مدیریت در اندیشه امام سجاد

مدیریت در اندیشه امام سجاد نیز می توان مشاهده کرد .مدیریت واقعی یعنی در کنار همه اعتقادات و ایمان ها به امورات دیگر برسیم . سیمای مدیریت در اندیشه امام سجاد (ع) سخنرانی آیت الله عبداللّه جوادی آملی این شعار رسمی که می گوئیم: أعظم الله اجورنا و اجورکم ب مصاب نا ب الحسین، صرف تعزیت و مراسم سوگ و ماتم نیست، پیام قیام و مبارزه و سلحشوری و خونخواهی را هم به همراه دارد. در جریان ائمه دیگر (ع)، سخن از أعظم الله اجورنا و اجورکم هست ولی در جریان سالار شهیدان، این صدر تعزیت است. ساقه تعزیت یا عنصر محوری دیگر خونخواهی و قیام است؛ و جعلنا و یّاکم م ن الطّال بین ل ثار ه (۱). این شعار لی یوم القیامه هست، یعنی از خدا می خواهیم که توفیق خونخواهی حسین بن علی را به ما بدهد... راز طلب نمودن خونبهای سیّد الشهداء (ع) توسط شیعیان مطلب دیگر آن که «ثار» یعنی خون بها. کسی حق ثار خواهی دارد که ولیّ دم باشد. بیگانه را چه رسد که خونخواهی کند! مطلب سوّم این که ما شیعیان، پدرمان را کشتند؛ ما فرزند حسین بن علی هستیم. وقتی پدر ما را شهید کردند، خب هر پسری حق دارد خونخواهی کند. ما تشیع را امضاء کرده ایم، با جان هم امضاء کرده ایم. و وجود مبارک رسول گرامی فرمود: أنا و عل أ ابوا هذ ه الامّه (۲)، من و علی پدر این مردم ایم. ما هم اینها را به عنوان پدری پذیرفتیم. پس اگر سخن از عاشوراست، سخن از خونخواهی قتل پدر است و از خارجی کسی چیزی نمی خرد امّا اگر کسی شیعه است، خب پدر او را کشتند. ما حق نداریم خون پدرمان را بخواهیم؟! و جعلنا و یّاکم م ن الطّال بین ل ثار ه، برای اینکه أنا و عل أ ابوا هذ ه الامّه. بنابراین ما چون پذیرفتیم اینها پدران روحانی ما هستند و پذیرفتیم فرزندان آنهائیم؛ اگر کسی عاشورا را فقط در اشک خلاصه کند، نه در قیام؛ معلوم می شود پسر حسین بن علی نیست! چه طور می شود پدر او را بکشند، او قیام نکند؟! شرف و آزاد منشی امام سجاد (ع) مطلب بعدی آن است که وجود مبارک علی بن الحسین، امام سجاد (ع) با گردن یا با دست بسته از کربلا تا شام آمده و این شرف بود. و در شام، جریان کربلا را مطرح کرد؛ وقتی گفتند: در این جنگ چه کسی پیروز شد، فرمود: درست است بازوهای ما بسته است؛ اما با همین دست ها رفتیم دین را زنده کردیم، قرآن را زنده کردیم و برگشتیم. افشاگری امام سجاد (ع) آن روز نمی توانستند بگویند لع ب الهاش م ب الملک. کم کم زمینه را فراهم کردند تا کربلا را به پا کردند. بعد از شهادت حسین بن علی (ع) رسماً تریبون اموی اعلام کرد: لع ب الهاش م ب الملک فلا خبرأ جآء و لا وحأ نزل (۳). این حرف را یزید ملعون بعد از شنیدن گزارش کربلا گفته است. امّا وقتی اسرا به کوفه آمدند، مجلس کوفه را قبضه کردند؛ بین راه بودند، بین راه را قبضه کردند؛ وارد شام شدند، مجلس اموی را در شام قبضه کردند؛ کلاً منکر شدند. گفتند: ما نکردیم، یزید گفت: ابن زیاد کرد، ابن زیاد گفت: عمر سعد کرد و... تا آن روز قبل از سخنرانی امام سجاد، همه خواهان جائزه بودند. بعد از سخنرانی زینب و امام سجاد، همه دیگری را لعن می کردند. آمدن سر و اسرا به شام کلّ منطقه را عوض کرد. و وجود مبارک امام سجاد با بازوهای بسته آمد، امّا زبانش زبان وحی بود. شبهه افکنی و مدیریت فقهی مطلب دیگر اینکه در طی این چند سال، شما انحاء شبهات را شنیده اید. تا سخن از ولایت فقیه است، می بینید عدّه ای می گویند به اینکه مدیریت علمی است، فقهی نیست ! فقه کاری به حلال و حرام و وجوب و استحباب و کراهت دارد. مدیریت که نمی تواند فقهی باشد ! وقتی مدیریت نتوانست فقهی باشد، در ولایت فقیه اینها مشکل پیدا می کنند. از آغاز پیروزی انقلاب این شبهات بود. بعد کم کم به مسأله تخصص و تعهّد رسید که آیا تخصص مقدّم است یا تعهد. از این مرحله که گذشتند، گفتند: چون فقه کاری به حلال و حرام دارد، کاری به مدیریت ندارد؛ دین سکولار است، کاری با تدبیر مملکت ندارد! و دهها شبهه در طی سالهای پس از انقلاب... پاسخ مشترک همه این شبهات این است که اینها خیال کردند دین یعنی همان دلیل نقلی. آنچه به نام آیه است، یا به نام روایت؛ دین است. بهشت و جهنّم را تأمین می کند، پاداش و کیفر را تأمین می کند و لا غیر. امّا براهین عقلی، ادلّه عقلی، این کاری به حلال و حرام و وجوب و مستحب و دوزخ و بهشت و مدح و ذمّ و قدح و ثواب و ع قاب و و اطاعت و عصیان ندارد. اوّل آمدند، عقل را که از قوی ترین ادلّه دین است، گذاشتند کنار؛ دین را در نقل خلاصه کردند. بعد گفتند: در آیه یا روایه که آئین کشور داری نیامده، آئین سد سازی نیامده، آئین کشاورزی و دامداری نیامده؛ کشور را این علم اداره می کند، نه دین! آنوقت تعارض علم و دین را از یک سو و سکولار بودن را از سوی دیگر مطرح کردند غافل از اینکه علوم ما بخشی به همین روایات وابسته است و بخش عمیقی از علوم ما به عقل تکیه می کند.
این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۵ / ۵ تعداد رأی: ۱
آراد برندینگ

ارسال نظرات (۲ نظر)

سمیه قنبری

عالی بود، نقش امام سجاد علیه السلام، بعد از واقعه کربلا بازر بود که با کمک حضرت زینب(س) توانستند به خوبی و با صراحت کامل وقایع کربلا را به گوش طرفداران حق برسانند.

۰

۰

نگین محمدنژاد مامالو

احادیث امام سجاد واقعا جای تفکر دارند، کاش الان هم می توانستیم این امامان بزرگوار را در کنار خود داشته باشیم.

۰

۰

💎 ۹ دهم ثروت در تجارت است💰