۱. با مدیر کل اشتغال معاونت توسعه روستایی ریاست جمهوری
⏳ ۲ دقیقه
۲. کارگروه بنگاه داران تجاری
⏳ ۱ دقیقه
۳. سلطان کود ایران
⏳ ۲ دقیقه
۴. آراد برندینگ در ۶۰ ثانیه
⏳ ۱ دقیقه
۵. آراد نگاری
⏳ ۴ دقیقه
عکس و فیلم هایی که فعالیت شما را در عرصه تجارت نشان می دهد به تلگرام زیر ارسال نمایید که موجب دلگرمی آرادی ها و برند شدن شما و بنگاه تجاری تان می شود.
۶. دفاتر خارجی آراد برندینگ در ترکیه، عراق و مصر
۷. اطرافیان منفی رو حذف کن.
⏳ ۱ دقیقه
۸. چرا راحت عده ای از تجارت جدا می شوند.
پیشتر گفتیم که اگر کسی واقعا خواهان آنست که در زندگی اش تغییرات دلچسبی را از سمت خداوند مشاهده نماید و دست عنایتش را به وضوح در زندگی ببیند ابتدا لازم است خود را در درون یک گروه یا دسته یا جمعیت یا قومی قرار دهد که در راستای هدفی درست و در مسیری درست در حال حرکتند و این شخص نیز خود را یکی از آنها بداند.
و خدا را شکر کردیم که در آراد درد امروز کشور را شناختیم که همان فقر است و یقین داریم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم اگر همین امروز ظهور نمایند مهمترین دغدغه ایشان برداشتن فقر خواهد بود پس مومن واقعی که خود را منتظر می داند باید در راستای دغدغه مولایش قدم بردارد همانگونه که مقام معظم رهبری ۲۰ سال است که همواره شعار سال را اقتصادی قرار داده و جز اقتصاد از موضوع دیگری به عنوان شعار اصلی یاد نفرموده است.
پس ما آرادی ها بهترین هدف یک انسان را در عصر کنونی انتخاب کردیم که همان اقتصاد است.
و به دفعات از بیان قرآن و پیامبر خدا و اهل بیتش و نیز منابع تاریخی و مستندات بشری ثابت نمودیم که برای رشد اقتصادی هیچ راه نجاتی جز تجارت وجود ندارد و تمام کشورهای جهان که از فقر به ثروت رسیدند تجارت را در بین خودشان محترم شمردند و به آن پرداختند.
پس ما آرادی ها همان قومی هستیم که در یک هدف واحد و یک مسیر واحد در حال حرکتیم.
در این میان می بینیم که اکثر آرادی ها به حمد الهی بسیار زیبا خودشان را با این سازه عظیم وفق داده اند و همراهی می کنند.
اما کمتر از ۱۰ درصدی هم هستند که می گویند من نمی توانم خودم را با آرادی ها هماهنگ نمایم.
روز گذشته گزارشی را به تیم نویسندگان رساندند که تماس های متعددی طی یک ماه اخیر با کسانی که آزمون نمی دهند، کامنت نمی گذارند، هر روز به سایت نمی آیند از سوی کارمندان گرفته شده تا بررسی شود آنها را چه شده است که نمی توانند ارتباط بگیرند؟
مخلص کلام آنست که می گویند: فاز ما با فاز آرادی ها نمی خواند.
وقتی پرس و جو را دقیق تر کردیم و گفتیم یعنی چه جوری فازتان نمی خواند؟
یعنی شما پول را دوست ندارید؟
همه گفتند چرا دوست داریم.
گفتیم یعنی شما از تجارت بدتان می آید؟
گفتند نه ما اگر از تجارت بدمان می آمد که اصلا پروموشن نمی گرفتیم و هزینه نمی کردیم.
گفتیم پس اینکه می گویید فازتان با فاز آرادی ها نمی خواند چیست؟
اینجا دیدیم هر کسی چیزی متفاوت از دیگری می گوید.
یکی می گفت اینجا دخترهایش باحجاب هستند و من بی حجابم.
یکی دیگر باز می گفت اینجا بعضی از دخترها بی حجابند و مادرم می گوید اجازه نداری در چنین جمعی باشی و باید همه حجاب داشته باشند.
یکی می گفت فلان بنگاه دار با من بد صحبت کرده است.
یکی گفت با فلان تاجر که گفتید تاجر موفقیست ارتباط گرفتم و چند بار پیام دادم و سین کرد اما جوابم را نداد بدم آمد.
یکی دیگر گفت یک بار در جمع چهار نفر از تاجران وارد شدم و خیلی تحویلم نگرفتند.
یکی گفت آنروزی که وارد دفتر شدم و ۵ نفر از کارمندان نشسته بودند و چون من وارد شدم حتی یک نفر هم برایم بلند نشد.
و هر یک دلیلی متفاوت از دلیل دیگری بیان می کرد.
آنچه برای ما از دلایلی که ارسال شد و خواندیم جالب بود اینکه هیچ کدام از این دلایل ربطی به اقتصاد و تجارت نداشت.
یعنی یک نفر هم پیدا نشده بود که بگوید من از آراد جدا شدم یا دور شدم به فلان دلیل اقتصادی که نظریه آراد غلط است.
یا به فلان منطق که در تجارت سالم با تجارت به شیوه آراد تضاد دارد.
دلایل را که شنیدم ناخودآگاه یاد این آیه از کتاب خدا افتادم که فرمود:
إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ ۖ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ
فقط شیطان است که می خواهد بین شما عداوت و بغض و کینه در شراب و قمار قرار دهد و از یاد خدا باز دارد و از نماز، پس آیا شما هم دست بر می دارید. سوره مائده آیه ۹۱
نکته جالب اینست که خداوند فاعل اختلاف و دشمنی و بغض و کینه میان مسلمین را فقط شیطان می داند و نه کس دیگری.
چون قید انما که در ابتدای آیه آمده است به انحصار مربوط است یعنی شیطان و لا غیر.
حال هر کسی که به این اختلاف و دشمنی دامن بزند هم یاری از یاران شیطان است و شما شیطان را یک شاخ دو سر نبین.
مثلا با همسرت پیش یک تاجر آرادی رفتی و او شروع کرد به بیان این صحبت ها که اینجا به درد نمی خورد.
ندیدی فلانی به احترامت بلند نشد و امثال این کلمات که دشمنی و کینه به بار می آورد.
بدان که همان همسرت شیطان است و تو را گمراه خواهد کرد.
موضوع دوم اینست که شیطان چه چیزی را در بین شما واقعیت می بخشد؟
دشمنی و بغض.
پس هر وقت حس کردید در دلتان یک دشمنی و بغضی قرار گرفت نسبت به مسلمانی بدانید که شیطانی شده اید.
مگر شما زیارت عاشورا نمی خوانید.
مگر نمی گویید انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم.
این آرادی که نسبت به او حس دشمنی و بغض گرفته اید که از دوستداران حسین علیه السلام است پس چرا با او راه سلم و دوستی پیش نمی گیرید؟
شما گفتید یا اباعبداالله هر کس که با تو در سلم است من با او در سلم هستم و سلم یعنی صلح یعنی آشتی.
آها پس بگویید یا اباعبدالله هر کس که با تو در سلم باشد و به من احترام بگذارد و ال بکند و بل بکند و جیمبل بکند و هزاران شرط دیگر را رعایت کند آن وقت من با او در آشتی ام.
ما دوستداران حسینیم و قرار بود بغض و کینه مان را فقط و فقط خرج دشمنان حسین علیه السلام کنیم و لا غیر.
پس چرا به بهانه ای پیش پا افتاده از یکدیگر دور می شویم؟
موضوع دیگری که در آیه به آن ظریف اشاره شده است مسیر ترفند شیطان است که می فرماید در خَمر و مَیسِر.
خُمار که شنیده اید می گویند فلانی خمار است یعنی حالتیست که عقلش سر جایش نیست.
به شراب خمر گفته می شود چرا که عقل را می کاهد.
دقت کرده اید دلایلی که این بزرگواران بیان می کنند همه در حالت خماری و نعشگی است؟
خماری و نعشگی را فقط در شراب و مواد مخدر نبینید.
خدایی این عزیز دل خمار و نعشه است وگرنه ای بزرگوار تو آراد می آمدی که اقتصاد و تجارتت را رشد دهی و باید در این مورد دنبال همفاز باشی.
آرادی ها هم که همه در این فاز با تو مشترکند.
تو چرا دنبال خط چهار آدیداس می گردی و می خواهی زیر بغل مار را پیدا کنی.
ول کن برادر من خواهر من این ایرادهای بنی اسرائیلی را.
اینها همه نشانه خماریست به والله که تو را از حقیقت دور کرده و به یک منطق واهی از راه درست تجارت جدا نموده است.
اصلا نمی خواهم درباره دلایلت صحبت کنم و دلیل بیاورم چون بد عادت می شوی.
اولی را دلیل بیاورم که چرا بلند نشد دوباره می گویی پس فلان کار را چرا انجام دادند؟
اصلا تو فرض کن همه این افراد که گفتی غلط و نادرست.
مگر دنبال ملائکه می گردی که هیچ عیب و ایرادی نداشته باشند؟
مگر خودت معصومی که باید جمعی از معصومین تو را همراهی نمایند.
خوبی و زیبایی آراد در همینست که جمعی خطاکار دور هم جمع شده ایم و هر روز در حال کم کردن خطاهای خویشیم و خداوند چون همین را می بیند که در حال اصلاحیم می گوید آفرین و عنایت من هم با شماست و تمام.
مسیر دوم شیطان در مَیسِر است.
میسر از یُسر به معنی آسانی می آید.
یعنی درآوردن پول از راه راحت.
به قمار کردن مَیسر می گویند چون طرف می خواهد بیاید و به آسانی پولی را در بیاورد.
تمام این رمز ارزها و ... از مصادیق میسر است چرا که فرد می خواهد به آسانی و بدون هیچ تلاش خاصی پولدار شود حالا چه یک شبه چه صد ساله فرقی نمی کند.
همینکه انسان برای به دست آوردن پول نخواهد تلاش کند از مصادیق میسر است.
دقت کنید تمام دلایل کسانی که از آراد جدا می شوند یک ریشه در همین میسر دارد که فرد نمی خواهد یک سختی ساده به خودش بدهد.
بزرگوار شما وارد تجارت شده ای و در تجارت مشتری یا تامین کننده ممکن است روزی دو بار تو را بشورند و آفتاب دهند.
این سوسول بازی ها مال تاجر نیست.
نیامدی که اینجا ماساژت بدهند.
یادتان هست چندی پیش من جوری می نوشتم که یک جاهایی از متن کفری می شدید؟
خدا شاهد است با هیچکدامتان که دشمنی نداشتم بلکه دوست داشتم بهمتان بریزم که وقتی اینجا بهم بریزید و بتوانید تحمل کنید دیگر از این قرتی بازی ها خارج می شوید.
البته بماند که برخی هم به همین تندی من تحمل نمی کردند و از آراد خارج می شدند. 🤣
خدا مرا ببخشاید اما واقعا قصدم همین بود که شما را جسور بار بیاورم تا اینقدر تیتیش مامانی نباشید.
امام علی علیه السلام در نامه ای که مالک اشتر می نویسد او را به خوش رفتاری با تاجران امر می کند و می فرماید اینها سختی هایی را به گردن می گیرند که سایر مردم از آن می ترسند و وارد نمی شوند چه در لحظه هایی که در سفرند و چه در لحظه هایی که در خانه هایشان نشسته اند.
پس ما در تجارت اینقدر داستان داریم که انصاف نیست خودمان به چند بهانه ساده برای خودمان سختی بتراشیم.
هر چند خوب است روز به روز با هم خوش برخوردتر شویم اما اینکه اگر روزی کسی خوش برخوردی نکرد من از تجارت جدا شوم این دیگر ترفندی لو رفته از شیطان است.
حال سوال اینجاست که شیطان از این ایجاد دشمنی و کینه که از بی عقلی و آسان خواهی ما انسان ها چه انتظاری دارد و می خواهد به چه برسد؟
به دو چیز.
اول اینکه می خواهد ما را از یاد خدا باز دارد.
و دوم از نماز.
سوال اینجاست که آیا شما وقتی بی پول می شوید و در فقر و نداری قرار می گیرید واقعا به یاد خدا می افتید یا به یاد قرض و نداری هایتان.
وقتی چکی دارید که پاس نشده است و می خواهید نماز بخوانید آیا به یاد خدا هستید یا همه نماز به چه کنم چه کنم پاس کردن چک مشغولید؟
اما زمانی که انسان ثروتمند باشد با چه خیال آسوده ای می تواند در گوشه ای بنشیند و با پروردگارش مناجات کند.
نماز بر پا دارد.
زیارت حرم امام رضا برود و شب را در هتلی مجلل با امکانات عالی بگذراند نه اینکه در یک مسافرخانه کثیف و بوگندو خودش را قرار بدهد.
هر روز می بینم چقدر اختلاف است بین مسلمانانی که ثروتمند و از هتل درویش و قصر طلایی به سمت حرم می روند و چه قدر خوشحال و پر انرژی اند نسبت به مسافرانی که از مسافرخانه هایی که در یک فضای ۲۰۰ متری ۵۰ نفر را جا داده اند که کم رمق و بی انرژی اند و نه حمام درست و حسابی رفته اند و چه دعواها و سر و صداهایی که در مدت خوابیدن و بیداری در آنجا به گوششان خورده و اعصابی برایشان باقی نگذاشته است.
بارها رفتم و سر زدم در همین مسافرخانه ها که برای رفتن به سرویس بهداشتی باید دقایقی در صف بمانند.
خب انسان چند دقیقه پشت آن بوی متعفن بماند واقعا چه حسی از رفتن به زیارت برایش می ماند.
و چقدر فرق است با هتل پنج ستاره؟
پس همینکه پولدار باشیم و در تجارت قدم برداریم می توانیم یاد خدا را در زندگی هایمان پررنگ کنیم و نیز نماز را.
و فقر انسان را هم از یاد خدا و هم از نماز دور می کند.
و این خواسته شیطان است از فقیر نگاه داشتن مردم.
اما قسمت سوزناک آیه کلام خداست که در انتها آمده است.
فهل انتم منتهون.
یعنی پس آیا شما هم دست بر می دارید؟
چه غم عجیبی دارد این بخش از آیه.
خداوند ترفند شیطان را برای ما بازگو کرده که ای انسان همه اینها فریب است و می خواهد تو را از من دور کند.
آیا تو هم از من دور می شوی؟
یعنی آیا مرا می فروشی به شیطان.
و چقدر غم انگیز است.
تصور کنید پدری که به پسرش می گوید پسرم فلانی که این حرف ها را به تو زد همه بی خود و بی جهت بود و فقط خواست تو دیگر پیش من نیایی.
سپس در آخر می گوید و تو با این ترفند نخ نما شده فریب می خوری و پیش من نمی آیی؟
آه از این درد عظیم.
۹. مذاکره پیامی
دیروز درباره مذاکره صحبت کردیم که از باب مفاعله است و باب مفاعله دو کاربرد اصلی دارد.
اول اینکه باب مشارکت است یعنی اگر فعلی را دو یا چند نفر مشارکتی انجام دهند به باب مفاعله می برند پس مذاکره ای مذاکره است که دو طرفه یا چند طرفه باشد و اینکه یکی بگوید و دیگری ساکت باشد دیگر مذاکره نمی شود.
و گفتیم باب تکثیر و تکرار است پس مذاکره ای مذاکره است که به دفعات متوالی و به صورت زیاد انجام شود.
و گفتیم در معنای مذاکره که یکی به بیان آوردن است بر روی زبان و دیگری یاد کردن است در قلب و عقل.
یعنی من علاوه بر اینکه در بیانم با او مذاکره می کنم کاری کنم در غیاب من هم به من فکر کند.
فرض کنید بنگاه داری با کسی درباره ورود به تجارت مذاکره می کند و این فرد حتی یک ثانیه هم به حرف های این بنگاه دار درباره ورود به تجارت فکر نکند.
آیا این فرد وارد تجارت می شود.
شما تاجری هستید و با مشتری مذاکره می کنید اما بعد از اتمام مذاکره حتی ثانیه ای بر روی حرف های شما فکر نکند و شما را به یادش نیاورد.
آیا از شما محصولی خریداری می کند؟
پس ذکر همان یاد کردن است که گاهی بر زبان و گاهی بر عقل و قلب می آید.
حال می رسیم به مدلی بسیار مهم از مذاکره یعنی مذاکره پیامی.
در گذشته این نوع از مذاکره فقط در نامه نگاری بود کمااینکه تاریخ گواه تعداد زیادی از مذاکرات اینچنینی است.
از تاجری پرسیده شد چرا با فلانی مذاکره نکردی آیا مشتری نبود؟
گفت چرا بود اما آدم درستی نبود و خلاف های زیادی داشت.
پدر خدا بیامرز تاریخ را بخوان که امام ما علی علیه السلام با معاویه لعنت الله علیه چقدر مذاکره کرد تا جایی که در نهج البلاغه آمده است که ای معاویه از بس با تو مذاکره و نامه نگاری کردم و تو را به شیوه درست به راه خدا فرا خواندم و تو با گمراهی جوابم را دادی که می ترسم نزد خدا از اسراف کنندگان باشم.
از همین سخن امام بر می آید که شروع کننده مذاکره امام علیه السلام بوده است.
و نیز معلوم است که هر بار امام چیزی می نوشت معاویه هم جواب می داد و این یعنی مشارکت در مذاکره.
و اینقدر این عمل تکرار شد که امام می فرماید می ترسم به خاطر زیادی این مذاکره خدا مرا در زمره اسراف کنندگان بنویسد.
یعنی تمام اصول مذاکره با معاویه ملعون را امام اجرا کرد.
این شخصی که با او مذاکره نمی کنی و می گویی انسان ناسالمی است از معاویه پست تر است؟
و آیا تو از امیر مومنان برتری که امام علیه السلام با معاویه مذاکره می کند اما تو مقام خودت را در شانیت مذاکره با این فرد نمی دانی؟
اینها چه منطق هاییست که دارید بزرگوار.
دست بردارید.
مذاکره کنید حتی اگر با شیطان باشد که خدا می داند معاویه از شیطان هم پست تر است.
پس دانستیم که در قدیم نامه نگاری روش مذاکره پیامی و متنی بود.
اما امروز نامه نگاری یا فکس جز در بخشی از ادارات دولتی منسوخ شده است.
حتی پیامک هم دیگر کاربرد چندانی ندارد.
مذاکره پیامی در عصر ما مربوط می شود به چت کردن در شبکه های اجتماعی.
در حال حاضر تلگرام و واتساپ در ایران بیشترین بازخورد مذاکرات پیامی را دارند.
و در ارتباط با خارجی ها هم تلگرام و واتساپ در صدر هستند.
اینستاگرام و لینکدین و فیس بوک محل مناسبی برای پیدا کردن لید و سیگنال هستند اما مذاکره پیامی در آنها سخت است و بهتر است به تلگرام و واتساپ ارجاع داده شود.
آراد در حال حاضر تلگرام را به عنوان پلتفرم اصلی پیام و سپس واتساپ را در محل دوم می داند.
تا اینجای بحث باشد برای امروز و ادامه سخن را به قید حیات فردا در خدمتتان خواهم بود.
در پایان از تمام آرادی های جدید و قدیم می خواهم در دو کانال تلگرامی آراد عضو شوند که آنجا هم پیام های جذابی متفاوت از متن های سایت قرار می گیرد.
ارائه بخشی از خدمات و اطلاع رسانی های تجاری از این پس دیگر در سایت نمی آید و تنها در کانال های تلگرامی منتشر خواهد شد پس برای از دست نرفتن این ظرفیت ها حتما در این دو کانال عضو باشید.