۱. پادکست ویژه تازه واردها
چه عواملی باعث می شود از ورود جدی به تجارت بترسیم و برای مقابله با این ترس ها چه باید کرد؟
دانلود پادکست ترس از ورود به تجارت
۲. مقاله ویژه تازه واردها
۳. دریافت پول در بازارهای داخلی و صادراتی
🕰️ ۵۵ دقیقه
۴. ارسال سمپل به نمایندگان خارجی
🕰️ ۵ دقیقه
۵. یکی از این دو نتیجه
در تجارت زمانی که شروع کنید به انجام کارهایی که در آراد به شما یاد داده می شود و طبق دستورات گفته شده با مشتریان مذاکره کنید یکی از این دو نتیجه برایتان اتفاق خواهد افتاد.
- مشتری به شما پول می دهد.
- مشتری به شما پول نمی دهد.
یک لحظه دنیای تجارت را کنار بگذاریم و به دنیای کارگری و کارمندی و ... برویم سپس به تجارت باز می گردیم.
ثمره دنیای کارگری چیست؟
شما بیست سال یا سی سال یا تا انتهای عمرتان کارگری کنید به کجا می رسید؟
اگر می گویید نمی دانم آخر کارگری ام چه می شود می گوییم نیاز نیست پیشگویی کنید کافیست به سرنوشت کارگران زیادی که پیش از شما بودند نگاهی بیندازید که در انتهای عمرشان به چه حالی از دنیا رفتند شما هم به حالتی شبیه آنها از دنیا خواهید رفت.
در کارمندی هم همین است.
اگر بگویید نمی دانم انتهای دنیای سرمایه گذاری هایی نظیر بورس و ملک و طلا و دلار و ماشین و رمز ارز به کجا می رسد به شما می گوییم که چند ده سال است که مردم ایران این راه ها را رفته اند و کافیست با خودتان بگویید در گذر زمان فقیرتر شده اند یا ثروتمند تر؟
کی می خواهید باور کنید که سود حاصل از این بازارهای سرمایه در ایران تنها بر اثر تورم است و یک بازی با عدد بیشتر نیست.
شما می بینید که عدد سرمایه تان بالاتر می رود و این در حالیست که تورم بالاتر رفته و شما حواستان نیست که آنهایی که در راس این بازارهای سرمایه اند مانند کازینودارهایی حرفه ای شما را مست قمارشان می کنند و چون همه دار و ندارتان را پای قمار گذاشتید آن وقت شما را تاراج می کنند.
کازینو دارهای حرفه ای رسمشان اینست که وقتی یک نفر وارد کازینو می شود که تازه وارد است ابتدا چند دستی اجازه می دهند که ببرد تا همه وجودش از طمع پول بادآورده مست شود و همینکه عقلش کامل از دست رفت و همه سرمایه اش را به پای قمار گذاشت آنگاه چنان ضربه ای به او می زنند که بلند نشود.
آیا همین کار را با شما مردم در تمام سرمایه گذاری ها نکردند؟
آیا پدیده شاندیز را فراموش کردید؟
بورس یادتان رفت؟
هرمی ها را از خاطر بردید؟
کوروش کمپانی، لاکسون، رضایت خودرو تاکستان و صدها پروژه سرمایه گذاری دیگر که کلاه مردم را برداشت را فراموش کردید؟
نتیجه و فرجام اینها چه شد؟
کدام راه اقتصادی در این کشور به ثمر رسید و طی کنندگان آن به نتیجه خوشبختی و سعادت رسیدند؟
۶. برگردیم به تجارت
شما در تجارت هم مذاکره می کنید و یکی از این دو نتیجه برایتان رقم می خورد.
- مشتری به شما پول می دهد.
- مشتری به شما پول نمی دهد.
به یک سوال جواب دهید.
تجارت را به عنوان همسر عقدی خود می خواهید یا صیغه ای؟
یعنی در فکر و ذهنتان بسته اید که تا آخر عمرتان مانند همسری که عقد دائم است با آن می مانید یا اینکه مانند یک زن صیغه ای مدت زمان کوتاهی با او خواهید بود و بعد از آنکه پولی از آن بدست آورید می زنید و در می روید و به شغل دیگری فکر می کنید و از تجارت جدا می شوید؟
اکثر کسانی که با این نگاه که تجارت زن صیغه ای است وارد می شوند هیچ تجارتی انجام نمی دهند چون محض اطلاعتان باید عرض شود که تجارت دختر بسیار زیباروییست که خواستگارهای فراوانی از بهترین مردان و نیکان عالم دارد و صیغه نمی شود.
اینقدر خاطرخواه دارد که اگر واقعا به عنوان عقد دائم به او نگاه می کنید آن هم با حدود و شرایطی که دارد حاضر می شود به شما بله بگوید.
پس اگر نگاهتان اینست که موقت به تجارت چشم دوخته اید تغییر نگاه دهید و دائمش کنید.
حال دوباره به آن دو نتیجه نگاه می کنیم.
- مشتری به شما پول می دهد.
- مشتری به شما پول نمی دهد.
۷. ما یکی از دو نیکی را انتظار می کشیم.
خداوند به مومنانی که در رکاب پیامبر خدا قتال کردند وعده یکی از دو نیکی را داده است.
حالت اول اینست که در قتال پیروز می شوند که طبیعتا در این حالت غنیمت های فتح نصیبشان می شود.
حالت دوم اینست که در قتال شکست می خورند و خداوند در این حالت اجر شهادت را روزی و قسمتشان می کند.
و دقیقا همین تعبیر را خداوند برای تاجران قید کرده و به زبان پیامبرش به صورت مکرر فرموده:
تاجران امین و صدیق فردای قیامت زیر سایه عرش خداست و با شهدا محشور خواهند شد.
یا در جای دیگر پیامبر خدا فرمود:
کسی که دیگران را به سمت بازار مسلمانان جلب کند و بیاورد مانند مجاهد در راه خداست.
ای عزیز دلی که با خارجی ها مذاکره می کنی تا آنها را به سمت بازار مسلمانان بکشی که از تولیدات ایرانی ها بخرند و به این واسطه کارخانه را از تعدیل نیرو نجات دهی.
یقینا نیت تو جدای از پولی که برای خودت دارد رونق اشتغال این کشور هم هست.
یقینا در دلت از اینکه چند ده یا چند صد نفر جوان ایرانی مشغول به کار می شوند شاد می شوی.
یقینا نیم نگاهی هم به این داری که در این کارخانه ای که محصولاتش را به خارج می فرستی چندین خانم سرپرست خانوار مشغول به کارند که اگر این کار را از دست بدهند خدای ناکرده ممکن است به راهی بیفتند که خدا و پیامبرش نمی پسندند.
یقینا همه این سختی را به عشق مردمی که می خواهی با تجارتت رونقی به اشتغالشان بدهی تحمل می کنی.
من بیش از صد کامنت از شما بزرگواران در همین یک سال گذشته خوانده ام که گفتید من در فلان تجارت سود چندانی هم نداشته ام اما همینکه با فروش این محصول چندین کارگر نانی به سر سفره برده اند خوشحالم.
خدا می داند که چقدر خداوند عاشق این مرام زیبایتان است.
از بحثمان دور نشویم.
از دو حال خارج نیست.
- مشتری به شما پول می دهد.
- مشتری به شما پول نمی دهد.
خداوند به پیامبرش می فرماید به کسانی که مومنان مجاهد را مسخره می کنند بگوید:
قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ ۖ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينَا ۖ فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ
بگو آیا برای ما غیر از این انتظار دارید که یکی از دو حسن و نیکی نصیبمان شود؟
و حال آنکه ما انتظار داریم شما به عذابی از سمت خدا یا به دستان ما مبتلا شوید.
پس منتظر باشید که ما هم همراه شما منتظریم. سوره توبه آیه ۵۲
سرنوشت کسانی که ما را از حرکت در راه تجارت مسخره می کنند که مشخص است؟
آنها که شغلی غیر از تجارت دارند به چه سرنوشتی می رسند که ما تاجران را مسخره می کنند؟
فرجام کار آنها که چیزی جز سختی و مشقت نیست همانگونه که می بینیم در این کشور مردم روز به روز فقیرتر می شوند.
ما یکی از این دو نیکی را انتظار می کشیم.
نیکی او اینست که محصولمان را می فروشیم پس سود می کنیم.
حالت دوم اینست که مشتری محصولمان را نمی خرد.
ما هم که در تجارت با خودمان عهد بسته ایم تا آخر عمرمان بمانیم.
پس هر نفروختنی برای ما تجربه می شود.
و همین تجربه ها قطره قطره جمع می گردد و روز به روز از ما تاجری حرفه ای تر می سازد.
قدیمی ها می توانند شهادت دهند که چقدر همین نفروختن ها باعث شده که درس بگیرند مثلا فلان جمله را که می گویند مشتری خوشش نمی آید پس دیگر تکرار نمی کنند و همین ها باعث شده اصطلاحا قلق بگیرند تا جایی که الان ادعا می کنند فلان درصد از مشتریان را حتما به لطف خدا پول می کنند.
همه این ادعاها به خاطر همان پول نشدن های گذشته است.
مانند تیراندازی که سه تیر اولش را به عنوان قلق گیری به او می دهند و محاسبه نمی کنند.
حالا شما سی تیر اول یا سیصد تیر اول را به عنوان قلق گیری محاسبه کنید.
خلاصه دیر یا زود این بازار تجارت رام شما خواهد شد.
محققان روانشناسی به این نتیجه رسیده اند اگر ۹۹ و نیم درصد دخترانی که از پسری نفرت دارند را به مدت زمانی طولانی با این پسر تنها بگذارند حتما نفرتش از بین می رود و عاشقش می شود.
شما اگر واقعا با خودتان بسته باشید که تجارت را مانند همسر دائم خود نگه دارید و اگر شغل های دیگری هم اکنون دارید آنها را موقت در نظر بگیرید یقین بدانید روزی همین تجارت خانم رامتان خواهد شد.
پس اگر مشتری را پول کردید که نفع می برید و اگر پول نکردید هم برایتان تجربه ای می شود که در آینده یاد بگیرید تا مشتریان بعدی را نسوزانید و پول کنید.
۸. و وعده ای بالاتر از همه اینها
اما خداوند برای همه ناکامی هایی که برای مومنان در راه های درست دارند وعده ای قرار داده که حلاوت و شیرینی اش مرهمی بر تلخی شکست هاست.
واقعا به این باور رسیده اید که تجارت سنت پیامبر خداست؟
واقعا به این نتیجه رسیده اید که خیر و برکتی که تجارت برای مسلمانان به همراه دارد در هیچ شغل دیگری نیست؟
واقعا به این درک رسیده اید با یک تجارتی که شما انجام می دهید چقدر امام زمانتان خوشحال می شود هم به جهت سود خودتان و هم به جهت خیر و برکت برای سایر مسلمانان؟
شما زمانی که می فروشید همه خستگی ها از تنتان خارج می شود اما زمانی که نمی فروشید این خستگی ها به جان و مالتان می نشیند.
اما آیا می دانستید که در این حالتی که نمی فروشید هم یک مشتری جدید، ویژه و وی ای پی پیدا می کنید؟
می دانید مشتری تان کیست؟
چند لحظه ای فکر کنید.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ
یقینا خداوند مشتری مومنان است و نفس ها و مال هایشان را می خرد و بهشتش را به آن ها ارزانی می دارد. سوره توبه آیه ۱۱۱
سوال پیش می آید کدام دسته از مومنان هستند که خداوند مشتری آنها می شود؟
آیا همه مومنان را می گوید یا اشاره به موضوع خاصی دارد؟
بلافاصله خداوند در ادامه همین آیه می فرماید:
يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ
همان مومنانی که در راه خدا قتال می کنند پس یا می کشند و یا کشته می شوند./
اینجاست که می فهمیم منظور از إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ چیست؟
یکی از دو نیکی یعنی یا مشتری را پول می کنی یا مشتری تو را تکذیب می کند و می کشد که اینجا منظور از کشتن این نیست که قتل فیزیکی اتفاق بیفتد اما روحت را می کشد.
خداوند می فرماید همین که در راه من قتال می کنی چه پیروز شوی و چه کشته شوی بدان که مشتری اول و آخرت من هستم.
۹. نیت هایمان را خالص کنیم.
عزیزان دل من از شما خواهشی دارم.
حال که خداوند وعده داده تحت هر شرایطی مشتری ما باشد و یقینا کسی که خداوند مشتری او شود هیچگاه تجارتش کساد نمی گردد بیایید نیت هایمان را از تجارت هایمان خالص کنیم.
با خودمان بگوییم تجارت می کنیم تا پولدار شویم.
و نیت مان از پولدار شدن اینست که:
- رفاه و آسایش خود و خانواده مان را زیاد کنیم.
- دست نیازمندان فامیل و آشنا را بگیریم و گره هایشان را باز کنیم.
- حج که بر گردن ثروتمندان هست اگر پیشتر نرفتیم را برویم.
- اشتغال بیشتری برای مسلمانان ایجاد نماییم.
- تجارت که سنت پیامبر خداست را بین مردم ترویج کنیم.
- به مردم بفهمانیم که پیامبر ما چوپان نبوده بلکه تاجر بوده و اینقدر قلب نازنین پیامبر و اهل بیتش را با این سخنان که آنها را فقیر جلوه می دهیم نرنجانیم.
- در راه هایی خرج می کنیم که امام زمانمان را خوشحال کنیم.
و نیت کنیم با پول هایمان:
- مجالس فسق و فجور بر پا نمی کنیم.
- خرج شراب و قمار نمی کنیم.
- برای مواد مخدر هزینه نمی کنیم.
- به امنیت کشور و اسلام ضربه نمی زنیم.
- قلب امام زمانمان را به درد نمی آوریم.
نیت هایمان را پاک کنیم که خداوند اعمال را به اندازه نیت ها می کشد و می خرد.