بندگان بهره مند از فضل الهی به خاطر کرم اون وجود مقدس از ثواب ها و نعمات الهی بهره مند نه بر اساس شایستگی شون
پاداشی مثل بهشت اون قدر والا و متعالیه که بدون فضل الهی هیچ کسی حتی پیامبران نیز نمی تونن بهش برسن
اونچه خداوند متعال برای رفع نیازمندی های انسان تعیین کرده رزق و روزیه و رزق
خداوند ضامن روزی همه موجوداته
رزق و روزی بدست خدا بوده و اوست که روزی رو گسترش داده و یا اون رو کم می کنه لذا داشتن ثروت و سرمایه نشانه تکریم و بزرگی نبوده و نداشتن اون نیز نشانه تحقیر نیست
داشتن روزی و سرمایه نباید باعث فساد و طغیان شده و نداشتنش هم نباید باعث یاس و ناامیدی بشه
داشتن و نداشتن سرمایه نوعی امتحان الهیست
شناخت خداوند و خضوع و تسلیم خالصانه در برابر او و آماده شدن برای لقاء الله و ترس و بیم از کیفر و عقاب اعمال مغز و لب دین و روح شرایع دینه
در تعالیم دین نظام های اخلاقی و اجتماعی فراوونی وجود داره که همه جوانب زندگی خصوصی و عمومی و فردی و اجتماعی رو از سر تا پا می گیره ولی زیر بنای تعالیم دینی و اساس همه اون ها بر عقیده و باوری استوار متکیه یا اعمالی هستن که هدف از اون ها رضای خداست پس هرگاه پایه سست شد و فرو بریزه و یا هدف از اعمال رضای خدا نباشه و این اهداف مختلف بشن این نظام های اجتماعی و اخلاقی ویژگی و ارزش خودشو از دست می ده و چیز دیگه ای با ارزش دیگه ای میشن
دیدگاه ثروتمندان در مورد ثروت شبیه یکدیگست و دیدگاه فقرا نیز به هم شبیه
تفاوت نوع زندگی ثروتمندان با فقرا هم دقیقا بدلیل دیدگاهشون در مورد مال و ثروته
اگه شخصی بتونه از دیدگاه ثروتمندا الگو برداری کنه می تونه ثروتمند بشه
ثروتمندا متفاوت از فقرا و حتی طبقه متوسط فکر می کنن
واقعیت اینه که شخصیت ما نحوه تفکر و اعتقادات ما در کیفیت زندگی ما نقشی به مراتب مهمتر و تاثیر گذار تر از دانشمون داره
اگه ظرفیت سازی لازم برای ثروتمند شدن رو در خودمون ایجاد نکرده باشیم به محض اینکه پول هنگفتی به دست بیاریم با نحوه تفکری که داشتیم پس از چندی دوباره به حالت قبلی زندگی دست پیدا می کنین
عدل و فضل از صفات خداونده
این دو صفت از صفات فعلی خداونده
صفات فعلی مفاهیمیه که از ذات مقدّس الهی به لحاظ نوعی رابطه بین خدای متعال و مخلوقاتش انتزاع میشه
رعایت تساوی و اجتناب از تبعیض، رعایت حقوق دیگران، قرار گرفتن افراد و اشیاء در جایگاه شایسته خود این معنای عدله
عدالت هر چیزی رو در جایگاه مناسبش قرار می ده
در جهان تکوین و تشریع هر چیزی موقعیت و جایگاه مناسب و در خور خودشو داره و عدل اینه که این تناسب رعایت بشه و هر چیزی در جای مناسب خودش قرار بگیره
معنای اجمالی عدالت الهی اینه که خداوند با هر موجودی اون چنان که شایستست رفتار کنه و اونو در موضعی که در خورش باشده بنشونه و چیزی رو که مستحقه بهش او عطا کنه
خداوند هم دارای عدل تکوینیه هم عدل تشریعی و هم عدل جزایی
فضل به معنی برتری و مزیت و زیادیه و فضل خدا اعطای خداونده بر اساس کرم او نه اونچه شایستگی بندگانه
ثواب از فضل خداست و عقاب از عدل خدا
بهشت استحقاق کسی نیست بلکه خداوند اون رو بر حسب فضل خود عطا می کنه
آیات قرآن هم این معنا رو ثابت می کنه
یک بخش فضل و رحمت خدا همگانی و عامه و همه بندگان و همه عالم رو شامل می شه و بخش دیگش فضلیه که تنها به مؤمنان اختصاص داره
خداوند نسبت به مردم بسیار زیاد تفضّل دارن
خداوند هم دارای فضله و هم صاحب عدله
فرقی که میان این دو صفت در مورد خداوند هست اینه که فضل مربوط به گروه خاصی از انسان هاست
خداوند ذرّه ای به بندگان ظلم نمی کنه و هیچ کس خصوصا در حسابرسی اعمال از زیر سلطه عدل خداوند در روز قیامت بیرون نیست
دو صفت عدل و فضل خدا مستقل بوده و خداوند با هر یک از این صفات به گونه ای مستقل از دیگری نسبت به بندگان رفتار میکنن
هیچ کدام از صفات از دیگری ناشی نمی شه نه عدل خدا از فضل اوست و نه فضل او از عدل
خداوند با هر یک از صفات نسبت به بندگان به گونه ای متفاوت برخورد میکننن
فضل الهی به معنای نعمت ها و مواهبیه که به بندگان داده می شه
فضل الهی تنها مربوط به مؤمنین و خداترسانه در حالی که عدل الهی برای همه افراد یکسان اجرا می شه
از آنجا که فضل الهی به خاطر سخاوتمندی خدا شامل حال اون بندگان می شه کسی حق اعتراض نداره که چرا از فضل خدا بی نصیب مونده
وقتی وصف عدل رو درباره خداوند متعال به کار می بریم داریم درباره گستره معنایی بسیار وسیعی صحبت می کنیم که با مباحث مختلف دینی ارتباط داره
عدالت در حوزه آفرینش موزون بودن و هماهنگی کامل میان اجزا و مؤلفههای عالم وجوده
توازن و تناسبی که از طرف خداوند به پدیده ها داده شده و از دو طریق برای ما قابل کشفه
یکی از راه اینکه خداوند علیم و قادر و حکیمه و کارهای خودشو بر اساس علم، قدرت و حکمت خود در نهایت احکام و اتقان ایجاد میکنه و هیچ منعی از فیض او نیست و دیگری از راه مطالعه آثار و عالم طبیعت که موزون بودن اجزا و مؤلفه های عالم طبیعت برای ما به نحو شهودی معلوم و مشهوده
معیار در عدالت رعایت حقه و کسی می تونه حقوق انسان و سایر موجودات طبیعی رو به خوبی رعایت کنه و حق رو به ذی حق بده که بر تمامی جنبه های وجودی انسان احاطه داشته باشه و از مسیر سعادت و انحطاط بندگانش آگاه باشه و بدیهیه که چنین وجود دانا و محیطی کسی به جز خداوند نیست
روشن شدن همه ابعاد حوزه عدل الهی می تونه به عمیق تر شدن فهم ما از موضوعاتی چون توکل و اعتماد به قدر الهی بیانجامه
خداوند در مقام پاداش و کیفر عادله
در مقابل اعمال نیک نیکوکاران بهشون پاداش می ده و بدکاران به سبب کارهای زشت شون مستحق کیفر متناسب با جرم شونن
فضل در لغت به معنای زیاد بودن و افزودن بودنه
اعتقاد به جنبه های مختلف توحید و دوری از شرک به عنوان یکی از مصادیق فضل الهی در قرآن معرفی شده
کسی که توفیق عمل خیری رو پیدا میکنه باید خدا رو به پاس این توفیق ستایش کنه
مردم با پرستش خدای یگانه در حقیقت صاحب فضل و بخشش از سوی خداوند می شن
فضیلت بودن مقام رسالت برای اینه که هر خیر و برکتی که در بعضی از انسانهای عادی به کندی رشد می کنه و یا ریشه کن میکنه در مقام رسالت به سرعت رشد می کنه
دانش های مخصوص خدا که به برخی بندگانش عطا می فرماین فضلش به اوناست
خداوند متعال با بعثت انبیاء و اعطای معارف اخلاقی و الهی به اونها با واسطه سایر بندگان خودشو مورد آموزش و تربیت قرار می ده و این نهایت لطف و فضل او برای نجات اونهاست.
اگه فضل خدا نبود و خداوند انسانها رو به حال خود رها می کرد اونا نمی تونستن از فطرت خود بهره بگیرن و جلوی غضب و شهوت رو گرفته نفس و تعدیل و رام کنن زیرا انسان ها موجوداتی ضعیف، قاصر و ناقصی هستن و این هنر رو ندارن که با سرمایۀ فطرت از چنگ غضب و شهوت برهن ولی فضل خدا مایه شکوفایی فطرت شده که نتیجتا بر غضب و جهل خود مسلط میگرده
واقعا تمامی کارهای خداوند با نظم و دقت بسیار زیادی دارند، انجام می شوند و به همین علت جهان هستی بر پایه نظم است.