۱. کامنت های انرژی منفی تایید نمی شوند و نمایش نمی گیرند.
" قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْقَانِطِينَ
گفتند تو را به حق بشارت می دهیم پس از ناامیدان نباش.
و ابراهیم علیه السلام پاسخ داد:
قَالَ وَمَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ
گفت و هر کس از رحمت پروردگارش ناامید شود نیست مگر از گمراهان. " سوره حجر آیه ۵۵ و ۵۶
همه ما تصدیق می کنیم که روزی رسان اصلی خداست پس ناامیدی از اقتصاد، ناامیدی از رزّاقیت خداست که متاسفانه روز به روز مردم کشور ما را بیشتر شامل می شود.
روایت دوم اینکه چون یعقوب علیه السلام پس از مدت زیادی که در فراق فرزندش یوسف علیه السلام اشک می ریخت تا جایی که بینایی چشمانش را از دست داد و حتی نمی دانستند یوسف علیه السلام زنده است یا از دنیا رفته که مورخین این جدایی را از ۱۷ تا ۸۰ سال ذکر کرده اند زمانی که خواست به فرزندانش دستور دهد دنبال یوسف علیه السلام بگردند شاید او را بیابند در حالتی که هیچگونه امیدی در دل کسی بر پیدا شدن یوسف نبود چون سال های زیادی از این مفقودی گذشته بود سخنی گفت.
خداوند این فرمایش یعقوب علیه السلام را در سوره یوسف آیه ۸۷ اینگونه آورده است:
يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ
" ای فرزندانم بروید و درباره یوسف و برادرش جست و جو نمایید و از روح خدا ناامید نشوید.
یقینا هیچ کسی از روح خدا ناامید نمی شود مگر قوم کافران "
پس دریافتیم که خداوند، ناامیدی را تا چه میزان زشت و ناپسند می داند که فرد ناامید را در جایی در زمره گمراهان و در جایی در زمره کافران می شمارد.
و می دانیم همین ناامیدی چقدر اثرات مخربی بر روح و جان انسان می گذارد تا جایی که رسول خدا فرمود:
الْأَمَلُ رَحْمَةٌ لِأُمَّتِی وَ لَوْ لَا الْأَمَلُ مَا رَضَعَتْ وَالِدَةٌ وَلَدَهَا وَ لَا غَرَسَ غَارِسٌ شَجَراً
امید و آرزو رحمت است برای امت من و اگر آرزو نبود مادری فرزندش را شیر نمی دهد و باغبانی نهالی نمی کارد.
و نیز از امیرمومنان علی علیه السلام روایت شده که فرمودند:
في القُنوطِ التَّفريطُ
در ناامیدی کوتاهی عمل هاست.
و ما امروز همین موضوع را در جامعه می بینیم که وقتی خبری می آید از اختلاسی و یا تورمی که جامعه را ناامید می کند، جوانان و پیران دست از کار و تلاش مضاعف بر می دارند و تمام انگیزه هایشان از دست می رود.
چرا جامعه دنبال یک شبه پولدار شدن افتاده است؟
چون امید ندارد به اینکه بتواند با تلاش و کوشش در یک بازه زمانی مشخص پولدار شود.
از اینرو انسان با خودش می گوید در فلان پروژه مانند شرکت هرمی، بورس، رمز ارز، فارکس شرکت سرمایه گذاری یا سایت های شرط بندی و قمار، پولم را می دهم در مدت کوتاهی پولدار می شوم.
خدا شاهد است که در دلش می داند که ممکن است کلاهبرداری باشد و پولش را کامل از دست بدهد ولی می گوید من که از راه صحیح نمی توانم پولدار شوم پس بگذار در این طرح وارد شوم شاید به احتمال یک درصد راست باشد.
اگر راست باشد زندگی ام عوض می شود پس ریسک می کنم و پول می دهم.
اگر بردم که پیروز می شوم و به نداری هایم پایان می دهم.
اگر هم باختم آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب.
اینست که هر بار می بازیم و باز هم می بازیم و باز هم می بازیم اما چون امید به رشد اقتصادی نداریم تلاش نمی کنیم.
ما آرادی ها قرار است چه کنیم؟
آیا ما هم می خواهیم مانند جامعه ناامید باشیم؟
از معدود مجموعه ها و شاید تنها مجموعه ای که امید دارد ایران را به عرش خواهد رساند و از مشکلات اقتصادی نجات خواهد داد آراد است.
شاید عده ای گمان کنید که این تنها یک ادعاست.
بر فرض که ادعا باشد.
آیا نمی بینید که یک کرم شب تاب با آن کوچکی اش در دل تاریکی چه نور زیبایی را از خود نمایش می دهد؟
ما اگر همان کرم شب تاب هم باشیم وجودمان در دل این شب تار غنیمت است.
یعنی اینهمه تاجر و کارمند آرادی که دور هم جمع شده ایم یک کرم شب تاب هم نمی شویم؟
حال سوال اینجاست که ما باید این ادعا را تقویت نماییم یا تضعیف کنیم؟
اگر تضعیف کنیم چه می شود؟
همین ادعا هم نابود می شود و دیگر هیچ امیدی نمی ماند.
" چند روز پیش یکی از تاجری آرادی که ۶۲ سال سن هم داشت برایمان تعریف می کرد که به مادر پیرم گفتم مادر جان می خواهم تاجر شوم و اگر تاجر شوم بیش از ۱۰۰ نفر را مشغول به کار می کنم.
و در مجموعه ای هستم که بیش از چند هزار نفریم و چنین عزم و اراده ای داریم.
مادرم گفت: پسرم چقدر خوشحالم کردی که این خبر را دادی.
شاید زنده نباشم و تاجر شدنت را نبینم اما همینکه می دانم فرزندم تاجر می شود و دوستانی دارد که آنها هم تاجر می شوند و در آینده ای نزدیک مردم کشورم را از این وضعیت خارج می کنند با خوشحالی جان می دهم و به دیدار پروردگارم می روم. "
شما نمی دانید چقدر خوشحال شدیم از شنیدن این اتفاق.
همین که وجودمان پیرزنی را در گوشه ای از این خاک شاد می کند و امیدش را زنده می گرداند جای حمد و سپاس فراوانی از پروردگار دارد.
خدایا شکرت.
تاثیر کامنت های انرژی منفی در روحیه ما کارمندان و تاجران
ما که بارها به اتفاق دیدیم هر کس انرژی منفی داد همانی بود که نه مدرسه تجارتی دید و نه مکتبی و نه پلتفرمی.
سایت هم یک خط در میان آمد و رفت.
حال اگر بیایم و ادعای روشنفکری در بیاریم و به ادعای دموکراسیِ فریب همه کامنت ها را نمایش دهیم چه می شود؟
مثلا انرژی منفی دهنده می خواهد بگوید من یک سال در آرادم و به جایی نرسیدم.
نمی گوید در طول یک سال به طور متوسط روزی ۵ دقیقه هم وقت نگذاشتم و به گونه ای القا می کند تا شکست را بر گردن آراد بیندازد.
ما پشت سیستم او را چک می کنیم و می بینیم آخرین باری که به مدرسه تجارت سر زده و آموزشی را دیده بر می گردد به دوران رضا شاه ملعون. 🤨
شما که این اطلاعات سیستمی ما را ندارید و این ها را نمی بینید.
چه فکری می کنید؟
خب بیایم این کامنت را نمایش دهیم اثبات می شود که ما دموکراسی مداریم؟
خب باشد گیرم ما دموکراسی.
چه تاثیری بر تاجر تازه وارد می گذارد؟
آیا عملش را ضعیف نمی کند؟
آیا باعث نمی شود به تخمی که در زمین تجارت کاشته توجه کمتری داشته باشد؟
آیا صبرش کم نمی شود؟
چقدر در طول همین دو سه روز در کامنت ها خواندیم که با فلان شخص صحبت کردم و او درباره آراد بدی هایی گفت و من را از آراد دور کرد.
خب عزیز جان.
از آراد دور شدی پولدارتر شدی؟
از آراد دور شدی و رفتی فیلیمو بیشتر دیدی.
از آراد دور شدی کانال و گروه های تلگرامی و اینستاگرامی بیشتری را رصد کردی.
از آراد دور شدی و وبگردی هایت را زیادتر کردی.
از آراد دور شدی و فیلم و سریال های تلویزیون و ماهواره را بیشتر تماشا نمودی.
از آراد دور شدی و موسیقی های بیشتری گوش دادی.
از آراد دور شدی و سایت ها و کانال های خبری بیشتری را چک کردی.
خب اینها تو را پولدار نمودند؟
اینها تو را بالا کشاندند؟
جز اینکه ناامیدتر از قبل شدی و پسرفت داشتی آیا اتفاق دیگری افتاد؟
اینست تاثیر یک انرژی منفی در یک کامنت یا یک تماس تلفنی مخرب.
ما معتقدیم اکثر کسانی که انرژی منفی می دهند دروغ می گویند.
اما گیرم راست هم باشد.
انرژی منفی دادن حتی اگر راست باشد باعث نابودیست.
با خودتان بگویید شاید در این خاک فقط ما آرادی ها مانده باشیم که امید داریم می توانیم ایران را آباد کنیم.
اگر امید ما هم بمیرد چه می شود؟
ما باید بایستیم برای اسلام.
ما باید محکم باشیم برای انقلاب.
ما باید بجنگیم برای خون شهدایمان.
ما باید مقاوم باشیم برای شاد کردن دل همه پدربزرگ ها و مادربزرگ های ایرانی.
ما باید استقامت کنیم برای حفظ عزت پدری که دختری دم بخت دارد.
ما باید پای کار بمانیم برای شاد کردن قلب یتیمی که پدر یا مادرش را از دست داده است.
ما نباید ناامید شویم.
خدا می داند که نویسنده این قسمت را با اشک می نویسد.
ما حق ناامید شدن نداریم.
این را به خودم می گویم:
من غلط می کنم اگر ناامید شوم.
می خوانیم اما نمایش نمی دهیم.
ما تمام کامنت ها را می خوانیم چه آنهایی که انرژی مثبت می دهند چه آنهایی که انرژی منفی می دهند.
انرژی های مثبت را منتشر می کنیم.
انرژی های منفی را ابتدا بررسی می کنیم که گوینده اش تا چه میزان مدرسه تجارت آمده، تا چه میزان حضور مستمر در سایت دارد، تا چه میزان پلتفرم ها را دنبال می کند.
اگر دیدیم که یک خط در میان می آید و می رود سیاست مان این خواهد بود:
بدون آنکه حرفش را بشنویم به سطل آشغالی که برای ادمین سایت طراحی شده می اندازیم.
چرا باید حرف کسی که حرف ما برایش مهم نیست مهم باشد؟
او توجهی به حرف ما ندارد چرا باید به حرف او توجه کنیم؟
ما می گوییم مدرسه تجارت بیا و هر روز به سایت سر بزن و حضورت را به ما و سایرین نشان بده سخن ما را به پشیزی نمی خرد.
چرا باید به حرفش اهمیت دهیم؟
ما که به شرکتش نرفتیم تا پولدارمان کنید او به آراد آمده تا پولدارش کنیم.
او به ما که مثلا بزرگترش هستیم به اندازه پشم گوسفندی اهمیت نمی دهد چرا ما باید او را جدی بگیریم و حرفش را بشنویم؟
اما اگر دیدیم جز کسانی است که همراه ماست کامنت انرژی منفی اش را به جهت ناامید نکردن سایرین نمایش نمی دهیم اما قول می دهیم که آن کامنت را روی چشم مان بگذاریم.
اگر حاوی نکته ای مدیریتی در باب استراتژی هاست آن را به مدیران ارشد ارجاع می دهیم.
اگر حاوی نکته ای در ضعف عملکرد و اجراست به مدیران میانی واحدها می رسانیم تا در سریعترین زمان ممکن به آن رسیدگی شود.
تاجر یا کارمندی که حضور مرتب دارد و زندگی اش را با ما می گذارند حتی اگر صد در صد مخالف ما باشد برایمان عزیز، دوست داشتنی و محترم است و ما وظیفه خود می دانیم که مخالفتش را به موافقت تبدیل نماییم.
این همان تنبیهی بود که صرفا انرژی منفی دهنده ها را شامل می شد.
۲. ضریب پروموشن را بدون پول هم بالا می بریم.
و اما تشویق.
ما در کامنت ها، حرف هایی را می شنویم که قلبمان می خواهد هر آنچه داریم را به پای آن عزیز بریزیم اما حیف که دستمان بسته است و تقدیرات الهی چنین قدرتی را به ما نمی دهد.
اما انسان به اندازه توانش مسئول است و نباید بی اعتنا عبور نماید.
از روز گذشته به پاس قدردانی از حمایت عاشقانه شما تاجران آرادی از آراد، اتفاقات جدیدی از سوی مدیریت به ما ابلاغ گردید.
یکی از ان اتفاقات این بوده است که به واحد فنی و سایت دستور رسیده است که اجازه دارد ضریب پروموشن برخی از تاجران آرادی را بدون آنکه حتی پول اضافه ای پرداخت نمایند به اندازه یک پله بالاتر ببرند.
یعنی اگر پرداختی اش ۱۸ میلیون تومان بوده است مانند پرداختی ۴۰ میلیون تومانی برایش کار انجام شود.
- بیشتر بخوانید: جدول ضریب پروموشن
اینکه چه می شود که این افزایش ضریب پروموشن تعلق می گیرد را نمی توانیم افشا کنیم اما همینقدر بگوییم که مدیران ارشد، تیم نویسندگان خبرهای سایت و اجماع مدیران میانی آراد برندینگ این اجازه را دارند تا این افراد را مشخص نمایند.
حتی ممکن است یک تاجری در چندین مقطع زمانی مشمول افزایش ضریب پروموشن شود اما در هر بار فقط یک پله ضریبش افزایش می یابد.
اسامی عزیزانی که در روز گذشته مشمول این افزایش شده اند که واقعا شرمنده شان هستیم اگر نمی توانیم بیشتر از اینها برایشان جانفشانی کنیم.
- نوذر قاسمی
- رضا بابایی
- سید مهرداد موسوی
- علی اکبر زینالی