مهم ترین عوامل شکست در فروش
عوامل کسادی در بازار تولید
سلام نوروزی هستم، امروز می خواهم در مورد عوامل کسادی بازار تولید صحبت کنم.
بسیاری از کارخانجات و صاحبان تولید امروزه با معضل کسادی بازار رو به رو هستند، شاید در موارد بسیار زیادی دچار ورشکستگی نیز شده باشند، کار خود را رها کرده و از این بازار خارج شده باشند.
یا حتی آنقدر دچار کسادی بازار هستند که توان خارج شدن از آن را نیز ندارند.
یکی از معضلات این است که در کشور های پیشرفته که تولید، بازاریابی و اقتصاد معنی خودش را دارد، کسی که در بازار موفق نیست می تواند از آن خارج شود، اما متاسفانه در ایران این گونه نیست.
[aparat src="LNs8j"]
ورود دولت در موضوع تولید
نوسانات بازار
مورد اول این است که بحران های مالی و اقتصادی جهانی یک روند طبیعی بوده که در همه بازار های دنیا وجود دارد و ممکن است کارخانجات و تولیدی های زیادی را تحت تاثیر خود قرار دهد.
مورد دوم این بوده که بسیاری از دولت ها برای اینکه یک خوش نامی خوبی داشته باشند سعی می کنند که با وعده اشتغال زایی وارد کار شوند و برای اینکه به وعده های خودشان جامعه عمل بپوشانند، می آیند یک اشتغال زایی به ظاهری به وجود می آورند و با صدور مجوز های تاسیس بسیار در کشور، بدون کارشناسی باعث می شوند که به ظاهر یک اشتغال زایی ایجاد شود.
حتی این بررسی یا ارزیابی را انجام نمی دهند که آیا آن شخصی که می خواهد مجوز جدیدی بگیرد در همان شغل یا در یک شغل مشابه بوده و آیا با فناوری جدید یا همان فناوری قدیم است.
شاهد آن هستیم که با همان فناوری های قدیمی مجوز های تاسیس آن صادر می شود.
با علت دوم، علت سومی به وجود می آید.
نتایج عدم توازن عرضه و تقاضا
بعد از اینکه مجوز های تاسیس زیادی صادر شد، شخص می رود تولید می کند؛ یعنی کسانی که صاحبان این مجوز هستند، این حق به آنها داده شده که شما تولید کنید و در نهایت ظرفیت تولید، عدم توازن خواهد داشت با تقاضای موثر در کشور؛ یعنی عرضه از تقاضا بیشتر خواهد شد و در نتیجه تولید کننده متضرر شده و دچار ور شکستگی می شود.
علت چهارم که بسیار مهم است، عدم مهارت در بازاریابی و فروش است.
زمانی که شخصی یک تولیدی ایجاد می کند، طبیعتا باید مهارت در فروش و بازایابی آن کالایی که تولید می کند را داشته باشد .
اهمیت بازاریابی پس از تولید
متاسفانه حتی افراد بزرگ، منظور افرادی که سابقه بسیار طولانی در تاسیس کارخانه و تولید دارند، این مهارت ها را ندارند و می بینیم که این افراد به مرور زمان دچار مشکل می شوند.
به دلیل اینکه شاید در آن زمانی که ایشان کارخانه خود را تاسیس می کرد، کار های منحصری وجود داشته و نیازی به بازاریابی آن نباشد؛ ولی امروزه که رقابت شدید شده، این شخص نیز دچار مشکل می شود، چون هنوز مهارت های فروش و بازاریابی را پیدا نکرده است.
نقش مجوز تاسیس در بازاریابی
بر اساس این علت هایی که گفته شد، تقریبا می شود راه کار هایی را برای آن پیدا کرد.
مورد اول، بحران های اختصاصی دست ما نیست که حالا خیلی روی آن تسلط داشته باشیم و برای آن شخص تولید کننده یا صاحب کارخانه باید آنقدر مدیریت بحران و استراتژیک داشته باشند و این آموزش ها و مهارت ها را یاد گرفته باشد تا از این موانع به راحتی عبور کند.
پس راه حل آن آموزش و یادگیری است و کسی که آن کارخانه زیر نظر او است باید توانایی مدیریت بحران را داشته باشد.
علت دوم راه کار آن این است وقتی که ما می بینیم یک شغلی به این صورت بازار فروش و هدف آن اشباع می شود، ما مجوز تاسیس نگیریم، چرا که گرفتن مجوز اشتباه است.
در این شکل دو حالت وجود دارد یا من نباید این مجوز را بگیرم یا اگر می گیرم باید برای آن یک بازار هدف جدیدی ایجاد کنم.
اگر که به دلیل سوم که وابسته به دلیل دوم است، میزان ظرفیت بیشتر از تقاضای کشور باشد پس باید تقاضا را متعادل کرد و اگر تقاضا متعادل شد بازار هدفی پیدا می کند، برای اینکه بازار هدف پیدا کند به سراغ علت چهارم می رویم و باید مهارت در بازاریابی و فروش داشته باشیم.
عدم بازاریابی، علت شکست در تولید
به این علت ها است که یک صاحب تولیدی دچار کسادی بازار تولید می شود .
بازار هدف در هر تولیدی بسیار مهم بوده و اینکه من تمرکز خود را فقط روی تولید بگذارم کار اشتباهی است؛ ابتدا و انتها باید تمرکز روی بازاریابی و بازار هدف باشد.
این مطلب چه اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز
۴.۵
/
۵ تعداد رأی:
۸
روزی ۱ ساعت کار با ماهی ۱۶ میلیون درآمد
