اشتراک امپریالیسم و کاپیتالیسم
- تنها عامل افزایش قدرت اقتصادی شان افزایش سهم تولید و تجارت در بازارهاست.
- حذف رقیبان هم نوع خودشان که آنها هم امپریالیست و کاپیتالیست هستند را مهمترین استراتژی برای پیشرفت خود می دانند.
- در عمق ذهنشان، مردم را بی ارزش و تنها یک وسیله برای افزایش قدرت و ثروت خود می دانند.
در نظام سرمایه داری، عموم مردم نباید وارد تجارت شوند.
چون تجارت و تولید تنها مسیر قدرت امپریالیسم و کاپیتالیسم است پس تمام تلاش سران آنها بر اینست که عوام مردم وارد تجارت نشوند.
چون اگر وارد تجارت شوند دیگر بردگی و اجیری آنها را نخواهند کرد و حتما هزینه کارگر هم زیاد خواهد شد و کارگران با حقوق بخور و نمیر برایشان کار نخواهند کرد.
پس باید مردم عامی کوچه و خیابان فکر تجارت به سرشان نزند تا آنها با خیال راحت در فکر نابودسازی رقبای هم سطح خودشان باشند.
سران هر دو نظام سرمایه داری جهانی هیچ مشکلی ندارند که تو کارگر شوی یا معلم باشی یا کارمند یا بنا یا نجار یا وکیل یا قاضی یا راننده یا مغازه دار یا هر شغل دیگری که به ذهنت می رسد.
تو تجارت نکن هر کاری دوست داشتی انجام بده و مورد تشویق نظام سرمایه داری هستی.
آنها برای اینکه مردم به سمت تجارت نیایند سه سرفصل اساسی را در دستور کار قرار دادند.
چون می دانستند فضائل و برتری های تجارت بیشتر از آنست که بتوانند آن را مخفی نمایند در اولین سرفصل به کمک رسانه هایشان به مردم اینگونه القا کردند که تاجران کثیف و ناپاکند.
انسان شریف سمت تجارت نمی آید و همین باعث شد گروه زیادی دیدگاه پر از نفرتی را به تجارت پیدا کردند و تجارت را مایه نابودی شرافت انسانی دانستند.
پیشتر در مقاله ای با عنوان سینما و تجارت درباره این موضوع به تفصیل صحبت کردیم.
دومین سرفصل که انجام دادند تعریف و تمجید بیش از اندازه و غیرقابل درک از سایر شغل ها غیر از تجارت بود.
دیدید وقتی می خواهند بچه ای را به کاری که هیچ نفعی هم برایش ندارد بگمارند به دروغ از آن کار تعریف و تمجید می کنند تا بچه گمان کند که هر چه در این عالم هست و نیست همان کار است.
پیشاپیش عذرخواهی فراوان نویسنده را از بیان این جمله بپذیرید.
در حقیقت می گویند بچه را خر کرد.
دردناک است اما چون حقیقت است باید پذیرفت کلمات و عنوان هایی که آنها برای فریفتن مردم و مشتاق نگه داشتنشان در شغل های سطح پایین به کار می برند و از آن جمله است:
تجلیل از مقام کارگر.
پرستار اسوه صبر و ایستادگی.
معلم شمع فروزان جامعه.
آتش نشانان دلیرمردان جان بر کف.
بازیکنان ورزشی افتخار آفرینان کشور.
نظامیان فرزندان غیور وطن.
و قص علی هذا.
به همان خدا قسم که ما هم معتقدیم کارگر جلیل است، پرستار صبور است، معلم نورافشانی می کند، آتش نشان با نجات جان یک نفر گویا عالمی را نجات داده، بازیکن ورزشی دل ملتی را شاد می کند، نظامیان بر گردن همه ما حق دارند.
اما سوالی برای ما می ماند.
چرا همین کارگر جلیل و رفیع منزلت وقتی می خواهد به او وامی داده شود تا خرج عمل ناگهانی فرزندش را بدهد او را به نوبت دهی و نخود سیاه حواله می دهید؟
پرستاران چقدر حرص و جوش کردند تا حقوقشان افزایش یابد اما سرانجامش چه شد؟
حقوق معلم ها، آتش نشان ها، نظامیان چقدر در سال زیاد می شود و چه خدمات مالی دارند با این همه القاب پر طمطراقی که به جانشان انداختید؟
از هر چند هزار جوانی که پا به عرصه ورزش می گذارد یکی می شود بازیکن لیگ اصلی و به پول می رسد؟
چقدر از عمر جوان ها که در راه ورزش سوخت و جز شکستن دست و پا و هدر رفتن نشاط جوانی چیزی برایشان نداشت.
همه ی این تعریف و تمجیدها شعار و فریب است تا به همین کلمات دلخوششان کنند چون به پول که می رسد مرگ هم کف دستشان نمی گذارند.
اما هیچ تعریف و تمجیدی از مقام تاجر که خداوند آن را ستوده و امیرمومنان سفارششان را به مالک نموده نمی بینیم.
رهبری در ابتدای سال به صورت واضح و آشکار از اقتصاد مردمی و تحرک در تجارت خارجی سخن به میان آوردند اما با این سخن حضرت آقا به گونه ای رفتار شد که انگار این سخن را نشنیدند.
به خدا که شنیدند حتی تک تک کلماتش را حفظ کردند اما دنیادوستی شان مانع از ترویج این سخن شد.
سومین سرفصل برای اینکه مردم سمت تجارت نیایند را اینگونه توضیح می دهیم که:
خلاصه دیدند نمی توانند همه مردم را هم با مشاغل کم پول راضی نگه دارند و مردم دنبال راه های افزایش ثروت می گردند.
و اگر بگردند یقینا به تجارت می رسند.
پس چه کنیم؟
عده ای بی سواد را می خریم و لباس علم و دانش بر تنشان می کنیم و با رسانه هایمان به مردم اینگونه القا می کنیم که اینها بزرگان علمی اقتصاد هستند.
وقتی قشنگ این موضوع جا افتاد این بزرگان اقتصاد برای مردم نسخه های رشد و پیشرفت اقتصادی می پیچند.
عده ای از آنها مردم را به پولدار شدن توسط کائنات و قانون جذب دعوت می کنند.
عده ای از آنها مردم را به پولدار شدن از طریق سرمایه گذاری و بورس.
عده ای از آنها مردم را به پولدار شدن از طریق شرکت های هرمی و شبکه ای.
عده ای از آنها مردم را به پولدار شدن از طریق رمز ارزها و ارزهای دیجیتال فرا می خوانند.
و خلاصه هر یک از آنها مردم را به سمت مسیری می برد و همه اینها موجب می شود تجارت از ذهن ها خارج شود.
و اصطلاحا مردم را می فرستیم دنبال خاله بازی.
در بین آنها هم چند نفری را به سود می رسانیم تا چشم همگان در آید و خلاصه سرشان با همین پچ پچ ها گرم شود.
و چون زمان بگذرد هیچ سودی عائدشان نشده و ضررهایش بر جا می ماند.
چند بار که مردم در مسیرهای غلط برای پولدار شدن ضرر بدهند به طور کلی امیدشان را برای پولدار شدن از دست می دهند و به همان شغل های بخور و نمیرشان قناعت می کنند.
از سوی دیگر اگر آراد برندینگی یا هر گروه دیگری بخواهد مردم را به تجارت دعوت کند از بس این مردم پیش از آن مورد کلاهبرداری آن شیادان قرار گرفته اند در ناخودآگاهشان می گویند این هم کلاهبرداریست.
اگر باور نمی کنید کافیست فقط یکبار به ده نفر یا صد نفر از آشنایانتان فقط همین جمله را بگویید: دستت را در دست من بده تا ثروتمندت کنم.
بعد از آنها بپرسید به من راستش را بگویید که بعد از شنیدن این سخنم در ذهنتان چه گذشت؟
یا می گویند با خودمان گفتیم که تو کلاهبردار شده ای.
یا می گویند این آشنای ما دیوانه و خل شده.
یا می گویند شوخی اش گرفته و می خواهد مرا دست بیاندازد.
و امثال اینها.
در حقیقت آنها با این سرفصل سوم تیر خلاص را بر جان مردم نشاندند و امیدشان را از ورود به دنیای ثروتمندان قطع کردند.
و خداست که روزی رسان همه مخلوقات است.
ناامیدی از ثروتمند شدن در حقیقت ناامیدی از رزّاقیت اوست.
و این سخن اوست که فرمود: از رحمت خدا جز قوم کافران، کسی دیگر ناامید نمی شود. سوره یوسف آیه ۸۷
نقطه ضعف امپریالیسم و کاپیتالیسم
احتمالا با قدرتی که در امپریالیسم و کاپیتالیسم می شناسید و مشاهده عینی اش را در جامعه می بینید امیدتان را از تجات جامعه بشری از چنگال آنها از دست داده اید.
اما اگر اینگونه فکر می کنید کاملا در اشتباهید.
نظام سرمایه داری جهانی دو ایراد بزرگ دارد.
ایراد اول اینکه خیالش کاملا جمع شده که توانسته مردم را با سه سرفصلی که طراحی کرده از تجارت دور کند و هیچ وقت تفکر تجارت به ذهنشان نمی رسد.
ایراد دوم اینکه چون افرادی به شدت متکبر، جاه طلب، طمّاع و حریص هستند به شدت فکر و ذهنشان در حذف رقیبان هم نوع خودشان است و اصلا با مردم عادی دیگر کاری ندارند.
گمان نمی کنند جایی باشد شبیه آراد که مردم را به تجارت همان سنت فراموش شده دعوت نماید و سپس صفر تا صد تجارت را به آنها بیاموزد و آنها را بیدار سازد.
تازه اگر از وجود آراد هم باخبر شوند که شده اند آن را خیلی جدی نمی گیرند و اگر جدی هم بگیرند آراد برندینگ تدابیرش را برای دشمنی شان چیده است.
اجازه دهید ابتدا یک تصویر از گوگل آنالیتکس سایت آراد برندینگ که مربوط به یک هفته اخیر از ۴ تا ۱۰ ژانویه است به شما نشان دهیم بعد ادامه حرفمان را می زنیم.
لطفا با دقت ببینید.
این آمار تنها ۶ صفحه از صفحات سایت را نمایش می دهد در حالیکه در حال حاضر ۳۸۵ هزار صفحه از سایت آراد مورد بازدید روزانه قرار می گیرند.
ما این شش صفحه که پربازدیدترین ها هستند را انتخاب کردیم تا باور کنید که می شود جلوی آنها ایستاد.
به آیتم اول دقت کنید.
ثروت با تجارت عنوان صفحه سریال راهی به سوی ثروت است که از طریق منوی سایت آراد برندینگ رسالت ما قابل مشاهده است.
هیچ رمزی برای وارد شدن نمی خواهد و می بینید که در هفته گذشته ۳۳ هزار نفر از آن بازدید کردند و هر کدامشان متوسط ۳ و نیم صفحه باز کرده اند و به طور متوسط دو دقیقه وقت گذاشتند.
پس حتما فهمیدند پول در تجارت است و می شود تاجر شد.
اما حقیقت تلخ اینست که اکثرشان وارد نمی شوند.
از هر صد نفر تنها ۳ نفر وارد تجارت می شوند که البته جای شکر دارد.
چرا که در سال گذشته این عدد هر صد نفر یک نفر بود.
یقینا در سال های بعد این عدد بهتر هم خواهد شد.
خدا شما تاجران آرادی و کارمندان دلسوز و پدر و مادرهایتان را رحمت کند که چون سخن حق را شنیدید آن را اجابت کردید.
از خدا می خواهیم که توفیقتان دهد تا بر سختی های تجارت استقامت کنید تا به سرمنزل مقصود برسید.
نکته جذاب دیگر صفحه اصلی سایت به زبان انگلیسی است که در هفته گذشته ۵ هزار بازدید داشته است.
تبلیغات جهانی آراد برندینگ موجب گردیده خارجی ها هم در حال سرچ آراد هستند و آمارهای ما نشان می دهد که ۹۱ درصد آنها از طریق سرچ Arad Branding به زبان انگلیسی سایت ما را پیدا کرده اند.
و دو عکس زیر نشان می دهد که صفحه اصلی عربی بیش از ۱۵۰۰ نفر و ترکی هم بیش از ۳۰۰ نفر بازدید کننده داشته است.
و جا دارد از تلاش همکاران خود در واحد مذاکرات بین الملل که به معرفی آراد برندینگ به خارجی ها مشغولند سپاسگزاری نماییم.
سطر پنجم صفحه فرود سه مدرسه تجارت است که در منو می بینید.
و سطر ششم مدرسه تجارت ترم سوم تا دوازدهم است.
آمار بازدیدش را ببینید.
در هفته گذشته ۲۸۵۱ نفر بازدید کرده اند و چون نام کاربری و رمز عبور اختصاصی دارد و غیرآرادی ها را حذف کرده ایم یا تاجر آرادند یا کارمند آراد که با احتساب آنکه تمام کارمندان هم به مدرسه آمده باشند معلوم می شود بیش از ۲۳۰۰ نفر از تاجران آرادی با مدرسه انس و الفت دارند.
از کجا می گوییم انس دارند و سرسری با مدرسه برخورد نمی کنند؟
از ستون آخر یعنی Average engagement time به معنای متوسط زمان مشغول بودن به این صفحه.
هر کاربر به طور متوسط یک ساعت و سه دقیقه در مدرسه تجارت مانده است.
و این آمار یعنی رویایی.
قبل از راه اندازی مدرسه تجارت بسیاری از تاجران آرادی دیر به دیر به سایت آراد سر می زدند و به تجارت های خودشان مشغول بودند.
حتی خیلی ها آراد را فراموش هم کرده بودند.
اما اکنون شاهدیم که دوباره به آراد بازگشته اند.
تازه این آمار ترم سوم تا دوازدهم مدرسه تجارت بود.
آمار بقیه پلتفرم ها را هم در عکس های زیر مشاهده نمایید.
از این آمارها چه چیزی فهمیده می شود؟
می شود فهمید اگر در همین مسیر ایستادگی کنیم یقینا در آینده ای نزدیک هم تعداد بیشتری از مردم را با تجارت آشنا می کنیم و هم درصد بیشتری از آنها به تجارت لبیک می گویند.
اکثر آنها با پلتفرم مدرسه تجارت و سایر پلتفرم ها قوی و توانمند خواهند شد.
و این یعنی شکست تمام نقشه های امپریالیسم و کاپیتالیسم برای دور نگه داشتن مردم از تجارت.
تجارتی که توصیه شده پیامبرمان که درود و رحمت خدا بر او و اهل بیتش باد و شغل وجود مبارک ایشان و همسر بزرگوارشان خدیجه سلام الله علیها بود.
پیامبر خدا کسی بود که ضد نظام سرمایه داریِ وقت خود ایستاد و با بیان محکم این سخن که روزی بر ده قسم است و نه قسم آن در تجارت است همه مردم را تشویق به تجارت نمود در حالیکه شغل خودشان نیز همین بود.
کلامی که در گذر اینهمه سال با اینهمه حوادث باز پابرجا مانده و به ما رسیده است.
و پیامبر خدا با حضور گسترده عموم مردم در تجارت بود که اقتصاد مسلمین را رونق بخشید.
اگر خدا بخواهد و توفیقمان دهد ما فرزندان فاطمه سلام الله علیها، راه باشکوه اجدادمان را ادامه خواهیم داد.