شما که کسب و کارتان را با آراد شروع کردید و عضو خانواده آراد برندینگ شدید من به عنوان کوچ و مشاور حضوری شما همواره با تکست یا تلفن یا واتساپ یا تلگرام در خدمت شما هستم که اگر می خواهید کسب و کارتان را شروع کنید و پلن و برنامه ای برای کسب و کارتان دارید به صورت تخصصی و حرفه ای به شما کمک کنم تا مسیر درست را انتخاب کنید و آنچه را که در این مسیر نیاز دارید کمک کنم تا به آن ابزارها مسلح بشوید. چه در طرح های یک ما و چه در طرح دو و چه در طرح سه و حتی طرح چهار با ارائه پلن و توجیح اقتصادی این طرح ها برای شما کمک کنم تا مسیرتان را درست انتخاب کنید و حتی در مسیرتان به درستی رفتار کنید تا موفق بشوید.
برای این که همچنان در مسیر موفقیت در کسب و کار و زندگی و ارتباطات قرار بگیریم مطالبی را در این پادکست خدمتتان عرض می کنم که البته مروری است بر آنچه که تا بحال کار کردیم. قبلا هم عرض کردم که شما بیشتر از آن چه که لازم است می دانید ولی متاسفانه کمتر از آن چیزی که لازم است انجام می دهید پس مشکل ما دو چیز است آنچه که می دانید درست است را انجام نمی دهید و آن چرا که انجام می دهید بر اساس باورها و عادت های گذشته ما است که ما را به اینجا رساندن یعنی امکان ندارد که ما به یک جای ایده آل و بهتری برسیم مگر این که رفتارها و کارهایی را انتخاب کنیم که ما را به آن مقصد برساند.
این کارها و رفتارهایی که انجام می دهیم این ها محصول اراده ما نیست و از رفتارها و باورهای قبلی ما می آید به همین جهت هر چقدر هم که سعی می کنیم همان راه قبلی خودمان را می رویم مثلا در سناریور بازار فعلی آنچه از قدیم مرسوم بوده و هست این که کسب بازار دنبال مشتری هستند و کلی هزینه می کنند شرکت در نمایشگاه ها در شهرها و استان های مختلف بدنبال مشتری هستند در حالی که ما در آراد برندینگ فعالیت و شعار ما برند سازی کردن است یعنی می گوییم که ابتدا با ما برند بشوید.
یعنی زیاد دیده بشوید و به خوبی شناخته بشوید و سپس مشتریها و خواهان آن محصول شما را جستجو و پیدا خواهند کرد در این جا سناریو قبلی عوض می شود به اصطلاح مهندسی معکوس می شود فروش راحت تر و کم هزینه است و به نفع هر دو طرف است چه خریدار و چه فروشنده، برای موفقیت در امورمان باید این سه مرحله را پیش برویم کدام مراحل؟ یک مرحله اول آگاهی است لازم است که شما در زندگی و کسب و کار و خودتان و محصول و رقبایتان آگاه بشوید از صبح تا شب چه می کنید؟
کجا می روید به چه کسانی حرف می زنید چطور حرف می زنید چه مطالعه می کنید و چه نگاه می کنید و گوش می کنید این آگاهی اولین گام است این آگاهی به شما دانش می دهد و به شما می گوید که چه موانعی دارید و ترس و رنج شما چه هست و چه تضادها و دشمنی ها و عنادهایی دارید استراتژی شما برای کارتان چیست؟ چطور قیمت بدهید و رقبا چطور عمل می کنند. اگر یادتان باشد قرار است که در وجودتان حفر کنید تا به معادن وجودی خودتان برسید استعداد و توانایی هایتان را بیابید. 
لازم است که آگاه بشوید که اصلا من چه دارم خیلی ها واقعا نمی دانند چه دارند میلیاردها انسان بدون این که بدانند ماموریت شان در زندگی چیست و هدفشان چیست همینطور به صورت عادی زندگی می کنند اصلا نمی دانند چه می خواهند پس لازم است که ابتدا در مورد مواردی که عرض کردم آگاه شوید چون هدفی که الان تعیین می کنید بر اساس آن باورهای قبلی شما است و ممکن است به آن ها برسید چنانچه بسیاری از شما فرمودید که تلاش کردید و به آن رسیدید ولی الان راضی و خوشحال نیستید برای چی؟
برای این که این هدفی نبوده است که منفعت شما در آن بوده باشد و از روی آگاهی شما بوده باشد دانش به شما آگاهی می دهد که این آگاهی از چه ترس ها و رنجش ها و از چه مسئولیت هایی از چه رفتار و چه عشقی و اصلا چقدر عشق دارید به چه عشق دارید یعنی این همان کاری است که عاشق هستید انجام دهید خیلی ها نمی دانند که به چه کسب و کاری عشق می ورزند ولی اشکالی ندارد بدانیم که همه ما یک عشقی داریم یک معدنی داریم که باید آگاه بشویم و آن را پیدا کنیم. 
وقتی که شما متوجه شدید و آن را پیدا کردید بر اساس این شناخت ها می توانید هدف گذاری کنید و اهدافی را برای خودتان ایجاد کنید اگر من طوری بار آمده باشم که بگویم من وقتی خوب هستم که همه من را دوست داشته باشند یادتان باشد که اهدافتان دقیقا رنگ همین کار را می گیرد یعنی از صبح تا شب تلاش می کنید که دیگران از شما راضی باشند و خوششان بیاید می خواهم نیاید من کار خودم را می کنم یعنی می خواهند از شما راضی باشند من می گویم این آقا و خانم که از شما راضی و خوشحال باشد.
ولی بدون این که بدانم در ناخودآگاه خودم برنامه ریزی و هدف گذاری می کنم یعنی با این بینش و تفکر هدف گذاری کردم و اتفاقا به آن هم می رسم و او خوشحال می شود من پیش خودم فکر می کنم که او از من خوشحال نیست و سراغ کس دیگری می روم و بعد یک نفر دیگر اینطور است که عمرم بی حاصل یا با کمترین حاصل و ارزش تمام می شود پس هدف ها حاصل باورهای ما هستند این هدفی که برای خودمان می گذاریم لازم است که بدانیم که منابع ما کدام هستند و این آگاهی باعث می شود که ما منابع خودمان را بشناسیم و با چه سرمایه ای می توانیم به خواسته های خودمان برسیم.
آن سرمایه ها را در مثلث نتایج عرض کردم که فکر و وقت و انرژی بودند که مساحت این مثلث داشته های شما است چه فکری در سر شما است خشم است عناد و دشمنی و رنجش است یا مهربانی و احساس مسئولیت پذیری یا مشتری مداری است چیست هر چیزی که در سرتان باشد فکرتان است وقت تان هم که عمرتان می شود و انرژی شما هم تن درستی شما می شود این ها را صرف می کنید این وقت و انرژی و تن درستی تان را صرف می کنید تا آن چیزی که در سرتان هست را به ظهور برسانید. 
پس حالا بهتر است چه در سرمان باشد که این همه عمر و سلامتی مان را برای ظهورش می گذاریم باید ارزشش را داشته باشد اگر از این محصول که همان ایده و فکرمان بوده و عمرمان را صرفش کردیم تا به نتیجه برسد اگر از آن راضی نیستید خودتان را ملامت و سرزنش نکنید اتفاقا برگردید و آگاهی تان را افزایش بدهید برای این که به هدفتان برسید اول آگاهی است و دوم هم اقدام است.
گفتم که اقدام به شما نتیجه می دهد شما تا به حال هر چه بدست آوردید از اقدام تان بوده است حالا چه خوب و چه بد شما این قدم سخت و دشوار را برداشتید و وارد خانواده بزرگ آراد شدید و هزینه هم کردید بسم الله، به قول شاعر می گوید ماییم و نوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی، ما با هم هم خانواده هستیم شروع کنیم هر چه که لازم است که را یاد بگیریم و تکرار کنیم شما باور کردید که وارد شدید حالا به خودتان و محصولاتان باور داشته باشید و اقدام کنید. 
حالا اشتباه می کنید باشد اگر اشتباه کردید متوجه شدید دیگر آن راه را نروید برای شما یک تجربه می شود دیگر عمرتان حرام نشده است اما اگر به خاطر این اشتباه خودتان را ملامت کنید و زانوی غم بغل کنید و سرزنش کنید هم عمرتان به هدر رفته هم اشتباه کردید و هم چیزی را بدست نیاوردید به قول حضرت حافظ می گوید بنیاد هستی تو چو زیر و زبر شود در دل مدار هیچ که زیر و زبر شوی.
? قرار نیست ما خودمان را ملامت کنیم که زیر و زبر شویم قرار است که آن اشتباه را به عنوان یک تجربه نگاه کنیم چون از این اشتباه قرار است یاد بگیریم و این یک تجربه است و از آن یاد می گیریم و مسیر درست را می رویم به قول ادیسون که گفت من دو هزار بار این کارها را کردم در اصل من اگر هزار بار این تست را انجام دادم که به این لامپ برسم گفت انگار من نهصد و نود و نه راه را رفتم که به لامپ نرسیده است راه هزارم رسیده است شاید هم بیشتر بوده است درست؟ پس بنیاد هستی تو چو زیر و زبر شود در دل مدار هیچ که زیر و زبر شوی.
اقدام می کنید خوشحال می شوید و به آن نتیجه ای که می خواهید می رسید پس اقدام کنید در مورد اقدام عرض کردم که یک روشی داشتیم یک دو سه آره یا نه این کار را می کنم یا نه؟ وقتی جواب را از خودت و ذهنت گرفتی بله یا نه بعدش صدو بیست و سه هزارم ثانیه تعلّل نمی کنم در دوازده ثانیه و سه دهم ثانیه در یک دقیقه و بیست و سه صدم ثانیه در صدو بیست و سه ساعت یا صدوبیست و سه سال آن را انجام بده ممکن است یک هدفی مثل پژوهش های عملی داشته باشید که صدو بیست و سه سال طول بکشد اشکالی ندارد تا جایی که عمرم کفاف می دهد آن را انجام می دهم و بعد از من هم کسانی هستند که آن را ادامه بدهند و آن را کامل تر کنند و جلو بروند. 
که هر بخشی به عنوان یک هدف در اصل کل زندگی یک دانشمند دیگری را به خودش اختصاص می دهد که این ها اهداف خیلی بزرگی است حتی پیدا کردن یک دارویی برای یک بیماری در هر چیزی بیماری جسمی یا روانی یا برای رسیدن به خوشبختی در همه موارد زندگی ما چه بسا هفتاد هشتاد سال عمر یک دانشمند صرف شده است و دانمشند بعدی آن را ادامه داده است پس در مورد اقدام این کافی است که بدانید که سخت ترین کار است ولی با یک دو سه آره یا نه صد و بیست و سه آن را انجام می دهید.
سومین مورد پیگیری است گفتیم که آگاهی به شما تسلط می دهد بفهمیم که منابع ما چیست و عوامل محدود کننده چه هستند و آن گنج و معدن را دارید می خواهید بکنید ولی نمی کنید چرا؟ چون ترس دارید چون این آگاهی را ندارید چون انگیزه و هدفی ندارید یا هدف دارید ولی منابع را نمی دانید اما پیگیری به شما استادی می دهد به شما مهارت می دهد این استادی و مهارت اسمش عادت است. عادت ها یا کارآمد هستند یا ناکارآمد کسی که اهل دروغ و دزدی است با مهارت وقتی زیاد این ها را تکرار می کنند ماهر می شود اما مهارت شان ارزشی به دنیا اضافه نمی کند پس تلاش ما این است که شما شروع کنید و اقدام هایی که شما را به عادت های بهتر برساند و آگاهی شما را به عادت های بهتر می رساند هرگز فکر نکنید که می توانید عادتی را ترک کنید ترک عادت موجب مرض است عادت ها از بین نمی روند عادت ها جابجا می شوند.
مثلا قبلا این مثال را زدم که به فلانی می گویند که چرا سیگار می کشی می گوید اضطراب دارم اگر اضطراب داری آن را با ورزش یا نوشتن یا خوردن جابجا کن آگاهانه دیگر سیگار نمی کشی چون ناخودآگاه با تکرار اینطور یاد می گیرد و عادت جدید را جایگزین می کند دیگر سیگار نمی کشید و اتفاقا یک عادت جدیدی در شما ایجاد شده است که این عادت کارآمدی است و به شما لطمه نمی زند و مفید هم هست پس اصرار نکنید که همش مطلب یاد بگیرید. 
حتی خیلی از این چیزهایی که من می گویم اضافه هستند برای چه می گویم؟ برای این که داشتن یک زندگی و کسب و کار موفق را در ذهن تان داشته باشید برای این که شما برای خودتان عادت های جدیدی ایجاد کنید و کسب و کار را می توانیم طور دیگری غیر از آن که در بازار اتفاق می افتاد در سالیان سال انجام می شده و هنوز هم انجام می شود ما طور دیگری انجام بدهیم چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید. عرض کردم که ما در آراد مهندس معکوس کردیم. 
می گوییم لازم نیست که پول و سرمایه بگذاریم و دفتر و فروشگاهی بگیریم و کالایی بخریم و بعدا مشتری بیاید و تبلیغات کنیم و کلی هزینه کنیم در حالی که ما می گوییم بیایید اول مشتری داشته باشید و بعد با تامین کننده های زیادی ارتباط برقرار کنید و از طریق برندسازی شما حرفه ای می شوید ما خیلی کم در اقتصاد فروشندگان حرفه ای داریم پس بیاید اول مشتری داشته باشید و بعد که مشتری دارید این مشتری شما سرمایه شما است همه چیز شما است به راحتی با داشتن مشتری شما می توانید کالا را از تامین کننده بگیرید و آن ها حاضرند به مشتری بدهید و بعد پولش را پرداخت کنید.
این را چند دقیقه پیش مقایسه کردم روش ما در آراد و آن چه که در بازار از قدیم تا به حال در بازار حقیقی اتفاق می افتاد بنابراین اگر عادت و باور کارآمدی دارید بنابراین اینطور مطمئن تر می شوید و تشویق می شوید که آن را بیشتر کنید و با جدیت بیشتر دنبال می کنید اگر کارآمد نیستند و یا حتی این عادت های کارآمد را ندارید یاد می گیرید که ایجادش کنید و انجامش بدهید وقتی عادت کردید که سلام کنید تشکر کنید و تبسم کنید عادت کردید که خواهش کنید یک دفعه می بینید که نتایج زندگی و کسب و کارتان در سطح گسترده ای عوض می شود.
همسرتان فرزندتان و مشتریتان و زمین و زمان به نفع شما کار می کنند ابر و ماه و مه و خورشید و فلک در کارند ولی غافل نباشد دریاب اگر صاحب دلی که نتوان یافتن دیگر چنین ایام را. ما این فرصت ها را باید غنیمت بدانیم همان زمین و زمانی که بر علیه من بوده است چرا؟ برای این که عادت به تشکر نداشتی غر می زدی یا ایرادی می گرفتی خب اگر این اخلاق و عادت ها را داریم معلوم است که در زندگی بهم می ریزیم بنابراین لازم است که آگاه شویم و اقدام کنیم و پیگیری کنیم تا تبدیل به مهارت ما بشوند پس بعد از این لطفا اگر یک دانه می دانید نه بار تمرین کنید یا شکست می خورید یا پیروز می شوید اگر موفق شدید خوش به حالتان و آن را تکرار کنید. 
اگر موفق نشدید علت را پیدا کنید که چه کار کنم موفق می شوم با این پیگیری ها یادتان باشد که امکان ندارد که شما همیشه موفق بشوید چرا؟ چون اگر می دانستیم دیگر احتیاج به تلاش نبود ما در تجربه و خطا می آموزیم و در مسیر کار را می آموزیم ما در آراد می گوییم که شما عضو آراد بشوید و کار تجارت را با ما در مسیر با طرح های مختلف چهارگانه ما یاد بگیریم خیلی ها می گویند ما کار را چطور شروع کنیم؟ ما می گوییم شما کار را شروع کنید در مسیر هر جا که نیاز به آموزش داشتید آموزشهای ما که رایگان و در دسترس است به آن ها مراجعه کنید و به دفاتر ما در قم یا تهران و دیگر شهرها که افتتاح می شوند مراجعه کنید حتی تلفنی و پیامک از طریق واتساپ و تلگرامی در ارتباط باشید ما در خدمت شما سروران عزیز هستیم پس مرکب آماده است عشق تان را هم که پیدا کردید سوار آن اسب که این طرز بازریابی جدید است بشوید که خیلی هایتان شدید و آن را ادامه بدهید.
