موضوعی امروز می خواهم در مورد آن صحبت کنم دغدغه خیلی از افرادی هست که کارشان را تازه با مجموعه آراد شروع کردند این که محصول خودمان را با چه قیمتی بفروشیم و یا چقدر سود بگیریم.
افرادی که تازه کار هستند و هیچ سررشته ای از تجارت ندارند باید حرفه ای عمل کنند فرض کنید شما در حوزه زیتون فعالیت می کنید و می خواهید به مشتری هایتان قیمت زیتون را اعلام کنید.
شما از تامین کننده تان قیمت می گیرید و تامین کننده به شما قیمت زیتون را کیلویی پنجاه هزار تومان اعلام می کند شما از فردا به همه مشتری هایتان این قیمت پنجاه هزار تومان را اعلام می کنید شاید اینجا یک سوال برای شما است که آیا هیچ سودی نگیریم و همان پنجاه هزار تومان را که تامین کننده اعلام کرده ما هم به مشتری ها اعلام کنیم اینجا به شما جواب میدهیم که بله دقیقا به همین شکل بیان می کنیم.
- بیشتر بخوانید: کسب درآمد دلاری
ما در معاملات اول دنبال سود گرفتن از مشتری نیستیم و در معاملات اول در پی این هستیم که تجربه خودمان را زیاد کنیم و زیر و بم کار دست ما بیایید و تامین کننده مان را بشناسیم با سلایق خریدارها آشنا بشویم و بدانیم در بازار چه اتفاقی می افتد.
حالا شما قیمت را به مشتری اعلام کردید و گفتید که قیمت محصول شما کیلویی پنجاه هزار تومان است این جا دو حالت است یا مشتری به شما می گوید که چه قیمت خوب و مناسب است و برای من بفرستید که اگر چنین واکنشی دیدید متوجه می شوید که تامین کننده شما فرد منصفی بوده و قیمت مناسبی به شما داده است و قیمتی که شما می دهید واقعا در بازار قیمت ایده آلی است.
چون مشتری تنها با شما ارتباط نمی گیرید به صورت اینترنتی با تامین کننده های دیگر هم ارتباط گرفته است و از آن ها هم قیمت گرفته است و قیمت شما را قیمت مناسبی دیده است.
- بیشتر بخوانید: آراد برندینگ
پس شما به مشتری با همان قیمت پنجاه هزار تومان می فروشید ولی در دفعات بعد پنج یا ده درصد به قیمت اضافه می کنید تا زمانی مشتری ها به شما بگویند که قیمت شما بالا است آنجا قیمت اصلی محصول شما دستت می آید و متوجه می شوید که در بازار با چه درصدی می توانید این محصول را به مشتری هایتان بفروشید.
در حالت دوم این است که مشتری ها به شما بگویند که گران است در اینجا اگر مشتری ها گفتند که گران است باز دو حالت مختلف دارد یا مشتری دارد به شما راست می گوید یا این که مشتری به شما دروغ می گویند.
ما بینابین می گذاریم یعنی هم مشتری راست می گوید و هم امکانش هست که دروغ بگوید به مشتری بگویید قیمتی که شما دارید چند است شما قیمت را به من اعلام کن مثلا ممکن است بگوید من در بازار قیمت دارم چهل و هشت هزار تومان یا چهل و نه هزار تومان.
می گویید اشکالی ندارد من از شما چهل و نه هزار و پانصد می خرم برای من بیاور من مشتری شما می شوم اگر مشتری راست گفته باشد و قیمت پایین تر از قیمت شما داشته باشد استقبال می کند و برای شما نمونه را می فرستد.
ولی اگر دروغ گفته باشد می گوید نه آقا چکار به کار من داری و این که من از کجا تهیه می کنم شما قیمت خودت را بگو اگر راست گفته باشد یک هدف خوب برای شما بوجود می آید شما یک تامین کننده پیدا کردید که با قیمت مناسب تری با شما کار می کند.
از فردا شما دوباره به مشتری ها قیمت را اعلام می کنی مثلا چهل و نه هزار ششصد تومان تا این که باز یک تامین کننده دیگری بوجود می آید که بگوید من از این قیمت پایین تری به شما می دهم.
پس باید در بحث قیمت با مشتری ها به صورت کاملا حرفه ای رفتار کنید در موارد اول سعی کنید اصلا به سود فکر نکنید و سعی اول بازار را بشناسید و با زیروبم بازار آشنا بشوید و بدانید چه روندی در بازار پیش می رود.
خیلی از مشتری ها هستند که در بازار دروغ می گویند شما سعی کنید در روند کاریتان صداقت را پیش بگیرید و از همان اول کارتان را بر مبنای صداقت پیش ببرید در این صورت همان آدم هایی که در بازار دروغگو هستند و به اصطلاح به آن ها گرگ بازار می گویند.
از صداقت شما خوششان می آید و همان ها هم تمایل پیدا می کنند که با شما کار کنند پس در ابتدای کار خیلی دغدغه گرفتن سود را نداشته باشید و بدون سود و یا با سود کم قیمت را اعلام کنید تا بتوانید متوجه بشوید که کالای شما در بازار تا چه حدی امکان افزایش قیمت دارد.
دوستان و همراهان عزیز امیدوارم که این درس هم برای شما مفید واقع شده باشد روز و روزگار بر شما خوش موفق باشید و خدانگهدار.
