برخی معتقدن که در ظاهر گفتن اینکه امروز شاد باش امروز مثبت باش و … سادست
این عده معتقدن که به این راحتی نمیتوان در زندگی مثبت بود
برعکس برخی معتقدن که میتوان تحت هر شرایطی مثبت فکر کرد و مثبت زندگی کرد
قرار داشتن در وضعیت منفی جلوی پیشرفت مارو در زندگی میگیره
احتمالاً باید دلایلی برای قرار گرفتنمون در شرایطی منفی وجود داشته باشه
زمانی که تصمیم میگیریم از این وضعیت خارج شیم متوجه میشیم که بیشتر مشکلاتمون حلشدنی هستن
گاهی اوقات وقتی در موقعیتی منفی قرار میگیریم اگه شیوه درست برخورد با اون رو ندونیم اوضاع رو بدتر میکنیم داشتن رویکرد مثبت میتونه در مبارزه با سختترین مشکلات زندگی به ما کمک کنه
باید همواره غرق در انرژی مثبت شیم
باید ببینیم چجوری میتونیم انرژی مثبت جذب کنیم
که انرژی مثبت از کجا وارد زندگی ما میشه
آیا میتونیم با قانون جذب انرژی مثبت بیشتری به زندگی خودمون بیاریم
که چجوری از شر انرژیهای منفی خلاص شیم
نیازی نیست که حتماً مثل یک مرتاضِ تمام وقت باشیم تا از فواید مدیتیشن بهرهمند شیم
باید از محیط اطرافمون آگاهی پیدا کنیم
افکارمون رو کنترل کنیم و تمام پارازیتهایی رو که مانع فعالیت روزانهمون میشن از بین ببریم
ما گرفتار منفیگرایی هستیم که نشأت گرفته از ذهنمونه
منفیگرایی به مروز زمان تقویت شده و مزاحم فعالیتهای روزانهمون میشه
از طریق مدیتیشن میتوان یاد گرفت که جلوی تمام افکار منفی رو گرفت و با تمرکز کنترل امور رو در دست خود گرفت
هر روز صبح در محیطی آرام با تمرین نفس کشیدن افکارمون رو مدیریت کنیم و اینگونه به آرامش درونی میرسیم
باید فعالیتی انجام داد که باعث تقویت روحیه مون شه
این کار میتونه هرچیزی باشه
هر فعالیتی که به ما احساس مثبت بودن رو بده
مثل رفتن به کلاس زومبا در اول صبح یا گوش کردن به یک موسیقی عالی در حالی که برای رفتن به سرکار آماده میشیم
لیستی از موسیقیهای شاد فراهم کنیم که لبخند رو بر لبانمون میاره و به ما انرژی میده
برای بسیاری از افراد اینها آهنگهایی هستن که با آنها بزرگ شدن
نوستالژی راهی برای ایجاد احساس شادی بیشتره
بنابراین ایده خوبیه که لیست موسیقیهای خودمونو از آهنگهای قدیمی و خاطرهانگیز پر کنیم
برای اینکه از بدرفتاری مردم با خودمون خودداری کنیم بهترین راه اینه که با اون ها خوب رفتار کنیم
بدخُلقی کردن ضرورتی نداره
اگه شیوهی مسالمتآمیزی برای حل و فصل تناقضات وجود داره چرا این کار رو انجام ندیم
ناراحت شدن بیش از اندازه برای مسائل کوچک عصبانیت و غم رو برای ما باقی میزاره
اکثر این مبارزه کردنها ارزشی نداره
یک بحث و گفتگو زمانی ارزش داره که به نتیجه مثبتی ختم بشه
اگه با دوست یا همکارتون وارد درگیری میشید اجازه ندید این درگیری بر سایر بخش های زندگی ما تاثیر بزاره
باید بپذیریم که همه چیز قابل کنترل نیست
یعنی ما باید یک فرد رو در کنار خدا بپرستیم؟
چرا بیشتر افرادی مثل ابوذر یا سلمان فارسی از یاران و دوستان پیامبر(ص)، فقیر بودند؟
اضطراب بیش از حد ناشی از شرایطیه که ما کنترل اون ها رو نداریم
در زندگی ما همیشه با موقعیتهایی مواجه خواهیم شد که در اون ما احساس ناراحتی میکنیم
اگه میدونیم نمیتونیم وضعیت رو بهبود ببخشیم وقت اینکه اون رو بپذیریم و برای پیشبرد کار تلاش کنیم
باید بدونیم برای چیزی که کنترلش در دست ما نیست نگرانی اهمیتی نداره
اگه این کار رو نکنیم در زندگی در معرض خطر قرار میگیریم و اونقدر خودمونو ناراحت میکنیم که به افسردگی مبتلا میشیم
وقتی احساس خوبی نسبت به خودمون داشته باشیم دیدگاهمون نسبت به جهان نیز تغییر میکنه
صرفاً با داشتن احساس خوب نسبت به خود اتفاق خاصی رخ نمیده
باید آگاهانه شخصیت و تواناییهامون رو به خود یادآوری کنیم
اگه فردی هستین که غرق در افکار مسموم و منفی هستین و مدام خودتونو سرزنش میکنین به هر جایی که برین افکار منفی رو پخش میکنین
اگه تصمیم بگیرین که احساس بهتری نسبت به خود داشته باشیم
اینکه به طور منظم ورزش کنیم یا بازی خودمونو ارتقاء بدیم ما تغییری رو در نحوه درکمون از جهان و رویکردمون نسبت به زندگی تجربه خواهیم کرد
ورزش منظم، هورمون اندورفین رو در بدن پخش میکنه که باعث بالا بردن روحیهمون میشه
در هر موقعیتی که قرار میگیریم هرچند همیشه آسان هم نیست به دنبال عوامل امیدوارکننده باشیم
زمانیکه در هر شرایطی مصرانه در جستجوی خوبیها هستیم موقعیت رو بهتر مدیریت خواهیم کرد
به دنبال نتایج مثبت بودن در یک وضعیت منفی به عنوان مکانیسمی دفاعی عمل میکنه تا ما لحظات سخت زندگیمون رو کنترل کنیم
اغلب ما معمولآ دو واژه علم و دانش رو با هم یکسان میپنداریم و این دو واژه رو به اشتباه به جای یکدیگه به کار میبریم اما در واقع مفهوم دانش با علم متفاوته
دانش رو توانایی به کار بستن اطلاعات در عمل با تکیه بر هوش و تجربه انسانی تعریف میکنن
در واقع دانش مجموعهای از باورها، مهارتها، قابلیتها، دیدگاهها و ارزشهای فردی و سازمانیه و در نتیجه دانش هر فرد و یا هر سازمان منحصر به همان فرد و یا همان سازمانه
دانش یک فرد یا سازمان دیگه برای ما اطلاعات محسوب میشوه
میتوان از اون الگوبرداری کرد و با در نظر گرفتن شرایط خود و با استفاده از هوش و تجربه قبلی اون و به شیوه مخصوص خود به کار بست یاد گرفت و به این ترتیب دانش ویژه خودمونو پدید بیاریم
به بیان دیگه تفاوت آشکار میان علم و دانش مثل زمینه و نتیجه هست
ماحصل علم دانشه و علم رو میتوان بستر فراگیری دانش دونست گرچه باید توجه داشت که اکتساب علم هم تنها منوط به روشهای متداول و معمول نیست
علم رو میتوان با شیوههایی متفاوت کسب کرد
یکی از بارزترین نمونههای علمآموزی به صورت غیرآکادمیک اون بهرهمندی از گوهر تجربه زیستیه
تمام اشیا ارتعاش دارند
در دنیا هر چیزی که می بینیم می شنویم و حتی لمس می کنیم دارای ارتعاش هستن
وقتی هم خواسته یا ناخواسته به اون نزدیک می شیم در حوالی ارتعاش قرار می گیریم
این مورد در رابطه با حوزه ی فکر و انرژی مثبت هم درسته
هر فکری ارتعاش داره و حتی قابل اندازه گیریه
وقتی این ارتعاش زیاد باشه می توان به هدف تبدیل بشن
این مرحله مرحله ی بسیار جذابیه و می توان در اون انرژی مثبت و شادی رو به وضوح احساس کرد تا زندگی ایده آلی که در ذهن داریم تبدیل به واقعیت بشه
فکرها همیشه به بار می نشینن پس باید بهترین ها رو انتخاب کنیم
هر فکری که به ذهنمون میاد در ما تاثیر زیادی میزاره
اگه ما در طول روز مثبت فکر کنیم و انرژی مثبت از خودمون ساطع کنیم بر اساس قانون جذب همون فکر مثبت به ما بر می گرده
اگه زمان کوتاهی رو در اختیار داریم سکوت کنیم و به انرژی مثبت وصل شیم
البته اوایل این کار برامون خیلی سخته
این که سکوت کرده و ذهن خودمونو آرام کنیم خیلی سخته اما با تمرین می توان در این موقعیت ها از ذهن قدرتمند خود استفاده کرد
مهم نیست از چه طریق و در چه مدتی این کار رو انجام می دیدم مهم اینه که حتما اون رو انجام بدیم
اضطراب زیاد نتیجه شرایط بده که ما روی اون کنترل نداریم
همیشه موقعیت هایی وجود داره که ما از اون راضی نیستیم
زمانی که نمی تونیم اونو درست کنیم وقت اونه که بپذیریم و تلاش کنیم بهتر بشه
این رو بدونیم زمانی که کنترل چیزی در دست ما نیست نگرانی مسئله مهمی نیست
اگه خود رو در معرض نگرانی قرار دهیم به مرور زمان به افسردگی مبتلا می شیم
شعرهایی که حاوی فحش، خشونت، ترس و هیجان هستن پیام ها رو به ناخودآگاه خود می فرستن
اگه بخوایم عشق رو جذب کنیم باید ترانه های پرحرارت و شعرهایی که راجع به عشق های واقعی هستن رو گوش بدیم
اگه به دنبال صلح و آرامش هستیم باشه موسیقی های صلح رو گوش کنیم
فکر کنم خودشون ساده زیستی رو انتخاب کرده بودن
فقیر نبودن .سلمان فارسی تجارت رو انجام می داد. اما به انتخاب خودشون ساده زیست بودن و تمام ثروت را در راه خدا و فقرا و جهاد پرداخت می کردند
نخیر !چون ما انرژی رو باید از یک همدم و همنوع بگیریم و از هیچ نوع جانداری نمیتوان این نوع از انرژی را دریافت کرد و فقت مختص انسان است وبا این انرژی میتوان به ثروت رسید پس ثروت وفقر هیچ ارتباطی به زات اقدس اللهی ندارد!
دقیقا درسته حتا میشه افراد نزدیکمونو تربیت کرد وآگاه کرد به به همدیگر انرژی مثبت بدید ودرک متقابل کرد البطه از خودمون باید شروع کنیم ما به انها این انژی رو بدیم
با عرض پوزش من با این نظر شما مخالفم چون هیچ کدام از پیامبران هم موجود نیستند وبه رحمت خدا رفته اند وفقر وثروت ما هیچ ارتباطی به خدا ندارد ما برای ثروت مند شدن نیاز به تلاش وامید داریم واین قدرت را از طریق انرژی مثبت به دست می آوریم واین انژی از طریق یک همدم وهمنوع بدست می آید پس نتیجه میگیریم پشت هر مرد موفق یک زن موفق است و بلعکس
با سلام ؛ انسان لزوما انرژی را فقط از یک انسان نمیگیرد بلکه میتواند انرژی را از یک جاندار دیگر مثل گلی در گلدان ! آری با آب دادن به گلدانها و نگاه به سرسبزی و تازگی و طراوت آنها مینماییم لذت میبریم و به گونه ای انرژی میگیریم حتی میتوان از مصادیق دیگر بگوئیم مثل اشیاء.. (منظور پرستیدن نیست )
باید قبول کنیم که حتی شنیدن کلمات مثبت از اطرافیان ویا دیدن و معاشرت باآدمای موفق انرژی و هیجان خوبی به انسان میده وحتی انگیزه حرکت اونجام کار
اما برعکس اینها هم دقیقا جواب عکس میده