انواع شغل ها از نظر ساعت کاری + فیلم
یکی از مواردی که در انتخاب انواع شغل ها برای شما مهم است، قاعدتا بررسی آنها از نظر ساعت کاری است که چه زمان هایی باید در محل کار خود حاضر باشید و آنها را با هم مقایسه خواهید کرد.
مزایا و برتری شغل تجارت نسبت به سایر مشاغل
امروزه برنامه ویژه ای برای تازه واردها داریم، افرادی که علاقمند هستند وارد عرصه تجارت شوند و جوان ترهایی که دارند فکر می کنند و هر روز به گشت و گذار می پردازند برای اینکه به یک شغل مناسب دست پیدا کنند و آن شغلی که مد نظرشان است را پیدا کنند.
وقتی صحبت از شغل می شود منظور این است که باید یک سری کارها انجام شود و به نسبت آن کاری که انجام می دهید و آن زمان و وقتی که می گذارید، یک درآمدی هم داشته باشید، امروز می خواهیم همه این مباحث را بررسی کنیم که اصلاً چه مشاغلی در دنیا وجود دارند و تا کجا می شود پیشرفت داشت و چقدر می شود از آن شغل درآمد داشته باشیم و یک مجموعه خیلی خوب را در آینده بتوانیم برای خودمان راه اندازی کنیم و یا حتی یک زندگی بهتر را برای خودمان بسازیم.
مزیت های تجارت و سایر مشاغل را امروز مورد بررسی قرار می دهیم که البته امروز به صورت کلی به این موضوعات می پردازیم و نمی خواهیم به جزییات اشاره کنیم و نکاتی که گفته می شود شاید برای شما مهم باشند و آینده خودتان را بهتر بسازید.
ما آرادی ها بارها این موضوع را تأکید کردیم و گفتیم افرادی که در مدرسه و دانشگاه تحصیل کرده و چیزهایی را یاد گرفتند هرگز به این موضوع فکر نکردند که برای چه دارم این آموزش ها را می بینم و چرا باید این موضوع ها را یاد بگیرم؟
موضوع سهام و پول بدون زحمت
زمانی که ما در دوران مدرسه فیثاغورث را یاد می گرفتیم، این سوال در خیلی از دانش آموزان ایجاد نشد که من قرار است فیثاغورث را یاد بگیرم که چه اتفاقی بیفتد؟ من قرار است این سینوس و کسینوس ها را حل کنم که چه اتفاقی بیفتد؟ هرگز به این موضوع فکر نکردیم و زندگیمان را همین طور بدون هدف و برنامه جلو بردیم و امروز شما شاهد این ماجرا هستید که اکثر جوان ها بیکار هستند، بدون مهارت و بدون تخصص می باشند و دولت موضوعی شبیه به بورس را ایجاد می کند و همه مردم سرمایه هایی که دارند را در این بخش خرج می کنند تا شاید افراد دیگری که مهارت دارند، کار کنند و آن ها یک سهم و سودی بدون هیچ تلاش و زحمتی داشته باشند و حاضر هستند که یک ریسک بسیار بسیار شدید را تحمل کنند و گاهی اوقات حتی سرمایه هایشان را هم از دست می دهند و کار به جایی می رسد که حتی افراد سهام های خوبی دارند اما حاضر نمی شوند که سهام را بفروشند و پول نقد را در جیب خودشان لمس کنند.
یعنی همیشه می گویند که من ۲۰۰ میلیون یا ۵۰۰ میلیون یا یک میلیارد تومان پول می گذارم و این یک میلیاردم مثلا یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان می شود ولی این سود را هم بر نمی دارم و دوباره می خواهم با همان یک میلیارد و 200 میلیون تومان کار کنم.
و در واقع انسان ها نمی خواهند دیگر تلاش و کار کنند و فقط می خواهند با پول هایی که دارند یک مدل درآمدزایی داشته باشند و خیلی از مردم هم متاسفانه سرمایه آنچنانی ندارد یعنی توان سرمایه گذاری و حتی این ریسک را ندارند و همیشه در زندگی شان شکست می خورند.
شما وقتی تاریخچه تمام ثروتمندان دنیا را نگاه می کنید می بینید همه این ها از طریق فکر و مغزی که دارند یک زیر ساختی را برای خودشان ایجاد می کنند و برای آن ها درآمد زایی شکل می گیرد، اما سوال اینجا است که اگر کسی بخواهد در عرصه تجارت وارد شود فایده اش چیست؟ خوبی کار در کجاست؟ چون همه که نمی توانند در بورس و این چنین جاها وارد شوند.
مثلاً بورس در سال ۹۲ شکست خورد و یک زمانی بود که همه وارد آن شدند، شکست خورد و نابود شد و سهام هایی مثل شرکت پدیده که خیلی ها در آنجا سهام خریداری کردند، ارزش سهامشان صفر شد و ما امسال هم شاهد همین اتفاق هستیم که دوباره همین اتفاق دارد تکرار می شود و جوان هایی که در سال ۹۲ نبودند الان وارد بورس می شوند و یک زمانی سود می کنند و سهام ها تقریباً در پایان سال تمام است و بعد می بینیم که دوباره شکست ها اتفاق می افتد و در واقع می بینیم که خیلی ها ضرر می کنند.
نکته مهم اینجا است که در کسب و کار باید به همه این مسائل توجه شود، اگر کارتان این است، اگر می خواهید سرمایه گذاری کنید و درآمد داشته باشید باید به این موضوع فکر کنید که من می خواهم چه شغلی داشته باشم
چه زمانی کار کنم؟
کسی که می خواهد یک شغلی را برای خودش انتخاب کند، این سوال برایش ایجاد می شود که من چه زمان هایی باید کار کنم؟ متاسفانه گاهی ما در شهرها و خیابان ها حرکت می کنیم و چیزهایی را می بینیم که لذت بخش نیستند، مثلا در بیمارستان که می رویم پزشکان و دکترها را می بینیم که همه شان ساعت ۶ یا 5 صبح آماده هستند و وارد بیمارستان می شوند و یک سری کارها را باید انجام دهند.
یعنی زمان کاری شان به این صورت است که از ساعت ۶ صبح تا ساعت ۲ یا ۳ بعد از ظهر کار می کنند و گاهی اوقات شیفت های خیلی عجیب و غریبی دارند که مثلاً نصف شب با پزشک تماس می گیرند و او باید به بیمارستان برود و یک عمل جراحی یا یک کاری را انجام دهد، یعنی زمان در اختیار خودشان نیست و خیلی از مردم دیگر به همین شکل می باشند.
شما اکثر کارمند ها را که نگاه می کنید می بینید همه آن ها از ساعت ۶ یا ۷ صبح آماده کار کردن هستند و می خواهند فعالیت داشته باشند و تا 2 یا 4 و حتی گاهی تا ۶ بعد از ظهر باید سر کار باشند که یک سری کارها را انجام دهند و یک سری حقوق ها را دریافت کنند.
چه خوب است که ما بتوانیم یک مدل شغلی را پیدا کنیم که زمان تحت اختیار خودمان باشد، شما یک بیزینسمن را که نگاه می کنید می بینید که محدود به زمان نیست و نه تنها محدود به زمان نیست بلکه محدود به مکان هم نیست، همانطور که می دانید یک فردی که می خواهد کار کند زمان برایش اهمیت دارد، یعنی باید از ساعت ۶ یا ۷ صبح سر کار برود تا ساعت ۲ الی ۴ بعد از ظهر کار کند و حتی برای مرخصی گرفتن نهایتا در ماه یک یا دو روز مرخصی دارد و گاهی مرخصی های ساعتی دارد که این زمان تحت کنترل خودشان نیست و باید یک نفر دیگر اجازه دهد تا بتوانند یک کاری را انجام دهند یعنی حتی اگر فردی بخواهد مسافرت برود هم وقتی شما به این موضوع نگاه می کنید می بینید که کار برایش سخت است و نمی تواند آن اندازه ای که می خواهد، زمان تحت اختیار خودش داشته باشد و از زمان خودش بهره بگیرد.
تفاوت انسان ها و سایر مخلوقات از بهره بردن از زمان و مکان
من به عنوان یک آرادی وقتی به این موضوع توجه می کنم می گویم که خداوند در این جهان مخلوقات متعددی دارد یعنی شما نگاه می کنید که گل و گیاه، حیوان ها، انسان ها، کوه و دریا همه این ها را که کنار هم بگذارید که در واقع همه مخلوق های خداوند هستند تنها گروهی که امروزه بد زندگی می کند، گروه انسان ها می باشد.
چون شما اگر حیوان ها را نگاه کنید می بینید که زمان، کامل در اختیار خودشان است یعنی هر کاری که دلشان بخواهد با زمان خودشان انجام می دهند، با مکان هم همینطور است و هر جایی که دلشان بخواهد می روند، غذا و خانه هست و همه چیز وجود دارد، اما انسان یک خانه ای را اجاره و یا خریداری می کند و باید آنجا زندگی کند و نمی تواند تغییر مکان داشته باشد و تغییر و جابجایی کار بسیار بسیار سختی برای یک انسان است.
اما شما سایر مخلوقات را که نگاه می کنید می بینید که این طور نیستند و آزاد می باشند ولی انسان ها کاری کردند که خودشان را در قفل و زنجیر و با یک سری محدودیت هایی روبرو کردند در حالی که انسان باید آزادانه زندگی کند و آزاد باشد و خیلی ها فکر می کنند که آزاد بودن یعنی این که در زندان نباشیم در واقع همین است، امروزه اکثر مردم زندانی هستند، وقتی من نمی توانم در شغل کارمندی، هر جایی که دلم بخواهد بروم و هر زمان که دلم بخواهد مسافرت کنم، پس زندانی هستم یعنی محدود شدم، یک سری کارها را نمی توانم انجام بدهم و اینجا داستان خیلی متفاوت می شود.
انسان های موفق تحت کنترل زمان نیستند
شما اگر تاجرهای دنیا را نگاه کنید می بینید که این ها اصلاً تحت اختیار زمان نیستند یعنی اگر هر زمانی که دلشان بخواهد کار انجام می دهند، ما در خیلی از مقالات به خصوص در اینترنت می بینیم که همه دارند تلاش می کنند و در اینترنت زیاد سرچ می شود که چگونه صبح زود از خواب بیدار شویم؟ بیش از ۱۰۰۰ وب سایت وجود دارد که دارند راهکار می دهند که شما باید این کارها را انجام دهید تا ساعت ۶ صبح بیدار شوید.
سوال اول این است که چرا من باید ساعت ۶ صبح بیدار شوم؟ وقتی به این چرا می رسد می گوید چون ساعت ۷ باید سر کارم باشم، سوال بعدی این است که چرا باید ساعت ۷ صبح سر کار باشم؟ چرا یک مدل شغلی را انتخاب کردم که باید ساعت ۷ صبح من به اداره بروم و کار کنم؟ این موضوع خیلی اهمیت پیدا می کند و وقتی شما توجه ویژه ای به آن دارید و خیلی به آن فکر می کنید به این نتیجه می رسید که آیا مدل های شغلی دیگری هم در این عالم وجود داشت که انسان آزادانه کار کند؟ بعد به موضوع تجارت می رسید و می بینید کسانی که در کار بیزینس هستند آزادانه کار می کنند.
مثلاً اگر دوست داشته باشد ساعت ۱۰ شب کار می کند یا اگر تمایل داشته باشد ساعت ۱۲ ظهر کار می کند یعنی هر زمانی که دوست داشته باشد کار می کند و اصلا یک روزهایی را کار نمی کند یا یک معامله ای انجام می دهد و به اندازه یک سال افراد دیگر درآمد دارد، اینجا داستان خیلی متفاوت می باشد، پس این موضوع خیلی اهمیت دارد که اگر من بخواهم وارد یک شغلی شوم مدت زمان کاری اش چقدر است؟ روزانه باید چند ساعت کار کنم؟ و چه ساعت هایی ساعت شروع و پایانش است و ساعت مفید یک روز چه ساعتی است؟
مثلاً ساعت ۸ یا ۹ صبح ساعت مفیدی است، یعنی ساعت هایی هستند که می شود کارهایی را انجام داد و همه بیدار هستند، حالا ساعت ۱۰ مفید تر می باشد، ساعت ۱۱ بهترین حالت است و نهایتا تا ساعت ۱۲ و یک ظهر ادامه دارد و از ساعت ۲ تا 5 تقریبا همه جا تعطیل می شود و دوباره از ساعت ۶ بعد از ظهر ساعت مفید است.
شما کارمندهای مختلف را که نگاه می کنید می بینید که دقیقاً در ساعت های مفید دارند یک سری کارها را انجام می دهند و ساعت های غیر مفید در اختیار خودشان است و آن موقع نمی شود کار مفیدی انجام داد، یعنی مثلا ساعت ۶ بعد از ظهر می گوید که من چه کار کنم، کاری از دستم بر نمی آید نهایتا بتوانم در اسنپ کار کنم و مسافر کشی کنم و این فرد هرگز با خودش فکر نکرده که من می توانستم شغل بهتری را انتخاب کنم.
درگیر حاشیه ها شدن
متاسفانه همه درگیر حاشیه ها می شوند یعنی از همان ابتدای امر که ما به دنیا می آییم با هیچ چرایی مواجه نمی شویم، همین طور زندگی می کنیم و می گوییم که پدرم به من گفت این کار را انجام بده یا مادرم به من گفت که این طوری زندگی کنم و چون پدر و مادرم گفتند که این کار را انجام بده و چون دیگران هم این کار را انجام داده اند من هم همین کار را انجام می دهم.
یعنی اصلاً با خودش فکر نمی کند که مثلا اگر دیگران دانشگاه رفتند آخرش چه اتفاقی برایشان افتاد؟ دیگران که این کار را انجام دادند آخرش به کجا ختم شد؟ آیا آنها بیکار شدند؟ پس من چرا دارم همین مسیر را می روم که آخرش بخواهد به بیکاری ختم شود؟ یا اینکه نهایتا یک شغلی با حقوق خیلی کمی هم پیدا کنم و این ساعت ها کار کنم در حالی که زندگی نمی کنم و در واقع از زندگی ام لذت نمی برم.
اکثر مردم زندگی را به گونه دیگری تعریف می کنند، اصلا زندگی نمی کنند و فقط کار می کنند برای اینکه زنده بمانند، شما نگاه می کنید می بینید حیوانات هر کاری که بخواهند را راحت انجام می دهند اما مردم را که نگاه می کنیم می بینیم اینگونه زندگی نمی کنند و فقط برای زنده ماندن تلاش می کنند، برای اینکه هزینه قبض ها، اجاره ها و ... را پرداخت کنند و این خیلی شرایط زندگی را سخت می کند و علت اصلی اش هم خود افراد هستند که خودشان را در مسیر و شغلی قرار می دهند که درآمدها و زمان ها به همین صورت است.
این مطلب چه اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز
۳.۶
/
۵ تعداد رأی:
۵
روزی ۱ ساعت کار با ماهی ۱۶ میلیون درآمد