط ساحلی دارد.
این کشور سرشار از منابع طبیعی مانند گاز، نفت، مواد معدنی و آب های زیر زمینی است.
با وجود منابع صنعتی و کشاورزی فراوانی که دارد هنوز نتوانسته به خود کفایی کامل برسد.
برای اینکه بسیاری از مواد غذایی، تجهیزات صنعتی، کشاورزی و پزشکی را از کشورهای مختلف وارد می کند.
عوامل فرهنگی تاثیر مهمی در مصرف برخی از محصولات دارد.
در بعضی از زمان ها مانند جشن سال نو آمازیغ تقاضای برخی محصولات افزایش پیدا می کند.
در جشن ها و مناسبات گوناگون از غذاهای محلی استفاده می شود.
به دلیل استفاده زیاد از خرما و کشمش در این غذاها تقاضای خرید برای این دو محصول بالا می رود.
در جشن ها مردم از حبوبات و برنج کمتر استفاده می کنند.
کشور الجزائر یکی از بزرگترین مصرف کنندگان جو، گندم، قهوه، شکر و چای سبز می باشد.
این کشور با وجود خودکفایی در تولید بسیاری از داروها بازهم به واردات متوسل می شود.
در ماه مبارک رمضان مصرف اکثر محصولات به خصوص آجیل و شیرینی ها افزایش پیدا می کند.
در ماه رمضان مصرف گردو به دلیل استفاده در شیرینی های مخصوص این ماه مانند شمیا، دل بادام و سایر شیرینی های دیگر به شدت بالا می رود.
عربی زبان رسمی کشور الجزائر می باشد که زبان آمازیغ به آن اضافه شده است.
بیش از یک سوم مردم الجزائر با این زبان صحبت می کنند.
طوایف آمازیغ تفاوت هایی با یگدیگر دارند.
طوایف میزاب در صحرا آفریقا، قبایل اطلس در مرکز، قبایل اوراس الاشام و قبایل طوراق در جنوب دور هستند.
دینار الجزائر با نام اختصاری DZD واحد پول رسمی این کشور است.
در بازار رسمی کشور الجزائر ارزش یک دلار ۱۴۰ DZD و در بازار موازی ۲۰۰ DZD است.
یادداشت دوم
سلام
به نام خالق هستی.
آن که جان و جهان در ید قدرت اوست.
او که ما را در کوره راه زندگی به سوی تجارت سوق داد.
دنیای عجیبی است.
حرف ها همه بوی پول می دهد و در ورای آن تلاشی مستمر بر اساس خودباوری و صبر و استقامت نهفته است.
تجارت واژه سنگینی است.
به قول یکسری از افراد سنگینی نامش را حتی تریلی هم نمی تواند بکشد.
در تجارت دنیای کوچکت بزرگ می شود.
تجارت با بال هایش تو را به پرواز در می آورد و به افق های دور دست می برد.
انسان ها با تجارت وارد دنیای بزرگتری می شوند.
با آداب و رسوم و فرهنگ هایی که برایشان عجیب است روبرو خواهند شد.
حتی ممکن است رو در رو آنها نشسته و با هم به صرف غذا بنشینند.
از طرف دیگر تجارت در نزد عموم واژه ای دست نیافتنی و دور از تفکرات اغلب مردم است.
مشکل این است که در فیلم ها هم تاجرها را در کارهای خلاف و زشت نشان می دهند.
اتفاقاتی که در بورس و شرکت های هرمی و سرمایه گذاری رخ داده دامنه بدگوئی ها را گسترش داده است.
متاسفانه از احادیثی هم که در مورد تجارت وجود دارد هیچ زمانی سخن گفته نمی شود.
اما بالاخره کنجکاوی ما باعث شد که با مشاور تجاری آراد هم صحبت شویم.
سخنان مشاور را در ذهن خود مرور کردم.
با مشاهده آموزش ها، آزمون ها، سخنرانی ها و حضور نمایندگان خارجی در همایش ها آن هم در معرض دید عموم به قدرت آراد برندینگ پی بردم.
مدیریت منسجم و توانا و از همه مهم تر هدف نهایی آراد شکوفا کردن اقتصاد بی رمق کشورمان است.
این مورد برای من از اهمیت و قداست خاصی بر خوردار بود که توجه من را جلب کرد.
بر خلاف بقیه شرکت هایی که عموما سعی درمخفی کاری دارند آراد آنچه را می گوید بطور علنی بیان می کند.
لذا تصمیم گرفتم علی رغم سن بالای خودم (۷۰ سالگی) که به قول مردم زمان تفریح و آرامش است بی تفاوت از کنار حرف منفی باف ها بگذرم.
منفی باف هایی که زمانی می خواستم مدرک کارشناسی عمران را در ۴۵ سالگی بگیرم می گفتند: می خواهی مدرک را قاب بگیری؟
اما من مدرک را گرفتم.
حالا هم تصمیم دارم با وجود اینکه اطلاعاتم از گوشی جز واتساپ و ارسال پیام چیز دیگری نیست وارد آراد بشوم و تا موفق نشوم دست بردار نخواهم بود.
به امید خدا موفق خواهم شد زیرا: ان الله لا یضیع اجر المحسنین.
حتی اگر در پایان عمرم موفق شوم باز خوشحال و سرافراز خواهم بود.
چون در شکوفا کردن اقتصاد کشورم شریک بودم.
پس آنگاه شاد و در آرامش از این جهان خواهم رفت.
یک نکته جالب این که در زمان دانشجویی به خاطر سن بالا نسبت به بقیه دانشجوها مرا حاج آقا صدا می زدند و من فکر کنم در آراد هم همان حاج آقا باشم.
یادداشت سوم
یادداشت چهارم
نویسنده: محمد آدینه لو، ساوه، ایران 🇮🇷، فارسی 989226372802/wa.me
سلام و عرض ادب.
با تشکر از جناب آقای مهرداد صالحی عزیز و گرامی.
از ارائه اطلاعات ارزشمند و زیبای شما در مورد وضعیت بنادر و کریدور جنوب کشور ایران در شرایط حساس خاورمیانه و اثر آن برای کشور ایران بسیار ممنونم.
معادلات دنیای امروز با قدرت مذاکره کشور ایران (بیان استاد تالیا مذاکره برای حفظ منافع کشور عزیز ایران) برای سرنوشت خاورمیانه درحال جریان است.
این کار باعث شده هر ایرانی به اندازه ی سهم خود برای ترسیم و شکل دهی این منافع دغدغه داشته باشد.
دنیای غرب دچار چالش های تمدنی مانند تهدید کشور چین به لحاظ تجاری، روسیه و ایران به لحاظ قدرت نظامی و منابع غنی طبیعی زیر زمینی شده است.
این تهدیدات باعث شده که این کشور از لحاظ فرهنگی، انسانی، اقتصادی و تجاری با کشورهای فوق درحال رقابت و چالش باشد.
دنیای غرب با تمام توان در حال طراحی برای تقویت کریدور هند، عمان، امارات، عربستان، اسرائیل، مصر، دریای مدیترانه و یونان است.
طرف غربی در تقابل با سه کشور ایران، روسیه و چین با داشتن نگاه عمیق و بلندمدت وارد بازی های سنگین ژئو پولتیک تجاری گردیده است.
با تمام این نکات باید بدانیم کشور ایران با اتخاذ تصمیمات راهبردی و در کنار آن نقش فعالین اقتصادی مانند شرکت آراد برندینگ و تاجران سراسر جهان جهت تقویت تمدن اسلامی و تمدن شرق قدم بر می دارد.
ما تاجران برای این هماورد جهانی باید با پشتکار فراوان تلاش کنیم.
از خدا میخواهم (هذا من فضل ربی دعای شب های قدر ریاست محترم و به تعبیری ابابیل های اقتصادی) لیاقت افتخار تغییر آینده جهان به نفع تمدن اسلامی را قسمت تک تک همه ما تاجران کند.
امیدوارم با این کار زمینه ساز ظهور حضرت مهدی(عج) شویم.
به قول آقا خامنه ای این جنگ جنگ اراده ها است.
همان طور که در قرآن اشاره شده است ما اراده کرده ایم به مستضعفان جهان منت نهیم و آن ها را وارثان زمین قرار بدهیم.
یادداشت پنجم
نویسنده: کورانکی سولومن، آکرا، غنا GH، انگلیسی 233270314877/wa.me
سلام به همه.
کورانکی سولومن هستم.
من نماینده شرکت آراد برندینگ از شهر آکرا کشور غنا می باشم.
بسیار خوشحالم که عضوی از مجموعه آراد هستم و قصد دارم تجربه خودم را از پیوستن به آراد بگویم.
محیا خانم من را با مجموعه آراد آشنا کرد.
او بسیار شخصیت خوب و مهربانی دارد.
ایشان من را به استادم خانم حدیثه معرفی کرد.
این عزیزان باعث پیشرفت من شدند.
خانم حدیثه یک جلسه گروهی ترتیب دادند و من را به چند تامین کننده معرفی کردند.
من جلسات زیادی با تامین کنندگان داشتم که در در این جلسات نکات زیادی را یاد گرفتم.
این نکات باعث شد من پیشرفت های زیادی داشته باشم.
در ابتدا ترس این موضوع را داشتم که تمام این جلسات جعلی باشند.
با حضور در جلسات متعدد اطمینان پیدا کردم که تمام این جلسات واقعی هستند.
برای رشد و پیشرفت خود در تجارت فیلم های سایت آراد را تماشا می کنم.
بعضی از اوقات خانم حدیثه لینک فیلم هایی که در سایت آراد آپلود می شوند و برای من مفید هستند را ارسال می کند.
این کار باعث می شود تا بهتر بتوانم با مشتریان ارتباط برقرار کنم.
هنوز با چالش های گوناگونی روبرو هستم.
بعضی از تامین کنندگان محصولاتی را معرفی می کنند که در غنا وجود ندارد.
به همین دلیل خرده فروشان از خرید کالاهایی که در بازار موجود نیست میترسند.
اما اطمینان دارم که با کمک مربی ام، مجموعه آراد برندینگ و ویدیو هایی که در سایت قرار داده می شود پیشرفت می کنم.
من قطعا یک استراتژی خوب ارائه خواهم کرد تا این مشکل را حل کنم.
در آخر باید بگویم بسیار خوشحالم که عضو شرکت آراد هستم.
همه شما را دوست دارم.
یادداشت ششم
نویسنده: مسعود جعفری، تهران، ایران 🇮🇷، فارسی https://t.me/Masoud_branding
قبل از هر صحبتی لازم می دانم که بابت ارائه خدمات بسیار متنوع و کاربردی از مدیران و مسئولین آراد بزرگ تشکر و قدردانی ویژه داشته باشم.
من به نوعی تازه وارد و نوپا هستم.
به تازگی عزمم را جزم کرده ام تا آموزش های آراد را با تمرکز و دقت بیشتر پیگیری کنم.
با توجه اینکه تازه اولین قدم های خودم را در راه تجارت و در سایه رهنمودهای اساتید گرانقدر و فهیم بر می دارم لازم دیدم مطلبی که شاید دغدغه سایر عزیزانی همچون من باشد را بیان کنم.
روی صحبت من در خصوص استاد تالیای عزیز و دوست داشتنی است.
این موضوع بر هیچ کس پوشیده نیست که شخصیت و بیان بسیار شیوا استاد در دل هر بیننده و شنونده ای نفوذ کرده و اثرات روانی مثبتی را بر جای میگذارد.
گذشته از شخصیت، فن بیان و اصول تدریس استاد که به حق در آن مسلط و چیره دست هستند، اما خواهشی دارم که شاید این درخواست دیگر عزیزان هم باشد.
خواهش من این است که در انتهای هر مبحث، برای روشن شدن کامل و بهرمندی ۱۰۰٪ دانش پژوهان، راه کارها و روش های بیشتری را ارائه بدهند.
البته زمان جلسات محدود است.
ولی شاید بتوان در فضای مجازی و با امکانات خاصی که مجموعه آراد در اختیار دارد، راه کارهای کاربردی بیشتری را در خصوص موضوعات مختلف بیان کرد.
موضوعاتی از قبیل فن بیان، ارتباط با انواع مشتری و گشایش اولیه مذاکره را با مثال ها و روش های متنوع تری آموزش داد.
البته متذکر می شوم که این درخواست به هیچ عنوان ارزش های استاد عزیز و دوست داشتنی را زیر سوال نخواهد برد.
خواهشمندم این موضوع را از زاویه دید من و امثال من که تازه وارد و خجالتی هستیم ملاحظه فرمایید.
از دید شخصی مثل من که تاکنون ارتباط موثر نداشته و دوره خاصی آموزش ندیده است.
به نوعی ارتباط اجتماعی ضعیفی دارم.
چگونه می توانم این ضعف و کمبود را برطرف کنم تا بتوانم سرعت حرکت خود را درمسیر تجارت افزایش دهم؟
باز هم عنوان می کنم که ارائه مطالب از سوی همه اساتید بسیار عالی و بی نظیر است.
اگر نقصی وجود دارد از من و افرادی شبیه به من بوده که منجر به عدم استفاده کامل از آموزه ها شده.
در انتها از زیاده گویی و تکرار مطالب پوزش می خواهم و همچنان قدردان و سپاسگزار مجموعه آراد بوده و خواهم بود.
با تشکر ویژه از عزیز دلم استاد تالیای بزرگوار.
موفق و پیروز باشید.
یادداشت دوم
نویسنده: مریم موحدی اصل، سبزوار، ایران 🇮🇷، فارسی Wa.me/989129101971
مریم موحدی اصل هستم تاجر فلفل قرمز، فلفل دلمه، پودر و مشتقات آنها از سبزوار.
سال ۹۴ بود که با آراد آشنا شدم و از رشته ی مهندسی مکاترونیک که شباهت های زیادی به مهندسی رباتیک داشت فارغ التحصیل شدم.
در روزی با یک سرچ ساده رباتیک آراد را پیدا کرده و ثبت نام کردم.
با بنده تماس گرفتند و من خیلی زود و راحت وارد آراد شدم.
در آن روزها بسته های کوچک رباتیک را می گرفتیم و از این مدرسه به آن مدرسه می رفتیم.
تراکت تبلیغاتی سفارش داده و پخش می کردیم و کلاس های رباتیک تشکیل می دادیم.
یک سال گذشت و شرکت آراد به یک شرکت نسبتا بزرگتر تبدیل شد.
یک سال در سایت خود روزانه ده محتوا می نوشتم که توانستم جایگاه خودم را بدست بیاورم و تماس گیرنده داشته باشم.
همزمان در مسابقات کشوری رباتیک نفر سوم ربات فوتبالیست شدیم و اخبارش در شهر پیچید.
دقیقا در اوج بودم که ازدواج کردم و دست روزگار ناخواسته مرا به سمت و سویی دیگر برد.
از دست دادن دو فرزند و داشتن فرزندی که سال های ابتدایی زندگی را با بیماری سپری می کرد باعث شد که حدود ۷ الی ۸ سال از آراد دور بمانم.
سال هایی را که می توانستم تجارت کنم در مطب ها و بیمارستان ها سپری می کردم.
البته خدا را شاکرم که توانستم از این امتحان ها سربلند بیرون بیایم اما دراین مدت از آراد دور ماندم.
همیشه در گوشه ذهنم محبت عمیق و ارادتم را نسبت به جناب رئیس بزرگوار و اساتید محترم مرور می کردم.
هر بار که به یاد جلسات پنج شنبه می افتم قلب و روحم تازه می شد.
با اینکه از دید جامعه فردی مذهبی تلقی می شدم ولی در برابر ایشان پوچ بودم و تمام داشته های دینی و ذهنی خود را از ایشان دارم و تا ابد خودم را مدیون ایشان می دانم.
به لطف خداوند پسرم بهبود یافت و من دوباره بعد از سال ها سختی مجال فکر کردن به عشق قدیمی خودم را به دست آوردم.
اما آراد دیگر آن آراد کوچک من در قلب مشهد الرضا نبود بلکه به قم رفته و دفترها و نمایندگان داخلی خارجی و تجار بسیار زیادی به آن افزوده شده بودند.
این بزرگی مرا به ترس وا می داشت از اینکه من همان فرد کوچک قدیمی بودم و با آراد به بزرگی نرسیده بودم.
اما خدا را شاکرم که به من جرئت داد که خودم را بعد از سال ها دوری به آغوش خانواده ی خود برگردانم.
همه ی این ها را گفتم که به همه ی تاجران ورودی جدید بگویم آراد دیروز قطاری بود که تازه قصد حرکت داشت.
اما این حرکت اصطحکاک زیادی داشت و تاجران هم سختی هایی را متحمل می شدند.
ولی اکنون آراد قطاری است که بر روی ریل های قطار و با سرعت زیاد در مسیر موفقیت حرکت می کند و روز به روز بزرگ و بزرگتر می شود.
این طور نباشد که عوامل حواس پرت باعث دوری ما از آراد و موفقیت شود.
یادداشت چهارم
نویسنده: هوشنگ محمدی، شهریار، ایران 🇮🇷، فارسی t.me/hooshangmohamadi
هوشنگ محمدی متولد ۱۳۶۷ از شهریار تاجر رنگ و رزین هستم.
سلام بر مجاهدان عرصه اقتصاد و کسانی که در راه خدا از خود گذشتگی می کنند.
کسانی که از سختی هایی مانند سنگ و صخره که در مقابلشان وجود دارد همچون آب روان به راحتی و با انعطاف بالا عبور می کنند و سرسبزی را تقدیم زندگی مردم می نمایند.
کسانی که وقتی با نگاه سرد اطرافیان رو به رو می شوند با لبخندی از کنارشان عبور کرده و امید را در دلشان زنده می کنند.
آن ها یک هدف دارند و هدف آن ها آسایش اقتصادی مردم است که قسم خورده اند گره های اقتصادی را یکی پس از دیگری باز کنند.
مردم ما لایق بهترین ها هستند چون مردمی می باشند که از جانشان گذشتند و راه شهادت را پیش گرفتند تا فرزندانشان به دنیا بگویند ما راه شهیدان را ادامه می دهیم و از ناملایمات زندگی باکی نداریم.
انقلاب ما درونش انقلابی دیگر است انقلابی از جنس اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی انقلابی که حالمان را احسن الحال کند.
وقتی عاشقانه پای در میدان گذاشته ایم برای ما شکست، تحریم و رکود دیگر معنایی ندارد.
ما انسان هایی هستیم که به دنبال فضیلت و معرفت هستیم فضیلتی که در هر نقطه اش بنگری عزت و سربلندی میبینی.
الهی چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار.
تقدیم به تمام مجاهدان در راه خدا.
یادداشت ششم
نویسنده: مریم مولایی، تهران، ایران 🇮🇷، فارسی t.me/Mmaryamolaei
با عرض سلام و احترام حضور معزز و گرامی خانواده بزرگ و توانمند آراد کبیر.
فقر یک چیز عیان است و فقرا با چهره ای تاثیر گذار در اکثر جوامع زندگی می کنند.
از زمان کودکی ام در رویاهایم همیشه به این موضوع فکر می کردم که چگونه می شود فقر را از جامعه ریشه کن کرد.
هنگامی که یک بزرگسال شدم به رویا های کودکی ام می خندیدم.
زیرا وارد زندگی واقعی شدم و به این واقعیت پی بردم که اکثر انسان ها خودشان می خواهند که فقیر باشند.
یعنی ذهنیت فقیر بودن جزئی از افکار و عقاید آنها شده بود این عقاید از کجا نشأت گرفته است؟
حقیقت تلخ این است که ثروتمندان به فقرا القا کردند که فقر در ذات شما است.
همچنین به آنها القا کردند که فقر نه تنها در ذات شما است بلکه شما هیچ وقت نمی توانید جزء افراد ثروتمند شوید.
این طرز تفکر در بین ثروتمندان بوده که همیشه عده ای باید در فقر زندگی کنند .
زیرا منافع پولداران در این بوده که آنان هرگز به ثروت نرسند و بتوانند خودشان رفاه داشته باشند.
اما سالیان سال از آن روزها سپری می شود.
اینجانب دغدغه جنگ با فقر و قانع کردن افراد جامعه که این عقاید پوچ و بیهوده را دور بریزید را همچنان در ذهن خود می پروراندم.
دیگر از حرف زدن و دلیل و برهان آوردن برای افراد که شما هم می توانید مانند دیگران ثروتمند شوید و به تمام آرزوهایتان برسید .
هیچ کس از بدو تولد ثروتمند نبوده و مطمئنا شما هم با تلاش میتوانید به خواسته ها و اهدافتان برسید.
بهتر است باورهایتان را تغییر دهید و با عزتنفسی بالابه سوی اهدافتان قدم بردارید.
زمانی که روزهای عمرم را به بطالت می گذراندم به طور اتفاقی به یکسری از سوالات اقتصادی که در یک سایتی که اصلا نمی شناختم پاسخ دادم.
بعد از مدتی با من تماس گرفته و گفتند که به جمع تاجران ما خوش آمدید آن قدر از این خبر خوشحال شدم که فکر می کردم دیگر می توانم تمام دنیا را تصاحب کنم.
دغدغه افراد در آراد هم مانند افکار من بود که فقط به پول، ثروت و تجارت فکر می کنند و هدفی جزء این ندارند.
در میان این جمع دوست داشتنی با مدیرانی لایق، کار بلد، دانش پرور، صادق، دلسوز و مسولیت پذیر که شب و روزشان شده بود آموزش دروسی که باور ها را تغییر می داد آشنا شدم.
سخنان آنان که برگرفته از دین مقدس اسلام و احادیث بود آن چنان بر دل ها می نشست که کسی با این عزیزان مخالفتی نداشت.
این مجموعه به افراد می آموزد که درست زندگی کنند و درست زندگی کردن را در جامعه رواج دهند.
اینکه همه ی انسان های روی زمین این حق را دارند که با تلاش، کوشش، همت، پشتکار و توکل به خدا یک زندگی پر از ثروت، آرامش و آسایش داشته باشند.
زیرا انسان اشرف مخلوقات است و استحقاق و شان و جایگاهش در عرش خدا بالا است.
این افکار را فقط و فقط در آراد یافتم همچنین خدا را شاکرم که مورد عنایات الهی قرار گرفتم و با این مجموعه قوی، توانمند و مقتدر آشنا شدم.