تا زمانی که دیدن را نیاموزید دیده نمی شوید

? بازاریابی در چند دهه گذشته تغییر چشمگیری داشته است ولی ما ذهنیتمان را مطابق آن تغییر بروز نکردیم در مدل ذهنی ما تبلیغات در مرکز بازاریابی قرار دارد ولی در عصر اینترنت این موضوع دیگر منطقی نیست و به فلسفه جدیدی نیاز دارد. وقتی واژه بازاریابی به گوش شما می خورد چه کلمه ای به ذهن شما می آید اگر مثل اکثر افراد فکر کنید کلمه تبلیغات این دو کلمه به قدری با هم عجین شده اند که گاهی به جای همدیگر استفاده می شوند و گاهی هم هم‌معنی هستنند امروزه بیش از هر زمان دیگری ما به مفهوم وسیع تر از بازاریابی مفهومی که فراتر از تبلیغات باشد ما نیاز داریم چرا یک سری استراتژی های بازاریابی تشویق نکردن بیش از حد افراد است.

? تبلیغات انبوه در دوران شکوفایی جمعی منطقی بود ولی در عصر اینترنت دیگر منطقی نیست تصور کنید شما یک مدیر بازاریابی در دهه 50 و 60 شمسی هستید یک محصولی دارید و می خواهید برای آن بازاریابی کنید و آن را بفروشید از چه روشی استفاده می کردید؟ طبیعتا از رویکرد کلاسیک و سنتی بازاریابی استفاده می کردید یعنی شما تبلیغات زیادی را بخرید و کاری کنید هر تعداد از مردم که می توانند آن را بگیرند به این رویکرد شیوه کوکاکولایی می گویند که شرکت کوکاکولا در سال 60 تا 70 از آن استفاده می کرد. ?  تلویزیون و مجلات را از تبلیغات پر می کردند یعنی از رسانه جمعی برای اشباع بازار جمعی و پیام جمعی جمیع مردم را هدف قرار می دادند در ده 50 و 60 سه تا کانال تلویزیونی وجود داشت و این رویکرد کارگشا بود یعنی اگر در یک کانال تلویزیونی که برنامه یا سریال مورد علاقه مردم پخش می شد میلیون ها نفر آن را می دیدند اما امروز توجه مردم به صدها کانال تلویزیونی و ماهواره ها و فیس بوک و سایر رسانه های دیگر پخش شده است امروزه اینترنت از یک طرف می تواند بزرگترین رسانه جمعی باشد که میلیاردها انسان را به هم متصل می کند و از طرفی می تواند کوچکترین رسانه جمعی باشد که هر شخصی می تواند نسخه مربوط به خودش را داشته باشد مثل اینستاگرام و تلگرام و ... ? همانطور که اینترنت راه خودش را در عرصه های مختلف زندگی ما باز کرده و هر روز آشکارتر می شود همه به خوبی می دانند که بازاریابی دیجیتال آینده بازاریابی اما دانستن این موضوع نیست شما می توانید بدون بازاریابی وارد دیجیتال بشوید اینترنت به شما این امکان را می دهد که راه جدید را برای ارتباط با مشتری ها پیدا کنید بنابراین اینترنت در نگاه اول واسطه عالی برای تبلیغات است. به چند دلیل، دلیل اول گروه افرادی را که می خواهید به عنوان بازار هدف بدست بیاورید را خودتان انتخاب می کنید و نیازی نیست که پیامتان را به همه افراد ارسال کنید. ? دلیل دوم این که در هر کجا و در هر زمان به گروه هدف خودتان می توانید برسید مثلا لازم نیست که مخاطب شما در 9 شب برای تماشای برنامه مورد علاقه خودش پای تلویزیون بنشیند. ? دلیل سوم این که شما می توانید بازار هدف مشتری هایتان را ارزیابی کنید و بودجه بازاریابی را بر اساس این تنظیم کنید اما یک مشکل وجود دارد که شاید این سوال در ذهن تان بوجود بیاید که همه شرکت ها به راحتی می توانند این کار را انجام بدهند و بنابراین مردم در هر کجای این فضا در معرض بمباران تبلیغاتی قرار می گیرند این محدودیت که اگر آن را عیب نگوییم که بسیاری از شرکت ها از طریق بهینه سازی موتورهای جستجوگر برطرف کردند و به این طریق تنها شرکت هایی در صفحه اول جستجوگرها قرار می گیرند که صحیح و درست باشند. ? مابقی در صفحات دوم و یا بیشتر قرار می گیرند به محض حضور آنلاین شما در وب سایت یا صفحه رسانه جمعی co اهمیت زیادی پیدا می کند هدف آن این است که جایگاه برجسته برای وب سایت شما ایجاد کند خب برجسته بودن در دنیای اینترنت از اهمیت زیادی برخوردار است چون بیشتر دیده شدن اغلب منجر به فروش بیشتر هم خواهد شد. ? در میان بسیاری از عواملی که در استراتژی نقش دارند مسئله انتخاب کلمات کلیدی است که شما با انتخاب درست کلمات کلیدی تصمیم می گیرید که با کدام کلمات می خواهید در جستجوها دیده بشوید چه نوع کلماتی می توانند یک مشتری بالقوه را به سمت کسب و کار شما هدایت کنند خب انتخاب نوع کلید واژه در حیطه محصول انتخابی شما و ارزش های فردی افراد در مورد آن محصول انتخابی است که این موارد را در پادکست های بعدی صحبت خواهیم کرد.

این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۳ / ۵ تعداد رأی: ۲
آراد برندینگ

ارسال نظرات (۱ نظر)

علی انصاری

سلام توضیحات کامل هست

💎 ۹ دهم ثروت در تجارت است💰