ارتباط بین عدل و فضل خداوند
وقتی تفکرات شما خدایی شده و در پی اصلاح آنها بر بیایید متوجه می شوید که در این عالم هر چه به شما از خیر می رسد از جهت فضل خداوند در زندگی شماهاست و اگر پروردگار ما از سر عدل با ما رفتار می نمود وضعیت زندگی های ما بسیار سخت می شد.
در این مقاله در مورد راه رسیدن به بخشش و فضل خداوند و همچنین درباره انسان ها و رابطه تفکرات آنها در کیفیت زندگی و کسب ثروت صحبت می کنیم.
معنای عدل و فضل خداوند در تقسیم نعمت ها
اگر خداوند به صورت مساوی ثروت را بین بندگان خویش تقسیم می کرد، به هر انسانی مقداری مشخص می رسید.
به فرض مثال فکر کنید که از مقدار میانگینی که به هر انسانی مال و ثروت داده می شد، سهم شما کمتر یا بیشتر باشد.
اگر مردم مقدار ثروت کمتری به دست آورند، می گویند که در حق ما ظلم شده است و در صورتی که بیشتر ثروت داشته باشند اظهار دارند که به آنها لطف شده است و این حق آنها بوده.
در حالی که خداوند می فرماید : تمامی نعمت ها برپایه عدل است، یعنی عدل خداوند به معنای مساوی بودن ثروت و اموال در بین مردم نیست.
بلکه عدل به معنای این است که هر شخصی متناسب با شایستگی خویش به ثروتی برسد.
خداوند می فرماید: « ان الله لا یظلم ذرة »
یعنی خداوند به اندازه ذره ای به کسی ظلم نمی کند.
در واقع کسی نیست که بگوید به من کمتر از آن چیزی که حقم بوده رسیده است، پس خداوند در حق هیچ کسی کم نگذاشته است و ظلم نمی کند.
ولی از طرفی دیگر خداوند به بعضی از بندگان خویش بی حساب بخشیده است، پس درآمد و ثروت شما در کل دارای دو حالت می باشد.
1) این حالت شامل این است که عادلانه به شما مال و ثروتی عطا شده
2) یا ثروتی بی حساب برمبنای ارزش تفکر و شخصیتتان بخشیده اند
پس اگر به این نگاه و درک در مورد تقسیم بندی ثروت از طرف خداوند برسید، دیگر شکایتی نخواهید داشت که از حقتان به شما کمتر داده شده است.
با کسب کردن چنین درک و نگاهی متوجه می شوید که با طرز فکر عموم مردم با شما در تضاد است، یعنی عموم مردم معتقد هستند که حقشان ضایع شده یا به آنها کمتر از آنچه که مستحقشان بوده، داده شده.
پس با چنین تفکری اغلب مردم، انسان های طلبکار و مدعی تربیت می شوند.
غافل از اینکه داشتن روحیه طلبکاری، انسان را به وقاحت می رساند، کسی که خود را طلبکار می داند شخصیتی متفاوت از دیگر انسان ها پیدا می کند.
همانطور که در اغلب انسان های فقیر مشاهده می کنید که در طلب چیزی به وقاحت می رسند.
پس آن چیزی که به شما داده شده یا برمبنای عدل بوده یا برمبنای فضل خداوند است، در این میان به هیچ کسی ظلم نشده است.
نشانه های کج فهمی از عدل و فضل خداوند و اصلاح آنها
مسئله ای که در این بخش مطرح می شود این است که چه کاری انجام دهیم که از اشتباهات فکری و توهمات خارج شویم و قدم در راه واقعیت بگذاریم؟
برای کسانی که کار تجارت را انجام می دهند اصل موضوع همین است، چرا که هر شغلی تابع عضوی از اعضای بدن انسان می باشد.
به عنوان مثال یک کارگر با استفاده از دست خویش کار را پیش می برد، اگر فرد کارگر دارای فکر معیوبی باشد ممکن است که هیچ ضرری متوجه کار او نشود.
برای مثالی دیگر، یک راننده تاکسی با بهره گیری از دست و پای خویش کار می کند و در صورت معیوب بودن عضوی دیگر از بدن، احتمالا هیچ اشکالی در کار او ایجاد نشود.
اما برای کسانی که شغلشان تجارت است و در این زمینه فعالیت دارند، مهم ترین عضو از بدن آنها عقل و فکر است، در نتیجه اگر فکرهای شما مسموم و خراب باشد در نهایت تحلیل های عقلی و فکریتان خراب خواهد بود و در تجارت به رشدی که مورد نظرتان بوده نمی رسید.
پس برای تاجران، تعقل امری واجب است، ولی برای دیگران امری مستحب می باشد، پس باید باورهای فکری نادرست تاجران اصلاح شود.
اولین نشانه از این کج فهمی همانطور که قبلا گفته شد، این است که اگر در دوره ای از زندگی وضعیت مالی خوبی نداشته اید و دچار بد حالی اقتصادی بوده اید، نباید کسی را مقصر بدانید.
خداوند در قرآن می فرماید:
« و ما اصبکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم و یعفو عن کثیر»
معنی آیه: و آنچه از مصیبت به شما رسد، پس به خاطر دستاورد خودتان است.
« و ما ظلمونا و لکن کانو انفسهم یظلمون»
معنی : ولی ( شکر این نعمت را به جا نیاوردند) نه به ما، بلکه به خود ستم کردند.
علت مطرح کردن این مسائل این است که اگر به این نتیجه و تفکر برسید که حقتان ضایع شده، در نهایت در طلب حق خود فکر می کنید که باید آن را از شخص دیگری بگیرید.
اما اگر به این نتیجه برسید که مقصر خودتان هستید و تنها کسی که می تواند به شما کمک کند تا وضعیت خود را تغییر دهید و به کامیابی برسید، خودتان هستید.
خداوند می فرماید: « ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیرو ما بانفسهم »
معنی : خداوند حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم، حالشان را تغییر دهند.
پس زمانی که به این تفکر برسید که تمام این نظام هستی عادلانه و برمبنای فضیلت چیده شده، دیگر گله و شکایتی نخواهید داشت، و همچنین درک می کنید که ظلمی در حق کسی نشده است.
وقایعی که امروزه برای شما اتفاق می افتد برمبنای عدل و فضل خداوند است، در اصل شما طاقت پذیرش عدل را ندارید.
در بعضی از دعاها در قنوت می خوانید که «الهی عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک »
معنی آیه: « خدایا با ما برمبنای عدل معامله نکن»
یعنی ای خداوند کریم با ما برمبنای فضل و رحمت خویش رفتار کن، چرا که اگر قرار باشد که همه چیز عادلانه حساب شود، اوضاع بندگان بسیار بدتر خواهد شد.
شاه کلید کسب ثروت و تفکر ثروتمندی
عده ای سوال می پرسند که می خواهیم اوضاع خود را ساماندهی کنیم و جهشی داشته باشیم، چگونه می توانیم این کار را انجام دهیم؟
تنها راه حل این است که حرکت و کاری انجام دهیم، که از زمره کسانی که خداوند با آنها برمبنای عدل رفتار می کند، خارج شویم و در گروه انسان هایی که خداوند با فضل با آنها برخورد می کند، برسیم.
به این باور برسید و خداوند را قبول کرده و بپذیرید که تمامی اتفاقات عالم برمبنای تقدیر خداوند است.
شخصی نزد امام صادق رسید و سوال پرسید: ای مولای من، چه چیزی باعث می شود که خداوند با بعضی از بندگان به سختی و بدون بخشش برخورد می کند و با بعضی از بندگان با بخشش، عطوفت و مهربانی رفتار کرده و از خطاهای آن افراد می گذرد؟
امام صادق علیه السلام فرمود : از اثر رفتاری است که آن بندگان با خدا دارد.
چرا خداوند با پیامبران و امامان با بخشش و عطوفت رفتار کرده، چرا که آنها هم با خداوند به همان شکل رفتار کرده است.
پس طرز فکر خود را اصلاح کنید و در پی بندگی خداوند باشید و نیت تمامی کارهای خود را برای رضای خدا در نظر بگیرید.
این مطلب چه اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز
۳.۳۳
/
۵ تعداد رأی:
۳