پشت پرده های آراد برندینگ

پشت پرده های آراد برندینگ

سایت آراد برندینگ

تحول اقتصاد مردمی

راهی به سوی ثروت با تجارت و صادرات

آشنایی کامل با آراد برندینگ 

پخش زنده آراد برندینگ

مدرسه تجارت آراد - کاملا رایگان

سامانه جامع ارتباطی آراد برندینگ

آراد برندینگ ۱۶ سال پیش کار خود را در یک زیر زمین کوچک و نمور در شهر مقدس مشهد آغاز نمود.

پیچ و خم های آراد برندینگ

اینکه چه پیچ و خم هایی را گذراند تا شد این آراد برندینگ که شما می بینید موضوع صحبت نیست.
نکته اینجاست که برای اینجا رسیدن نه ریالی از نهاد دولتی و خصوصی وامی گرفت و نه سهامش را به شخص یا اشخاص یا گروه هایی فروخت.
رفته رفته بزرگ و بزرگتر شد تا جایی که در سال ۹۶، تعداد کارمندانش به حدود صد نفر رسید و این در حالی بود که هنوز محل اصلی شرکت در مشهد مقدس بود.
به دلایلی که خارج از حوصله این متن می باشد در نیمه اول سال ۹۷، آراد برندینگ به قم آمد.
حدود ۴۰ نفر از آرادی های فعال در مشهد مقدس به همراه آراد کوچ کردند و به قم آمدند.
با آمدن آراد برندینگ به قم و شروع جلسات هفتگی آموزشی در قم، بسیاری از تاجران از شهرهای خود به قم مهاجرت نمودند تا به آراد نزدیک تر باشند.
آراد برندینگ در قم، شروع به جذب نیرو کرد و روز به روز بزرگ و بزرگتر شد.
باز هم نه ریالی از کسی وام گرفت و نه سهامش را فروخت.
در انتهای سال ۹۹ تعداد کارمندان آراد برندینگ در قم به ۳۰۰ نفر رسید.
آراد ۱۴۰۰ دیگر شبیه آراد سال های قبل نبود.
وارد ۱۵ سالگی اش شده بود و هر روز بزرگتر و بزرگتر میشد.
وقتی بزرگ و بزرگتر می شوی و قرار است باز هم روی پای خودت بایستی و نه از کسی وام بگیری و نه سهامت را به جایی بفروشی باید بتوانی تولید ثروت بیشتری کنی.
از اینرو آراد می دید که نمی تواند تنها به عنوان یک شرکت برندینگ از پس مخارجش برآید.
یا باید آراد را در همین نقطه متوقف کند و بگوید فلان قدر در می آورم و بس است.
و یا باید طرحی نو در اندازد.
اگر آراد می خواست خود را متوقف کند نیاز به کوچ کردن به قم نبود چرا که پول و شرکت و ... در همان مشهد هم بود.
آراد اهدافی در سر داشت که تحقق آنها، همراهی و یکپارچگی خیل گسترده تری از مردم ایران زمین را می طلبید.
اهداف آراد تغییر نکرده بود تازه روز به روز جلوه بیشتری پیدا می کرد.
اگر آراد می خواست در همان نقطه بماند باید می پذیرفت که مرده است.
انسانی که هدفی ندارد یا دارد و آن را کنار می گذارد با انسان مرده تفاوت چندانی نمی کند.
آدمی به آرزوهای بزرگ زنده است.
از این جهت بود که آراد برندینگ ورودش را در تجارت جدی تر کرد چرا که می دید یک شرکت برندینگ نمی تواند از پس مخارج بیش از ۸۰۰ نفر نیرو برآید.

اختلاف نگاه برخی تاجران با آراد

هر وقت آراد می دید که یک نفر را در تجارت به سود رسانده است از تمام وجود خوشحال می شد اما کمتر دیده شد تاجران از رشد آراد خوشحال شوند.
شاید بپرسید چرا؟
چون آراد برای اینکه رشد کند باید تاجران بیشتری در مجموعه داشته باشد و تاجران گمان می کنند زیاد شدن افراد یعنی کم شدن سودشان.
در نتیجه از میان آنهمه تاجری که با آراد به جایگاه بالا رسیدند کمتر تاجری بود که مثلا ۵ نفر دیگر را به آراد بیاورد.
برعکس اکثر تاجرانی که با آراد بزرگ شدند بعد از مدتی وقتی نام آراد را هم می شنیدند جوری با تعجب این نام را بر زبان می آوردند که انگار برایشان ناآشناست.
می دانید چرا؟
چون خودشان دارای نام و برندی شده و در بازار اعتباری کسب کرده بودند.
دلشان نمی خواست دیگران آنها را شاگردان آراد بدانند بلکه همه جا نشستند و گفتند ما تاجران خود ساخته ایم.
همین چند روز پیش بود که یکی از آنان که چون شما او را نمی شناسید می گوییم پیامی به یکی از مشاوران تجاری ما داد با این مضمون که:
آقای شاکر لطفا از این به بعد در جلساتی که با مردم دارید از نام من برای اینکه بگویید آراد تاجر پرور است استفاده نکنید. من راضی نیستم.
خنده مان گرفت.
آخر یادمان می آمد که روزی به آراد پیوسته بود که زنش می خواست طلاقش را از او بگیرد و بدهی بانک و قرض ها او را تا مرز زندان رفتن برده بود.
تا قبل از آشنایی با آراد نمی دانست تجارت را با کدام ت می نویسند و حال ماشین و خانه خریده و به لطف همان سایت های آراد و سال ها خون دل خوردن های ما بالا آمده است.
حالا گمان کرده که چون بگوید راضی نیستم خدا به نفع او حکم می کند.
به مشاور تجاری مان گفتیم که دیگر نام این فرد را نبر نه به جهت اینکه راضی نیست بلکه به جهت اینکه زشت است چنین انسان بی معرفتی را پرورش یافته آراد بنامیم.
و حال و روز خیلی از تاجران قدیمی آراد همین است.
اکثرشان تا زمانی که کوچک بودند همواره دور و بر آراد می گشتند و چون بزرگ شدند حتی کارهای مربوط به برندسازی شان را هم دیگر به آراد سفارش نمی دادند و رفتند یا به جاهای ارزانتر سفارش دادند و یا برای آنها نیرو گرفتند.
البته بماند که چقدر طول کشید تا آراد تمام رمز و رموز سئو را به آنان آموخت.
شاید باورش برای خیلی از کارمندان و جدیدی ها سخت باشد اما فقط دنبال این هستند که از آراد سود ببرند و هیچگاه قصد ندارند به آراد سود برسانند.
تا زمانی که سود تجارتشان کم بود درصد سودهای آراد را می پرداختند اما همین که سود هایشان زیاد شد آراد را دور زدند و جدا شدند.
مثل ما با آنان شد مثل پدری که فرزندی را به سختی بزرگ می کند اما همینکه بزرگ می شود به جای آنکه عصای دست پدر شود پدرش را نیز انکار می کند.
و یا معلمی که شاگردی را می آموزد و شاگرد بزرگ می شود و بر معلمش هم انتقاد وارد می سازد.
گمان می کند پدرش یا معلمش پیر شده و او می تواند پنجه در پنجه او اندازد.
زهی خیال باطل.
به فضل خدا ما هنوز جوانیم و راه های نرفته زیادی داریم.

اگر با ما یکدل هستید بمانید.

ما از رشد تک تک تاجران و کارمندانمان شاد می شویم.
نه اینکه شادی مان فقط به زبان باشد بلکه از ته قلب است.
و برای اینکه شما رشد کنید شبانه روز می کوشیم.
بی آنکه منتی بر کسی داشته باشیم از بسیاری از تفریحاتمان زده ایم تا آرادی زیباتر داشته باشیم چرا که هیچ تفریحی برای ما بالاتر از رشد آراد و آرادی نیست.
شخصی می پرسید چرا مدیران ارشد آراد مانند خیلی از پولدارها به مسافرت های خارجی نمی روند؟
چرا تاجران و رایزنان خود را به خارج می فرستند اما خودشان در ایران مانده اند؟
مگر رفتن به کشورهای دیگر برایشان لذتی ندارد؟
چرا لذت دارد اما اگر شما لذت بزرگتری را نسبت به لذت کوچکتری داشته باشید آیا لذت کوچکتر را بر می گزینید؟
ما اگر دم به دقیقه به کشورهای مختلف برویم خیلی لذیذ است اما اگر در ایران بمانیم می توانیم تعداد بیشتری از مردم کشورمان را از فقر نجات دهیم.
ما همینکه توانستیم هشتصد خانواده را حقوق بدهیم و اینهمه تاجر را به همراه خانواده هایشان از فقر خارج کنیم لذتی مضاعف دارد.
شاید درک کنید شاید هم نکنید اما نمی دانید چه کیفی می دهد وقتی می بینی تاجری را ساخته ای و او کالایی را صادر می کند و کارخانه دار چند کارگر اخراج شده اش را به سر کار بر می گرداند.
فکر می کنید لذت نگاه کردن به چشمان آن دختر کوچولو که پدرش مشغول به کار شده است کمتر از لذت چشمان زنان اروپایی و سواحل غربیست؟
به خدا که خوشحالی خانواده هایی که به سبب آراد، مردان و زنانشان مشغول به کار شده اند هزاران برابر از آن لذت های آن ور آبی لذیذتر است.
حال شما از خودتان بپرسید همانگونه که آراد از رشد فردی شما به وجد می آید آیا شما هم از رشد آراد به وجد می آیید؟
اگر شما هم مانند مایید پس با ما بمانید که در این همدلی ثمرات باشکوهی نهفته است.

مخارج آراد زیاد شده است و تنها راه دوام و استواری آراد تجارت و مخصوصا صادرات است.

مخارج آراد چنان زیاد شده است که باید در بیاورد.
اینکه عده ای گمان می کنند هزینه ای برای برندسازی داده اند و همان سود برای آراد زیاد است باید بگوییم که سخت در اشتباهند.
آراد نمی تواند با اتکای بر آن هزینه ها به دوام و بقای خود امیدوار باشد چه برسد به برآورده شدن آرزوهایی که در سر دارد.
از سال ۱۴۰۰ آراد برندینگ برنامه را بر روی تجارت های خود بنا نهاده و مذاکره کنندگان بین المللی و مدیران تامین کالا را در تجارت وارد نموده است.
تاجران آرادی هم اگر نخواهند ۲۰ درصد سود از تجارت را به عنوان سهم آراد بپردازند برای آراد صرفه ای در همکاری با آنان وجود ندارد.
می توانید امتحان کنید.
یکی از آشنایان را به صورت ناشناس با مشاوران تجاری ما در ارتباط قرار دهید تا به مشاور ما بگوید که من مثلا ۱۰ میلیارد تومان به آراد می دهم تا آراد برایم برندسازی کند و نمی خواهم هیچ سودی از تجارتم به آراد بدهم.
ببینید پاسخ مشاور ما چیست؟
می گوید تو هزار میلیارد هم بدهی ما با تو همکاری نمی کنیم.
آراد دیگر شرکت برندینگ تنها نیست و برندینگ و تجارت را با هم می خواهد.

شما به ما یک تضمین بدهید ما به شما یک تضمین.

شما به ما تضمین بدهید هر روز گزارش روزانه را پر کنید.
گزارش روزانه در منوی سایت قابل دسترسی است.
از این لینک هم می توانید آن را ببینید.
ما به تاجران گفتیم رپورتاژ بنویسید اکثرشان گوش ندادند.
گفتیم کامنت بگذارید اکثرشان گوش ندادند.
گفتیم پست مهمان بگذارید اکثرشان گوش ندادند.
و در همه اینها گفتند که سخت است.
ابتدا گفتیم روزی دو ساعت کار کنید که کاری نکردند.
این گزارش روزانه که سه دقیقه بیشتر وقت نمی گیرد.
ما باید بدانیم چه کسانی به اندازه همین ۳ دقیقه هم نمی خواهند در روز برای آراد وقت بگذارند.
آیا درست است که آراد خودش را برای کسی که ۳ دقیقه در روز نمی خواهد وقت بگذارد به سختی بیاندازد؟
عده ای گفتند شاید فراموش کنیم.
مگر می شود انسان مسیر درآمدش را فراموش کند؟
پس هر وقت فراموش کردید با خودتان بگویید پول خواستن از آراد را هم فراموش می کنم.
تازه گفتیم در ۳۰ روز ماه ۲۵ روز هم کفایت می کند.
۵ روز برای فراموشی و مریضی و ...
به نظر شما کسی که گزارش روزانه ۳ دقیقه را پر نمی کند سهم ۲۰ درصدی آراد از تجارت که مثلا ۲۰ میلیون تومان و یا کمتر و بیشتر می شود را می پردازد؟
ما هیچ انگیزه ای نداریم برای کسی که نمی خواهد سهم آراد را بپردازد برندسازی کنیم.
اگر چنین نیتی در سر دارید بیایید و قراردادتان را فسخ کنید و تمام پولتان را پس بگیرید.
برای آراد برندینگ صرفه اقتصادی ندارد که شما را برند کند و بعد از مدتی شما هم بشوید شبیه همان تاجران قدیمی آراد که رفتند و پشت سرشان را هم نگاه نکردند.
ما می خواهیم ادامه راه را با کسانی برویم که خوب سود کنند و سود آراد را هم بپردازند.
هر کسی را ببینیم که گزارش روزانه را پر می کند برایش بیشتر کار می کنیم.

نیت دفتر مرکزی بر آنست که:

به طور مثال گزارش روز شنبه را جمع آوری می کنیم.
برنامه روز یکشنبه واحد فنی و سایت آراد می شود فعالیت برندسازی برای کسانی که روز شنبه گزارش پر نمودند.
فعالیت مدیرگروه ها و مدیران تامین هم می شود تماس و راهنمایی به کسانی که شنبه گزارش پر نمودند.
حالا کسی هست که شنبه گزارش پر کرد و یکشنبه گزارش پر نکرد.
روز دوشنبه دیگر تیم فنی تلاشی برای برندسازی او نخواهد کرد.
مدیرگروه ها و مدیران تامین هم با او کاری نخواهند داشت.
هر کس آراد را در هر روزی فراموش کند آراد هم او را در فردای همان روز که روز کار برای تاجران است فراموش خواهد کرد.
حال شما به ما تضمین دهید که سه ماه به صورت هر روزی گزارش روزانه را با صداقت پر کنید ما هم تضمین می دهیم که هم اوضاع سیگنال ها را عالی خواهیم کرد و هم اوضاع سودهایتان از تجارت را ان شاالله.

پروردگارا تو شاهد باش.

می گویند اگر نوشته ای را دو نفر امضا کنند و دو نفر هم شاهد باشد در پیشگاه خداوند محکمه ای محکم دارد هر چند بی شاهد هم خدا کفایت است.
ما در اینجا نوشتیم و خیلی بیشتر از دو نفر هم شاهدند.
پس با هم عهد می بندیم عهدی محکم.
پروردگارا تو شاهد باش.

پروردگارا تو پاک و منزهی.

خدایا ما شهادت می دهیم هر چه در حقمان عده کثیری جفا نمودند تو برایمان جبران کردی و هر چقدر از ما بخل ورزیدند تو بیشترش را به ما دادی.
ما را چه حاجت به خوبی آنهاست وقتی تو در حق ما نیکوکاری.
چنان از نعمت های گسترده ات به ما عنایت کردی که بدی آنان را از یاد برده ایم.
پروردگارا بی انصافیست اگر اعتراضی بکنیم و یا نق و غری زده باشیم.
اگر شخصی حرمتمان را نگاه نداشت و از جمع ما رفت تو بهتر از آن را به جمع ما آرادی ها ملحق نمودی.
پس ما را هیچ غم و اندوهی از رفتن آنان نیست و تو بهتر می دانی.
خوب های آرادی آنقدر زیادند که نبودن آنها را احساس هم نمی کنیم.
حتی روزهایی هست که از رفتنشان بسیار خوشحالیم چرا که بودنشان از یکرنگی و یکدلی مان می کاست.
می دانیم که آنان چشم دیدن ما را نداشتند و ما را تنها برای سود و نفعشان می خواستند اما تو می دانی که ما قلبا رشد و پیشرفت آنها را می خواستیم و امروز هم که همگان این متن را خواندند می گوییم.

هم بخشیدیم و هم دعایشان می کنیم.

ما راضی به زمین خوردنشان نیستیم.
هیچ معلمی نمی خواهد شاگردش نابود شود هرچند شاگرد نااهل باشد.
پروردگارا مدتی با آنان هم پیاله شدیم و همراه گشتیم.
ما از حقی که بر آنان داشتیم گذشتیم و هیچ گلایه ای هم نداریم.
برایشان هم دعا می کنیم که هر جای دنیا هم که هستند موفق و پیروز باشند.
ما که حالمان خوب است آنها هم حالشان خوب باشد.
دیر یا زود قدرت آراد باعث می شود شاگردان دوباره دور معلم خود جمع گردند.
پس نمی خواهیم پلی که بین ما و آنهاست نابود شود.
به همه تاجران آرادی هم که در این مقطع زمانی از آراد جدا می شوند توصیه می کنیم جوری از آراد جدا شوید که فردا روز، روی بازگشت را داشته باشید.
خلاصه همه ما در همین کشوریم و موفقیت های آراد برندینگ را در آینده بیشتر خواهید شنید.
شاید دلتان خواست دوباره به آراد باز گردید مخصوصا وقتی حال و روز اقتصاد کشور بدتر می شود.
این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۴.۴۴ / ۵ تعداد رأی: ۳۵۸