اول ماه می که مصادف می شود با یازدهم اردیبهشت روز جهانی کارگر است.
به روایت تاریخ در سال ۱۸۶۸ میلادی یعنی ۱۵۲ سال پیش در چنین روزی، کارگران آمریکایی دست به تظاهراتی گسترده زدند و از وضع موجودشان گلایه کردند و خواستار کم شدن ساعت کاری از ۱۴ ساعت به ۸ ساعت گشتند.
آنان در پی این اعتراض نتیجه ای فوری دریافت نکردند اما با گذشت بیش از ۵۰ سال و تظاهرات های گسترده ای در همین روز و در سال های بعدی در کشورهای دیگر دنیا وضعشان کمی بهتر شد و ساعت کاری شان تخفیف پیدا کرد هرچند این کم شدن ساعت کاری در بسیاری از کشورها با کم شدن حقوقشان همراه گشت.
همه ساله در این روز مراسم ویژه ای در بسیاری از کشورها گرفته می شود که در برخی از آنها با اعترضات و بیانیه هایی برای تخفیف بر ساعت کاری کارگران و افزایش حقوقشان و پرداخت حقوقی از سمت دولت ها در زمان بیماری یا نقص عضو و از کارافتادگی همراه است که به بیان عموم کارگران حکومت ها هر ساله به آنها وعده هایی می دهند و اغلب به وعده هایشان عمل نمی کنند.
و چه زیبا رسول خدا فرمود از نشانه های منافق آنست که وعده ای می دهد و به آن عمل نمی کند.
از پیامبر سوال شد آیا نمی شود مومن وعده دهد و عمل نکند؟
فرمود می شود اما خداوند قلب آنکس که به او وعده داده و عمل نکرده را از او راضی خواهد کرد.
لکن خداوند به منافق توفیق عمل نمی دهد و قلب آنکس که به او وعده داده را هم از او راضی نخواهد کرد تا به این وسیله نفاقش را بر دیگران آشکار گرداند./
پس اگر تو کسی هستی که به کارگران وعده ای می دهی و گمان می کنی که منافق نیستی و یا اگر هستی و می خواهی مردم بر نفاقت اطلاع نیابند به وعده ای که به این بندگان ضعیف خدا می دهی عمل کن.
امیرمومنان علی علیه السلام فرمود: ظلم در هر حالتی زشت است اما زشت ترین حالتش آنست که ظلم شده ضعیف بوده و قادر بر گرفتن حقش نباشد./
حال سوال اینجاست که ما باید این روز را به کارگران تبریک بگوییم یا تسلیت؟
در تمام کشورها از سوی حکومت ها این روز را به کارگران تبریک می گویند.
تبریک در حقیقت از ریشه برکت می آید و برای تشویق کردن کسی به کاری از آن استفاده می شود همانطور که وقتی بچه ای کار خوبی می کند به او بارک الله می گویند.
خداوند در کتابش در سوره فرقان آیه ۴۴ می فرماید:
إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ ۖ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا
آنها نیستند مگر شبیه چهارپایانی بلکه راهشان گمراه تر است./
اکثر مردم رفتاری شبیه چهارپایان دارند و از صفات چهارپایان یکی آنست که چون تعدادی از آنها کاری را می کنند سایرین نیز بی آنکه دلیل و منطقی بخواهند به همان کار اقدام می نمایند.
حال در مردم نیز همین است و چون گروه اندکی شروع به تبریک گفتن به کارگران می کنند مابقی هم بی آنکه بررسی کنند آیا باید تبریک گفت و یا تسلیت؟ شروع به تبریک گفتن می کنند و این همان جایی است که قلب انسان ناپاک می شود و تقدیرها زشت می گردد.
چه حالی دارید وقتی کسی در مرگ پدرتان به شما تبریک بگوید؟
آیا او را دارای قلبی پاک می دانید؟
امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند: القبر خیر من الفقر یعنی قبر بهتر است از فقر./
آیا اکثر کارگران در سراسر دنیا فقیر نیستند و خیلی از آنها فقرشان تا آن حد نیست که پیش زن و بچه شان بارها شرمنده گشته اند؟
و خیلی از آنها مردن را به زندگی ترجیح می دهند و از این دنیا که خداوند آن را برای بهره مندی آفریده بهره ای نبرده اند.
حال آیا شما به چنین کسی که حال مرده ای را دارد و قبر برایش از فقر بهتر است مبارک باد می گویی؟
دلیل تبریک گفتن حکومت ها به کارگران معلوم است آنها می خواهند کارگران را به شغلشان تهییج کنند تا کارگران علیه آنها و شرایط بدشان شورش نکنند و دست به اعتراض نزنند تو چرا تبریک می گویی؟
دردناکتر آنکه بسیاری از خود همین کارگران هم با چنین تبریکی به وجد آمده و به یکدیگر تبریک می گویند و بر حالت بدی که بر زندگی آنها حاکم است ادامه می دهند و خواستار تغییری نمی شوند و این همان چیزیست که صاحبان کارگران که ما آنها را برده داران نوین می دانیم می خواهند.
دلیل تبریک گفتن خیلی ها معلوم است اما دلیل تبریک گفتن تو از چه چیزی سرچشمه می گیرد خدا می داند؟
دلمان می خواهد از شما خوانندگان عزیز سوالی بپرسیم.
یک کارگر چرا کارگر شده است؟
چرا مدیرعامل نشده است؟
چرا مهندس نشده؟
چرا وزیر نشده؟
چرا رئیس جمهور نشده؟
چرا دکتر نشده؟
چرا کارخانه دار نشده؟
چرا مغازه دار نشده؟
چرا باغدار نشده؟
چرا دامدار نشده؟
چرا تاجر نشده است؟
چرا از بین اینهمه شغل شده کارگر؟
چون همه این شغل ها نیازمند چیزهاییست و یک کارگر آنچه لازمه این شغل هاست را ندارد.
خیلی از این کارها پول می خواهد و کارگر ندارد.
خیلی از این کارها عقل و هوش بالا می خواهد و کارگر ندارد.
و خیلی چیزهای دیگر.
اگر کمی بیشتر فکر کنید می بینید برای رسیدن به این شغل ها باید چیزهایی داشت که کارگر هیچ کدام را ندارد.
اگر مهمترین چیزهایی که این شغل ها می خواهند را بنویسی به چهار چیز میرسی که برخی از این شغل ها نیازمند یکی از آن چهار تا و برخی نیازمند دو تا و برخی سه تا و برخی هر چهار تای آنها هستند که کارگر هیچکدامش را ندارد که اگر یکی از آنها را می داشت کارگر نمیشد.
و آن چهار عبارتند از:
پول و ثروت
عقل و دانش
بیان و کلام شیوا
حقه بازی و فریبکاری در حد بالا
کارگر اگر ثروتمند بود کارگر نمی شد حتی اگر سه شاخصه عقل و بیان و حقه بازی را نمی داشت.
آیا نمی بینی برخی از کارخانه داران را که عقلی ندارند و بیانشان نیکو نیست و حقه بازی هم ندارند اما چون پدرشان ثروتمند بوده و کارخانه داشته به آنها کارخانه ای داده و اکنون آن را می چرخانند و رفته رفته بر آن کار مسلط شده اند؟
کارگر اگر عقل و دانش و علم خوبی داشت می توانست مدیرعامل شرکتی شود و یا مهندسی در یکی از شاخه های فنی گردد و کارگر نشود.
کارگر اگر بیان و کلام شیوایی داشت و حتی عقل و پول هم نداشت می توانست در بسیاری از شغل ها نظیر املاک و نمایشگاه ماشین مشغول گردد و اگر آن را با کمی حقه بازی مخلوط می کرد می توانست از طریق کلمات زیبا و جملات فریب دهنده از مردم به بهانه خوشبخت کردن و رستگار نمودنشان چه در این دنیا و یا در آن دنیا پول های کلانی بگیرد و با دستان مخملی اش بر علمش بیافزاید تا کلمات زیباتری به خورد مردم بدهد و کارگری نکند.
کارگر اگر عقل و بیان را با هم داشت می توانست دست به تجارتی بزند و در تجارت بهترین شود و باز کارگر نشود.
کارگر اگر هیچ یک از این ها را نداشت و فقط حقه بازی و فریبکاری اش در حد بالایی بود خدا می داند که می توانست به بالاترین جایگاه های دنیایی برسد و هزاران کارگر برای خودش داشته باشد هرچند برایش از آخرت نصیبی نبود.
ما کارگران را از این جهت که ثروتمند به دنیا نیامدند محل سرزنش و ملامت نمی بینیم.
و از این جهت که حقه باز و فریبکار نیستند می ستاییم.
اما از اینرو که چرا بر عقل و علم و بیان و کلام خود کار نکرده اند مذمت می کنیم و از آنان می پرسیم چرا در طول این سال ها که از خدا عمر گرفته اند در پی کسب علم و رشد عقل و داشتن کلامی نیکو نرفتند و با تفکر عقلشان را رشد ندادند و با خواندن قرآن بیانشان را شیوا نکردند؟
اگر بگویند اینقدر در زندگی سختی بر ما آمد که فرصت این کارها برایمان پیش نیامد از آنها می پرسیم چرا بر کسانی که مسبب و دلیل بدبختی تان بودند لعنت نفرستادید و از خدا و رسولش و از امیرمومنان برای رفع ظلمی که بر شما رفته یاری نخواستید؟
چرا باز هم همین ستمگران را یاری کردید و به خاطر حقوقی اندک، جیره خوارشان شدید؟
آیا وعده خدا را راست ندانستید که اگر بر خدا اعتماد می کردید و در راهش چند روزی صبر می نمودید خروج از ظلم را نزدیک می یافتید؟
بسیاری از کارگران امروزی برای کسانی که ظالم و ستمگرند و به خدا و پیامبرش کافرند کارگری می کنند.
شاید تعدادشان در ایران که کشور مسلمان است کمتر باشد اما در جهان کارگر ستمگران بودن بسیار زیاد است هرچند عده ای هم هستند که بر این باورند ستمی که بر کارگر در ایران و برخی کشورهای مسلمان می شود از کشورهای بی دین هم بیشتر است والله اعلم.
این سخن رسول خداست که فرمود اگر برای ظالمی کارگری کنی در ظلم او شریک خواهی بود ولو خودت هیچ ظلمی نکرده باشی.
و نیز رسول خدا فرمود برای خیانت انسان همینقدر کفایت می کند که امانت دار خائنی باشد هرچند خودش خیانتی مرتکب نشود./
ما به کارگران ماجرای رسول خدا در شعب ابی طالب را یاد آور می شویم.
آیا پیامبر چون سه سال در سختی و گرسنگی با تمام بستگان و همراهانش ماند با ستمکاران و مشرکان آشتی کرد و به درخواست آنان تن داد و یا اینکه صبر نمود تا خداوند وعده ای که به مظلومان داده به اجرا رساند؟
خداوند به مستضعفان وعده داده که اگر به خاطر ضعفشان به سمت ظلم نروند و ستمگر بی دینی را یاری نکنند آنها را از فقر خارج می کند و به امنیت می رساند. سوره انعام آیه ۸۲
الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ
کسانی که ایمان آوردند و بر ایمانشان لباس ظلمی به تن ننمودند برایشان امنیتی خواهد بود و آنان هدایت شدگانند./
از موسی بن جعفر علیه السلام سوال شد منظور خدا از اینکه ایمانشان را به ظلم نپوشاندند چیست؟
فرمود منظور آن مومنانی هستند که کارگر، عمله و اجیر ظالمی نشدند./
و نیز خداوند وعده داده که آنان را به جایگاهی بالا برساند که ستمگران از آنان بترسند. سوره قصص آیه ۵ و ۶
وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ
وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ جُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا کَانُوا یَحْذَرُونَ
و خواستیم منت بگذاریم بر کسانی که در زمین ضعیف شمرده شده اند و برای آنها امامانی قرار دادیم و آنها را وارثان زمین کردیم.
و تمکن دادیم برایشان در زمین و نشان دادیم فرعون و هامان و لشکرشان را از آنها آنچه که از آن می ترسیدند./
توصیه ما به کارگران در مرحله اول آنست که بر روی رشد عقل و بیانتان کار کنید و با این دو بال از کارگری به مشاغل بالاتری بیایید و اگر این برایتان مقدور نیست لااقل از کارگری برای ظالمان و بددینان دوری کنید که خداوند اگر شما را در این امر جدی ببیند بر سر راهتان مومنی را قرار می دهد تا کارگر او شوید که اگر مومن باشد بر شما ظلم نمی کند و چون شما را در سختی ببیند با شما مدارا می نماید و دردتان را می کاهد و بر شما سخت نمی گیرد.
ما بر حال امروز شما غصه می خوریم و دلمان بر اوضاعتان به درد می آید لکن توانمان برای خروج شما از وضعیتی که دارید کم است اما از خداوندی که بر هر کاری تواناست برای خروجتان از اوضاع سخت و دردناک امروز دست دعا بر می داریم.