مدیریت مشارکتی ابزاری نیرومند برای ایجاد مشارکت، تعهد وفاداری و مالکیت کار است همکاری و رشد کار در مدیریت گروهی بیشتر و بهتر قابل دیدن است تعهد کارمندان به انجام کار باکیفیت، نسبت مستقیمی با میزان مشارکت آنها در تعیین اهداف و معیارها دارد.
به گفته سقراط «ما فقط وقتی چیزی را یاد میگیریم که دربارهاش گفتگو کنیم» ارتباط تکبهتک رابطه مستقیمی بین گفتگو و انگیزش وجود دارد اگر میخواهید افرادتان انگیزه انجام کارهای عالی را داشته باشند و از خودباوری و اعتمادبهنفس بالا لذت ببرند، باید فرصت داشته باشند تا به طور منظم درباره کاری که انجام میدهند با رئیس صحبت کنند.
مدیر برای کسب نتیجه جادویی از مدیریت مشارکتی، باید تعهدی واقعی به این فرایند داشته باشد باید باور کنید که افراد به مشارکت اهمیت میدهند باید احساس کنید که کارمندان حق دارند در تعیین کار، معیارها و روش انجام کارها مشارکت داشته باشند.
دو نشانه عملکرد عالی
روانشناسان دریافتهاند که دو مورد از مهمترین نشانههای موفقیت در بزرگسالی توقعات مثبت والدین به همراه محیط خانوادگی آزاداندیش است از آنجا که بزرگسالان فقط کودکانی با بهانههای بهتر هستند دو مشخصهای که نشانه بزرگسالان موفق است در محیط کار نیز اهمیت دارد: «انتظارات مثبت» و «محیط آزاد اندیشانه».
- بیشتر بخوانید: بهترین درامد دلاری
هر چه بیشتر با اعضای تیم ملاقات کنید، احساس مشارکت آنها بیشتر شده و عزت نفسشان بالاتر میرود یکی از بهترین تشبیهاتی که میتوان از آن استفاده کرد، خانواده است روابط منظم برای خانواده همان جمع شدن دور میز شام و بازی و صحبت است.
اگر زمان مشخصی را با اعضای خانواده خود سر میز شام نگذرانید و وقتی با هم نیستید ارتباط منظمی با آنها نداشته باشید، زندگی خانوادگیتان به سرعت رو به زوال میگذارد زندگی کاری نیز همینطور است.
پنج کلید ساخت تیم
پنج عنصر مهم برای ایجاد یک تیم کاری با عملکرد عالی عبارتند از:
۱. اهداف کلی و جزئی مشترک: اعضای تیم به طور منظم با هم دیدار میکنند تا درباره اهداف کلی و جزئی، کارهایی که باید انجام شود، زمان انجام کارها و استانداردهای کیفی بحث کنند.
۲. ارزشهای مشترک و اصول راهنما: اعضای تیم درباره روش انجام کار در کنار هم و ارزشهای مشترکشان از جمله وقتشناسی، مسئولیتپذیری، سودمندی، همکاری و حفظ تعهداتشان به یکدیگر بحث کرده و به توافق میرسند.
۳. برنامههای اجرایی مشترک: همه، وظیفه هر یک از اعضای تیم برای دستیابی به هدف اصلی را میدانند و همه اعضا به انجام به موقع کار خود بر اساس معیارهای لازم متعهد هستند.
۴. رهبر اجرایی: مدیر یا رهبر تیم وظیفه خود میداند که مطمئن شود سایر افراد موارد لازم برای انجام درست و کامل کارهایشان را در اختیار دارند. وظیفه مدیر این است که هر مانع و مشکلی را از سر راه اعضای تیم بردارد تا کارشان را به موقع انجام دهند.
۵. بررسی و بازخورد منظم: تیم جلسات ملاقات منظمی دارد تا این سؤال پرسیده شود «عملکرد ما چگونه است؟» تعامل مثبت و بحث آزادی بین آنها وجود دارد که موجب بهبود توان تیم در راستای کسب نتایج بیشتر و بهتر میشود.
افراد فقط تا حدی در کاری مشارکت میکنند و درباره آن هیجانزده میشوند که بتوانند عقاید و نظراتشان را به طور منظم در آن لحاظ کنند هر چه بیشتر درباره کار، اقداماتی که باید انجام دهید و بهترین راه انجام آن صحبت کنید تعهد، وفاداری و اشتیاق بیشتری در افراد ایجاد میکنید.
افراد را آگاه نگه دارید
یکی از مهمترین انگیزانندهها احساس «در جریان کارها بودن» است کارمندان شاد گزارش میدهند که احساس میکنند از کارشان و همه اتفاقات اطرافشان کاملا آگاه هستند آنها احساس اعضای محترم یک نهاد بزرگتر را دارند که در دستیابی به اهداف کلی و جزئی شرکت مشارکت میکنند.
در بهترین سازمانها، افراد در هنگام توصیف شغلشان از ضمایر «من و مال من» و هنگام توصیف کسبوکارشان از ضمایر «ما و مال ما» استفاده میکنند در سازمانهایی که اثربخشی کمتری دارند، کارمندان هنگام صحبت از سازمان از واژگان «آنها، آنها را و شرکت» استفاده میکنند، گویی سازمان از فرد کارمند جدا است.
حس مالکیت ایجاد کنید
با این حال هر چه مشارکت بیشتری با کارمندان داشته باشید یعنی درباره کاری که باید انجام شود و بهترین روش انجامش با آنها صحبت کنید، کارمندان حس مالکیت بیشتری نسبت به کار داشته و به تدریج آن را متعلق به خود میدانند.
وقتی این «انتقال مالکیت» روی میدهد، کارمندان باانگیزهتر شده و برای انجام درست و به موقع کار مصممتر میشوند زیرا کار اکنون مایملک طبیعی آنها است و به آنها تعلق دارد کار داراییشان است و در صورت انجام درست کار، بازتابی از قابلیتهای شخصی آنها است.
استفاده از مدیریت موردی
هدف شما به عنوان مدیر آزاد کردن ۵۰ درصد عملکردی است که کارمندان درون خود حبس کردهاند با انگیزه دادن به آنها برای عملکرد بهتر به این دلیل که خودشان میخواهند و نه به این خاطر که مجبورند، به این هدف میرسید.
به یاد داشته باشید که نمیتوانید از بیرون به کسی انگیزه دهید فقط میتوانید محیطی خلق کنید که بیدارکننده انگیزه درونی فرد برای انجام کار بیشتر و بهتر است.
کار را به آنها بسپارید
مدیریت موردی زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که وظیفهای را واضح و کامل به شخص دیگری محول میکنید شما و شخص مقابل درباره کاری که باید انجام شود، روش ارزیابی و مهلت سررسید آن صحبت کرده و به توافق میرسید.
در صورت لزوم، برنامه مشخصی را برای بررسی فرایند در بازههای از پیش تعیینشده ترتیب میدهید سپس فرد را برای انجام کار تنها میگذارید، به جز وقتی که انحرافی از معیارهای مورد توافق صورت گیرد یا مشکلی غیرمنتظره پیش آید.
- بیشتر بخوانید: درآمد دلاری تضمینی
دو نیاز اساسی
افراد برای داشتن بهترین عملکرد در دنیای کار دو نیاز اساسی دارند: اولین مورد «نیاز استقلال» است که نیاز به دیده شدن و مورد احترام واقع شدن به عنوان فرد و برجسته شدن برای عملکرد فردی است افراد نیاز دارند به خاطر موفقیت فردی مورد توجه قرار گیرند و احساس کنند «من خاص هستم».
سازمانها و مدیران خوب محیطهایی را به وجود میآورند که افراد از یک سو احساس استقلال و اهمیت دارند، اما نیاز به تعلقشان هم با این احساس که بخشی از تیم یا بخشی از سازمانی بزرگتر هستند، تأمین میشو. ساختارهای پاداشدهی در سازمانهای عالی به گونهای طراحی شدهاند که نه تنها به عملکرد مستقل بلکه به عملکرد تیمی هم پاداش دهند.