شما یا جزء مردم هستید یا جزء نظام سرمایه داری کاپیتالیسم و امپریالیسم که اگر بر روی لینک کلیک نمایید می توانید بهتر آنها را بشناسید.
مردم پولشان را از راهی غیر آنچه نظام سرمایه داری به دست می آورد بدست می آورند.
مردم پولشان را یا از فروختن محصولی بدست می آورند یا از ارائه دادن خدماتی.
به طور مثال شما که تاجر هستید در حال فروش محصولاتتان هستید و از این راه به پول می رسید.
این خرید و فروش های عمده همان تجارت است.
و یا اینکه مردم به خرید و فروشی خرده مشغول هستند که بِیع نام دارد.
و یا اینکه خدمتی ارائه می کنند.
مثلا نجار برای مردم میز درست می کند و پولی دریافت می کند یا معلم آموزشی می دهد و پولی دریافت می کند و پزشک بیماری را درمان می کند و پولی می گیرد یا مکانیک که ماشینی را درست می کنی و پولی می گیرد و دیگر مشاغل که هر یک خدمتی ارائه می کنند و پول می گیرند.
پس مردم برای بدست آوردن پول یا محصولی می فروشند و یا خدمتی ارائه می کنند.
همه ما آرادی ها و نیز خود آراد در گروه مردم است.
چون تاجران و نمایندگان ما که محصول می فروشند.
کارمندان هم دو بخش هستند دسته ای که به فروش محصولات تجاری اقدام می کنند و دسته ای که به ارائه خدمات برای تاجران و نمایندگان مشغولند.
در هیچ کجای ساختار آراد پولی غیر از فروش محصولی یا ارائه خدمتی جابجا نمی شود.
اما در نظام سرمایه داری کاملا برعکس است.
آنجا نه محصولی به کسی فروخته می شود و نه خدمتی ارائه می گردد.
در نظام سرمایه داری مردم به بردگی کشیده می شوند و تمام اموالی که توسط فروش محصول یا ارائه خدمت به زحمت زیاد بدست آورده اند به راحتی چپاول می شود.
در گذشته با اعمال زور و به صورت اجباری این بردگی انجام می شد.
دردناک اینجاست که در برده داری نوین، این چپاول با رضایت خود مردم و به صورت کاملا اختیاری انجام می شود.
آنها از جهل مردم ارتزاق می کنند.
بانک و رمز ارز ابزار خوردن اموال مردم
شما پولی که با زحمت زیاد بدست آورده اید را یا به بانک ها می سپارید و یا به رمز ارزها تبدیل می کنید.
بانک ها یا رمزارزها در ازای این پولی که حاصل سال ها عرق ریزی و خون دل خوردن شماست به شما محصولی می دهند؟ خیر.
به شما خدمتی ارائه می کنند؟ خیر.
فقط تعدادی صفر و یک در گوشی همراهتان مشاهده می کنید که برایتان محل اعتبار است.
در حقیقت نظام سرمایه داری تولید اعتبار می کند.
هیچ خدمت یا محصولی به شما ارائه نمی کند.
به طور مثال زحمت می کشید و در طول ماه ۴۰ میلیون تومان به دست می آورید.
این ۴۰ میلیون تومان را می دهید و کارمند بانک به شما یک عدد در گوشی همراهتان می دهد.
یعنی بانک در کمتر از چند ثانیه صاحب اموال شما شد و هیچ چیزی هم به دستتان نداد جز یک اعتبار.
رمز ارز هم دقیقا همین است.
آیا نمی بینید بانک ها و رمزارزها چه تلاش زیادی برای گرفتن پول های مردم دارند؟
و نمی بینید چقدر بیرون کشیدن همین پول ها از بانک ها سخت و زمانبر است؟
یعنی وقتی می خواهی پول بگذاری به راحتی انجام می دهند و وقتی می خواهی پول را خارج کنی با محدودیت های مختلف مواجه ات می کنند.
چون پول بی زبانتان را به دستشان داده اید و چرا باید به راحتی به شما پس بدهند؟
اما در گذشته برده داری برای نظام سرمایه داری اینقدر راحت نبود.
قبلا باید به کنیزان و غلامان در ازای خدماتشان غذا می دادند که یک محصول بود.
باید لباس می دادند که یک محصول بود.
باید درهم و دینار می دادند که نقره و طلا بود و ارزش ذاتی داشت.
بعد از مدتی گفتند چرا این ها را به بردگی مستقیم بگیریم؟
آزادشان می کنیم تا در همان خانه های ما ساکن شوند و به ما اجاره هم بدهند.
آزادشان کنیم تا لباس هایشان را خودمان به آنها بفروشیم.
آزادشان کنیم تا دیگر نقره و درهم به آنها ندهیم.
و مردم را از فاز بردگی مستقیم آزاد نمودند و مردم هم خوشحال شدند که چون اربابان خوبی داریم و دعاگویشان شدند.
سپس فرآیند خلق پول های اعتباری آغاز گردید.
پیش از این پول های اعتباری پول درهم و دینار بود.
درهم یعنی نقره و دینار یعنی طلا.
و به صورت سکه ای بود.
بعد گفتند چرا به مردم طلا و نقره که واقعا ارزشمند هستند بدهیم؟
یک چیزی بدهیم که ارزش واقعی نداشته باشد و ارزشش اعتباری باشد.
گفتند خب برای این کار باید از نظر ظاهری شبیه همان درهم و دینار باشد.
اینجا بود که اول پول را به دست من و شما به صورت کاغذی ندادند چون قبول نمی کردیم.
پول را سکه ای کردند.
رویش عدد گذاشتند و ما خوشحال آن ها را گرفتیم.
بعد از مدتی که این خوب جا افتاد گفتند چرا همینقدر هم هزینه کنیم تا فلز کم ارزش دست مردم بدهیم.
از فلز ارزانتر کاغذ است.
پول های کاغذی آمد.
بعد از مدتی که پول کاغذی را پذیرفتیم گفتند چرا همینقدر هم به زحمت بیفتیم.
به جای این ها به مردم صفر و یک دیجیتال می دهیم که هیچ فلزی هم نخواهد مصرف کنیم و هیچ کاغذی هم نخواهد حرام کنیم.
به تلاش هایشان برای راه اندازی دستگاه های خودپرداز و سیستم بانک داری الکترونیک دقت کنید.
چرا این سرعتی که در این زمینه ها دارند در ارائه خدمات دیگر به مردم ندارند؟
چرا مردم برای حل مشکلات عادی زندگی شان باید سال های سال معطل بمانند اما وقتی قرار بود پول های فلزی جمع شود و کاغذ جایگزین شود و بعدا که کاغذی هم کم شود و الکترونیک شود اینقدر سریع و پرتلاش و مقتدر عمل شد؟
کمی فکر کنید.
نظام سرمایه داری هر چقدر بتواند بیشتر پول مردم را در بانک ها و رمزارزها و بورس ها و اوراق بگیرد به همان میزان در برده داری نوین موفقتر است.
چون توانسته حاصل زحمت مردم را به صورت کاملا رایگان مال خود کند و در ازای آن به مردم عددهایی اعتباری بدهد.
بانک ها و رمزارزها دشمن های خونی هم هستند.
رمز ارزها تازه چند سالی است که وارد دنیا شده اند و پیشتر فقط بانک ها و بورس ها می توانستند اموال مردم را از دستشان خارج کنند و به آنها اعتبار بفروشند.
بانک ها و رمز ارزها عموما متعلق به نظام سرمایه داری امپریالیسم هستند.
نظام سرمایه داری کاپیتالیسم دید که سرش بی کلاه مانده است.
مردم که حاضرند پول هایشان را بدهند و مشتی عدد و رقم بی ارزش بگیرند.
کاپیتالیسم که همان نظام سرمایه داری خصوصی است گفت چرا من این پول ها را به چنگ نیاورم؟
نظام امپریالیسم که در راس آن نظام دولتی آمریکا قرار دارد گفت نه من به تو اجازه نمی دهم و دستگیر و زندانی ات می کنم.
کاپیتالیسم گفت من با ایجاد رمز ارزها به گونه ای مخفیانه عمل می کنم که تو اصلا نتوانی پیدا کنی من کی هستم.
شما آیا مالک و موسس بیت کوین را می شناسید؟
هیچ کس نمی شناسد.
بقیه رمز ارزها هم به همین صورت هستند.
در این حالت بانک و بورس، مدعی جدیدی به نام رمز ارز می بینند که هر چقدر بتواند پول مردم را بگیرد از پول بانک و بورس کم می شود.
هر چند به تحقیق برخی رمز ارزها پول های جدیدی از مردم را وارد بازار خود می کنند و سهم بانک ها را کم نمی کنند.
شاید خوشحال شوید از اینکه پس اینها هم با هم دشمنی می کنند و روزی خواهد رسید که همدیگر را نابود خواهند کرد.
خیر اینگونه نیست.
مالکان پشت پرده رمزارزها همان مالکان ظاهر شده بانک ها و بورس ها هستند با این تفاوت که در نظام دولتی شان نمی توانند به راحتی اموال را به نام خود بزنند اما در سیستم رمز ارز می توانند.
بیچاره مردمی که به این ها اعتماد می کنند و سال ها زحمتشان را بدون آنکه محصول یا خدمتی بگیرند بر باد می دهند تا سال به سال بی ارزشتر شود.
شما اموالتان را مانند ماشین هایتان، زمین هایتان، طلاهایتان و سایر دارایی هایتان که ارزش واقعی و ذاتی دارند فروختید و باز هم می فروشید تا ارز و رمز ارزی را بگیرید که هیچ ارزش ذاتی و واقعی ندارند و فقط ارزش اعتباری دارند.
منتظر باشید تا روزی را ببینید که چگونه اعتبار این پول ها به صفر خواهد رسید.
با پول هایمان چه کنیم؟
اگر واقعا از آراد می پرسید جواب اینست که پول هایتان را در رشد تجارت ها و کاسبی هایتان خرج کنید.
کارمند استخدام کنید تا برایتان کار کند و تجارتتان را رشد دهد.
هیچ سرمایه گذاری ارزشمندتر از سرمایه گذاری بر روی انسان ها نیست.
هم خدا را از خود خوشنود می سازید و هم اموالتان رشد چشمگیری خواهد داشت.
اما اگر نخواستید پولتان را به کار بزنید و فقط خواستید جمع کنید و بشمارید آنها را به بانک ها و ارزها و رمز ارزها ندهید.
دلار نخرید.
یورو نخرید.
چون ارزش دلار و یورو و هر ارز و رمز ارز دیگری اعتباریست و ارزش حقیقی ندارد.
به جای آن طلای خام بخرید.
نقره بخرید.
زمین بخرید.
محصولاتی که خودتان به تجارت آنها مشغولید را بخرید.
ارزش این محصولات واقعیست و اعتباری نیست.
لطفا این تفکر که با سرمایه گذاری پولتان زیاد شود را از ذهنتان خارج کنید.
پول باید از سعی و کار و تلاش به دست آید که یا با تجارت و بیع است یا ارائه دادن خدمت به مردم.
خداوند هم تجارت و بیع را مبارک و مقدس شمرده و هم ارائه خدمت به مردم را پاک و حلال می داند.
اما اینکه پولی را به کسی بدهی و انتظار داشته باشی بی هیچ زحمت و تلاشی که نه تو انجام می دهی نه آن کس که پول را به او داده ای، پولت زیاد شود می شود بگویی این پول از چه راهی زیاد شده جز از راه ربا که خداوند ربادهنده و گیرنده را لمس کننده شیطان و قرین و همنشین او خوانده است.
پس پول بی زبانتان را دست این نظام های امپریالیسمی و کاپیتالیسمی ندهید و در زندگی های خودتان و برای خودتان خرج کنید.
می دانیم که این متن تاثیر اندکی بر عوام جامعه می گذارد اما در آرادی های واقعی تاثیر فراوان دارد و همینکه ما آرادی ها برده نباشیم زهی فخر و مباهات.
چقدر خوشحال کننده است اگر بفهمیم یک آرادی با خواندن این مطلب پولش را از بانک و بورس و رمز ارز بیرون کشید و به تجارتش اختصاص داد و یا اینکه تبدیل به طلا و نقره و زمین کرد.