هنر و خلاقیت مردم ایران زمین در مهارت بافندگی پیشینه ای دراز مدت دارد که با مروری بر تاریخچه هنر پارچه بافی در دوره های مختلف در ایران متوجه این امر خواهیم شد.
روی لبه ای از جنس فلز مفرغ که با محصولات سفالی زمان نخست شوش پیدا شده است، طرحی از پارچه که دور آن بوده است، حکایت آن را دارد که به تاریخی تقریبا سه هزار ساله می رسد و بافتن پارچه های نرم و ملایم با استفاده از وسیله ای با دقت بالا کار شده است که بیان شده است که جنس به کار برده در آن الیافی از کتان بوده است.
و این پارچه از فلزی که به شکل میله از جنس مفرغ بوده که در مکانی تپه ای شکل در شهر دامغان پیدا شده است که حاکی از آن است که متعلق به صنعت ریسندگی می باشد، که به آن الیاف نخی بسیار باریک می پیچیدند، و این یکی از دلایل ترقی صنعت ریسندگی در آن تاریخ بوده است.
مردمان دوره هخامنش در تولید پارچه هایی که از الیاف پشم که بسیار نرم و لطیف بوده، شهرت و توانایی بالایی داشتند و این تولیدات باعث شده بود تا لباسهای آنها بسیار زیبا و جالب نشان داده شود.
گفته می شود صنعت و هنر بافتن پارچه در ایران در زمان ساسانیان به بالاترین درجه خود رسیده است و در زمان ساسانی ابریشم از کشور چین به ایران آورده شد و در ایران هم خود الیاف ابریشم و هم صنعت آن گسترش زیادی پیدا کرد.
و تنها آثاری که در این زمان به جا مانده است، مقداری پارچه از جنس ابریشم و تعدادی هم پارچه از الیاف پشم می باشد و گفته می شود که نقشها و طرحهایی مثل نقش گل این پارچه های به جا مانده در زمان ساسانیان در اشکال طاق بستان و ظرف های از جنس نقره دیده شده است، و نقش و طرحهای این پارچه ها بسیار متنوع و خاص می باشد.
در زبان عامیانه به هر نوع دستگاه داری که پارچه تولید می کند کار می گویند و به عملی که هنر بافت روی آن انجام می شود، کاربافی گفته می شود.
محصولات کاربافی از نظر مواد و جنس به کار برده شده در آن را می توان به دو مدل تقسیم بندی کرد، دسته اول پارچه هایی که مواد به کار برده شده در آنها پنبه هست ، مثل کرباس ( پارچه ای که شکل بافت آن درشت و سنگین هست و از جنس پنبه، کتان یا کنف بافته می شود) و دسته دوم پارچه هایی که مواد اولیه آن مواد غیر پنبه ای نظیر پشم مو می باشد.