استاد وحید حاجی آقازاده و اصول پنجگانه تغییر

استاد وحید حاجی آقازاده و اصول پنجگانه تغییر

تغییر یک اتفاق نوسانی است و ثابت نیست در واقع شبیه به یک شیب است و در عین حال 90 درجه هم نیست و دقت کنید که آیا در مسیر تغییر هستید یا فقط با حرف زدن خودتان را خالی می کنید؟!

چرا می گویند کتاب های زرد روانشناسی را نخوانید چون خواندن این کتابها تو را خالی می کند چون فکر کردن زیاد تورا خالی می کند چون حرف زدن زیاد تورا خالی می کند.

طبق صحبت های استاد وحید حاجی آقازاده مدیر راهبردی شرکت آرادبرندینگ تو یک سطح انرژی داری برای انجام یک کار که باید آن انرژی را روی عمل ببری ولی اگر فقط حرف بزنی یکدفعه می بینید فقط 40 درصد از انرژیتان باقی مانده که با آن هم نمی توانی موفق شوی و در راه مانده می گردی اساسا تغییر عمل می خواهد پول هم عمل می خواهد پول یک کلمه حرف است ولی 99 تا از همین حرف عمل است.

راه من دنیای من را می سازد وقتی من به سمت کاشان می روم حق ندارم دعا کنم خدایا مرا به تهران برسان اصلا خدا نمی شنود من راهم دقیقا همان است که می روم دعای تهران کجای کار است یا دعای اراک کجای کار است؟!

بعضی از ما حرف یک چیز دیگر را می زنیم و عمل یک چیز دیگر را انجام می دهیم در واقع عمرمان هدر می رود آیا راه من همان خواسته من است؟! در واقع تقدیر خدا در گرو تغییر من است تغییر من هرچقدر بهتر تقدیر خدا هم بهتر.

 

 

زندگی کردن

برای زندگی کردن کار کنید بعضی از ما زندگی کردن بلد نیستیم نه مشکل پول داریم نه مشکل جایگاه فقط زندگی کردن بلد نیستیم ما باید زندگی کردن بلد باشیم تا بتوانیم تغییر کنیم.

برای مثال وقتی به یک کشاورز بگویند خدا به تو 1 میلیارد بدهد چکار می کنی می گوید همه پول را تراکتور می خرد خب چرا باید خدا به او چنین پولی بدهد که همه اش را تراکتور بخرد بعضی از ما هم روزی هایمان لب مرزی هستند و منتظر تاییدیه.

ما باید تصمیم بگیریم که زندگی و تغییر را صرف خودمان کنیم روی من خودتان سرمایه گذاری کنید کنید تا ادم خوبی باشید همسر خوبی باشید پدر یا مادر خوبی باشید.

شهامت رها کردن داشته باشید

در اقتصاد درست می گویند خرید خوب بهترین کار و راه نجات است در اقتصاد بازار هم می گویند فروش خوب و در دیپلماسی رفتاری هم می گویند رها کردن به موقع بهترین راه نجات است.

اینکه به موقع بلد باشید چه چیزی را رها کنید مثلا بگویید دیگه از این به بعد مساله خواهرم به من ربطی ندارد دیگه از این به بعد مساله دوستم به من ربطی ندارد قرار نیست من به خاطر دوستم ذلیل عالم بشوم.

 

 

شهامت تغییر کردن مهم ترین بخش تغییره

اولین جایی که در مساله تغییر به شدت با آن مشکل داریم این است که نسبت من با تصمیمم نسبت درستی نیست بعضی وقت ها تصمیم های ما بزرگتر از شخصیت مان است یا می گویید من آدم این تصمیم نیستم مثل نوجوان 18 ساله ای که بعد از فوت پدرش سرپرست 6 خواهر و برادر کوچکتر از خودش می شود که این تصمیم بزرگتر از سن این نوجوان است.

تصمیم اگه بزرگتر از شخصیت ما باشد کم می آوریم پس چه کنیم؟ مشاور پیدا کنیم مشاوری که محکم و پخته باشد ادم علمی نمی تواند مساله ما را حل کند مشاور باید روی ما تسط داشته و ابزار تسلط را هم داشته باشد.

 عدم تمرکز روی جزییات بی ارزش

چرا در اعلام سرمایه دارها همیشه خدا هیچ زنی در سطر لیست نیست؟

همیشه خانم ها روی جزییات بی ارزش تمرکز زیادی دارند یعنی تمرکز بر ارزشهای بی اهمیت که دچار پارادوکس انتخاب می شوند به همین دلیل ادمهایی که می خواهند به اون درجه موفقیت برسند به انرژی بالا نیاز دارند ولی خانم ها انرژی خودشان را در همان جزییات خرج می کنند مرد چون به جزییات زیاد دقت نمی کند همان انرژی اولیه خودش را دارد یادتان باشد به جزییاتی دقت کنید که برایتان آورده و ارزش داشته باشد.

من به عنوان یک فرد باید نسبت خودم با تصمیمم مشخص شود اگه تصمیمی که گرفته ام از نسبتم بزرگتر باشد پس حتما یک نفر برایم تصمیم بگیرد و یک نفر کار بلد باید بگوید چکار کنیم تصمیم باید به اندازه خودمhن باشn ما در تصمیمات بزرگ خودمhن را هدر می دهیم چون فقط فکر می کنیم مگر اینکه یه نفر بزرگتر بگوید چه کنیم.

 

 

نسب من با دارایی هام

اگر اندازه دارایی های من بیشتر از شخصیت من باشد خطا می کنم مثل سمت، زیبایی، قدرت و غیره گاهی اوقات شخصیت آدم ها از دارایی هایشان پایین تر است که این فاجعه می باشد زیرا وقتی شخصیت من اندازه دارایی هایم نباشد یا من در حال گند زدن هستم یا گند خواهم زد.

چرا کسانی که سوتی می دهند معمولا از بین آدم های فرهیخته نیستند یا خیلی کمترند؟ معمولا آدم هایی که واقعا پخته اند هیچ سوتی ندارند چون به شخصیتشان نمی آید چرا به شخصیت در دارایی اهمیت می دهیم چون شخصیتت بادیگارد دارایی هایتان است من به شخصه اگر به خودم لیبر بی عرضگی بزنم در باعرضگی ترین حالت ممکن باز هم بی عرضه می شوم چون خودم را باور ندارم.

اگه توانستید به خودتان جایزه های کوچیک بدهید چون در این صورت خدا پشتتان است و کمکتان می کند تا می توانید تولید احساس رضایت در خودتان را داشته باشید چرا که نه تنها به نداشته هاتون می رسید بلکه می فهمید داشته هاتون یکی از آرزوهای دیگران است. 

اگر دنبال این هستید تغییرتان گارانتی داشته باید باید از دیگران تشکر کنیم تا خدا برکت را به تو بدهد.

این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۵ / ۵ تعداد رأی: ۱

ارسال نظرات (۰ نظر)

روزی ۱ ساعت کار با ماهی ۱۶ میلیون درآمد