|
تجارت امروز، رفاه فردا |
چرا آرادی های قدیمی اینقدر عاشقانه آراد را دوست دارند؟
چرا با اینکه در طول این سال ها ناموفق هایی را دیده اند اما ارادت و عشقشان به آراد کم نشد؟
چون شاهد بودند که آراد بارها گفت بشنو، بفهم، باور کن سپس به کار ببند تا ثروتمند شوی و این ناموفق ها در یکی از این چهار مرحله از آراد فاصله گرفتند.
گروهی از آنان اصلا توجهی به آموزش ها و سخنان آراد ندارند که ناموفقند و حق هم همین است که ناموفق باشند چون اگر قرار باشد بین آنکس که شنیده و آنکه نشنیده فرقی نباشد پس آموزش های آراد کاملا بی ارزش است.
گروهی از آنان شنیدند اما نفهمیدند و با فهمی غلط از آراد ادامه دادند.
گروهی از آنان هم شنیدند و هم فهمیدند اما باور نکردند و با شک و شبهه به آراد نظر انداختند.
گروهی از آنان هم شنیدند و هم فهمیدند و هم باور کردند اما در عمل سستی ورزیدند و کم کاری و تنبلی و عدم تغییر پذیری شان دلیل ناموفق بودنشان بود.
چون قدیمی ها اینها را دیدند و با خودشان مقایسه کردند عدالت را همین دانستند که گروهی باید ناموفق شوند تا معلوم شود که آراد در راهی راست حرکت می کند.
اما اکثر تازه واردها چون خام هستند منطقشان اینست که همه باید موفق شوند در حالیکه این دور از عدالت خداست و دور از حکمت اوست که عالم را با جاهل، فهمیده را با نفهم، اهل یقین را با اهل شک، عامل را با حرّاف یکسان قرار دهد.
ناموفق ها دو دسته اند:
دسته کمی از آنها اقرار می کنند که دلیل موفق نشدنشان خودشان هستند اما اکثرشان می خواهند تقصیر را به گردن آراد بیندازند.
حال از آنها بپرس اصلا گیرم آراد نادرست شما چرا در سال های دیگر زندگی به موفقیتی نرسیدید؟
می بینی گردن خانواده می اندازند.
گردن جامعه می اندازند.
گردن دولت می اندازند.
اینها گردن گیر خودشان خراب است.
هیچ وقت دلیل ناکامی شان در هیچ شرایطی خودشان نیستند.
گویا دارای عصمت تامه هستند و همواره بقیه اند که مقصرند و موجب ناکامی اینها شده اند.
حال آنکه خداوند در کتابش می فرماید: اگر شما هدایت شده باشی گمراهی هیچ گمراه کننده ای ضرری به شما نمی زند. (سوره مائده آیه ۱۰۵)
باوری غلط که همه مشتری ها فیک بودند.
یکی از موضوعاتی که این ناموفق ها ابراز می دارند اینست که همه مشتری های آراد فیک بودند.
فیک یعنی غیر واقعی.
یک سال یعنی ۳۶۵ روز.
هر روزش که هیچ کاری نکردید به پای آراد فاکتور نکنید.
یک روز حداقل می شود با ۱۰ نفر جدید ارتباط داشت.
حال برخی از آنها اگر پروموشن داشته باشید با شما ارتباط می گیرند و اگر پروموشنتان پایین باشد می بایست شما شروع کننده ارتباط باشید.
خلاصه باید روزی ۱۰ رابطه جدید را بسازید تا بشود گفت یک روز کاری.
در سال ۳۰۰ روز کاری که حساب کنیم می شود ۳ هزار رابطه تجاری که بعضی از آنها با شما ارتباط گرفتند و بعضی را شما ارتباط گرفتید.
ما فرض می کنیم حرف شما درست باشد و ۹۰ درصد آنها فیک باشند.
از ۳۰۰ نفری که واقعی بودند چرا معامله ای نداشتید؟
اصلا فرض می کنیم ۹۹ درصد فیک.
چرا از آن یک درصد که می شود ۳۰ نفر به معامله ای نرسیدید.
امام علی علیه السلام می فرماید:
" هر کس پرچمی را بلند کند حتما عده ای زیر آن پرچم جمع می شوند.
اگر عاقلی بلند کند عاقلان زیر پرچم می آیند و اگر جاهلی بلند کند جاهلان او را تبعیت خواهند کرد. "
تو اگر ادعای خدایی می کردی و این ادعا را به ۳ هزار نفر می گفتی حتما یکی دو نفری تو را به خدایی می پذیرفتند.
اگر ادعایت را به پیامبری تقلیل می دادی پنج ۶ نفری به دین تو در می آمدند.
اگر ادعای امامت می کردی حتما ۱۰ دوازده نفری تو را امام می خواندند.
پس چگونه شد که از بین این ۳ هزار نفر حتی یک معامله نداشته ای؟
می دانید واقعیت این افراد چیست؟
واقعیت اینست که در طول یک سال حتی با چهل نفر هم ارتباط نداشته است.
اینکه می گوید همه فیک بودند سر جمع به ده بیست نفر هم نمی رسد.
و جالب اینست که مشتری ها فیک نیستند بلکه چون خودش فیک است بقیه جواب تلفنش را نمی دهند.
سخن همه آنها اینست که مشتری ارتباط می گیرد سپس غیب می شود.
می پرسی چرا؟
می گوید چون فیک بود.
باید به اینها بگویی:
" نه عزیزم او فیک نبود بلکه تو فیک بودی و چون فیک بودنت را دید غیب شد و حتی اگر به او زنگ بزنی جواب تلفنت را نمی دهد.
مثالش در ازدواج اینست که مشتری مانند دختریست که تو را مانند پسر هَوَلی دید که فقط می خواهی رابطه جنسی برقرار کنی و هیچ چیزی از احترام و عشق و محبت سرت نمی شود.
اینجاست که از تو فرار می کند همانگونه که از لاشخوری فرار می کند. "