? تامین کننده ها مهمتر هستند یا خریداران؟
در نگاه اول یا نگاهی که در بازار(سنتی) وجود دارد جواب می شود خریدار مهم تر است چون خریدار می آید و محصولی که ما قبلاً خریداری کردیم مهم تر هستند.
? اما در تجارت مدرن بیشتر تامین کنندگان مهم اند این یکسری دلایل را در چند بخش به شما بگویم:
?شما هفته ای 5 تا 6 تا خریدار جدید خواهید داشت و اگر 2 نفر از آنها هم برود اتفاق خاصی برای شما نمی افتد و اگر بتوانید یک تامین کننده خوب پیدا کنید، قیمت مناسب تری را بدهد و کیفیت بالاتری به شما عرضه کند منجر به این خواهد شد که شما این 5 – 6 مشتری جدید هم از شما محصول را خریداری کنند.
اگر با تامین کننده رابطه خوبی داشته باشید، بتوانید جنس را با قیمت و شرایط بهتر دریافت کنید قطعاً فروش خوبی هم خواهیم داشت و مشتریان قدیمی تر ماهم می توانیم حفظ کنیم و با ما کار کنند.
? منظور از تامین کنندگان چه کسانی هستند؟
یک موقعی یک محصولی را دارید و می خواهید کار کنید مثلاً برادر شما کارخانه پودر سنگ دارد، شما قرار است روی این محصول کار کنید، یا اینکه اصلاً خودتان تولید کننده صندلی هستید، صحبت من امروز را اجعه این افراد نیست راجع افراد یا کسانی هستند که یک محصولی را انتخاب کردند ولی روابط خویشاوندی یا دوستی یا روابط خاصی با تامین کننده ندارند آنها باید چکار کنند؟
ما چند دسته مشتری داریم یک دسته کسانی هستند که وقتی ساختار تجاری شما را می بینند، سایت شما را می بینند، با شما وارد مذاکره می شوند، حاضرند که پول را به طور کامل به شما پرداخت کنند بعد محصول را دریافت کنند، یعنی به این باور می رسند که شما صاحب این کارخانه هستید، تولید کننده هستید و طبق روال عادی که اینها باید پول را به کارخانه پرداخت کنند تا محصول به آنها داده شود این کار را انجام دهند.
یک دسته دیگر هستند که می گویند تو اول کالای خود را بفرست بعد ما اینجا زمانی داری برای ما خالی می کنید، زمانی بار دست ما رسید ما این مبلغ را پرداخت می کنیم، و یک دسته دیگر آدمهایی هستند که می گویند نه ما می آییم درب کارخانه و آنجا بعد از اینکه دیدیم شما را در دفتر کارخانه می آییم و هزینه را پرداخت می کنیم و محصول را می خریم.
همیشه مشتری های ترجیح می دهند که کالا را دریافت کنند بعد پول بدهند و ماهم ترجیح می دهیم که کل پول را دریافت کنیم و کالا را بدهیم.
اما زمانهایی هست که ما به یکسری مشکل برمی خوریم که می شود با یک مقدار تلاش بیشتر این مشکلات را حل کرد.
در روش اول ما مشکلی نداریم طرف پول را به ما داده و ما می آییم و سود کالا را از آن کسر می کنیم، مبلغی که توافقمان رسیده با کارخانه را به کارخانه می دهیم و کالا برای مشتری ارسال می شود، اما اگر مشتری خواست بیاید و کارخانه را ببیند بعد پول دهد، در اینجا دغدغه اصلی که پیش می آید این است که امکان دارد کارخانه دورمان بزند.
یعنی بیاید با مشتری ما به توافق بزند ولی بعد درصد سود ما را پرداخت نکند، من برای اینکه این را برای شما باز کنم، می آیم و 10 معامله اول را باهم بررسی می کنیم، بیایید ببینیم که اگر در 10 معامله اول اگر ما نخواهیم که مشتری که قرار است در کارخانه لینک بشود ودر کارخانه به ما پول دهد را لینک بدهیم به کارخانه چکار می توانیم بکنیم واقعاً راهکار دیگری برای ما وجود ندارد.
در نهایت این مشتری حاضر نیست از ما محصول را بخرد پس بهتر است که این کار را انجام بدهیم حتی اگر در چندمعامله اول کارخانه حاضر نشود که این پول را به ما بدهد بازهم بعد از چند معامله، 3 معامله، 4 معامله یا 5 معامله متوجه می شود که ما یک فرد قابل احترام هستیم و کسی هستیم که در تجارت معاملات زیادی داریم و ما را خواهد شناخت و با مدل کاری ما آشنا می شود پس حاضر است آن موقع به شرایط ما گوش دهد بعد ما به ایشان بگوییم مثلاً به فرض مثال 10 درصد سودم را بعنوان پیش پرداخت از مشتری گرفتم بقیه را می آید درب کارخانه پرداخت می کند و بار را ارسال می کند.
یا حتی کارخانه ها حاضرند بیایند کل پول را آنجا دریافت کنند و 10 درصد را برای ما واریز کنند، خیلی از مشتری های ما که به مشکل برمی خورند آدمهایی هستند که دوست دارند از همان معامله اول سود کنند پس می آیند و ارتباط بین تامین کننده ها با مشتریان خود را قطع می کنند وقتی این ارتباط قطع می شود و آن مشتری به آن میزان شناختی که از کالا می خواهد نرسیده است یعنی به ما اعتماد نکرده که به ما پل بزند یکسری سؤال از ما می پرسد.
که ما مجبوریم بیاییم و از تامین کننده مان بپرسیم، مثلاً وزنش چقدر است و سؤالات اینچنینی باور نکرده که ما کارخانه دار هستیم میاید و ما را وارد چالش می کنیم و ما بخاطر اینکه جواب این سؤال ها را بدهیم می آییم ارتباط های زیادی با کارخانه دار می گیریم، به مرور زمان این کارخانه دار ما را بعنوان یک فروشنده غیرواقعی(Fake) می شناسد و خیلی روی ما حساب نمی کند و این باعث خواهد شد که ما نتوانیم از آن دسته از مشتریهایی که حاضرند درب کارخانه به ما پول پرداخت کنند اگر این طمع ورزی را از خودمان برداریم و واقعاً این باور را داشته باشیم که ما هفته ای 5 تا مشتری جدید داریم بگذار اصلاً 3 تاش هم بپرد و بیاییم و با کارخانه های خودمان به توافق برسیم در نهایت به یک ارتباطی با تامین خواهیم رسید که حتی آن تامین کننده بخاطر اینکه میزان خرید خیلی زیادی از ایشان داریم بیاید و بگوید تو 20% پول بار را بزن من اصلاً برای تو بارگیری می کنم.
در نهایت بقیه پول را از من در همان جا از شما می گیرم، ما چنین مشتریانی داریم که چنین روابطی را با کارخانه دارهای خود دارند پس بیایید در چند معامله اول خیلی سخت گیر نباشید خیلی دنبال سود نباشید و سعی کنید با کمترین سود و یا حتی با میزان سود 0 بیایید و شروع به تجارت کنید تا برای تامین کنندگان خود یک فروشنده معتبر باشید.