? توصیه می کنم این فایل من را با دقت گوش، تا آخر گوش بدهید و آخر صحبت هایم به این فایل با دقت فکر کنید. ما در دنیایی هستیم که پول و اقتصاد، مهم ترین رکن و اساس زندگی هر فرد را تشکیل می دهد و ما بحث اقتصاد را در زندگی های مردم جهان و همینطور مردم ایران پر رنگ می بینیم. هرکسی برای داشتن یک اقتصاد بهتر برای خودش در حال تلاش کردن است و بعضی در تلاش های خودشان به نقاط بالاتر و بهتری می رسند و بعضی در تلاشهایی که انجام می دهند به نقاط پایین تری می رسند.
? یکی از نکات ریز و خیلی مهمی که ما در مجموعه آراد برندینگ اعتقاد داریم مردم در تلاشهایشان به نتیجه های خوبی نمی رسند مسیر تلاش هایی است که انجام می دهند. یعنی چه؟ ممکن است بنده در زندگی خودم در روز دو ساعت وقت بگذارم اما این دو ساعت را در شغل باغبانی گذاشته ام. شخص دیگری هم می آید در شغل طلافروشی دو ساعت زمان می گذارد. دیگری می آید در کارگری وقت می گذارد. این سه شغلی که برای شما گفتم از نظر زمان 2 ساعت وقت گذاشته اند اما از حیث انرژی که از اینها رفت فرق می کند متفاوت بود، طلا فروش یک انرژی را گذاشت، کارگر یک انرژی را گذاشت. 
? دو ساعت انرژی که از یک کارگر می رود شاید ده برابر انرژی است که از یک طلافروش رفته. یعنی اگر شما دو ساعت در مغازه طلافروشی بایستید چقدر از شما انرژی می گیرد؟ تا اینکه بروید کارگری کنید. در واقع خواهید دید این زمان ها یکی بوده اما تلاش های کارگر ده برابر طلافروش است. در نتیجه می بینید اقتصاد طلافروش خیلی بهتر است و اوضاع اقتصادی طلافروش از کارگر مناسب تر است. یعنی ساعت کاری یکسان، تلاش کاری بیشتر کارگر، اما سود بیشتر طلافروش. 
? نکته در کجاست؟ نکته در مسیر شغلی است که انتخاب کرده اند، یکی شغل خودش را در طلافروشی قرارداده، و دیگری در کارگری و این یک واقعیت قطعی است که ما درک کنیم که بعضی از مشاغل انرژی های بیشتری می گیرند و سود کمتری به ما می دهند. بعضی از مشاغل انرژی های کمتری می گیرند و سود بهتری به ما می دهند. الان ببینید در جهان قشر خاصی ثروتمند هستند. 
چرا در جهان قشر خاصی ثروتمند هستند؟ ? آیا ساعت کاری بیشتری را کار می کنند؟ آیا میزان انرژی بیشتری را در کار خودشان می گذارند؟ واقعاً نه. نکته در اینجاست که آنها هرکاری را انجام نمی دهند. آنها فهمیدند هر شغلی ارزش انجام دادن را ندارد. آنها هیچ وقت کارگری نمی کنند، اگر بیکار هم باشند، با خودشان بستند، قطعی کردند که فقط در یکسری از شغل های مشخص کار کنند. بحث ما این است که اگر شما با خودتان ببندید که یکسری از مسیرهای شغلی را اصلاً کار نکنید که سود آور نیستند و به جای آن بیایید یکسری مسیرهای شغلی دیگری را انتخاب کنید، آن موقع موفق خواهید شد. [av_notification title='' color='blue' border='' custom_bg='#444444' custom_font='#ffffff' size='large' icon_select='no' icon='ue800' font='entypo-fontello' admin_preview_bg=''] حرف ما اینجاست شما به کل تاریخ جهان نگاه کنید، به کل جغرافیای جهان نگاه کنید از گذشته تا امروز، از شرق تا غرب از شمال تا جنوب به هر قسمت که نگاه کنید آن راه و آن مسیری که بیشترین سود را داشته با کمترین انرژی فیزیکی و جسمی و با کمترین زمان مورد نیاز فقط و فقط تجارت بوده، یعنی خرید و فروش. [/av_notification] ? ممکن است یک شخصی برای اینکه بخرد و بفروشد خودش تولید کننده آن محصول باشد، می شود کارخانه دار پس کارخانه دار ها هم به یک نوعی تاجر به حساب می آیند و یا از کارخانه شخص دیگری می گیرد و خرید و فروش انجام می دهد. دلیل اینکه بسیاری از مردم دچار ضعف اقتصادی هستند این است که خرید و فروش و تجارت کردن را بلد نیستند و اگر اینها تجارت را بلد بودند و وارد تجارت می شدند الان خیلی از زندگی ها فرق می کرد و اینها موفق تر بودند. نکته ای که انتظار دارم عزیزانی که این فایل را گوش می دهند توجه داشته باشند، این است که تجارت از همه شغل ها از لحاظ اقتصاد و در آمد خیلی قوی تر و بهتر است. 
ثروتمندان مردم و اقوام 1000 سال پیش چه کسانی بودند؟ ? می بینید تاجرهای آنها، در مردم و اقوام امروز جهان چه کسانی ثروتمند هستند؟ بازهم می بینید تاجران و تولید کنندگان هستند که ثروتمند هستند. یا تولید کننده هم نیستند، شخص دیگری محصول را تولید می کند و اینها می فروشند. اگر کسی اطراف شما هست وضع مناسبی نداشت و الان اوضاع مالی مناسبی دارد می بینید که خرید و فروشی انجام داده. 
? تجارت شغلی است که اولاً نا محدود است، برخلاف خیلی از مشاغل که محدودیت دارند، تجارت نا محدود است. مثلاً اگر کار خدماتی دارید، در اجرای آن خدمات محدودیت دارید. ولی در تجارت اینگونه نیست. یک شخصی می گوید من هزار عدد می خواهم، فرداش دیگری زنگ می زند ده هزار عدد می خواهم. پس شما در میزان سود محدود نیستید. نکته بعدی اینکه در تجارت اصلاً زمان و مکان دست خودتان است. هرجایی باشید، هر موقع که بخواهید کار می کنید. میزان انرژی که در تجارت می گذارید نسبت به سایر مشاغل نزدیک به صفر است. یعنی شغل لذت بخشی هم هست. 
? ولی آنچیزی که در تجارت بسیار مهم است دو موضوع است: ? اول اینکه انسان باید دانش تجارت را داشته باشد و آن را بشناسد، شناخت تجارت خیلی مهم است، اینکه یک مسیر حرکتی هست که می گوییم خیلی پرسود است درست است، اما اگر کسی تجارت را به درستی نشناسد به موفقیت نخواهد رسید. حتی بعضی وقت ها ممکن است ضرر های بسیار بدی هم در تجارت بدهد. 
? نکته دوم این است که این شخص که تجارت را یاد گرفته راهنمای خوبی هم داشته باشد، اکثر کسانی که تاجر هستند، فرزندان یک تاجری بودند. اکثر کسانی که کارخانه دار هستند فرزندان کارخانه داری بودند. نه اینکه بگوئیم در همه اینگونه است خیر، ولی در بسیاری به این صورت بوده و هست. و می بینید کسانی که خودشان فرزند کارخانه دار نبودند یا فرزند تاجری نبودند اینها به سختی توانسته اند تجارت کنند یا کارخانه دار بشوند. 
? اما آنی که پدرش تاجر بوده، پدرش بزرگترین راهنما برای خودش بوده است، اشتباه های راه را می بیند و می داند و راه درست را از غلط تشخیص می دهد و به فرزند خود اطلاع می دهد. پس داشتن یک مشاور و راهنما در مسیر شغلی یک تاجر بسیار مهم است تا زمان را از دست ندهید، تا ضرر هایی را ندهید که شما را از مسیر شغلی تجارت نا امید کند. امیدورام که روی صحبت های من به دقت فکر کنید و اگر سؤالی بود یا ابهامی داشتید در مورد این صحبت ها یا اگر نظر دیگری داشتید خوشحال می شوم بشنوم و با من در میان بگذارید.