طلب معاش و همنشینی با هم کیشان
طلب معاش و همنشینی با هم کیشان و کار کردن برای نفس انسان سخت بوده و شکنجه حساب می شوند اما رشد عقل و مال او را به همراه خواهند داشت.
طلب معاش و همنشینی با هم کیش خود
هدف از این نظام هستی که خدا بنده هایش را خلق کرد، چه چیزی بود؟ امام به نقل از خداوند فرمودند "و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون"جن و انسان را خلق نکردم مگر این که عبد شوند.
کار کردن برای طلب روزی حلال
یک شخصی تعریف اشتباهی از عبد شدن در ذهنش داشت و به امام گفتند مولای من، خدا که روزی دهنده است، نمی شد که روزی های ما را به غیر کار کردن می داد و ما صبح تا شب نماز می خواندیم و عبد می شدیم؟ پول های ما را می داد و ما این قدر دنبال به دست آوردن پول نباشیم و بعد می نشستیم عبد می شدیم؟
چون این شخص فکر می کرد که عبد شدن یعنی اینکه نماز بخواند، روزه بگیرد و شبانه روز عبادت کند، امام صادق علیه السلام فرمودند "اگر خداوند راهی بهتر از کار کردن حلال برای عبودیت سراغ داشت روزی بندگانش را بدون کار کردن به آنها می داد".
برای همین است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند "یک ساعت طلب روزی حلال بهتر از صد سال شمشیر زدن در رکاب امام معصوم (جهاد کردن با شمشیر) است.
لذت بردن از کار در صورت مومن بودن
پس دومین مسئله ای که وجود دارد کار کردن است، امام فرمودند "کار کردن تفریح مومن است اما الان کار کردن برای مردم عذاب است"، معنی اش این است که این ها مومن نبودند و در ادامه فرمود "اگر مومن بودند خدا این ها را در کاری قرار می داد که از این کار لذت می بردند."
اما دقت کنید که اشتباه نشود این فرح، تفریح و لذت در واقع لذت نفسانی نیست بلکه یک فرح و لذت عقلی است، پس کار کردن برای مومن تفریح است اما یک تفریح عقلی می باشد ولی برای غیر مومن که نه تفریح عقلی است و نه تفریح نفسی، کار برای او شکنجه و فرار از کار لذت می باشد.
مثلا در جمع چندین تاجر که در یک جلسه حضور دارند ممکن است افرادی حضور داشته باشند که سخت ترین روزها برایشان روز جمعه و روزهای تعطیل باشد یعنی می گویند ما روز تعطیل برایمان سخت است چون نمی توانیم کار کنیم، ما این را در آراد تجربه و حس کردیم یعنی کار برای این افراد مثل تفریح است ولی اگر جلوی کارشان را بگیرید دیوانه می شود، یعنی اگر به آن ها بگویید که شما کار نکنید ما به شما پول می دهیم دیوانه می شوند و می گویند اجازه دهید که ما کار کنیم چون کار کردن برایشان یک نوع تفریح محسوب می شود.
کار کردن از نظر دارایی
از نظر دارایی باز هم کار کردن یک لذت است چون انسان با کار کردن به پول می رسد، پیغمبر اسلام فرمودند "بپرهیزید از کار کردن برای دنیا دوستان، چون شما آن ها را ثروتمند تر می کنید و در عقاب اعمال زشت شان با آنها شریک می شوید اما از دنیایشان چیزی به شما نمی دهند".
مبلغ خیلی کمی را به شما می دهند ولی مقدار خیلی زیادی کار از شما می کشند و در واقع از دنیا برای شما بهره ای قرار نمی دهند اما چون این ها را در کارهایشان یاری کردید، در عذاب کارهای قیامتشان با این ها شریک هستید.
پس کار کردن یک لذت مالی است، اگر شما می گویید که من کار می کنم ولی مبلغ خیلی کمی را به عنوان دستمزد به من می دهند پس معلوم می شود که کار شما هم اشتباه است، که حداقل در قبال این همه شکنجه عقلی و نفسی که می شوید پولی هم نصیبتان نمی شود، آیا اکثر مردم در قبال کار اینگونه نیستند؟ یعنی در قبال لذت عقلی و لذت نفسی حداقل پولی نصیبشان می شود که از این پول لذت ببرند.
دوباره قرآن اشاره به این دارد که این شخص هم مثل گاوی است که در قدیم به گاو آهن می بستند و گاو آن را می کشید این هم دقیقاً همان نقش را ایفا می کند با این تفاوت که این شخص نوعی گاو هوشمند است که از این فکر انسانی اش استفاده می کنند تا بهتر زمین را شخم بزند، یعنی حداقل لذت مالی هم به این شخص نمی رسد.
پس دومین مسئله تأمین معاش بود، تا اینجا هم کار کردن و هم تامین معاش از نظر نفسی سخت بودند.
هم نشینی با هم کیشان و برادران هم کیش خود
امام فرمودند سومین مورد هم نشینی با هم کیشان و برادران هم کیش خود و رفع مشکلات آنها می باشد، همان طور که می دانید اکثر مردم وقتی مقداری پولدار می شوند از جمع فامیل دور تر می شوند تا کسی از آنها طلب پول نکند یعنی تا زمانی که فقیر هستند در جمع فامیل می باشند ولی پولدار که می شوند از فامیل دور می شوند تا کسی از آن ها چیزی طلب نکند.
رشد عقلی با باز کردن گره بندگان خدا
پس اینکه انسان با برادران هم کیش و هم مرام خودش همنشینی کند این همنشینی از نظر عقلی در او رشد ایجاد می کند مثلاً اگر جمعی از تاجرها با هم همنشینی داشته باشند از نظر عقلی رشد می کنند و جالب است بدانید امام موسی بن جعفر علیه السلام فرمودند "اگر خواستید که خدا گره کارتان را باز کند گره بنده ای از بندگان خدا که خدا او را دوست دارد را باز کنید".
پس باز کردن گره در انسان رشد عقلی ایجاد می کند ولی از نظر نفسی، اینجا هم اکثرا شکنجه آور است، مثلاً اگر به چند تاجر که امروز با هم چند ساعت گفتگو کردند و لذت بردند بگوییم که فردا هم دور هم بنشینند می گویند که خسته شدیم، یعنی یک انرژی نفسی از انسان می گیرد، درست است که عقل رشد می کند ولی از نظر نفسی انرژی گیر است ولی از نظر مالی به این بستگی دارد که آن جمع چه جمعی باشند و آن برادران هم کیش چگونه اشخاصی باشند.
بهره بردن از همنشین خود
اگر دقت کرده باشید گاهی اوقات اگر در جمع افراد مریض بنشینید خودتان هم مریض می شوید، امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند "اگر می خواهید که ثروتمند شوید با ثروتمندان همنشین شوید چون لاجرم هر کسی از همنشین خود نصیبی می برد.
مثلا اگر شما بین چند سیب گندیده بنشینید درست است که سیب گندیده نمی شوید اما اگر بیرون بیایید یکی از صفات سیب گندیده مثلاً بوی بدش روی تن شما می ماند یعنی طبیعتا اثری از بوی گند را به همراه دارید.
یا مثلا اگر شما انسان خوش بویی نباشید ولی در جمع چند نفر که معطر باشند بنشینید، شما انسان خوش بویی نشدید ولی آن روز خوش بو می شوید، یعنی حداقل یک نصیبی از آن می برید، پس به کسی که ثروتمند نیست می گویند بروید با ثروتمندان هم نشینی کنید چون لاجرم با هر کسی که همنشین می شوید یک بهره ای از او می برید حالا این بهره می تواند از لحاظ عقلی، فکری، ایده یا حتی پولی باشد.
اما این هم از نظر نفسانی سخت بود، اگر دلیر باشید متوجه می شوید که در این سه موردی که تا الان بیان کردیم هر سه رشد عقل بود و در هر سه مورد از نظر نفسانی فشار و شکنجه بود و از نظر لذت های مالی دوگانه بود یعنی بعضی هایش لذت مالی داشت ولی بعضی هایش نداشت.
این مطلب چه اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز
۵
/
۵ تعداد رأی:
۱
💎 ۹ دهم ثروت در تجارت است💰
