وجود نازنین امام صادق (علیه السلام) میفرماید: در جمع یاران ما که اهل فکر کردن نباشند، خیری نیست.
یعنی در انسانی که فکر نکند و اهل تفکر نباشد، هیچ خیری نیست.
هر چند بتواند با اعضای بدنش خوب کار کند که در این صورت، تفاوتی با الاغ ندارد.
وجه تمایز انسان با حیوان در چیست؟ ممکن است شغل فردی این باشد که بتواند طنابی را خوب بکشد.
در این صورت اگر به جای این فرد گاوی را بگذاریم، گاو بهتر از او میکشد.
یعنی این فرد با داشتن چنین شغلی، حتی به اندازه گاو هم نمیتواند کار کند.
پس اگر انسان در طول زندگی و عمر خود، از قوه عقل و فکرش بهره نبرد و آن را بیاستفاده باقی بگذارد، بهواقع حیوان و بدتر از حیوان است؛ چون قوه تفکر را تعطیل گذاشته است.
به همین دلیل است که فرمودهاند یک ساعت فکر کردن بهتر از هفتاد سال عبادت است.
بررسی مشاغل در ایران
در گام دوم مشاغلی را بررسی میکنیم که بر مبنای حرف زدن هستند، حرف زدن به این معنا که انسان صرفا آنچه به ذهنش میرسد، بیان کند.
شما مشاوران املاک بسیاری را دیدهاید، آیا مکالمات آنها بر مبنای عنصر تفکر شکل میگیرد؟ آیا یک مشاور املاک هنگام حرف زدن، باید به این فکر کند که چه بگوید؟ این حرفه ارتباط چندانی با تفکر ندارد، کافی است مشاوران املاک خوشزبان باشند تا بتوانند کلمات را پشت هم بچینند.
آنها دروغ و راست و حق و باطل را در هم میآمیزند و فقط این را میفهمند که چگونه میتوان مخاطبان را فریب داد تا معاملهای جوش بخورد.
بسیاری از مشاغل دیگر، مثل نمایشگاهداری هم همینطور است.
البته نمیخواهیم به همه گروههای شغلی اشاره کنیم، اما بعضی از سخنرانها هم همینطورند
.بسیاری از سخنرانها هم به دنبال حق و باطل نیستند و به این کاری ندارند که آنچه میگویند، حق باشد.
مثلا در جلسهای درباره حجاب صحبت میکنند، با اینکه همه مخاطبان آنها باحجاب هستند، اما برای مخاطبان بیحجاب خود از موضوع دیگری سخن میگویند، در حالی که اینجا باید از حجاب صحبت کنند.
چون آنها نمیخواهند حرف بزنند که حقی را سر جای خود بگذارند، بلکه میخواهند حرف بزنند تا عدهای خوششان بیاید و از آنها تعریف و تمجید کنند.
آنها هم از قوه تفکر در شغلشان استفاده نمیکنند، بلکه قوه بیان را به کار میگیرند.
بنابراین اینگونه شغلها در مرتبه دوم قرار میگیرد، ولی باز هم در نظر مردم این شغل از کارگری بهتر است.
بهترین کار در ایران چیست؟
ما تاکید میکنیم که قوه تفکر باید در شغل به کار گرفته شود.
شاید بگویید چه ایرادی دارد که بنا کار خودش را بکند و بعد، در ساعتهای غیرکاری فکر کند و قوه تفکرش را به کار بگیرد؟ ایرادش اینجاست که هشت ساعت بنایی کردن در روز بهقدری رمق انسان را میگیرد که بعد از آن، حالی برای فکر کردن باقی نمیماند.
بنابراین اگر میخواهید رشد کنید، باید شغلی بر مبنای فکر کردن داشته باشید.
وقتی شغل شما بر مبنای فکر کردن باشد، دیگر خیالتان راحت خواهد بود، چون دائم در حال فکر کردن هستید.
چرا اغلب مردم از قوه عقل و فکر بهره کمی دارند؟ چون شغل آنها با فکر درگیر نیست و در طول هشت ساعت کار، این دست و پا و زبان آنهاست که درگیر است و میخواهند بعد از پایان این هشت ساعت فکر کنند، اما دیگر نیرویی برای این کار وجود ندارد.
اما شغل یک کارخانهدار یا مدیر مجموعه با فکر میچرخد.
هیچکس نه در دنیا و نه در آخرت، شما را مواخذه نمیکند که چرا با دستتان وزنه صد کیلویی بلند نکردید.
اما بارها دیدهاید که پدری به فرزندش بگوید: چرا عقلت را به کار نمیاندازی؟ یا زنی به شوهرش بگوید: چرا فکر نمیکنی؟ بنابراین در دنیا و آخرت شما را به خاطر فکر نکردن و به کار نینداختن عقل مواخذه میکنند و بازخواست میشوید که چرا فکر نکردید.
این مطلب چه اندازه برایتان مفید بوده است؟میانگین امتیاز
۴
/
۵ تعداد رأی:
۵
فرحناز فروزانفر
سخنان حکیمانه شما من را به فکر انداختکه چقدر خوشبختمم که با اراد اشنا شدم