تفاوت تاجر با غیر تاجر

تفاوت تاجر با غیر تاجر

تفاوت تاجر با غیر تاجر و اجیران در چیست؟ چرا تاجران روز به روز بر شوکت و عزتشان افزوده می شود اما اجیران مدام بر سرافکندگی و ذلتشان اضافه می گردد؟

تفاوت اصلی تاجر با اجیر

چه می شود که یک نفر تاجر می شود و جیره می دهد و یک نفر اجیر می شود و جیره می گیرد؟ در اینجا به مفهوم عزت می رسیم.

عزت چیست؟

عزت یعنی؛ شکست ناپذیری. اگر یک اجیر که جیره بان کسی شده است بر این اعتقاد باشد که رئیس او شکست می خورد آیا اجیر او می شود؟ اگر کسی بداند که فلان شرکت ۶ ماه بعد جمع می شود، آیا برای استخدام در آن شرکت اقدام می کند؟

اجیران

چه زمانی اجیر ها می پذیرند که اجیر شما شوند؟ زمانی که شما را ستونی محکم و با اراده و شکست ناپذیر ببیند. چرا خود اجیر ها تاجر نشده اند؟ زیرا در خودشان این شکست ناپذیری را نمی بینند. زیرا خودشان را ستونی محکم نمی بینند که بخواهند تکیه گاه صد نفر دیگر باشند. چون اینان از پس خودشان برنمی آیند. کسانی که می گویند بیایید تاجر شوید و نمی شوند در پس دلشان همین مسئله است. مانند وقتی که به یک جوان می گویید.

بیا ازدواج کن. او نیز همین را می گوید که من نمی توانم خرج خودم را تامین کنم پس چطور می توانم خرج دو سه نفر دیگر را بدهم؟ در واقع اجیرها این را پذیرفته اند که عزیز نیستند. در واقع به حماقت خودشان در قلب خودشان اقرار کرده اند. این مسئله را که خود می تواند ستون محکمی باشد تا چند نفر دیگر به او تکیه کنند را قبول نکرده است.

عزت و ذلت

دو مفهوم وجود دارند. یکی عزت و دیگری ذلت. عزت که شکست ناپذیری است و ذلت خواری است. فردی در یک شرکتی کار می کند. اگر خدا بخواهد رئیس شرکت را به سبب گناهانش ذلیل کند، تکلیف این نیرو چیست؟ نیرو نیز حقیر می شود. حال نیرو می تواند بگوید خدا! من که گناه نکردم. فسق نکردم. من که بنده ی بدی نبودم. نماز هایم را نیز سروقت می خوانم. من را چرا ذلیل کردی؟ خدا می گوید بله تو آدم درستی بودی اما اشتباه تو این بود که تکیه گاه خودت را انسان باطلی قرار داده بودی.

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:" کفی بالمرء خیانه ان یکون امینا للخونه. " برای یک انسان همین بس که امانت دار خائنی باشد." این انسان درستی است. امانت دار خوبی است اما امانت دار یک انسان خائنی شده است. چرا به روزی رسانی خدا در وادی خودش به طور مستقیم (طبق وعده ای که خود خدا می دهد که من روزی را به خودتان به طور مستقیم می دهم) اعتماد نکرده است؟ اما به کارفرمای خودش که هر ماه حقوق می دهد اعتماد کرده است. این فرد گرفتار حقارتی است که در نفسش است.

تمام این موارد پیامد همان حس شکست پذیری که در وجودش است. حال اگر کارفرمایش ستون محکمی باشد، نیرو از تکیه کردن نفع می برد و اگر نباشد زمین می خورد. در هر دو صورت باید خودش را سرزنش کند.

تاجر شدن

اما کسانی که تصمیم گرفته اند تاجر شوند، در واقع بنای شما بر این است که شما دچار یک شکست ناپذیری شوید. زیرا که وقتی مردم شما را شکست ناپذیر می بینند به شما تکیه می کنند. به جز انسان دیوانه یا احمق، آیا کسی را دیده اید که به دیوار شکسته ای تکیه کند؟ اما اگر ستون محکم باشد همه تکیه می دهند. وقتی مردم شما را متذلل، حقیر و شکست پذیر می بینند، به شما آسیب می زنند اما چون شما را محکم می بینند، ضربه نمی زنند. شیطان چون خواست به آدم ضربه بزند اول با آدم وارد مذاکره شد. اما متوجه شد که از راه آدم نفوذی ندارد. آیا پا پس کشید؟ خیر. فکر کرد که من نمی توانم ضربه بزنم اما حوا می تواند به او ضربه بزند. به این ترتیب شیطان حوا را فریب داد و حوا با آدم صحبت کرد و فریب داد.

اگر شیطان یقین می کرد که آدم سد سدید در برابر وسوسه هاست، آیا با حوا صحبت می کرد؟ در قرآن نیز گفته شده است:" وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا " ما آن عزمی را که دوست داشتیم در عالم ندیدیم. پس اگر شما را سد سدید، استوار و شکست ناپذیر ببینند، طوری که امکان نفوذ در شما وجود نداشته باشد، شیطان هیچوقت در شما نفوذ نخواهد کرد. آیا کسی هست که در مورد رئیس شرکت در جمع بزرگان آن شرکت بدگویی کند؟ خیر، زیرا غیرقابل نفوذ هستند. اما در جمع دوستانه اتفاق می افتد. چون ما همدیگر را متذلل می بینیم. اگر کسی در مورد شرکتی با شما بدگویی کند یعنی در شما تزلزلی دیده است.

این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۵ / ۵ تعداد رأی: ۱

ارسال نظرات (۷ نظر)

بسیار عالی؛ سپاسگزارم.
متشکرم که این سخنرانی ها را هم به صورت فایل ویدیویی و هم متنی ارائه می فرمایید. در متن یک اشتباه تایپی وجود دارد. سد سدید درست است که سد صلیب نوشته شده است. با تشکر

بسیار عالی مثل همیشه...
پدر معنوی تمام آرادی ها...
واقعا همینطوره چیزی که من خودم در خودم ندیدم برای تاجر شدن همین نداشتن عزت نفس بود و اینکه نفس قوی نداشتم، هر چند که دست تقدیر هم بی تاثیر نبود...
به امید رشد روز افزون آراد...
و به امید تاجر شدن همه ی آرادی ها...

لاله

سلااام و درووود جناب رییس شما مظهر شکست ناپذیری هستید.بسیار عالی سخنرانی های کوبنده شما.فقط لطفا مواظب سلامتی خودتان باشید .چنین شدت احساسی فکر میکنم آسیب بزنه به سلامتی ادم، ،بزرگوارید

Ayuob

درود بر شما

اعتصامی

سلام به عمل کار براید به سخنرانی نیست ممنون از ارادبرندینگ

مجید

لطلفا مسائل را باهم خلط نکنید،تا نتیجه دلخواه خودتان حاصل شود،قرار نیست همه کارفرما و صاحب کار باشند،زیرا توانایی های می خواد که در همه نیست،لطفا صفر و یک نیندیشید و واقع بین باشید،امام صادق ع می فرماید،کسی که خود را برای روزی خانواده اش به زحمت می اندازد و کار می کند مانند رزمنده ایست که در راه خدا میجنگد،ارزش کار وکارگر را پائین نیاوریدو طرز فکرتان را اصلاح و با ادبیات فکر شده تری ادامه دهید که نیم کردار به از دوصد گفتار است.

آراد برندینگ

بعضی انسان ها باید کارگر باشند تا کارهای کارفرماها را انجام دهند. این به معنی بد نیست و بهتون بر نخوره. واقعیت فقط بیان شده.

روزی ۱ ساعت کار با ماهی ۱۶ میلیون درآمد