درد امروز تمامی جامعه مشکلات اقتصادی است که با داشتن پول تقریبا می توان گفت تمامی ابعاد سختی ها و رنج های انسان به اتمام می رسد.
اشتراک انسان ها در منفعت
همه انسان ها در یک چیز با هم مشترک هستند و آن این است که همه به دنبال منفعت خودشان هستند؛ اما در روش رسیدن به منفعت با هم اختلاف دارند و صحیح هم همین است؛ چون اگر همه در رسیدن به منفعت یک روش را انتخاب کنند، زندگی بشر مختل می شود. هر انسان برای رسیدن به منفعت بر طبق رای و فکرش حرکت می کند و به آن می رسد؛ یعنی همه به آن چیزی می رسند که ثمره عقل شان است؛ در نتیجه اگر ضرر کنند جزء خودشان نباید کس دیگری را ملامت کنند.
انسان در چه عرصه هایی می تواند قیام کند؟
انسان در عرصه فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، علمی، نظامی، اقتصادی می تواند قیام کند؛ اما مسئله اصلی تشخیص اولویت است، اکثر آدم ها در تشخیص اینکه کدام قیام مهمتر است و اولویت دارد، عاجز و ناتوان هستند؛ این عدم تشخیص سبب آن شده است که کشور ما در بعضی از عرصه ها بیشتر پیشرفت کند و در بعضی از عرصه ها کمتر. برای مثال کشور ما در عرصه علمی پیشرفت بسیار خوبی کرده است، به طوری که سرعت رشد علمی ایران یازده برابر جهان است؛ اما در عرصه اقتصادی سرعت پیشرفتش کند است. کشور ما یک میلیون تاجر نیاز دارد، اما تعداد تجار فعال خیلی کمتر از این تعداد است.
درد امروز جامعه ما چیست؟
درد امروز کشور ما " اقتصاد " است؛ وقتی درد اقتصاد است، می بایست عمده قوای کشور در اقتصاد متمرکز شود اما متاسفانه نمی شود. چند درصد از برنامه های صدا و سیما برنامه های اقتصادی و آموزش مهارت تجارت است؟ آیا آنقدری که صدا و سیما به کنکور و کلاس های کنکور اهمیت می دهد به اقتصاد هم اهمیت می دهد؟
غفلت حرام است
در شرایطی که خداوند به هر انسانی استعداد های فوق العاده ای داده است و آن انسان نتوانسته استعدادش را شکوفا کند و بابت این موضوع احساس ناراحتی می کند، نباید باقی مانده عمرش را تلف کند و کار بیهوده انجام دهد. امام سجاد در مناجات خمس عشر می فرماید :" خداوندا من از هر لذتی که باعث دوری من از تو شد استغفار می کنم ". پس معلوم می شود هر لذتی که انسان ببرد اما آن لذت باعث نزدیکی او به خداوند و موفقیت و رشد نشود، آن لذت گناه است.
درک لذت های عالی
لذت هایی وجود دارد که مردم کمتر به آنها توجه می کنند و اساسا آن را لذت نمی دانند. اکثر مردم خوردن و آشامیدن و تفریح و تماشای فیلم و آهنگ را لذت می دانند؛ در حالی که لذت های دیگری وجود دارد که فقط تجار از آن ها بهره مند می شوند. برای مثال تاجری که چند هزار نفر زیر مجموعه او هستند و او تامین کننده حقوق و مزایای آنها است؛ زمانی که حقوق شان را می دهد لذتی می برد که با کمتر چیزی قابل مقایسه است. لذت واسطه روزی شدن چند هزار نفر لذت عالی است که درک آن نصیب هر کس نمی شود.