اخبار یکشنبه ۳۰ دی

اخبار یکشنبه ۳۰ دی

۱. پادکست ویژه تازه واردها

بسیاری از تاجران تازه وارد و علاقه مندان به تجارت پیش از آراد شغلی داشته و هم اکنون هم به آن مشغولند و نیاز به جهت دهی بیشتری برای موفقیت در تجارت دارند.

دانلود پادکست تجارت برای شاغلین

 

۲. مقاله ویژه تازه واردها

اگر شما هم بارها شغلتان را تغییر داده و یا واقعا در شغل کنونی آن رضایت مالی را ندارید حتما این مقاله را بخوانید.

 

۳. مهارت های لازم برای تجارت و صادرات

⏱️ ۱۲۹ دقیقه

 

۴. آراد نگاری

⏱️ ۴ دقیقه

 

۵. روش پیدا کردن تامین کننده و مذاکره با آن

⏱️ ۵۲ دقیقه

 

۶. حضور نماینده انگلیس در ایران

⏱️ ۱ دقیقه

 

۷. حضور نمایندگان ترکیه در ایران

⏱️ ۱ دقیقه

 

۸. مردم برای حفظ دین خود در آخرالزمان به پول نیاز دارند.

⏱️ ۱ دقیقه

 

۹. گره ذهنی در پولدار شدن

روزی دست خداست.

این جمله ایست که همه ما آن را شنیده ایم اما برداشت ذهنی ما از این عبارت به گونه ایست که ما را به سمت فقر می برد در حالیکه خداوند روزی رسان برداشت دیگری را از آن مد نظر داشته است.

با من همراه شوید تا این گره ذهنی را برایتان بشکافم به این امید که در انتهای متن واقعا تغییری در ذهن خود ایجاد نمایید.

خوارج که لعنت خداوند بر آنان باد کسانی بودند که با نام دین و خدا و پیامبر به جنگ امام زمان خویش رفتند در حالیکه نماز شب هایشان قطع نمی شد و خواندن قرآن از لب هایشان جدا نمی گردید و همواره این شعار را ورد زبانشان داشتند: لا حکم الا لله یعنی نیست حکمی جز برای خدا.

و منظورشان از این جمله این بود که حکومت فقط از آن خداست و کسی جز خدا نمی تواند حکومت کند پس حکومت علی بن ابیطالب که خدا نیست باطل است.

امام علیه السلام فرمود: اینکه می گویند نیست حکمی مگر برای خدا سخن حقیست که تفسیر باطلی از آن کرده اند.

مردم ناچارند تا حاکمی از میان خودشان انتخاب کنند تا در اختلافات بینشان قضاوت کند و این سخن خدا که فرمود نیست حکمی مگر برای خدا به این معناست که حاکم باید طبق سنت خداوند حکم نماید نه اینکه حاکمی انتخاب نکنند، چرا که جامعه بدون حاکم به سمت هرج و مرج می رود.

دقیقا چنین موضوعی درباره جمله روزی دست خداست وجود دارد.

یعنی سخن حقی که اکثر مردم تفسیر باطلی از آن دارند.

اجازه دهید بحث را بشکافیم.

در حدیث قدسی آمده است که خداوند می فرماید: ای فرزند آدم من تو را از خاک سپس از نطفه ای آفریدم و در آفرینش تو ناتوان نشدم آیا گمان می کنی رساندن گرده نانی به تو مرا درمانده می سازد؟

اگر کمی درباره این حدیث فکر کنیم می گوییم راست می گوید واقعا قیمت دو جفت چشمی که به من داده است چند است؟

حاضرید چقدر به شما بدهند تا دو جفت گوشتان را از شما بگیرند؟

برای دو پا و دو دستتان چقدر قیمت می گذارید؟

ارزش تک تک اعضا و جوارحتان را مشخص کنید.

یک پدر و مادر حاضرند چقدر بگیرند تا کسی فرزندشان را بکشد؟

می بینید که روح و جسم انسان قیمتی بسیار گران دارد که اصلا در ذهن نمی آید.

حالا سوال اینجاست که ای خدایی که من را اینقدر گران قیمت آفریدی پس چرا در رساندن ماهی ۱۰۰ میلیون تومان که می شود سالی ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان که اگر من ۱۰۰ سال هم زندگی کنم می خواهد بشود ۱۲۰ میلیارد تومان به من کوتاهی می کنی؟!!!

در حالیکه شما جان فرزندتان را به هزار میلیارد تومان هم نمی فروشید.

چرا خداوند انسان را این چنین گران قیمت آفریده اما همین خدایی که همه می گوییم روزی رسان است اکثر مردم جهان را در فقر نگه داشته است؟

چرا تنها کمتر از یک درصد مردم جهان ثروتی دارند که به راحتی زندگی کنند و بقیه همواره درگیر تامین نیازهای اولیه زندگی نظیر خوراک و پوشاک و مسکن هستند؟

ما که معتقدیم هیچ برگی از روی زمین نمی افتد مگر به اذن خدا. آیا باید بگوییم خدا نتوانست روزی همه مردم را به اندازه ثروتمندی به آنها برساند یا نخواست؟

کدام صحیح است؟

نتوانست یا نخواست؟

احتمالا شما بزرگواران هم می گویید نخواست که دقیقا هم درست می فرمایید.

نخواست یعنی اراده نکرد که این اکثر مردم پولدار باشند.

حالا سوال اینجاست که اگر اراده می کرد که پولدار باشند چقدر طول می کشید پولدار شوند؟

خداوند در کتابش جواب این سوال را داده است.

إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ

یقینا زمانی که امرش بر چیزی اراده پیدا کند همینکه به او بگوید باش می شود. سوره یس آیه ۸۲
حالا که این مقدمه را خوب درک نمودید سه گره ذهنی را برایتان باز می کنم.
 

یک. نحوه استفاده از این جمله

دقت کنید بگویید ما چه زمانی از این جمله استفاده می کنیم؟

وقتی که پولی به حسابمان می آید می گوییم روزی دست خداست یا وقتی که پولی که قرار بود به حسابمان بیاید و نیامد برای اینکه خودمان را آرام کنیم می گوییم روزی دست خداست؟

در بیش از ۹۹ درصد مواقع حالت دوم است.

یعنی با مشتری صحبت می کنید و به شما پول نمی دهد، اینجا می گویید عیب ندارد روزی دست خداست.

اما زمانی که پول به حسابتان می نشیند این جمله را بیان نمی کنید که روزی دست خداست و آنجا شما بودید که با قدرت مذاکره پول گرفتید.

زمانی که پول نمی گیریم روزی دست خداست و زمانی که پول می گیریم کاری به خدا نداریم.

حقیقت اینست که چه پول بیاید و چه نیاید همه تقدیر خداست اما معرفت هم چیز خوبیست.

حتما داستان خضر و موسی علیهما السلام به گوشتان خورده است که خداوند با آنکه موسی علیه السلام عالم تر از خضر علیه السلام بوده است از او خواست تا چند صباحی شاگردی خضر کند و علومی را از او بیاموزد.

زمانی که زمان جدایی شان فرا رسید خضر به موسی گفت حالا حکمت آن سه مسئله ای که برایت نامفهوم بود و معترض شدی را می شکافم.

قَالَ هَٰذَا فِرَاقُ بَيْنِي وَبَيْنِكَ ۚ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ مَا لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَيْهِ صَبْرًا

گفت اینجا دیگر زمان جدایی بین من و توست پس تو را خبر می دهم به پشت پرده آنچه نتوانستی بر آن صبر کنی. سوره کهف آیه ۷۸

أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا

اما کشتی که برای مساکینی بود که در دریا کار می کردند پس اراده کردم که معیوبش کنم چرا که پادشاهی بود که کشتی های سالم را از آنان می گرفت. سوره کهف آیه ۷۹

وَأَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَنْ يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَأَرَدْنَا أَنْ يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا

و اما آن پسر بچه پدر و مادرش مومن بودند، پس ترسیدیم که آن دو را دچار طغیان و کفر کند پس اراده کردیم که پروردگارشان به جای آن بچه پاکتر و مهربانترش را به آن دو ببخشد. سوره کهف آیه ۸۰ و ۸۱
وَأَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَيَسْتَخْرِجَا كَنْزَهُمَا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ
و اما آن دیوار که برای دو پسر بچه یتیم در شهر بود که پدر نیکوکاری داشتند و گنجی را برایشان زیر دیوار پنهان کرده بود پس پروردگارت خواست تا این دو بچه بزرگ شوند و آن گنج که رحمتی از جانب پروردگار توست را بردارند. سوره کهف آیه ۸۱
سه تا کار انجام شده بود و سه بار کلمه اراده کردن در آن آمده بود.
در حالیکه همه ما می دانیم که هر فعلی در این عالم اتفاق بیفتد به اراده خداست اما خضر علیه السلام زمانی که کشتی را معیوب کرد چون ظاهر کار ناپسند است اراده کردنش را به خدا نسبت نداد و گفت پس اراده کردم معیوبش کنم و این جوانمردی و معرفت خضر را نشان می دهد.
اما زمانی که به کشتن آن فرزند و به دنیا آمدن فرزند دیگری رسید چون هم فعل خوب و هم فعل بد در آن بود گفت اراده کردیم یعنی هم خودش را در اراده وارد نموده و هم پروردگارش را اما در ادامه می گوید اراده کردیم که پروردگارشان بهترش را به او بدهد.
یعنی قسمت بد کار را گردن خودش و قسمت خوب را گردن خداوند انداخته است.
و در کار سوم چون تمام ظاهر کار خوب بوده است همه را به پروردگار نسبت داده و گفته پس پروردگارت خواست در حالیکه می توانست بگوید من خواستم.
رفتار خضر دقیقا برعکس رفتار اکثر ما انسان هاست.
ما زمانی که پول به حسابمان می نشیند نمی گوییم روزی دست خداست.
وقتی پول به حسابمان نمی نشیند می گوییم روزی دست خداست.
در حالیکه خضر تمام کارهای منفی را به خودش و تمام کارهای مثبت را به خداوند نسبت می دهد.
و این مرام و معرفت خضر علیه السلام را می رساند که در اکثر ما مردم خبری از آن نیست.
این تفسیر که برایتان آورده ام از امام صادق علیه السلام است که در تفسیر البرهان ذیل همین آیات آمده است.
جالب است اضافه کنم که در کار دوم امام صادق علیه السلام فرمودند:
خضر خودش نگران شد که آن فرزند پدر و مادرش را به کفر بکشاند و چون خودش نگران شد گمان کرد که خداوند هم از کافر شدن پدر و مادرش نگران می شود در حالیکه خداوند از گمراه شدن هیچ کدام از بنده هایش به نگرانی و اضطراب نمی افتد چرا که راه را روشن نموده و حجت را بر گمراهان تمام کرده پس بعد از اتمام حجت هیچ ابایی ندارد که بنده اش راه جهنم پیش گیرد و خودش را به تباهی بکشاند.
اما چون خضر نگران شد و فکر کرد خداوند هم نگران شده است گفت فَخَشِينَا یعنی ترسیدیم یا نگران شدیم و چون اینچنین پنداشت در ادامه هم گفت فَأَرَدْنَا پس اراده کردیم که اگر حواسش بود که فقط خودش نگران شده می گفت پس ترسیدم و اراده کردم و خداوند را در این جمع کردن با خودش همراه نمی کرد.

 

۱۰. حالا به خودتان نگاه کنید.

وقتی پول به حسابتان نمی آید می گویید عیب ندارد روزی دست خداست.
پسر بچه تان که در نزدیکی شماست و این حرف را می شنود چه برداشتی می کند؟
او در ذهنش می ماند که خداوند در جاهایی پرکاربرد است که قرار است محرومیتی شکل گیرد.
هر جا اتفاق بدی می افتد دست خداست.
و همین جمله به ظاهر ساده شما شنونده را به خداوند بدگمان می سازد.
که آها خدا یعنی کسی که چون پولی به حسابمان نیامد دلیل نیامدن اوست.
در حالیکه هر وقت پول به حسابمان بیاید آنجا دیگر صحبتی از خدا نیست.
همسرت می پرسد چه شد که مشتری پول نداد؟
خانم عیبی ندارد روزی دست خداست.
این در ناخودآگاه شنونده می نشیند که پس خدا باعث شد مشتری پول ندهد.
اما زمانی که مشتری پول بریزد و خانمتان بپرسد چه شد که پول داد؟
یک جوری با او مذاکره کردم که راهی نداشت جز اینکه پول بدهد.
آها زمانی که پول نداد روزی دست خداست و زمانی که پول داد چه مذاکره ای کردی تو.
کاش کمی از خضر علیه السلام یاد می گرفتیم.
زمانی که مشتری پول نداد می گفتیم در مذاکره کردن با او اشتباه کردم.
و زمانی که مشتری پول داد می گفتیم به تو که گفتم روزی دست خداست و خداوند این پول را به حسابمان نشاند.
دو گره ذهنی دیگر برای این جمله روزی دست خداست که ما از آن به غلط استفاده می کنیم را به شرط حیات در روزهای بعد می شکافم ان شاءالله.