? شروع هر کسب و کار، بدون داشتن راهنما یا کسی که بتواند تکنیک ها و جزئیات کار را برای ما کنترل کند، موفقیت آمیز نخواهد بود.
در طول یک مسیر کاری همیشه انجام دادن دستورالعمل ها و آموزش ها نتیجه بخش باشد، مثلاً نتیجه این خواهد شد ما برفرض کتابی را در مورد شنا مطالعه می کنیم و براساس آن کتاب می توانیم شنا کردن را یاد بگیریم، اما آیا واقعاً می توانیم با همان سرعت همیشگی در مسیری که داریم پیشرفت می کنیم و آن کاری که مهارت آن را بدست می آوریم بتوانیم نتیجه بگیریم؟
[remusics src="https://s3.eu-1.blufs.ir/aradbranding-fa-wp-content/uploads/2021/07/4103.mp3" pic="https://s3.eu-1.blufs.ir/aradbranding-fa-wp-content/uploads/2021/09/WhatsApp-Image-2021-08-07-at-10.40.01.jpg" desc="تاثیر اصطلاح تکنیک در فروش" title="استاد آقاجانی"]
? و آیا نویسنده آن کتاب و آن کسی که آموزش ها را بصورت صوتی یا ویدئو یا متن ارائه می کند، تمام آنچه در دِلش در سینه اش، بعنوان تجربه دارد در اختیار فرد مقابل بگذارد؟
نه، چرا؟ چون بعضی از این موارد نیازمند تلفیق، ترکیب، یا تغییر هستند، در بعضی از موارد باید استثناء قائل شویم، در بعضی از موارد باید مدل های خاص خود را ایجاد کنیم، و همه کسب و کارها یک مُدل و یک إشل یکسان نیستند.
? بعضی از دوستان می گویند چرا تمام چیزهایی که آموزش می دهید، یکسری سرفصل مثل دانشگاه ها و کلاس ها و ترمهای این مدلی تعریف نمی کنید؟
ما چنین سرفصل هایی را تعریف کردیم، اما همیشه می دانیم، تجارت کردن مثل یک پازل است که برای هرکسی طرح خودش را دارد، یعنی هیچ محصول و هیچ شخصی با هم یکسان نیستند.
حتی اگر دو نفر با یک محصول یکسان، اما با دوتا تیپ شخصیتی، استعداد و توانمندی های مختلفی باشند، مشتریان آنها هم متفاوت خواهد بود.
خروجی ها و نتایجی که از کار می گیرند متفاوت خواهد بود، بخاطر اینکه نمی توانیم پیش بینی کنیم که امروز و در این ساعت مشتری که سراغ شما آمده، از کدام کشور و با چه تقاضا و نیازی آمده است.? و فردا در ساعت دیگری مشتری با چه مشخصاتی و چه تقاضایی سراغ شما خواهد آمد؟
خیلی اوقات اساتید، در یک جلسه و در یک مشورت و در یک شوری که نزد هم داریم در مورد یک مسئله کاری به یک جمع بندی می رسیم.
و شما می توانید با یک مشاوره گرفتن از این فوت کوزه گری، یا نکات ریزی که داخل کار شما هست، کاملاً با خبر شوید.
? و ما آن اطلاعات را کاملاً در اختیار شما قرار دهیم، شما دارید یکسری کارها را طبق اصول و دستورالعمل هایی که بعید می دانم اکثر شما انجام بدهید، یعنی اکثر کسانی که آموزش های ما را گوش می کنند، متاسفانه حتی آن چیزی که ما می گوییم را به درستی درک نمی کنند یعنی مثلاً به افراد می گوییم، آقای فلانی، در ابتدای طرح شتابت باید با مشتری تماس صوتی برقرار کنی، اما بازهم می گویند ما با خیلی از مشتریان تماس نگرفتیم.
? می گوییم چرا؟ می گوید دیدم توی واتسپ پیام می دهد، برای همین در چت آمدم و با ایشان پیش رفتم، چرا شما این را تغییر دادید؟
این مُدل که ما گفتیم را چرا تغییر دادید؟
یا گفتیم در ابتدای کار باید چکارهایی را انجام دهید، باید اعتماد طرف مقابل را جلب کنید، اما می بینیم این رویه به درستی پیش نمی رود، تا شما می بینید از شما قیمت می خواهد سریع حول می شوید، و به ایشان اعلام قیمت می کنید.
? مَثَل شما مَثَل فردی است که آمده ماهیگیری یاد بگیرد و نشسته در قایق و قلّاب خود را هم انداخت،طبق دستورالعمل های ما منتظر است، یک لحظه ماهی به قلّابش فشار می آورد و حول می شود، صبوری نمی کند که قشنگ، صید طعمه را در دهانش بگیرد، سریع می خواهد نخ ماهیگیری را جمع کند، ماهی از دستش فرار می کند و چیزی از طعمه برایش باقی نمی ماند.
قلاب خالی بالا می آید، و حتی طعمه هم داخلش نیست، برنده بازی شما نیستید، بخاطر اینکه در کارتان دقت و ظرافت کافی را بکار نبردید.
? در مشاوره چه چیزی اتفاق می افتد؟
من در مشاوره می توانم این جزئیات و نکات کارم را، و مشکلات و موانعی که در کارم دارم را بررسی کنم، در ضمن در حین مشاوره گرفتن، ان روحیه و انگیزه جنگنده بودن، موانع کار و بعضاً مسائلی که مربوط به بحث انگیزشی می باشد را مطرح کنم.
یعنی من به عنوان کسی که کار می کنم، هم نیازمند انگیزه هستم، و هم نیازمند دستورالعمل های کاری و هم نیازمند «فوت کوزه گری» هستم.
به همان مثال ماهیگیری بر می گردم، شما فرض کن در قایق نشستی و لحظه ای احساس می کنید که ماهی دارد طعمه را می کشد، اگر کنار شما یک مشاور، یک آدمی را که بلد باشد داشته باشید، به شما می گوید صبر کن، تا ماهی قشنگ قلّاب و طعمه را به خوبی بگیرد، عجله نکن، سعی نکن با استرس قلاب را بکشی بالا، چون این باعث می شود که ماهی به قلّاب تو گیر نکند و تو نمی توانی ماهیگیری کنی.
[av_notification title='' color='green' border='' custom_bg='#444444' custom_font='#ffffff' size='large' icon_select='no' icon='ue800' font='entypo-fontello' admin_preview_bg='']
همه این ها را در کنار شما یک مشاور می تواند انجام دهد، بعضاً ما افرادی را می بینیم که می آیند مشاوره خود را با پرسنل ما انجام می دهند، حقیقتاً قرار نیست مشاوره شما را پرسنل انجام دهند، ما آمدیم تعداد اساتید «آراد» را زیاد کردیم تا بتوانیم شرایط آموزش و مشاوره دقیق تر را برای شما فراهم کنیم.
[/av_notification]
افرادی که با تجربه، با مهارت و با سابقه کاری بالایی هستند، درون سیستم هستند، و این شرایط را فراهم کردیم تا در زمان بیشتر، وتعدد بیشتر بتوانیم مشاوره بگیرید، اگر شما بیایید و بگوید من از فلان پرسنل شما مشاوره گرفتم، و غلط مشاوره داده، مسئولش چه کسی است؟
خود شما! ما داریم می گوییم شما بیایید از ما ها مشاوره بگیرید، از اساتیدی که در این کار آموزش دیده اند، تجربه دارند، مهارت، تجربه کسب کردند، تجارت کردند، پس اساتید می توانند خیلی بهتر از تمامی کسانی که هرجای کشور بتوانند به شما مشاوره بدهند، براساس واقعیت های دنیا به شما مشاوره بدهند.
? بهترین کار شما چیست؟
همیشه مشاوره بگیرید، همیشه انگیزه، موانع و مشکلات کار خود را بپرسید، سعی کنید مداوم خود را شارژ و بروز کنید، همیشه دغدغه این را داشته باشید، که چرا نمی فروشید؟
کارتان را آنالیز کنید و این آنالیز را به اساتید ارائه دهید، وقتی این آنالیز را در اختیار مدیران قرار می دهید، به شما پیشنهاد و راه کارهایی خواهند داد که اینها را انجام دهید.
تا خروجی کار شما بهتر شود و بتوانید خروجی بهتری را ببینید، یک زمانی یک راهکاری را می گویید، من نمی توانم انجام دهد، آن را به مدیر بگویید و مشاوره شما متوجه خواهد شد که نتوانستید انجام دهید، و راهنمایی خواهد کرد تا دوباره بتوانید انرژی بگیرید و آن کار را انجام دهید.
زمانی هم که موفق به انجام آن کار شدید، و خروجی آن را دیدید، دوباره یک راهکار جدید ارائه می دهند، هرکدام از اینها می تواند به شما کمک کند، تا سرعت رشد تان بیشتر شود.
یک مثال دیگر میزنم، من می روم شنا یاد بگیرم، خودم براساس اصولی که در کتاب شنا نوشته است شروع به یادگرفتن می کنم، ولی وقتی یک مربی کنارم باشد، اگر یک موقع داخل آب استرس بگیرم، می گوید آرام باش، نفس عمیق بکش، دستهایت را آرام بزن، چون من داخل گود هستم و مشاور از بیرون می بیند.
خیلی بهتر می تواند راهنمایی کند و بگوید اشکال کار از کجاست، من فکر می کنم درست دارم انجام می دهم، اما آنی که بعنوان مربی، مدیر و استاد به من آموزش می دهد، چون از بیرون دارد می بیند و رصد می کند و تجربه کرده این کار را، دقیقاً می داند مشکل از کجاست، خیلی بهتر می تواند راهنمایی کند چون من را می شناسد، از من اطلاعات دارد، و می تواند به من مشاوره بدهد.
همیشه از اساتید ما مشاوره بگیرید، نروید از پرسنل مشاوره بگیرد و بعد بگویید اینطوری شد.
اینجا ما مسئولیتی نداریم، مقصر خود شما هستید، کاری را نکنید که ما بخواهیم تقصیر را گردن شما بیاندازیم، کار را طوری پیش ببرید که بتوانیم نتیجه بگیریم، وقتی از ما مشاوره بگیرید ما کمک تان می کنیم، اختیاراتی داریم، اگر مانعی باشد موانع را برمی داریم، چون موانع را می شناسیم، به شما راه حل می دهیم و کمک تان خواهیم کرد که خروجی بگیرید.
? اما واقعاً از یک پرسنل چه توقعی دارید؟
? بعضاً شما را دیدیم، از افراد بیرون سیستم، مشورت می گیرید، اینها از کجا آمدند؟
? آقای فلانی که ازش مشورت گرفتید در این کشور چقدر صادرات کرده، چند سال است بیزنس می کند؟
? چندتا پرسنل دارد، چند تا دفتر در کلّ کشور دارد؟
? چندهزار نفر را کمک کرده، چقدر مردم ایشان را می شناسند؟
? همه اش اسم، و عکس و فیلم با ماشین مدل بالا، که یعنی مثلاً من می توانم به شما مشاوره انگیزشی بدهم، آیا صرف انگیزش آن هم در مسیر غلط کافی است؟
? یعنی در مسیر غلط می رود، اما امید دارد که می رسد، می گوید چون دیدگاه مثبتی دارم، می رسم.
انرژی های مثبت کیهانی کمک می کنند تا برسم، خوب تو جاده را اشتباه رفتی، داری می روی جنوب، درصورتی که ما داریم به شمال می رویم.
وقتی جاده را اشتباه بروی انرژی کیهانی هیچ کمکی به تو نمی کند، خود خداهم می گوید«کجا داری می روی؟»
چه کمکی انتظار داری[وقتی مسیر خود را غلط انتخاب کردی] یا مثلاً دیدیم رفته با یک تاجر 40 ساله که هنوز هم دارد به روش ها و سبک های قدیمی تجارت می کند، مشاوره گرفته و بعد می گوید من با فلانی صحبت کردم.
اینطوری گفت، ایشان تاجر بزرگی است، بله اما در 40 سال پیش مانده، اگر هم فروشی دارد، از مشتریان و روابط 40 سال پیش اش است.
مشتریانی که اینترنت نداشتند، الان که مشتری طبق تجارت سنتی رفتار نمی کند، هنوزهم که هنوز است، تولید کنندگان و تجار قدیمی به این ادراک نرسیدند که ضرورت اینترنت چیست؟
هنوز حتی راهکار آن را هم بلد نیستند، بعضی افراد به من مراجعه می کنند می گویند، ما از یک شرکت SEO مشاوره گرفتیم، می گوییم چرا شرکت SEO می گوییم فلانی استاد SEO ایران است.
? خوب باشد، این استاد SEO ایران چند تا سایت زده؟
که در حد اینکه یک برنامه نویسی سطح بالایی باشد، و استاندارد های لازم را رعایت کرده باشد، همه اینها درست است، اما حقیقت دیدگاهش این نیست که شما از این سایت بفروشید و تاجر بشوید، دیدگاهش این است که اگر یک طراح سایت و SEO کار سایت را دید بگوید به به، عجب سایت خوبی زدی.
دیدگاهش این است، هیچ وقت نمی تواند بفهمد ما این طرح را بر اساس آخرین استانداردهای UX یا تجربه کاری کاربرانمان طراحی کرده ایم.
اما تجربه کاربری که مشتریان ما براساس تجارت کردن طراحی شده، نه براساس کاربرانی که مثلاً دارند یک سایت زیبا را می بینند، اصلاً سایت ما سیاه یا سفید، مشتری می دهد، شما بگویید کدام یک از این آقایان توانستند برای دیگران مشتری فراهم کنند؟
یعنی یک مدلی طراحی کنند که بتواند هزار نفر، دو هزار نفر، 10 هزار نفر آدم را از این راه به مشتری برسانند؟
هیچ کدام نتوانستند، فقط ادعا است فقط چهارتا کلاس و شو قشنگ است، خروجی هیچ.
[av_notification title='' color='orange' border='' custom_bg='#444444' custom_font='#ffffff' size='large' icon_select='no' icon='ue800' font='entypo-fontello' admin_preview_bg='']
اگر ادعا می کنند، ادعای خود را در خروجی ثابت کنند، میان می گویند مثلاً من یک سایت خوشگل برای ایرانسل زدم، ایرانسل نیازمند این نیست که در گوگل جایگاه بگیرد، شما طراح سایت ایرانسل هم باشید، طراح سایت صدا و سیما باش، طراح سایت هزاران وزارت خانه و سازمان دولتی دیگر باش.
[/av_notification]
کسی نیاز ندارد که آن سایت را پیدا کند، مثلاً می گوید من طراح سایت سنجش آقای فلانی هستم، خوب باش، از آن سایت چه چیزی می خواهی بدست بیاوری، آیا دنبال چهارتا مشتری از اینترنت هستی، نه طراح سایت فلانی می باشد، این تیپ سایت ها هیچ وقت به درد شما نخواهند خورد، نروید مشاوره بگیرید از مسیر های غلط، ما در آراد همه جنبه ها را بررسی کردیم، مسیر ها را برای شما بررسی کردیم، اگر قبلاً هم می گفتیم، استاد فلانی به علت مشغل کاری وقت نمی کند جواب دهد، الان الحمدلله 10 تا استاد هستند، که می توانیم بیاییم و بنشینیم و از آنها مشاوره بگیریم، و برای توسعه کسب و کارخود سؤال بپرسید، اگر شما از این فرصت استفاده نکنید، مقصر خودتان هستید، دنبال اینکه تقصیر را گردن کسی بیندازید نباشید، بپذیرید برای یاد گرفتن باید سؤال کنید، بپرسید تا راهکار به شما بدهیم.
اگر بپرسید راهکار هم به شما داده خواهد شد، آن موقع متوجه خواهید شد که ما به شما چه می گوییم؟
البته مشاوره به این معنا نیست، که شما هیچ گوش ندهید، و فقط سؤالات خود را از ما بپرسید، وقتی زنگ می زنید یا حضوری می آیید می پرسید، می گویید فلان کار را می خواهم انجام دهم، چگونه انجام دهم، ما می گوییم، آموزش آن را دادیم چرا نگاه نکردید؟
همین هفته آموزش فایل صوتی آن را گذاشتیم، الان یک هفته شده چرا گوش نکردید؟
ده دقیقه فایل را گوش بده، و بدان دارد چه اتفاقی می افتد، برای آموزش ها وقت نمی گذارید، ما چکار کنیم؟
اما نکته آخر، حتماً حتماً به فایل های آموزشی که در طول هفته، در طول روز گذاشته می شود، دقت کنید، وقت بگذارید به فایل های آموزشی کاملاً گوش دهید، و خودتان را بروز کنید، و حتماً هم در جهت توسعه کسب و کار خودتان جلسه حضوری با اساتید بنشینید صحبت کنید، و راهکار ها را ببنید که چه اتفاقی باید بیافتد برای افزایش مشتریان تان.
این مطلب چه اندازه برایتان مفید بوده است؟میانگین امتیاز
۵
/
۵ تعداد رأی:
۱