تاثیر شادی و غم زندگی در تجارت
همه ما در زندگی زمانی را برای کار و ساعت هایی را خارج از کار می گذرانیم، در زمان کار و دیگر ساعات با مقوله ای به نام شادی و غم سر و کار داریم.
یعنی در زمان هایی که کار انجام می دهیم، ممکن است شاد یا غمگین باشیم و در ساعات غیر کاری هم حالات های شادی یا غم را خواهیم داشت.
ممکن است شادی در لحظه کار کردن به سبب اتفاقی باشد که در لحظه کار نکردن اتفاق افتاده است، مانند پدری که عروسی پسرش نزدیک است و این فرد به همین دلیل خوشحال شده و در لحظه های کاری هم شادی و شعفی دارد، که اصلا مربوط به کار نمی باشد.
در حالت برعکس هم می تواند باشد، به این صورت که در کار خود شکست خورده است و در ساعات غیر کاری هم غمگین است.
پس ما همواره با مقوله شادی و غم سر و کار داریم.
شاد شدن و غمگینی چه تاثیر بر اقصاد ما دارد
بزرگترین عاملی که به یک انسان قوه تلاش و امید می دهد، روحیات مختلف انسان در لحظه های مختلف است.
این روحیات بر مبنای شادی ها و غم ها تنظیم می شود، در این باره امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرماید:
ای انسان زمان، بر تو دو گونه است، حالتی که به نفع توست و حالتی که علیه توست.
یعنی لحظه هایی است که به نفع انسان است که در این زمان ها انسان ها شاد و خوشحال هستند.
در لحظه های که به نفع انسان نیست غمگین است.اگر متوجه شده باشید، مهم ترین عامل برای کسی که راه درست و راهنمای مناسبی پیدا کرده تلاش کردن است.
یعنی تا زمانی که انسان راه درست را پیدا نکند، تلاش زیاد هم فایده ای ندارد.
بر همین مبنا از جمله معروف خواستن، توانستن است یادآوری می کنیم، این جمله کاملا غلط است.
امیرالمومنین می فرماید: چه بسیار افرادی که خواستند ولی نتوانستند.
و چه بسیار کسانی که نخواستند ولی توانستند، علت این موضوع چیست؟ فردی سوال پرسیده، کسانی که می خواهند کاری انجام دهند و ثروتمند شوند ولی نمی توانند، ولی عده ای اصلا تلاش نکرده اند و چنین فکری هم ندارند اما به ثروت و جایگاهی می رسند؟
پاسخ : چون اتفاقات جهان به خواست من یا شما نیست و به خواست پروردگار است.
خداوند می خواهد، پس می شود و اگر پروردگار نخواهد پس نمی شود، پس در بسیاری از زمان ها تلاش می کنیم ولی موفق نمی شویم.
به عنوان مثال کسی با تلاش فراوان در زمینی نامناسب کشاورزی کند، آیا به نتیجه می رسد؟
اما فرد دیگری با تلاشی اندک در زمینی حاصلخیز کشاورزی کرده، که محصول خوبی هم دریافت می کند.
پس چیزی که در ابتدا اهمیت دارد، این است که در مسیر درستی قرار بگیرید.
بر همین اساس، اولین دعایی که قرآن بعد از ایاک نعبد و ایاک نستعین شروع کرده است، اهدنا صراط المستقیم بوده است.
خدایا اولین چیزی که می خواهم این است که در راه درست و مستقیم قرار بگیرم.
وقتی راه غلط است هرچه هم تلاش کنی به نتیجه نمیرسی، اگر در راه درست قرار بگیری هر عقلی قادر به تشخیص آن خواهد بود که باید راهنمای خوبی برای ادامه راه داشته باشد.
خداوند می فرماید: یوم ندعو کل اناس بامامهم
ما دعوت می کنیم هر کسی با امام خود بیاید.
امام صادق (ع) می فرماید برای هر چیزی امامی وجود دارد.
یعنی اگر بگوییم برای درستکاران امامی وجود دارد، امام به معنی فرمانده، جلودارو رهبر است.
دروغگویان و ریا کاران هم امامانی دارند، پس لازم است که هر راهی امام و پیشوایی داشته باشد.
پس در جایی که می گوید اهدنا صراط المستقیم، اولین سوالی که برای انسان ایجاد می شود این هست که، امام افرادی که در راه مستقیم قرار گرفته اند، چه کسی است.
در این باب است که امیرالمومنین علی(ع) می فرماید: انا صراط المستقیم.
منم آن راه درست و مستقیمی که خدا قرار داده.
مردم با هدایت اهل بیت است که به راه درست هدایت می شوند، پس راه و راهنما معلوم، حالا باید گام برداشت.
خداوند می فرماید: و من جاهد فانما یجاهد لنفسه
هر کسی جهاد و تلاش کند برای خود این کار را انجام داده است.
پس بعد از اینکه انسان راه و راهنما را شناخت، گام بعدی تلاش کردن هست، تلاش هم تابع همین روحیات انسان است.
انسان افسرده و غمگین چه میزان می تواند تلاش کند و انسان شاد و خوشحال چه مقدار تلاش برای موفقیت خواهد داشت؟
تلاش های این دو دسته با هم متفاوت است، این ها همان جهاد و قتال است.
اگر انسان در مسیر درست باشد و تلاش کند به موفقیت می رسد، ولی اگر در مسیر نادرست و غلطی حرکت کند با تلاش کردن نه تنها به جایی نمی رسد بلکه به سوی شکست سقوط خواهد کرد.
این مطلب چه اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز
۵
/
۵ تعداد رأی:
۱
💎 ۹ دهم ثروت در تجارت است💰
