مقدمه
امروزه مردم کشور ما دغدغه هایی دارند که عمده این دغدغه ها مربوط به اقتصاد است.
این در شرایطی است که عده اندکی از مردم پس از دغدغه هایشان در پی رفع مشکلات مالی بوده و بدنبال راهکارهای مناسبی برای خروج از بحران های اقتصادی هستند.
در این مقاله ۷ دغدغه اصلی مردم که موجب فقیرتر شدن آن ها می شوند را مورد بررسی قرار داده ایم.
۱. شغل دارای درآمد ثابت
مشکلات اقتصادی متعدد و هزینه های روزمره زندگی سبب شده اند که افراد برای تامین زندگی و معاش خود به حداقل های مالی بسنده کنند.
حال اگر این حداقل های مالی به هر دلیلی قطع شده و یا با نوسان مواجه شوند زندگی ها دچار مشکل خواهند شد.
این دغدغه ها موجب می شود که افراد در پی شغل هایی با درآمد ثابت نظیر کارمندی باشند. در واقع این دسته از افراد هیچ گونه ریسکی را در زندگی بر نمی تابند و همیشه در پی ثبات مالی هستند.
این روحیه موجب می شود که افراد سال ها خود را درگیر شغل های کارمندی کنند.
همان طور که مطلع هستید در شغل های کارمندی ثروتی نهفته نیست و تورم روز افزون موجب می شود که فقر در خانواده ها روز افزون گردد.
۲. داشتن بیمه تامین اجتماعی
ترس از بیمار شدن و هزینه های سنگین درمان و عمل های جراحی در کشور ما افراد را به داشتن بیمه های تامین اجتماعی و البته بازنشستگی و داشتن حقوق و درآمد حداقلی در دوران بازنشستگی سوق می دهد.
همان گونه که قبل تر اشاره شد روحیه ای این چنین فقط باعث می شود که افراد به شغل های کارمندی و کارگری متمایل شده و از نظر مالی به رشد خاصی نرسیده و رفته رفته از نظر اقتصادی دچار ضعف و فقر گردند.
۳. داشتن منزل شخصی
مسکن یکی از دغدغه های اصلی مردم و به ویژه جوانان است.
اکثر مردم کشور عزیزمان ایران بر این اعتقاد دارند که باید برای خود منزلی با تملک شخصی تهیه کنند.
با توجه به قیمت های گزاف املاک در کشور ما و به ویژه در شهر های بزرگ تامین هزینه های مورد نیاز برای خرید مسکن کاری بس سخت و دشوار بوده و بسیاری را به گرفتن وام ها وا می دارد.
حال فرد وام گیرنده که به احتمال فراوان شغل کم درآمدی هم دارد می بایست سالیان سال تلاش کرده و خود را به زحمت بیندازد تا بتواند اقساط وام هایی که دریافت کرده را بپردازد. و این چنین فردی یقینا فرصت نخواهد داشت که به مسیر های پر درآمد مالی روی آورده و بر روی خود سرمایه گذاری کند.
توصیه می کنم آموزش های استاد تالیا در مورد سرمایه گذاری بر روی خود را بیشتر بررسی کنید تا متوجه شوید منظور از سرمایه گذاری روی خود چیست.
۴. شرایط ایده آل مالی برای ازدواج کردن
بسیاری از جوانان کشور عزیزمان به ترس از مشکلات مالی با وجود اینکه سن شان هم خیلی بالا رفته ازدواج نمی کنند.
وقتی از آن ها جویا می شوید که چرا ازدواج نمی کنند متوجه این موضوع می شوید که کمال گرایی مالی سبب این موضوع شده است.
متاسفانه اکثر خانم ها از آقایان توقع فراهم کردن یک زندگی ایده آل را دارند.
آقایان نیز به خود اجازه نمی دهند که دیگرانی را وارد زندگی خود کنند در حالی که آن شرایط مالی ایده آل مدنظر را فراهم نکرده اند.
تهیه مسکن، مراسم عروسی و جهیزیه درخور امروزه هزینه های بالایی دارد که افراد کم درآمد را از ازدواج محروم کرده است.
حال آن که اکثر این جوانان از ازدواج بازمانده برنامه ای درست برای ثروتمند شدن ندارند. این در حالی است که اگر فرد با حداقلی ها ازدواج می کرد و مسیولیت زندگی را می پذیرفت یقینا در پی رفع مشکلات مالی بیشتر می کوشید و از فقر دور می شد.
۵. رفتن به دانشگاه و داشتن مدرک تحصیلی
داشتن تحصیلات آکادمیک سال ها است که در ایران یک دغدغه بزرگ است.
از این رو چه ثروت هایی که با زحمت بدست آمده ولی برای تحصیلات تکمیلی به حساب دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی واریز شده اند.
ثمره این امر فقط افزایش تعداد تحصیل کرده های جامعه است که چون دکتر، مهندس و به نوعی متخصص هستند حاضر به اشتغال در شغلی به غیر از تخصص خود نیستند.
امروزه میلیون ها جوان تحصیل کرده بیکار در جامعه دیده می شوند که عمر خود را صرف تحصیلات و گرفتن مدارک دانشگاهی کرده اند که نفعی برایشان ندارد.
چون آموزش هایی که دیده اند فایده نداشته و حاضر نیستند برای کسب مهارت های پول سازی وقت و انرژی خود را صرف آموزش نمایند.
یکی از شاخصه های فقر در هر کشوری نرخ بیکاری آن کشور است.
به نوعی که تحصیلات باعث شده که افراد توقعات شان از شغل در مقایسه با افراد دارای سواد کمتر به شدت بالاتر برود.
۶. افزایش نرخ دلار و طلا
شاید بتوان گفت که تمامی مردم ایران یکی از کار هایی که در روز انجام می دهند چک کردن قیمت دلار، طلا و سکه است.
در جمعی وارد نمی شوید مگر اینکه می بینید غریبه و آشنا در مورد نرخ دلار و سکه صحبت می کنند و به حال خود و کشور تاسف می خورند.
اینکه قیمت طلا و دلار امروزه بالاتر رفته یا پایین تر آمده برای کسانی که درآمد ثابتی دارند هیچ نفعی ندارد.
مگر اینکه به فکر راه اندازی کسب و کاری باشند که با بالا رفتن تورم و نرخ دلار و سکه درآمد های شما هم بالاتر رود.
اینکه یکدیگر را به خرید و ذخیره دلار و سکه توصیه می کنید چیزی به غیر از بالا رفتن دوباره و چند باره قیمت همین دلار و سکه ندارد.
چقدر سرمایه های مردم بجای اینکه برای پول سازی هزینه شود و کسب و کار ها را رونق دهد در جیب طلا فروش ها و صرافی ها خوابیده است؟
۷. تحریم های ناعادلانه کشور از طرف آمریکا
تحریم موضوعی جذاب برای صحبت در محافل مختلف خانوادگی و یا کاری است.
تقریبا می شود گفت که هر راننده تاکسی که پا در ماشین اش بگذاری یک کارشناس سیاست است که در مورد این موضوع سخنرانی می کند.
تمامی این صحبت هایی که حول محور تحریم ها است فقط انگیزه های کار و تلاش شما را نابود می سازند پس به شدت از این فضا ها دوری کنید.
اشخاصی که باید دغدغه تحریم داشته باشد کسان دیگری هستند.
وقتی به تحریم ها و محدودیت های شکل گرفته توسط آن ها فکر می کنید یقینا دست به کار و تلاش جهت رشد بیشتر نخواهید زد.
آیا بدون کار و تلاش انتظاری به غیر از فقیر شدن دارید؟
نتیجه گیری
ثروتمند شدن امری است که همه مردم به آن فکر می کنند و اگر از همین مردم بپرسید که آیا می خواهید ثروتمند بشوید یقینا پاسخ مثبت دریافت خواهید کرد.
اما به چه دلیل این اتفاق نمی افتد و اکثر مردم فقیر هستند؟ دلیلش واضح است.
اکثر مردم دغدغه هایشان در زندگی شبیه دغدغه های ثروتمندان نیست.
یک ثروتمند این گونه که افراد عادی فکر و زندگی می کنند نمی اندیشد.
دغدغه های ثروتمندان با دغدغه افراد عادی جامعه یکسان نیست.
پس اگر به واقع می خواهید که ثروتمند بشوید دغدغه هایتان را عوض کنید و برای رسیده به آرزوهایتان در مسیر درست قرار گرفته و تلاش کنید.
