اگر درباره فلسفه اخلاق اطلاعاتی داشته باشید متوجه می شوید که اخلاق نظامی با اخلاق عبادی فرق دارد مقاله امروز صحبت های استاد وحید حاجی آقازاده مدیر راهبردی شرکت آرادبرندینگ در رابطه با تغییر است.
استاد وحید مثال جالبی در رابطه با تغییر دارند: حیوانات بیشه تصمیم گرفتند برای اینکه به سمت دنیای مدرن بروند شروع کردند به تصمیم گرفتن برای تغییر و برای این تغییر مدرسه درست کردند، هیئت علمی درست کردند، تدوین قوانین کردند.
آن ها به این جمع بندی رسیدند که اگه ما بخواهیم همزمان و همگام با دنیای پیشرفته جلو برویم دومیدانی، کوهنوردی، شنا و پرواز این 4 مورد را باید همه حیوانات یاد بگیرند و این قانون اجباری شد.
در پرونده آموزشی مرغابی قید شده بود که در شنا بهتر از مربی است، در پرواز نمره قبولی گرفت ولی در دویدن ضعیف بود کمیسیون آموزش هم گفت تو که در شنا مهارت داری پس برای دویدن هم تلاشت را بکن چند ماه بعد مرغابی با پاهای تاول زده امتحان داد که همچنان نمی توانست بدود و شنا را هم به زور نمره قبولی گرفت.
- بیشتر بخوانید: لزوم توجه عملی به تغییر در زندگی یک تاجر در کلام استاد وحید
خرگوش در دویدن نمره 20 را گرفت ولی شنا به حدی او را مضطرب می کرد که به حالت مرگ درمی آومد سنجاب و موش هم در کوهنوردی و شنا عالی بودند ولی در پرواز مشکل داشتند کمیسیون آموزش گفت این هارا ببرید از بالای بلندی هولشان بدهید که پرواز کنند چون از یک جایی باید شروع کنند ولی این هم نشد و در آخر ترم دویدن را هم به زور قبول شدند چون ناقص شده بودند.
پایان سال موقع اعلام کارنامه با اختلاف مدرک حیوان نمونه و الگو تعلق می گیرد به مار ماهی چون این حیوان هم می توانست کمی بدود و هم کمی پرواز کند پس الگوی جنگل شد.
این مثال روشنی از حکایت تلخ تغییر است این موجودات تصمیم به تغییر گرفتند تلاش هم کردند ولی موفق نشدند آیا هر تغییری تغییر است؟ اگر در جای اشتباه با برنامه اشتباه حداکثر تلاش را داشته باشیهمین حداکثر تلاش تورت بدبخت می کند چون با برنامه اشتباه در جای اشتباه هستی.
خداوند در آیات قرآن خود فریاد زده که من حتی اگر پیغمبر هم سمت شما بفرستم این مردم هستند که باید انجام بدهند تا تغییر کنند خدا یک عقل به من داده و این عقل باید به حد کافی بفهمد که من امروز باید چکار بکنم این داستان حکایت خیلی از ماها است که در جای غلط تلاش درست می کنند در جای اشتباه تلاش درست نتیجه نادرست دارد و متاسفانه این یه واقعیت تلخ است.
تعریف ما از خودمان
مفهوم اولیه در تعریف همه ما از خودمان این است که ما انسان هستیم خدا فرموده است تمام رزومه انسان تمام آینده تمام سطح زندگی انسان همه به دست خود انسان است و هرچی تا الان بهت گفتم دروغ بوده این انسان است که می تواند در همه چیز شماره یک باشد.
برای مثال آدم های قدیمی کارشان عمدتا کشاورزی بود آنها محصول که درو می کردند می فروختند و بعد در خانه بیکار می ماندند چون دیگر محصولی نداشتند و دوباره از اول زمستان کارهایشان شروع می شد در زمان فراغت از کار هم دنبال مراسمات هستند تا پولی که جمع کرده اند را خرج کنند اول شب یلدا، چله کوچک، چله بزرگ، چهارشنبه سوری، عید نوروز و 13 بدر و غیره.
- بیشتر بخوانید: بازخوانی تغییر در تجارت از زبان استاد وحید
ما انسان ها در حدی هستیم که حتی تعطیلات را هم دو بخش نمی کنیم آنقدر بی عرضه هستیم که می ترسیم در تعطیلات خودمان تغییر ایجاد کنیم خدا همه چیز را در اختیار انسان گذاشته است اولین خطا از خطاهای مرسوم این است که مشکلات روانشناختی خودمان را گردن چیزهای دیگری مثلا طرحواره ها، ضمیرناخوداگاه، اتفاقات کودکی و... می اندازیم.
تمام مشکلات روانشناختی انسان ها به ارتباطات هایشان برمی گردد ما بی عرضه گی هایمان را ترجمه علمی می کنیم برچسب می زنیم و بزرگنمایی می کنیم در حالی که هرچه که هست به ارتباطات برمی گردد ارتباطات من درست شود تضمین سلامت روان من است باید ارتباطاتم را درست کنم ارتباطات قدرتی دارد که می تواند تمام ساختار مرا تغییر دهد ارتباطات درست می تواند من را با نمره حداقلی به نتیجه حداکثری برساند.
آدم های اطراف خودتان را طبقه بندی کنید آدم های خیلی خوب را جدا کنید لطفا با آدم های خیلی خوب اطرافتان خیلی خوب باشید چون این خیلی مهم است از آدم های خیلی خوب مراقبت کنید و بقیه را دور بیاندازید.
خداوند می گوید درست است ژنتیک تاثیر دارد درست است محیط تاثیر دارد درست است شرایط تاثیر دارد ولی همه چیز بستگی به خود انسان دارد شما می توانید از یک خانواده متشنج بهترین باشید می توانید فرزند طلاق با عرضه باشید می توانیددر فقز و فلاکت تلاش کنید و مولتی میلیاردر بشوید.
اگر تغییر می خواهید و تلاش هم می کنید ولی به جایی نمی رسید پس دقت کنید مشکل کجاست؟ جای غلط تلاش درست برنامه غلط نتیجه درست ندارد برنامه من باید همطراز با خواسته من باشد.