هر دو تعداد سایت و محتواهای یکسانی دارند. تعداد مشتری های برابر دارند.
اما در نهایت درآمد نابرابر دارند. دلیل چیست؟
دلایل معتددی دارد از جمله، فن بیان بهتر داشتن، نوع رفتار با مشتری، تفاوت در نحوه پیگیری کردن، اعتماد به نفس و باور داشتن به کار خود و ...
۱- پیگیری
به عنوان مثال، دوستی از شما تقاضای کالایی مانند پارچه نسوز دارد. در مرحله اول جستجوی اینترنتی به کمک می آید. شرکت هایی که دارای شماره تماس هستند را انتخاب می کنید. با تماس و پیامک دادن ارتباط برقرار می کنید. که من یک پارچه ای می خواهم که اگر الکل روی آن بریزم آتش بگیرد اما نسوزد، آیا چنین پارچه ای موجود است؟ با موجود بودن کالا، درخواست عکس می کنید که از نزدیک کالا را بهتر مشاهده کنید. فروشنده فقط عکس ها را برای شما ارسال می کند بدون هیچ سوالی!!! با چنین رفتاری مشتری منصرف می شود. پس پیگیری موضوع مهمی است. اگر فروشنده پیگیری می کرد، شاید شما در همان لحظه کالا را می خریدید اما چون خود فروشنده تمایل زیادی برای فروختن نداشت، مشتری نیز منصرف می شود.۲- شناخت مشتری
این موضوع بسیار مهم است. خواندن ذهن مشتری که الان به چیزی فکر می کند؟ و شما بزنید به هدف و پول را دریافت کنید.
۳- تخصص داشتن
تخصص خودمان بسیار مهم است. دو فروشنده رفتار یکسان ندارند. یکی اطلاعات کامل و جامع نسبت به محصول دارد، اما نفر دوم هیچ شناخت و اطلاعات فنی و تخصصی ندارد. مطمئنا نفر اول در مواجهه و مکالمه با مشتری، از شاخصه های محصول فنی و تکنیکال صحبت می کند. به عنوان مثال؛ دو نفر تمایل به کار کردن در حوزه ویلا را دارند. نفر اول اطلاعات تخصصی ندارد که در مواجهه با مشتری نمی تواند پاسخ منطقی بدهد. در سوال جواب کردن با مشتری، بدون دادن اطلاعاتی در مورد ویلا سریع مکالمه را پایان می دهد. اما در مقابل نفر دوم، علاوه بر پاسخ دادن سوالات مشتری، اطلاعات تخصصی و فنی را نیز در اختیار مشتری قرار می دهد. هر دو نفر یک ویلا را توصیف می کنند اما چون فروشنده دوم کامل تر توضیح داد، مشتری متقاعد می شود که با نفر دوم کار کند.۴- فن بیان
شمرده شمرده صحبت کردن را فن بیان نمی گویند بلکه؛ فن بیان روش متقاعد سازی است. یعنی استفاده از کلمات و جملاتی که مشتری را قانع کند.
