|
نه دهم ثروت در تجارت است |
ولی همه مردم الان فهمیدند که علم بهتر نبوده است بلکه پول بهتر است و ثروت بهتر از علم است.
چون علمی که همه مردم به دست آوردند به کارشان نیامده است، پس نتیجه این طور شد که ثروت بهتر از پول است.
در حالی که ما آرادی ها با این جمله مخالف هستیم و اعتقاد داریم که علم بهتر از ثروت است چون هر زمانی دانش من بیشتر شد پولم هم بیشتر شد.
اما سوال اینجا است که چرا وقتی دانشجوها علمشان بیشتر می شود پولشان کمتر می شود؟
چون سراغ علمی رفتند که به دردشان نمی خورد.
تفاوت علم و دانش
وقتی صحبت از علم می شود خیلی ها علم را با دانش و آگاهی اشتباه می گیرند.
اینکه یک به اضافه دو مساوی با سه می شود بعضی ها میگویند که این علم است ولی ما می گوییم که این یک دانش و آگاهی است و ما به این موضوع علم نمی گوییم و علم فراتر از این حرف ها است.
علم باید به کار بیاید، وقتی شما موضوعی را یاد می گیرید که به کارتان نمی آید می خواهید چه کار؟
مثلاً اگر ما آرادی ها بیاییم سه ساعت در مورد بحث هندسه و ریاضی و فیزیک صحبت کنیم به چه کار شما می آید؟ کجا می خواهید از آن استفاده کنید؟
درست به هدف بزنید
پس متوجه شدیم که پول دست یک سری از تاجرها است و این تاجرها باید شناسایی شوند.
باید بررسی شود و تحقیق کنید که این تاجر ها تحت چه شرایطی حاضر هستند که به شما پول بدهند.
چون ما فهمیدیم که بیشتر از ۹۰ درصد پول دست تنها ۸ تا ۱۰ درصد از تاجرها است و این پول خیلی زیادی است و هر کسی که درست به هدف بزند موفق می شود.
گام اول باور کردن است
مثلاً فردی بود که می گفت در یک معامله فرش یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان سود کرده است.
اینکه یک فردی این مبلغی را در یک معامله تجاری سود می کند خیلی ارزشمند است.
و الان اگر یک کارمندی این موضوع را بشنود اول اینکه باور نمی کند که چنین پولی به دست بیاید دوما می گوید حالا اگر من باور کنم چه طوری باید آن را به دست بیاورم؟
اصلاً خودش را در حد آن موضوع نمی بیند و هیچ وقت هم وارد آن نمی شود، هیچ وقت جرات و جسارت این موضوع را پیدا نمی کند که بخواهد در عرصه تجارت و صادرات وارد شود.
و باید همیشه به خاطر باورهای غلط، به خاطر همان جهل و نادانی که نسبت به یک موضوعی دارد، شکست بخورد.
اینکه کسی نبوده که بحث را برای او باز کند و با او صحبت کند، به همین دلیل به مشکل می خورد.
گام دوم اقدام به عمل است
پس گام اول باور کردن است و گام دوم بعد از باور کردن، اقدام به عمل است.
یعنی شما باور کردید وقتی در مسیر شغلی تجارت وارد شدید باید حالا دست به کار شوید.
نه این که بنشینید و تماشا کنید تا اتفاقی برای شما بیفتد، پس دست به کار شوید، در این صورت یقینا شما هم می توانید به درآمدهای بالایی برسید.
و زندگی خودتان را نجات دهید و یک بهشت واقعی برای خودتان بسازید.
امید به آن روزی که شما هم زندگی های خوبی داشته باشید و آن جایی که از شما بپرسند که آیا می خواهید این نقطه بهشت شما شود؟ بگویید بله.
این بهشت من است و می خواهم در همین حالتی که امروز هستم ذخیره اش کنم و همیشه به صورت ابدی در آن بمانم.
دریافت انرژی برای موفقیت
همه شما باید یک تصمیم مهمی بگیرید، در فضا و محیطی که خیلی از شما دارید در آن زندگی می کنید محیط، محیطی نیست که سبب موفقیت شما شود.
همه شما برای موفقیت به انرژی نیاز دارید، این که من به عنوان یک استاد الان می توانم با انرژی با شما صحبت کنم به این دلیل است که حالم خوب است و وضع مالی، معنوی و زندگی ام عالی است و با یک انرژی خوب می توانم با شما صحبت کنم.
و اگر شما نمی توانید تنها به همین دلیل است که امروز انرژی ندارید و این انرژی را باید از اطرافیانتان بگیرید، آیا آنها پایه شما هستند؟ با شما همراه هستند یا خیر؟این تمام راز ما است.
[av_notification title='' color='green' border='dashed' custom_bg='#444444' custom_font='#ffffff' size='large' icon_select='no' icon='ue800' font='entypo-fontello' admin_preview_bg='']
پس شما برای کسب و کارتان نیاز به انرژی دارید.
[/av_notification]
انرژی را از چه کسی می گیرید؟
اطرافیان شما چه کسانی هستند؟ شما انرژیتان را از چه کسانی دریافت می کنید؟
یک سری افرادی هستند که می گویند ما فقط از خدا انرژی می گیریم این یک حرف اشتباهی است، یک باور غلطی است که بعضی ها می گویند فقط خدا.
خدایی که دیده نمی شود و شما او را نمی بینید، چطوری از او انرژی می گیرید؟ شما از کجا می فهمید که خدا است؟
آیا آن توهمی که دارید به شما وحی شده است که می گویید خدا است یا از سمت ناحیه شیطان است؟
چون جنود شیطان قسم خورده است که همه را گمراه کند، شما چطور می گویید این خدا است که با من است.
این باور غلطی است و خیلی ها توهمی زندگی می کنند، خیلی ها خدایی را می پرستند که دیده نمی شود، شما چطوری کسی که دیده نمی شود را می پرستید؟
خدا باید دیده شود
شما و اطرافیانتان انرژی درونتان را از کجا دریافت می کنید؟ اطرافیان شما چه کسانی هستند؟
یکسری افراد به این باور هستند که انرژی درونی خود را مستقیما از خدا می گیرند ولی این یک باور اشتباه است. از کجا می توان این اطمینان را داشت که این انرژی مستقیم از سمت خدا است؟ از کجا معلوم این یک توهم نیست! شما چطور این این باور را دارین در حالی که خدا را نمی بینید. خدایی که دیده و حس نمی شود را چگونه باور داشته و انرژی دریافت می کنید. خدا باید دیده شود، حس شود.
اگر به شما بگویم از خدای خود خصوصیات و صفاتی بنویسید بعد از جمع آوری نوشته ها به این نتیجه می رسید که خدای فرد نخست با افراد دیگر متفاوت است و این یعنی اشتباه، ما یک خدا داریم نه چند تا پس در نتیجه خدایی که شما در ذهنتان می پرورانید یک بت است.
خدا در زمان جاهلیت
در زمان جاهلیت بت هایی را از سنگ و چوب می پرستیدند که دیده می شد، نه به این معنا که این ها خالق هستند، نه.
بلکه این ها فقط یک نشانه ای از خدا بودند، آنها نمی گفتند که این خدا و این خالق است، می دانستند که آن یک چوب است و کاری را انجام نمی دهد و توانی ندارد، اما به عنوان یک چیزی که برتر است آن را می پرستیدند.
خدا باید شما را عزیز کند
دوران جاهلیت تمام شد و دوران بدتر از جاهلیت اتفاق می افتد، یعنی بت ها شکسته می شود و انسان ها می فهمند که خورشید، ماه، ستاره، چوب ها و سنگ ها خدا نیستند و خدایی را می پرستند که دیده نمی شود و این خدای هر فرد در وجودش است.
مثلا وقتی فردی می میرد می گویند که خدایش بیامرزد، در واقع با این حرف انگار دارند آن فرد را مسخره می کنند،.
انگار یک خدایی دارد که خدایش با خدای من فرق دارد و می بینید که خدای پیامبر خدایی است که پیامبر را عزیز کرده است ولی خدای اکثر مردم، مردم را عزیز نمی کند.
پس یقینا خدای اشتباهی را انتخاب کردند.
یقینا دارند خدایی را می پرستند که خدای واقعی نیست وگرنه این چه خدایی است که شما را عزیز نمی کند؟ پس آن هایی که می گویند فقط خدا، از کدام خدا حرف می زنند؟
آیا خدای شما همان خدای پیامبر است یا نه خدایی متفاوت از پیامبر برای خودتان انتخاب کردید و همان وهم و توهم های هر مرد و یا زنی است که برای خودش دارد انتخاب می کند؟
وگرنه ما اعتقاد داریم که اگر خدا، خدای واقعی باشد اصلا اجازه نمی دهد که کسی فقیر بماند و نمی گذارد کسی در بدبختی زندگی کند.
چون خدا مهربان تر و بخشنده تر از این حرف ها است، چه بخشنده ای است که خیلی از مردم همیشه باید در تگنا و بدبختی زندگی کنند؟
پس یقینا این خدا آن خدا نیست و مردم خدای اشتباهی را انتخاب کردند و دارند چوب می خورند.
باور اشتباه و غلط
پس آن هایی که می گویند فقط خد،ا بدانید که همه اش اشتباه و غلط است.
چون وقتی ابلیس به خداوند می گوید که فقط خدا، خداوند او را به جهنم می فرستد، و می گوید که من قبول ندارم که تو بگویی فقط خدا.
چون این دروغ است و باید این مخلوقی که آفریدم را بپرستید ولی شیطان قبول نمی کند و می گوید من فقط خدا را می پرستم.
در واقع شیطان به خاطر تکبری که در وجودش است سجده به انسان را قبول نمی کند.
پس اگر شما می گویید فقط خدا بدون پیامبر و امام، این یک تکبر و غرور است که در وجود انسان است، چون نمی خواهد از فرد دیگری اطاعت کند و می خواهد توهم های خودش را بپرستد.
و فقط می خواهد آن وهم هایی که فکر می کند به خودش می شود را بپرستد و بعد می بینیم که این فرد حتی در زندگی اش هم به موفقیتی نمی رسد.
فریب جملات لایک دار را نخورید
پس لطفاً این جملات لایک دار که به یک وجود تک بعدی اشاره می کنند را استفاده نکنید، چون خود خدا نمی گوید فقط خدا، خود خدا می گوید خدا و رسولش، خدا و امامش، در حالی که مردم این را قبول نمی کنند و می گویند فقط خدا.
یعنی چیزی که خود خالق می گوید را هم قبول نمی کنند و این حرف اشتباه است و یک دروغ است و آنهایی که واقعاً می خواهند در مسیر قرار بگیرند فریب این جملات لایک داری را که به خصوص در شبکه های اجتماعی به شدت زیاد دارد دیده می شود را نخورید تا زندگی بهتری برای خودتان بسازید.
انرژی از انسان منتقل می شود
پس خیلی از شما اطرافیانی دارید که باید به شما انرژی بدهند و خیلی از شما اعلام می کنید که آرادی ها دارند به من انرژی می دهند.
یک انرژی از انسان منتقل می شود، انرژی از یک نفس منتقل می شود، یعنی اگر من به عنوان استاد دارم صحبت می کنم و یک انرژی به شما می دهم یقینا یک انسان یا یک فردی است.
انرژی از کتاب حاصل نمی شود، اینکه می گویید من کتاب می خوانم و انرژی می گیرم، انرژی که از کتاب است بسیار بسیار ناچیز است و شما برای یک گام بلند و یک حرکت بزرگ، نیاز به یک انرژی بزرگی دارید.
فرض کنید شما هزار تا مورچه کنار دستتان داشته باشید، آن مورچه ها چقدر می توانند به شما انرژی بدهند و اصلاً یک مشکل را از شما حل کنند؟
هر مورچه می گوید من توان دارم مثلاً یک دانه برنج را بلند کنم.
که این هزار تا مورچه نهایتاً هزار تا دانه برنج را بتوانند بلند کنند، آیا این توانی است که بتوانیم یک حرکت عظیم با آن انجام دهیم؟ نه، امکانپذیر نیست.
بلکه ما به توان های بالاتر، انرژی های بزرگتر و بال های بزرگتر نیاز داریم تا بتوانیم در اوج حرکت کنیم.
مشورت نکردن با انسان های ضعیف
اگر با انسان های ضعیف در زندگیتان رو به رو هستید و دارید با آنها زندگی می کنید اصلاً به دنبال موفقیت نباشید چون دقیقا همانی می شوید که رفیق تان است.
ولی اگر دوست های بزرگ و ثروتمندی برای خودتان انتخاب کردید امید است که شما هم شبیه به آن ها شوید.
پس اطرافیان شما و افرادی که در زندگی شما هستند، این ها همه یک موضوع خیلی مهم می باشند تا بفهمید و بدانید که دارید راه را درست می روید یا غلط.
اطرافیان و محیط تأثیر گذار هستند.
نمی شود که شما در یک محیط ضعیف زندگی کنید و بخواهید خیلی قدرتمند شوید، اطرافیان و محیط تأثیر گذار هستند.
مثلا اگر شما در تهران زندگی کنید یک مدلی می شوید و همان تهرانی را اگر در اصفهان بیاورند زندگی اش یک سبک دیگری می شود و اگر در یک شهر ضعیف تر ببرند او هم ضعیف تر می شود.
قیاس هر فرد با خودش
کسانی هستند که می گویند ما می خواهیم رشد کنیم برای همین به خارج از کشور می روند، در واقع برای این به خارج از کشور می روند .
چون می خواهند در محیط قوی تری دیده شوند و اینکه هر کسی که به خارج از کشور برود رشد می کند، کاملا اشتباه است، بلکه اگر آن فرد در محیط ضعیف تر باشد، ضعیف تر هم خواهد شد.
پس هر فردی را با خودش قیاس می کنیم، یعنی اگر شما بروید در تهران زندگی کنید یک زندگی دارید.
و اگر شخص شما در یک شهر ضعیف تر زندگی کند یک زندگی ضعیف تری خواهید داشت پس به شخص بر می گردد، نه اینکه دو تا آدم با تفکر های متفاوت را بخواهید با همدیگر قیاس کنید.